واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سفرهاي به بزرگي كرامت سلطان خراسان
آدم بايد خيلي خوشبخت باشد كه توفيق حضور در اين ضيافت معنوي نصيبش شده است.
نویسنده : مهدي ارجمند
نه اينكه حالا اگر كسي به اين ضيافت دعوت نشده آدم خوشبختي نيست نه، اصلاً چون مطمئنم كه لطف امام رضا (ع) كه به امام مهربانيها معروف است حد و اندازهاي ندارد اما اطمينان دارم كسي كه به اين ضيافت در اين لحظه افطار دعوت شده حتماً بايد آدم خوشبختي باشد. اين خوشبختي و احساس سرور را ميتوان در چهره تك تك زائراني ديد كه امروز به خوان پرنعمت سلطان خراسان دعوت شدهاند. زائراني از اقشار مختلف مردم و از پير و جوان تا زن و مرد و حتي كودك و خردسال. اينجا همه خوشحالند و سرمست از حضور در بارگاه عليبن موسيالرضا و نشستن بر سر سفره بابركت رضوي. «ضيافت افطار رضوي» سالهاست كه در حرم حضرت رضا (ع) برگزار ميشود و هر شب 12 هزار نفر سر اين سفره مينشينند و روزه خود را در كنار حرم امام هشتم(ع)، در قطعهاي از بهشت كه اذانش روح تازهاي به انسان ميبخشد در كنار نگاه معصومانه كبوتران حرم افطار ميكنند. بزرگترين سفره افطار جهان اسلام هر شب 12 هزار نفر و در پايان هر ماه مبارك رمضان 360 هزار نفر. راستي كه چه مهماني باشكوهي. شايد براي همين است كه از اين سفره افطار به عنوان بزرگترين سفره افطار جهان اسلام نام ميبرند، سفرهاي به وسعت لطف اهل بيت (ع) و به بزرگي كرامت سلطان خراسان. سفرهاي كه ميزبان هزاران روزهدار زائر و مجاور است و همه ساله در صحن هدايت حرم رضوي پهن ميشود و زائران و مجاوراني كه حالا توفيق زيارت امام هشتم نصيبشان شده است در كنار اين سفره معنوي روزه خود را افطار ميكنند. يك بار ديگر به كارت دعوتي كه به دستم رسيده است نگاه ميكنم. يك كارت دعوت ساده اما زيبا و پرمعنا. هنوز هم باورم نميشود كه توفيق نشستن بر سر سفره افطار امام مهربانيها نصيبم شده است. از در كه وارد ميشوم طبق معمول يك گوشهاي از صحن ورودي ميايستم دستم را به احترام روي سينه ميگذارم سلامي به امام هشتم ميدهم و آهسته به طرف صحن هدايت حركت ميكنم. هنوز يك ساعتي به اذان مغرب مانده است. صفهاي نماز جماعت از همين حالا تشكيل شده است. فرشتههايي با لباسهاي سفيد اينجا در قطعه اي از بهشت خدا خادماني سفيدپوش را ميبينم كه مانند فرشتههايي سبكبال تمام وجود خود را وقف زائران عليبن موسي الرضا كردهاند. در قسمتي از صحن هدايت بچههاي خدمات فرش مشغول پهن كردن قاليها هستند. فكر ميكردم كار فرش كردن صحن تمام شده است اما مثل اينكه هنوز هم يك قسمتي باقي مانده كه بايد فرش شود. سر صحبت را با يكي از همين فرشتههاي سفيد پوش باز ميكنم. ميگويد: ماشاءالله كم كه مهمان ندارد آقا. 12هزار نفر هر شب. به زبان آسان است. گوشه سبد سبزي را ميگيرم و با او تا كنار سفره ميآيم. ميگويد: هر شب 12 هزار نفر. پايان ماه 360 هزار نفر اين به زبان آسان است. تازه هر شب 6 هزار نفر. زائر نيز در مهمانسراي حضرت افطار ميكنند. او ميگويد: از ساعتها قبل از افطار شروع ميكنيم به آماده كردن سفره و چيدن مواد غذايي و افطار زائران. دقيقاً تا لحظه اذان طول ميكشد، خدا خودش كمك ميكند وگرنه توي اين هواي گرم گاه اين قدر تشنه ميشويم كه دوست دارم هرچه آب معدني سر سفره هست يكجا بخورم. صداي ربنا كه بلند ميشود تقريباً كار چيدن سفره هم تمام ميشود. دوباره بايد برگردم به صحن قبلي جايي كه صفهاي نماز جماعت تشكيل شده است. زائران اينجا اول نماز جماعت را ميخوانند و بعد با هدايت خدام وارد صحن هدايت ميشوند و روزه خود را افطار ميكنند. فرشتهها و مژده قبولي طاعات در حرم هر لحظه بر جمعيت روزهدار افزوده ميشود و صفهايي فشرده براي اقامه نماز جماعت مغرب و عشا تشكيل ميشود، شنيدن صداي «ربنا» از منارههاي حرم مطهر حال و هوايي خاص ايجاد كرده، گويي كه فرشتگان درگاه الهي مژده قبولي طاعات و عبادات را به بندگان دادهاند. نماز جماعت كه تمام ميشود زائران با در دست داشتن كارتهاي دعوت اين ضيافت، وارد صحن بزرگ هدايت در ضلع شمالي حرم مطهر ميشوند. در بدو ورود خدام بستههاي افطار را به زائران ميدهند. اين بسته شامل غذاي گرم براي افطار زائران است. روي هر بسته افطاري با خط زيبايي كلمهاي به بزرگي كائنات نوشته شده است، صلوات. بسته افطاريام را كه ميگيرم مثل همه زائران ميروم كنار سفره مينشينم. دست خودم نيست اما احساس ميكنم اين افطار لذت ديگري دارد. اينجا گاه زائري را ميبينم كه مقداري از غذا را كه خورده بقيهاش را نگه ميدارد و قصد دارد با خودش به منزل ببرد. اين صحنه اينجا تقريباً زياد ديده ميشود و آن هم به خاطر تبرك بودن غذاي حضرت است، گاه به نيت شفاي بيمار ميبرند، گاه به نيت تبرك. در هر حال به هر نيت كه باشد اين غذا براي آنان احترام خاصي دارد و اگرچه بركت خدا همه جا بركت خداست اما اينجا در حرم امام رضا اين افطاري بركت ديگري دارد. صاحب خانه با كرامت يكي از افرادي كه امشب مهمان اين خوان بابركت شده است ميگويد: من يك كارگر ساده هستم، گاه حتي توانايي اينكه سالي يك بار هم زن و فرزندم را ببرم رستوران و شام يا ناهاري بخورم ندارم. تازه اگر هم بروم از ديدن آدمهاي باكلاس در رستوران خجالت ميكشم، اينجا اما سفرهاي است كه فقير و غني ندارد. مهمان امام رضا كه باشي آقا همه را به يك چشم نگاه ميكند. بالاي مجلس و پايين مجلس هم ندارد. غذاي هيچ كدام از مهمانان با غذاي يكي ديگر فرق نميكند، اصطلاحاً اينجا همه يك منو دارند، فرقي هم نميكند شغلت چه باشد يا درآمدت چيست. مهمان امام رضا كرامت دارد، حالا چه فقير چه ثروتمند. حس و حال عجيبي است. راست ميگويد. اين مساوات و برابري را در جاي جاي اين حرم ميتوان ديد. از سلام و عليك خدام با همه زائران تا خدمترساني بيمنت آنها به تمام زائريني كه به زيارت آقا ميآيند. افطاري كم كم به پايان ميرسد، سفرههاي افطار را خدام مخلص امام رضا دوباره با همان شور و اشتياق جمع ميكنند. از صحن هدايت خارج ميشوم و مستقيم ميروم به سمت روضه منوره؛ جايي كه ضريح امام مهربانيها خودنمايي ميكند. مثل هميشه روبهروي ضريح امام هشتم (ع) مينشينم زيارتنامه ميخوانم و دعا ميكنم. حس قشنگي است. كمكم آماده رفتن ميشوم. تقريباً همان مسيري را كه آمدهام دوباره ميروم. كفشداري، صحن حياط حرم و آخرسر هم درب خروجي. موقع خروج مثل هميشه دوباره برميگردم سمت گنبد امام رضا(ع) كه در شب رنگ زيبايي به خود گرفته مخصوصاً با ريسه لامپهاي زيبايي كه گرداگرد حرم نصب شده است. وقت خداحافظي است. سخت است دل كندن از اين حرم، اما چارهاي نيست، بايد رفت. مثل لحظه ورود دوباره دستم را به احترام ولي نعمتمان بر روي سينه ميگذارم و سلامي به آقا ميدهم. نگاهي به آسمان پرستاره ميكنم. احساس ميكنم ماه و ستارهها امشب زيباتر به نظر ميرسند...
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]