واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: نمایش قدرتِ نرم ایران تهران - ایرنا - روزنامه شرق در سرمقاله خود نوشت: یکی از مهم ترین اجزای توافق هسته ای، صدور قطع نامه الزام آور شورای امنیت سازمان ملل در تأیید برنامه جامع اقدام مشترک است.
این مقاله به قلم رضا نصری که روز سه شنبه انتشار یافته در ادامه می افزاید: این قطع نامه، در کنار فواید حقوقی ای که برای ایران دارد (از جمله مقیدکردن ِ کنگره به رعایت توافق، ملزم کردن اوباما به وتوی «مصوبه عدم تأیید» کنگره در صورت لزوم و قراردادنِ همه ظرفیت های حقوق بین الملل در پشتیبانی از برجام)، سه دستاورد «سیاسی» بسیارمهم نیز دارد که جایگاه ایران را در صحنه جهانی به طرز قابل ملاحظه ای ارتقا می بخشد.
به واقع، این چند دستاورد بیش از هر چیز حکایت از آن دارد که ایران از یک قدرت سنتی و سخت افزاری منطقه ای به قدرتی بالغ و مُدرن تبدیل شده که بر «نرم افزار» و سازوکارهای نظام بین المللی نیز مسلط شده است و می تواند از آن به بهترین شکل برای پیشبرد منافع خود استفاده کند:
1) اولین دستاورد «سیاسی» صدور قطع نامه شورای امنیت این است که - برای نخستین بار - یک کشور موفق شده سلطه ساختاری و حقوقی شورای امنیت بر نظام بین المللی را به صورت بی سابقه ای مهار کند. تا به امروز، قطع نامه های شورای امنیت - مطابق ترکیبِ ماده 25 و 103 منشور سازمان ملل - بر همه توافقات بین المللی اولویت داشته است و در صورت تعارض میان آنها، این تعهدات کشورها براساس منشور بود که می بایست مقدم شمرده می شد. یعنی، براساس این اصل، هیچ توافق و معاهده ای نمی بایست در مغایرت با قطع نامه های شورای امنیت منعقد شود. اما این بار، به همت ایران، توافقی در صحنه جهانی میان چند عضو سازمان ملل (از جمله پنج عضو دائم شورای امنیت) به امضا رسیده...
... که نه تنها با قطع نامه های پیشین شورای امنیت (که ایران آنها را غیرقانونی می داند) در تعارض است، بلکه با لغو آنها عملا بر این قطع نامه ها تقدم نیز می یابد. به عبارت دیگر، ایران موفق شده توافقی منعقد کند که عملا اثر اصل 103 منشور را - که در ادبیات پسااستعماری از آن به عنوان ابزار سلطه قدرت ها یاد می شود - بی اثر کند. به واقع، ایران – در یک مقاومت چندساله علیه سلطه این نهاد و با اتکا به راهبرد مدبرانه و هوشمندانه تیم حقوقی دکتر ظریف - راه جدیدی باز و الگوی تازه ای به جهان ارائه کرده است. گویی پیام ایران این است که از این به بعد، توافقی که براساس عدالت و موازین حقوقی بنا شده باشد، می تواند بر قطع نامه های ناعادلانه، سیاسی و غیرقانونی شورای امنیت تقدم پیدا کند!
2) دومین دستاورد بسیارمهم سیاسی-حقوقی این است؛ قطع نامه ای که در تأیید توافق هسته ای صادر خواهد شد به نحوی تنظیم شده است که اشارات به ماده 41 (مربوط به فصل هفت منشور) تنها به بندهای مربوط به لغو تحریم ها (یعنی تعهدات طرف مقابل ایران) محدود می شود. در قطع نامه های مشابه شورای امنیت، معمولا اشاره به مفاد فصل هفتم (مفاد 40، 41 و 42) در مقدمه (آغاز) قطع نامه صورت می گیرد تا «فصل هفت» تمامی بندهای متعاقب را دربر بگیرد. اما در این مورد خاص، تنظیم قطع نامه به نحوی انجام شده که تنها طرف ِ مقابل ایران و بندهای مربوط به تعهدات آن تحت فصل هفتم قرار گرفته است و نقض تعهدات از جانب ایران (چنانچه به فرض محال صورت پذیرد) به مثابه نقض یک قطع نامه فصل هفتمی نخواهد بود.
به عبارت دیگر، گویی ایران- پس از عدم تمکین با شش قطع نامه شورای امنیت- از فصل هفت خارج شده و طرف مقابل خود را در فصل هفت قرار داده است! جدا از فواید حقوقی و امنیتی این اقدام، این امر به این معنا نیز هست که ایران موفق شده است شورای امنیت را از رویه معمول خود خارج و به ابتکارات و بدعت های جدیدی به نفع خود وادار کند. همین نکته گویای این است که «ایران» (و نه پنج عضو دائم شورای امنیت) در تدوین و تنظیم این قطع نامه مؤثرترین نقش را ایفا کرده است و این خود از نظر نمادین و سیاسی برای کشور امتیاز بسیار ارزشمندی است.
3) سومین دستاورد «سیاسی» صدور قطع نامه این است که ایالات متحده آمریکا - که همواره سکان دار بلامنازعه شورای امنیت بوده - برای نخستین بار «مخاطبِ» یک قطع نامه الزام آور شورای امنیت قرار گرفته است. به عبارت دیگر، برای اولین بار پس از تأسیس سازمان ملل، شورای امنیت، ایالات متحده آمریکا را به اجرای تعهدات حقوقی اش نسبت به یک کشور دیگر (ایران) ملزم می کند.
سایر قدرت های جهانی هریک در مقطعی - به ویژه در آغاز فعالیت سازمان ملل پس از جنگ دوم جهانی و در دوران استعمارزدایی در دهه های 1950 و 1960 میلادی - مورد توصیه های محتاطانه شورای امنیت قرار گرفته اند؛ اما ایالات متحده در نیم قرن اخیر همواره موقعیت خود را فراتر از سازوکارهای حقوق نظامی بین المللی تعریف کرده و هرگز اجازه نداده است که شورای امنیت آن را موردِدستورات خود قرار دهد. اما این بار، به همت ایران، طلسم این شیوه آمریکا شکسته شده و شورای امنیت این کشور را نیز بالاخره به اجرای تعهداتی ملزم کرده است.
به واقع، این اتفاق - از منظر سیاسی و نمادین - اتفاق قابل ملاحظه ای است و از این پس، تاریخ نویسان، مدرسان حقوق بین الملل و اساتید علوم سیاسی در سراسر جهان، این دستاورد دیپلماتیک را - که شاید نقطه عطفی در افول «استثناگرایی آمریکایی» باشد - به نام ایران ثبت خواهند کرد.
4) چهارمین دستاورد سیاسی این است که ایران موفق شده جریان جنگ طلب و ایران ستیز درونِ آمریکا (و درون کنگره) را با استفاده از اهرم حقوق بین الملل – آن هم با همراه سازی دولت و دستگاه سیاست خارجه خودِ آمریکا - تا حدود زیادی منزوی و حتی مهار کند.
امروز، برای جریان تندروی درون آمریکا، «ایران ستیزی» برخلاف 35 سال گذشته دیگر رایگان نیست و چه بسا هزینه قابل ملاحظه ای نیز دارد که کمترین آن نقض قطع نامه ای است که متحدان غربی این کشور پای آن امضا زده اند.
مشهور است که چند سال پیش، آقای جان بولتون - سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل و یکی از اعضای برجسته جریان نومحافظه کار و ضدایرانی - در همایش سالانه بزرگ ترین لابی اسرائیل در واشنگتن، به میزبانان خود در یک سخنرانی جنجالی گفته بود که شورای امنیت سازمان ملل «ابزاری در جعبه ابزار آمریکاست» و وعده داده بود که از آن با همه قوا علیه بلندپروازی های هسته ای ایران استفاده کند. اما امروز – فقط چند سال پس از این ادعا - به نظر می رسد تیم مذاکره کننده دکتر ظریف موفق شده است این ابزار را از جعبه آمریکا بیرون بکشد و آن را علیه این جریان خطرناک - و به تبع آن، علیه این تفکر و ایدئولوژی مخرب - به نفع ایران و منافع ملی به کار گیرد. این دستاوردها از یک سو قدرت نرم ایران را در صحنه بین المللی به نمایش می گذارد؛ و از یک سو اهمیت حفظ و تقویت این توانایی را در صحنه داخلی گوشزد می کند.
* منبع: روزنامه شرق
** اول ** 1337
30/04/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]