تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):راستى عزّت است و نادانى ذلّت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833333396




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اینجا دیگر صدای دلاک و مشتری نمی‌آید


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۰




1438063811146_imagesCA5FEDJU.jpg

گرمابه‌ها تنها حمام نبودند و این حقیقتی است که این روزها با وجود حمام‌های انفرادی به خوبی احساس می‌شود. ‌به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خراسان، در کمتر شهری هست که آثاری از گرمابه‌ها به جای نمانده باشد؛ باز، نیمه‌تعطیل و یا متروک. به هرحال در هر شهری می‌توان رگه‌هایی از گرمابه‌ها و حمام‌ها عمومی یافت؛ به شرطی که از حمام خانه‌ها بیرون بیایی و در کوچه پس کوچه‌های قدیمی قدم بزنی. این روزها در کاشمر آخرین بازمانده از حمام‌های عمومی به نام گرمابه کارون نفس‌های آخرش را می‌کشد؛ ناخواسته به آن‌جا کشیده می‌شوم تا از نزدیک شکوه و غربتش را ببینم. ‌جامعه گرمابه‌ای کارون ‌خاطرات این حمام را بزرگان بسیار خوب به یاد دارند؛ وقتی هنوز هم از جلوی آن رد می‌شوند و یا از آن سخنی به میان می‌آید خاطرات بسیاری از آن دوران در ذهنشان نقش می‌بندد و صدای حوله و خشک هم‌چنان به گوششان می‌رسد و صحنه‌های آن در ذهنشان تداعی می‌کند. وقتی ساخته شد آوازه‌اش خیلی زود در همه شهر پیچید؛ گرمابه‌ای عمومی که در زمان خود بی‌نظیر و جزء مدرنترین حمام‌های عمومی سطح شهر به شمار می‌رفت. هنوز یک ساعت مانده بود به شروع فعالیتش، پشت درش صف می‌کشیدند تا به عنوان اولین نفرها -قبل از اینکه به خاطر شلوغی مدام پشت در حمام نمره بزنند و بگویند وقت تمام است!- با خیال راحت به شستشوی خود بپردازند. کمتر کسی شاید در این شهر باشد که حتی برای یک بار هم شده پا در این مکان نگذاشته باشد، حال می‌خواهد دارا باشد یا ندار! اغلب رجال و بزرگان شهر در این خیابان می‌نشستند و چون حمام هم وجود نداشت، از همان روزهای اول به این حمام عمومی آمده و اغلب هم از دو وانی که تنها این حمام از آن برخوردار بود، با دادن پول بیشتر استفاده می‌کردند. اغلب مواقع واردش که می‌شدی، به خاطر شلوغی، صندلی‌ای برای نشستن نبود؛ باید منتظر می‌ماندی تا نوبتت برسد. حال بسیاری از مشتری‌های پروپا قرص این حمام که به کارون مشهور است، دیگر دستشان از دنیا کوتاه است. ‌مشتری وقتی از درِ ورودی وارد مجموعه حمام می‌شد، حمامدار را مشاهده می‌کرد که در سمت چپ نشسته و با لحن خوب و روی باز ورود افراد را خوش‌آمد می‌گوید. وسط صحن ورودی حوض کوچکی با آب خنک و زلال قرار داشت. حمام به دو قسمت تقسیم می‌شد؛ سمت راست آن مخصوص آقایان و سمت چپ آن که از هم جدا می‌شد، مخصوص خانم‌ها بود، هر چند ورودی‌های آن‌ها از همان ابتدا جدا بود. ‌اگرچه در تصور ما از حمام یعنی مکانی برای پاکیزگی و شاید در ذهنمان کارکرد خاصی هم برایش قائل نباشیم، گذشته‌های دور اما این حمام نه تنها مکانی برای پاکیزگی، بلکه مکانی دارای کارکردهای دیگری هم بود؛ گذشتگان ما در حمام خواستگاری می‌کردند، محل قرار بود و از قهر و دعواها آگاه می‌شدند و بسیار دردها که درمان می‌شد. ‌روزگاری گرمابه‌های این شهر که امروز تنها یکی از آن‌ها باقی مانده، یکی از کلیدی‌ترین مکان‌های شهر برای جویا شدن مردم از احوال و اخبار هم بود؛ در و دیوار و کاشی‌های سفید نم گرفته این حمام اگر زبان داشتند به خوبی از روزگاری پر رفت و آمد سخن می‌گفتند و خاطراتی که در این مکان شکل گرفته. ‌از صبح که گرمابه باز می‌شد تا غروب، چراغش روشن بود و کار می‌کرد؛ چراغی که این روزها بسیار کم‌سو شده است. حمام‌های نمره در دو طرف سالن و حمام عمومی آن در آخر سالن بود. وارد سالن حمام عمومی که می‌شدی دور تا دور آن کمدهای آهنی آبی رنگی بود که از سطح زمین اندک‌ فاصله‌ای داشتند؛ شماره‌های کمدها از یک شروع ‌و به 62 ختم می‌شد. ‌اگر وسیله حمام با خودت نمی‌آوردی، می‌توانستی از سنگ پا، روشور، لیف، صابون و شامپو که همان اول به فروش می‌رسید، استفاده کنی. بعضی‌ها هم حال می‌کردند وقتی زیر آب می‌روند، داد بزنند و با پیچیدن صدایشان در محوطه بخواهند که برایشان این وسایل را بیاورند. کف موزائیک بود و دیوارها کاشی سفید طرح‌دار که اکنون رطوبت و نم و گذشت زمان رنگ و رویشان را برده است. ‌در قسمت حمام عمومی دو اتاقک بود که یکی برای خواندن نماز و دیگری به نام داروخانه راهرویی بود که علاوه‌بر قسمت اصلی که می‌نشستند در آن هم چند دوش دیگر قرار داشت؛ همه این صحنه‌ها گرمابه کارون را می‌سازد که توانسته در روزگار بی‌رونقی هنوز هم پا برجا بماند. هرچند بسیاری از قسمت‌های آن به دلیل نبود مشتری تعطیل شده است. ‌کاسب‌های محل، کارگرها و قدیمی‌ها بیشترین مراجعان به این گرمابه بودند و البته کسانی که بیشتر از حمام، به دنبال مشت و مال بعدش بودند. ‌ ‌دلاکان معجزه‌گر، اعجاز مشت و مال ‌یکی از جذاب‌ترین بخش‌های گرمابه‌ها دلاکی است که اغلب یک مرد قوی هیکل و خُبره، به جان چرک‌های تن و بعد از شسته شدن و آب‌کشی، همه خستگی و درماندگی را با مشت و مال از تن بیرون می‌کرد. ‌دلاکی که امروزه یکی از فراموش شده‌ترین مشاغل است، روزی بسیار پر طرفدار بود؛ خیلی‌ها به عشق همین مشت و مال و شکسته شدن قولنجشان بود که به حمام می‌رفتند و وقت زیادی را به این کار اختصاص می‌دادند؛ به این صورت که بلافاصله بعد از بیرون آمدن از حمام و خشک شدن، دراز می‌کشیدند تا دلاک با تخصصش همه خستگی هفته را از تنشان بیرون کند و به قول خودشان استخوان‌هایشان را حال بیاورد. ‌هرچند علاوه‌بر دلا‌ک‌ها افراد دیگری هم در این گرمابه بودند که وسایلی مثل تیغ، روشور و یا نوشابه می‌خواستند. نوشابه‌های تگری حمام‌ها معروف بود و معمولاً خاطره نوشیدن همان نوشابه تا یک هفته در ذهن می‌ماند. ‌ ‌حاج نداف و نیم قرن گرمابه‌دار بودن ‌ این روزها هنوز هم درِ این حمام باز است و چرخ آن توسط علی اکبر نداف و سه نفر دیگر می‌چرخد. نداف که 43 سال از عمرش را در فضای همین حمام سپری کرده است، از روزگار رونق این گرمابه خوب به یاد دارد. ‌وی به خبرنگار ایسنا، منطقه خراسان می‌گوید: آن روزها دور تا دور این سالن صندلی بود و به هر کس که می‌آمد، نوبت می‌دادیم و می‌گفتیم منتظر بماند تا حمام خالی شود؛ گاهی روی صندلی‌ها 30 تا 40 نفر به انتظار می‌نشستند تا حمام خالی شود. ‌حاج نداف همان‌گونه که بخش‌های مختلف حمام را نشانم می‌دهد، می‌گوید: در آن زمان 26 کارگر و کیسه‌کش مجبور بودند از صبح تا شب یکسره کار کنند تا امور مشتری‌ها رتق و فتق شود، اما الان نه از آن مشتری‌ها خبری است نه از این کیسه‌کش‌ها. ‌وی روزگاری را به خاطر دارد که هر ساعت حمام 15 قران نمره و یک تومان عمومی بود، اما الان عمومی به هزار و 500 تومان و نمره به دو هزار و 500 تومان رسیده است. ‌نداف از تعطیل شدن حمام عمومی به علت نبود مشتری از سه سال قبل خبر می‌دهد و می‌گوید: حمام کارون از 23 حمام نمره خانم و آقا که دو تای آن دارای وان بود، تشکیل می‌شد که از وان‌ها اغلب پولدارها استفاده می‌کردند. ‌وی با بیان این که این حمام در قدیم محل قرار بسیاری از افراد بود، به‌طوری که همان‌گونه که دور هم می‌نشستند و درد دل می‌کردند و یکدیگر را هم کیسه می‌کشیدند. ‌نداف افزود: آن روزها از هر قسمت صدایی می‌آمد، یکی خشک می‌خواست و یکی دلاک را صدا می‌زد؛ یکی سرتراش می‌خواست و دیگری کسی که وی را مشت و مال دهد اما امروز نه دلاکی است و نه سرتراش. در واقع از هیچ کدام این افراد خبری نیست. ‌وی با اشاره به این که حمام کارون نسبت به قدیم به جز درهای ورودی هیچ‌گونه تغییر دیگری نکرده است، می‌گوید: در قدیم که برق‌ها زیاد قطع می‌شد، چراغ‌های مخصوصی بود که بر سر حمام می‌بردیم. ‌نداف که دلش هوای شلوغی حمام قدیم را کرده است، می‌گوید: در آن زمان اگرچه 12 کارگر و 14 کیسه‌کش داشتیم، اما باز هم نمی‌توانستیم جواب مشتریان را بدهیم، اما امروز فقط می‌خواهیم درِ این مکان باز بماند، چون به دلیل نبود مشتری حتی پول همین دو کارگر را نمی‌توانیم بدهیم. ‌وی با اشاره به این که هر نفری که کیسه می‌کرد 2 تومان می‌گرفت، می‌گوید: اگر مشتری باشد هنوز این حمام تا 20 سال دیگر کارآیی دارد. ‌ زیست تک‌سلولی و دوش‌های انفرادی ‌ یادش بخیر روزگاری بخارِ آب گرمی که از دودکش این گرمابه بالا می‌رفت و رونق و پر مشتری بودنش را به رخ همه می‌کشید؛ در حالی که این روزها تعداد مشتری‌های آن در یک روز به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. ‌این اتفاق از زمانی افتاد که مردم تصمیم گرفتند با بردن یک اتاقک دارای دوش به خانه‌های خود، حمام را در چند قدمی خود داشته باشند و زحمت رفتن تا حمام و پرداخت پول را کم کنند. ‌لذا حمام‌های نمره نیز کم‌کم بازار داغ خود را از دست داد و حمام‌های خصوصی یکی پس از دیگری قد کشیدند؛ کاری که ابتدا از سوی افراد ثروتمند انجام شد و پس از آن رفته‌رفته به دیگر اقشار جامعه نیز سرایت کرد. ‌اگرچه تا چند روز دیگر حمام کارون به چهل و پنجمین سالروز تولد خود نزدیک می‌شود، اما دیگر خبری از جشن‌های باشکوه و همهمه و ازدحام حضار نیست. ستاره سال‌های نه چندان دور باید در تنهایی سوسو بزند تا خاموش شود. اینبار جشن تولدش در سکوت اتفاق می‌افتد، در نگاه‌های مستاصل دیوارهای ترک خورده حمام به هم. ‌ انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن