واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم: از قدیم گفته اند: "دم اسب بودن بهتر از سر قاطر بودن" پس مقام اسب از قاطر هم پیشی گرفته و نزد انسان بسیار محبوب است. چرا؟ چون اسب حیوان خیلی نجیبی است و انسان قرن ها است که این متانت و حجب زیاد سو استفاده کرده و سوار این اسوه ی نجابت می شود. بالاخره محبت ما انسان ها هم اینجوری است دیگر. هر موجودی را بیشتر دوست بداریم بیشتر پدرش را در میآوریم! مثل گوسفند، گاو یا مرغ. البته ما انسان ها چون برخلاف حیوانات، هنر و ابزار قدرت را در اختیار داریم سعی می کنیم تصاویر این موجودات بی زبان را در آثار هنری مان زیبا جلوه دهیم تا فراموش شود که در زمین با دیگر ساکنان آن چه کرده ایم. بازی ها هم از این قاعده مستثنا نیستند. اسب های زیادی در تاریخ بازی های رایانه ای بازنمایی شده اند که برترین هایشان را با هم مرور می کنیم. فرقه ی اساسین (Assassin"s creed) اسب ها از همان ابتدای داستان همراه اساسین های این مجموعه بوده اند. "الطائر" و شمشیر بازی هایش در حال اسب سواری، "اتزیو" و پرش های مرگبارش از روی اسب و اسب "هیتم کن وی" که توسط جورج واشنگتن تیر می خورد نشان از اهمیت نقش اسب ها در فرقه ی اساسین دارند. فصل های طلایی ای چون رسیدن به دمشق در اولین اساسین یا سقوط مونته رجیونی در اساسین دوم بدون اسب ها بی معنی هستند. گیم پلی این اسب ها در طول مجموعه مدام پیشرفت کرده اما هیچ کدام از آن ها شخصیت پردازی نشده اند و در حد یک "اسب حیوان نجیبی است" باقی مانده اند .
افسانه ی زلدا(The Legend Of Zelda) "اپونا" نام اسب لینک در مجموعه ی زلدا و یکی از تاریخی ترین اسب های تاریخ بازی هاست. اولین بار که او را می بینیم کره ای است در مزرعه ی لن لن در بازی "Ocarina of time" اپونا با لینک همراه می شود و پس از سفر به سرزمین های جادویی، رویارویی با دشمنان اهریمنی و تلاش برای نجات زلدا، او نیز همچون لینک بزرگ میشود. بازیباز همزمان با قهرمان داستان، لحظه به لحظه رود رشد این موجود دوست داشتنی را شاهد است. وقتی به اپونا نگاخ می کنیم که بزرگ شده ناگهان درک می کنیم که ما هم با زلدا بزرگ شده ایم.
red dead redemption undead nightmare در سفر رستگاری جان مارستون اسب های زیادی همراه ایشان رستگار می شوند اما تاکید داستانی چندنی روی هیچ کدان از آن ها نمی شود. ولی در بسته ی الحاقی(DLC)"کابوس مردگان"، چهار اسب قابل سواری و رام آن شدن هستند. اول قحطی، سپس طاعون و بعد از آن هم جنگ را می توان سوار شد. ولی اصل کار آخرین اسب یعنی مرگ است. پیدا کردنش اراده ی آهنین میخواهد و رام کردنش اراده ی پولادین. مرگ خیلی هم جان سخت است و به این سادگی ها تسلیم نمی شود
The Elder Scrolls IV: obilivion اسب "شادو مر" یا "سایه ی مرداب" جدی ترین اسب در مجموعه ی "کتیبه ی بزرگان" است. با این که اسب های آبیلیون به خوبی پونی های اسکایریم نبودند اما سایه ی مرداب که برای اولین بار در آبیلیون معرفی شد چیز دیگری است. این اسب از عبارت "اسب حیوان نجیبی است" بویی نبرده و هر دشمنی را ببیند شاخش را در در آن فرو می کند. البته شاخش آسیب چندانی ندارد. مهمترین ویژگی این اسب انامیرا بودن آن است و میتواند به یک سیبل خوب ابدی تبدیل شود. این اسب جادویی در اسکایریم نیز تکرار شد اما نه به خوبی آبلیویون
Sunset Riders بازی سواران غروب یکی از بهترین عنوان های کونامی روی کنسول سگا را یادتان هست؟ ما در ایران به آن می گفتیم کلانتر! یک کابوی آبی و یک کابوی قرمز که خیلی شبیه "باد اسپنسر" و "ترنس هیل" و چهار مرحله ی سختکه بینشان فصل های اسب سواری جایزه ای برای بازیبازان بود. در این فصل ها کابوی های بازی یک دلیجان را تعقیب می کردند که برایشان سکه و جان می انداخت. همیشه هم سر این که چه کسی بیشتر جان گرفت و نگذاشته دیگری بگیرد دعوا بود. دعوا های خونین کلوپی. کلوپ های بازی های قدیمی را که یادتان هست؟
لطفا منو از نظرات خوبتون بی نصیب نذارین . قسمت بعد به زودی میاد. نظرات درخواستی هم وارد می کنم اگه خواستین.... چگونه می توانم مقالتم را در پردیس گیم قرار دهم ؟ اینجا را بخوانید !
24 تير 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پردیس گیم]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 189]