واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۶ تير ۱۳۹۴ (۹:۴۷ق.ظ)
عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي: پکن- واشنگتن ناگزير به همکاري در حوزه هاي مبارزه با تروريسم هستند موج- گروه بين الملل خبرگزاري موج؛
تعمقي کوتاه بر آنچه در محيط بين الملل مي گذرد، نشان مي دهد که نظام بين الملل معاصر تحت تأثير رقابت دو کشور ايالات متحده و چين قرار دارد.
براي بررسي اين موضوع و نيز اطلاع رساني در خصوص تاثير اين رقابت بر معادلات جهاني آن، گفت و گويي با دکتر سيد اصغر کيوان حسيني، عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي انجام داده ايم که در ادامه مي آيد.
رابطه دو کشور چين و ايالات متحده چه تأثيري بر روابط بين الملل دارد؟
اصولاً جريان قدرت در محيط بين الملل تحت تأثير روابط کشورهايي است که از منابع قدرت بيشتري برخوردارند. در اين بين چين و آمريکا حداقل در عرصه اقتصادي دو کشور قدرتمند محسوب مي شوند، به ويژه اينکه قدرت چين در حوزه اقتصاد تکنولوژي مطرح است.
طبيعي است که نوع رابطه آمريکا و چين، اعم از همکاري و رقابت بر جريان کلي توزيع قدرت در سطوح منطقه اي و بين المللي تأثير دارد. به ويژه در شرايط امروز نظام بين الملل که در سال هاي اخير شاهد بحران هاي غيرقابل کنترل مانند جريان افراط گرايي مذهبي و جذب عضو از کشورهاي آمريکايي و اروپايي هستيم، نوع رابطه پکن-واشنگتن اهميت بيشتري پيدا کرده است.
مهم اين که؛ بازگشت افرادي که جذب گروه هاي تروريستي مي شوند به کشورهاي آمريکا و منطقه قفقاز و آسياي مرکزي (به عنوان منطقه نفوذ چين) براي واشنگتن و پکن مهم است.
از سويي ديگر، تنش هايي که اخيراً در استان سينکيانگ چين پيش آمده، به شدت چيني ها را نسبت به شيوع تروريسم حساس کرده است که اين مسائل لزوم همکاري دو کشور چين و آمريکا را مطرح کرده است.بنده در سفر خودم در خرداد سال گذشته به چين شاهد حساسيت تحليل گران چيني نسبت به تحولات پکن (مسائل تيان آن من و سينکيانگ) و تمايل چيني ها براي همکاري با ديگر کشورها مانند ايران در اين زمينه بودم.
تمامي آنچه گفته شد نشان مي دهد که امروز رابطه چين و آمريکا تحت تأثير افراط گرايي مذهبي و تروريسم به حوزه هاي تشابه و ضرورت مقابله با تروريسم کشيده شده است، امّا؛ اين مسائل دليل نمي شود که بخش هاي رقابتي روابط چين و آمريکا مورد توجه قرار نگيرد.
نوع رابطه آمريکا و چين چه تأثيري بر آينده نظام بين الملل دارد؟
در مورد تحليل روابط آمريکا و چين، مهم اين است که ما بتوانيم جلوه هاي روابط آنها را از يکديگر تشخيص دهيم. چين و آمريکا در برخي حوزه ها مانند مسائل اقتصادي به شدت با يکديگر روابط نزديک و خوبي دارند. امّا؛ در برخي زمينه ها نيز روابط دو کشور به سمت رقابت کشيده شده است.
به نظر بنده، با وجود زمينه هاي رقابتي در روابط پکن-واشنگتن، هنوز کماکان وجه همکاري گرا در روابط دو کشور پررنگ تر است. به اين ترتيب، بروز جلوه هاي رقابت به نظر بنده در چارچوب توازن طلبي نرم معنا پيدا مي کند.
گفتني است؛ چين تمايل دارد که از طريق منابع نرم قدرت بر سياست هاي منطقه اي و بين المللي آمريکا تأثير بگذارد، امّا؛ نمي خواهد اين تأثيرگذاري بر حوزه هاي نظامي و امنيتي کشيده شود چون تلاش مي کند که روابط همکاري جويانه خود را با آمريکا حفظ کند.
در اين ارتباط بايد به خاطره اي اشاره کنم در مورد سفر برخي مسوولان تحقيقاتي چيني به ايران که در جلسه مشترک با آن ها بنده مطرح کردم که شما در سفر قبلي من به پکن، هيچ گونه موضع گيري رقابتي با آمريکا را نداشتيد، امّا؛ جهت گيري صحبت هاي شما در اين جلسه مبتني بر رقابت با آمريکا است. آن ها در پاسخ به سوال بنده مطرح کردند که احتمالاً در سفر جنابعالي به پکن مترجم به خوبي منظور را به شما نرسانده است، وگرنه پکن هميشه در عمل منتقد جدي سياست هاي آمريکا در محيط بين الملل بوده است.
نظر شما در مورد دور شدن چين از همکاري با آمريکا با توجه به اقدامات اخير پکن مبني بر ايجاد بانک توسعه زيرساخت ها در آسيا، گسترش روابط با چين و روسيه و...چيست؟
اقدام چين در مورد ايجاد بانک زيرساخت آسيا مسأله مهمي است که تغيير قطب بندي هاي اقتصادي را به دنبال دارد و در قالب توازن نرم قدرت هاي نوظهور در مقابل ساختارهاي قديمي اقتصادي قابل تجزيه و تحليل است.
بايد توجه داشت که چين هميشه درگير يک دغدغه بزرگ است و آن حفظ جايگاه اين کشور در صحنه اقتصاد بين الملل است. گويا، اين غدغه مهمترين خط قرمز چين در روابط با ديگر کشورها است. بنابراين، در رفتار چين با کشورهاي ديگر نوعي تحفّظ و مشروط سازي را مي بينيم. به عبارت ديگر، چيني ها تا جايي در سياست هاي خودشان پيش مي روند که براي حضور در صحنه مديريت اقتصاد بين الملل مشکلي برايشان پيش نيايد.
بايد توجه کنيم چيني ها در چند سال گذشته نسبت به حوزه هاي نرم قدرت مانند توسعه زيرساخت هاي فرهنگي و تمدني خودشان به ديگر کشورها فعال شده اند. اين مسائل نشان مي دهد که چيني ها از سياست هاي نرم خودشان در مقابل قدرت هاي بزرگ کوتاه نمي آيند.
مهم اينکه؛ چيني ها در انتقال پيام هاي ارزشي، فرهنگ و تمدن خودشان به ديگر کشورها، نمي توانند با کشورهاي اروپايي و آمريکا رقابت کنند، امّا؛ ورود چين به اين عرصه ها نشانگر جلوه هاي جديد رفتار چين در محيط بين الملل است.
در مورد جلوه هاي جديد رفتاري چين در محيط بين الملل همچنين مي توان به فعاليت هاي پکن در زمينه هاي سايبر و حوزه هاي نظامي-امنيتي اشاره کرد.
چيني ها در سال هاي اخير نبردهاي سايبري را عليه آمريکا پيش مي برند که انتقاد شديد آمريکا را به دنبال داشته است، همچنين در عرصه نظامي و امنيتي نيز با دستيابي چين به ناوهاي هواپيمابر اين کشور در عرصه نظامي نيز فرصت هاي جديدي را به دست آورده است.
به اين ترتيب، در جمع بندي بايد گفت، چين در سال هاي اخير جلوه هاي جديدي از رفتار را در مقابل آمريکا به نمايش گذاشته است، امّا؛ با وجود زمينه هاي رقابتي روابط دو کشور همچنان عرصه هاي همکاري ميان دو کشور اولويت دارد.
شهربانو علي جمعه پور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]