تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ما قومى هستيم كه تا گرسنه نشويم غذا نمى‏خوريم و تا سير نشده‏ايم دست از غذا مى‏ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844662513




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خودآگاهي زنان کرد، داعش را در سوريه عقب راند


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۲۳ تير ۱۳۹۴ (۹:۵۶ق.ظ)
استاد دانشگاه صلاح الدين اربيل در گفت و گو با موج: خودآگاهي زنان کرد، داعش را در سوريه عقب راند گروه اقتصاد سياسي خبرگزاري موج
حضور زنان در جبهه هاي جنگ، به گونه اي منسجم، آموزش ديده و داراي رهبري از جنس خودشان را تاريخ به ياد ندارد، جز آنچه ما امروز در قالب يگان هاي مدافع زنان اتحاد دموکراتيک و نيز حزب کارگران کردستان شاهد هستيم.
جايي که زنان اسلحه به دست مي گيرند، رهبري مي کنند، استراتژي مي دهند و بدون هراس از مرگ پيشروي مي کنند تا مانع تسلط انديشه هاي راديکاليزه در قالب داعش بر زندگي و سرنوشت خود شوند.
اما در کنار حضور يگان هاي نظامي زنان کرد، زنان عرب سوريه با قرار گرفتن نامشان در کنار غيرنظاميان بي دفاع، يا مجبور به تن دادن به شرايط اسفناک داعش مي شوند و يا خانه به دوش، زندگي در نوار مرزي و زير پرچم دولت همسايه را برمي گزينند.
اين تفاوت برخورد زنان يک سرزمين به حادثه اي واحد، اين مساله را به ذهن متبادر مي کند که چه چيز باعث مي شود که واکنش زنان کرد با زنان عرب سوريه اين چنين متفاوت باشد. براي پاسخ به اين سوال، گفت و گويي با خانم بيان عزيزي، استاد دانشگاه صلاح الدين اربيل، مسوول امور زنان بنياد بين المللي ژيان و همکار تحقيقاتي کميسارياي بين المللي پناهندگان و يونيسف در موضوع آوارگان عراق، داشته ايم که در ادامه مي خوانيد.

در تاريخ خاورميانه هيچ‌گاه زنان مانند آنچه در جبهه هاي يگان هاي مدافع زنان (ي. پ. ژ) و پ.ک.ک روي داد، در عرصه نبرد و خط مقدم جنگ حضور نداشته اند. به نظر شما چه چيزي باعث شد که زنان کرد اين‌گونه به عنوان پيش آهنگان تغيير ساختار مردانه خاورميانه، وارد ميدان هاي نظامي شوند؟
براي پاسخ به اين سوال بايد ريشه هاي تاريخي حضور زنان در عرصه هاي نظامي را بررسي کرد. به عنوان مثال در خود سوريه حرکتي که در جبهه هاي جنگ به وجود آمده؛ به خصوص در قسمت مقاومت مناطق کردنشين و کوباني و اتفاقاتي که در آنجا رخ داده، به سال ها قبل و حتي مي‌شود گفت به دهه ها قبل بازمي‌گردد. در تاريخ ساختار سياسي سوريه از دهه 60 ميلادي به بعد، با سرکوب کردها و تبعيض هاي شديد اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي در مناطق کردنشين روبرو هستيم. اين وضعيت در دهه 70 و 80 هم با همان شدت ادامه پيدا کرد.
با وجود اين، ريشه عميق حوادث و حضور گسترده زنان کرد در عرصه نظامي در سوريه، به کشتار ماه مارس قاميشلو در سال 2004 بر مي‌گردد؛ موضوعي که به دنبال آن مردم تصميم گرفتند در قالب يگان هاي نظامي متشکل شوند و تعليمات نظامي را به طور مساوي هم به مردان و هم به زنان آموزش دهند.
بر اين اساس، سال ها قبل از حمله داعش و پديده کوباني، مردم مناطق کردنشين سوريه شروع به سازماندهي نيروها کردند. در همين حال اين تفکر که اسلحه فقط از آن مردان است و زنان بايد از ميدان مبارزه مستقيم حذف شوند، کمرنگ شد؛ زيرا مشهود بود که حضور زنان در تمامي عرصه ها به عنوان نيمي از جامعه، ضروري است و نمي‌شود اين نيرو را انکار کرد. بر اين مبنا، به جاي آنکه زنان را به داخل خانه ها و همان حوزه هاي تعريف شده کليشه اي جنسي هل دهند، از پتانسيل هاي اين نيروي عظيم، استفاده کردند. شاهد هستيم که زنان پيشمرگه در قالب يگان هاي مدافع خلق (YPG) و يگان هاي مدافع زنان (YPJ) سازماندهي شدند و آموزش نظامي ديدند.
اما مساله قابل توجه اين است که حضور زنان کرد در جبهه ها که خاستگاهي کاملا مردانه دارد، امروز توسط تعداد بي شماري از رسانه هاي جهاني مورد توجه قرار مي گيرد، در حالي که سال هاي قبل هم اين اتفاق افتاده بود اما دور از نگاه دوربين خبرگزاري‌ها و بدون بازتاب بود.
اما اکنون با توجه به موقعيت تاريخي، زماني و مکاني که به وجود آمده است، حضور زنان آشکارا ديده مي‌شود. علت اين ديدە شدن و بازتاب را هم بايد در حضور بزرگترين نيروي سرکوبگر و تروريستي طول تاريخ، داعش، در آن سوي جبهه دانست که باعث شد حضور زنان در جنگ پررنگ تر شود.
از اين رو در شرايط مرگباري که داعش به کوباني حمله مي‌کند، زنان دو راه بيشتر ندارند: اول اين که به تصرف شهر و وقوع کشتاري شبيه به آنچه در شنگال رخ داد، تن دهند. در اين حالت همان کليشه «تن رها شده زن» که مورد تجاوز و خريد و فروش قرار مي گيرد، تکرار مي شود. دوم اين که تا زماني که شهر را از دست داعش آزاد نساخته اند، مقاومت کنند. مقاومتي که روي ديگرش مرگ است و اين انتخابي آزادانه از سوي زنان است که مي بينيم سرانجام زنان وارد حوزه هاي نظامي مي‌شوند و در کنار مردان و حتي در مواردي جلوتر از مردان پيشاهنگ مي‌شوند.
عامل ديگري که در تغيير نقش زنان کرد و پيشمرگه شدن آنها مي توان نام برد، فاکتور «خودآگاهي زنان» است؛ يعني خواسته هاي زنان از کليشه هاي جنسيتي فراتر مي‌رود. از خواسته هايي که صرفا به خاطر زن بودن در جستجوي برآوردن آن‌ها هستند. در اين شرايط به يک درک تاريخي از وضعيت موجود مي رسند و تبديل به کنشگر مي‌شوند. کنشگري که صرفا براي تغيير موقعيت زن عمل نمي‌کنند. بلکه براي تغيير موقعيت انسان مبارزه مي‌کند و اين زمينه پيشبرد براي عبور از يک مرحله تاريخي به مرحله ديگري است.

با توجه به نکاتي که شما اشاره کرديد، لازم است شرايط موجود زنان پيشمرگه کرد را با موقعيت زنان مناطق عرب نشين سوريه مقايسه کنيم. چه چيز باعث مي‌شود، زنان کرد چنين نقش‌هايي را بپذيرند و کنشگر شوند اما زنان عرب درگير بحران، منفعل عمل کنند؟ آيا مي توان گفت «فرهنگ مردم کرد» باعث اين نوع تمايز شده است؟
بله. اين مساله که «فرهنگ مردم کرد» تاثير زيادي در ورود زنان به جبهه نظامي داشته، کاملا درست است. چرا که ساير مناطق سوريه هم درگير بحران جنگ و تروريسم هستند. اين در حالي است که تا قبل از بروز ناآرامي ها و مبارزات، مناطق عرب نشين از شرايط اقتصادي به مراتب بهتري نسبت به نواحي کردنشين برخوردار بودند. همچنين حضور زنان عرب در حوزه امور اجتماعي و فرهنگي و اشتغال به دليل تقسيم نابرابر موقعيت ها در سوريه، بيشتر بوده است. اما مي بينيم که آن خودآگاهي که در ميان زنان کرد مناطق کردنشين رخ مي دهد، در ميان زنان عرب به وجود نمي‌آيد. علت اين مساله علاوه بر تفاوت ها و مسائل فرهنگي، بر مي‌گردد به پيشينه حضور نظامي زنان در کردستان سوريه در دهه 90 در کردستان عراق و حتي قبل از آن در کردستان ترکيه که پديده اي قابل تامل است.
به عبارت ديگر ما نمونه هاي پيشيني از حضور زنان در ميادين نظامي قبل از کوباني در ساير مناطق کردنشين داشته‌ايم. با رجوع به اين نمونه ها، متوجه مي شويم که ترس زنان کرد از حضور در ميادين نظامي و به دست گرفتن اسلحه ديگر محلي از اعراب ندارد. بر اين اساس، سرکوبگري، تبعيض و کشتارهايي از قبيل جنايات قاميشلو تاثير زيادي در آگاهي زنان کرد گذاشته که نتيجه آن تلاش زنان کرد براي جلوگيري از بروز کليشه هاي جنسيتي مبني بر زن قرباني جنگ بوده است؛ امري که کماکان در جامعه زنان عرب به شکل فرار و آواره شدن و عدم توانايي دفاع از خود، تکرار مي‌شود.

آيا زنان پيشمرگه کرد توانايي تاثير بر زنان خاورميانه را دارند و از سوي ديگر تغيير ساختارهاي فکري مردسالارانه؛ به ويژه در مناطق عرب نشين را دارند؟
موضوع کشورهاي عرب، يک موضوع بسيار متفاوت است. مثلا در شورش هاي بهار عربي که در ٢٠١١ و در کشورهاي عربي رخ مي دهد به ويژه در مصر، يک سوم نيروهاي حاضر در خيابان ها براي تغيير ساختارهاي سياسي و اجتماعي زن ها هستند. اما بلافاصله بعد از آنکه موقعيت سياسي کشور از شرايط انقلاب خارج مي‌شود، اين خود جامعه است که با تهديد و سرکوب جنسي و استفاده از سلاحي مانند تجاوز، زن را به حاشيه مي‌فرستد. نمونه اين مورد را بايد در ميدان التحرير مصر ديد که چندين مورد تجاوز به زناني که ماه ها در کنار مرداني که براي تغيير ساختارها حضور داشتند، از سوي همان مرداني که خود خواهان تغيير شرايط هستند، صورت گرفت.
علت اين مساله را بايد در عدم آمادگي جامعه براي نقش آفريني زنان و حضور آنها در ميدان هاي سياسي و اجتماعي يافت. در کشور تونس و ليبي هم همين اتفاق رخ مي دهد. چندي پيش و در پروسه زماني يک تحقيق، با تعدادي از فعالان زن عرب گفت و گوهايي انجام دادم که طبق مقايسه آماري آنها، وضعيت و جايگاه زنان در جامعه و پس از بهار عربي به زمستان عربي ختم شده است. يعني نابرابري جنسيتي و فرودستي زنان که در جامعه وجود داشت، با تغيير ساختار سياسي بهتر نشد.
اما اين شرايط در مورد زنان کردي که در نتيجه حوادث اخير و بحران هاي تروريستي، وارد صحنه هاي سياسي و نظامي شدند، تاکنون به وقوع نپيوسته است. يعني با خوانش وضعيت موجود، تاثيرات مثبت حضور زنان در فرايندهاي جاري جامعه کرد ادامه دارد. اين به معني آمادگي جامعه کرد براي پذيرش چنين تغييراتي است. از اين رو زنان حاضر در يگان هاي مدافع خلق، پس از انجام وظيفه به خانه بازنگشته اند.
در واقع، جامعه کرد در وضعيت آرماني و تلاش براي تغيير شرايط موجود قرار دارد. بر اين اساس ساختارهاي اجتماعي و فکري در کردستان سوريه را بايد به عنوان الگويي موفق در نظر بگيرم. زيرا در حالي که کوباني از وضعيت اضطرار خارج شده، داعش عقب نشيني کرده و حملات اخير آنها نيز دفع شده است، در کانتون کوباني همچنان از واژه جديد سياسي "هم رهبر" استفاده مي شود که به معناي حضور يک زن در کنار مرد در حالتي کاملا برابر در حوزه سياسي است.
با اين وجود، بايد منتظر ماند که آيا اين شرايط براي زنان کرد ادامه خواهد يافت يا نه و بايد اخبار و گزارش ها به عنوان يک پديده قابل بررسي، منتشر شود تا بتوانيم آن را به عنوان يک الگوي جديد تعميم دهيم.

علت تفاوت وضعيت زنان در مناطق کردنشين عراق و سوريه با زنان عرب اين مناطق، علاوه بر پيشينه زمينه حضور زن در صحنه هاي سياسي و نظامي کردستان سوريه، بايد به تاثير انديشه هاي چپ گرايانه اتحاد دموکراتيک و يگان هاي مدافع خلق هم اشاره کرد که زن را همچنان که وارد حوزه هاي مختلف مي‌کند در آن جايگاه ها نگه دارد. نمونه اين وضعيت را در رهبري مشترک احزاب کرد ترکيه هم مي توان ديد.
بله کاملا درست است. اين نگاه چپ گرايانه درصدد بازتوليد کليشه هاي جنسيتي نيست و نوع نگاه سرمايه دارانه به زن و استفاده از زنان به عنوان ابزار پيشبرد منافع را هم ندارد. علاوه بر اين، هم مرزي مناطق کردنشين ايران، ترکيه، عراق و سوريه با يکديگر و در نتيجه درگيري هايي که در طول تاريخ در اين مرزها رخ داده، باعث مي‌شود زنان کرد با کارزار مقاومت و جنگ بيگانه نباشند. اين منطبق است با همان جمله معروف هانتينگتون که مي‌گويد نوارهاي مرزي خطوط خون و جنگ و درگيري است.

آيا حضور زنان پيشمرگه مي تواند آلترناتيوي براي الگوهايي که غرب براي زنان خاورميانه ارائه داده است، باشد؟
واقعيت اين است که به دليل تفاوت تجربه ها، نيازهاي گوناگون و بعضا متضاد زنان در ايران و ترکيه و ساير کشورهاي عرب منطقه، نمي توان اين مساله را به طور کلي تعميم داد. زيرا حضور زنان کرد در صحنه هاي جنگ برساخته شرايط خاص زماني و مکاني است؛ به ويژه اين که وجود گروه تروريستي داعش باعث برجسته تر شدن پيشمرگه هاي زن شدە است.
از اين‌رو، تجربه زنان کرد به دليل شرايط منحصر به فردشان و عدم گذشت زمان براي پس دادن آزمون خود، قابل تعميم به ساير زنان منطقه نيست، اما مي توان از دستاوردهاي آن استفاده کرد. اگرچه الگوي زنان پيشمرگه مي تواند آلترناتيوي براي الگوي غرب، نوع نگاه توريستي-کالايي به زن و نسخه پيچي هاي بين المللي براي زنان يک منطقه خاص باشد. نمونه آن هم عدم موفقيت نهادهاي بين المللي در اقليم کردستان در امور زنان و رفع موانع جدي زن در عرصه اجتماع بود که در نهايت با دولت اقليم وارد معامله هاي کنوانسيوني و پروتوکلي شدند و از اين شرايط به عنوان يک تجارت و بده بستان استفاده کردند.
به عبارتي وضعيت واقعي و زيسته شده زنان در اقليم تبديل مي شود به کالايي براي مناقصه ها و مزايده هاي اقتصادي در قالب هاي برنامه سريع بهبود وضعيت زنان، رفع خشونت عليه زنان و توانمندي زنان. آمارهاي رو به رشد خشونت همه جانبه عليه زنان در اين منطقه و در چهار سال اخير، موازي با بودجه هاي کلان امور زنان روي ديگر واقعيت است.

با وجود اين، تجربه کردستان سوريه، نوع نگاه به توانايي زن را در ميان جوامع خاورميانه خيلي تغيير داده است.
اين مساله کاملا درست است؛ به خصوص تا قبل از اين تصويري که غرب از زنان منطقه نشان مي داد، افرادي قرباني بود که تحت شکنجه از سوي مردان هستند. زناني درمانده، مفعول و درگير شرايط موجود که توان و قدرت دفاع از خود را ندارند. ولي اين روايت ها در کردستان سوريه و کوباني دچار خدشه مي شود. ما اينجا با روايتي سروکار نداريم که بتوان از آن فيلم هاليوودي ساخت، بلکه در جايي قرار داريم که زنان مسيري را انتخاب مي کنند که يک روي آن مرگ، قطع عضو و يا حتي خودکشي براي جلوگيري از اسارت است. در اين شرايط، زنان از درخواست هايي براي تغيير شرايط خود هم فراتر مي روند و به دنبال صيانت از سرزمين هستند.

تجربه شخصي شما از برخورد با زنان پيشمرگه و همچنين خانواده هاي آنها و نوع نگاهشان به اين شرايط، چيست؟
تمامي زنان پيشمرگه شرايط مشابه اجتماعي، اقتصادي و سياسي ندارند. زماني که با برخي از اين افراد و يا خانواده هايشان در کمپ هاي آوارگان در اقليم کردستان روبرو مي شويم، مشاهده مي کنيم که شماري از آنها همچنان تحت تاثير همان فرهنگ زن سيتز و مردسالار قرار دارند. در ميان زنان پيشمرگه بدون اطلاع خانواده هايشان در جنگ شرکت مي کنند.
در اين شرايط عده اي از اين زنان از شرايط موجود براي تغيير استفاده مي کنند و به جاي تبديل شدن به زن مازوخيست و يا ساديستي در وضعيت بحراني، تبديل به کنشگري فعال در ميدان رزم مي شوند. در اين ميان، خانواده هاي بسياري هم هستند که با کليشه ها مخالف اند. در بين آنها من خانواده اي را ديدم که بعد از کشته شدن دختر بزرگ تر که در نقش پيشمرگه در جنگ عليه داعش حضور داشت، مادر خانواده دختر دوم خود را تشويق مي کرد که جاي خالي خواهرش را در نبرد پر کند. خانواده هاي ديگري هم که مردانشان در حال نبرد هستند، بزرگ ترين مشوق حضور دختران در نقش پيشمرگه را دارند.

دو سوال آخر را به طور ويژه به منطقه خودمختار اقليم کردستان عراق اختصاص داده ايم. وضعيت حضور زنان در اقليم و با توجه به برخورداري جامعه از يک دولت کردي، چگونه است؟
در کردستان عراق، وضعيت حضور تا اندازه اي برابر زنان در کنار مردان، در ابتدا خوب شروع ولي در انتها به شرايط نااميد کننده اي ختم شد. به طوري که اتفاقات کردستان سوريه و کوباني، کليشه هاي زنان اقليم کردستان عراق را نيز زير سوال برد.
بعد از سال 2003، در حکومت جديد اقليم کردستان، تحت يک فرمان بين المللي از سوي نهادهاي ذيربط سازمان ملل و براي رسيدن به شاخص هاي قابل قبول توسعه يافتگي، زنان به اجبار 30 درصد کرسي هاي پارلمان اين منطقه را در دست گرفتند. اين درحالي بود که نه جامعه آمادگي اين وضعيت را داشت و نه خود زنان توانايي هاي لازم براي ايفاي نقش هاي جديد سياسي و اجتماعي را داشتند. به دليل اينکه يک شرايط مکانيکي ساخته شد که بدون توجه به زيرساخت هاي انساني و فرهنگي اقليم، زنان به حوزه هاي سياسي و اجتماعي و حتي نظامي پرتاب مي شوند بدون اين که اراده اي تام از طرف خود زنان وجود داشته باشد. اين نقطه مقابل حضور زنان کرد در کردستان سوريه است که با خودآگاهي و بدون دستور از بالا، دخالت بين المللي و يا ماحصل تغيير حکومت، وارد صحنه مي شوند.

نگرش خانواده هاي کرد در ساختار دولت اقليم، به حضور زنان در جامعه چطور است؟
با توجه به تجربه هاي مختلف من از زندگي در اقليم کردستان چه به صورت مدرس دانشگاه و چه به صورت يک فعال اجتماعي در کمپ هاي آوراگان، پاسخ به اين سوال مي تواند بسيار مفصل باشد. اما آنچه من دريافتم اين است که حتي با اجبار آکادميک هم نمي توان به راحتي و به زودي کليشه هاي جنسيتي و نگرش هاي مردسالارانه را در اقليم کردستان تغيير داد.
کمبود نيروهاي متخصص در حوزه هاي فکري و ناکارآمد بودن عملکرد نمايندگان زن در پارلمان که 30 درصد کرسي ها را در اختيار دارند، باعث آن شده که در تعيير قوانين ضد زن تحول خاصي صورت نگيرد. ضمن اينکه محدوديتي براي فعاليت ان‌جي‌او (NGO) در اقليم کردستان وجود ندارد. اما چون اکثريت اين سازمان ها در قالب هاي حزبي و سياسي و فرمايشي تاسيس و مديريت مي شوند و بودجه خود را به طور مستقيم از دولت مي گيرند، نيتجه چندان مثبتي نداشته اند. چون عملا، يک فرايند مکانيکي است تا زيرساختي. واقعيت امر اينکه چند درصد از زنان به خواست و اراده و آگاهي خود و چند درصد به درخواست دولت براي تغيير شرايط آماده اند، بايد گفت وضعيت موجود بسيار نااميد کننده است.

بر اين اساس مي توان گفت در کنار ريشه هاي فرهنگي، اين شرايط اضطرار است که باعث شده زنان کرد بتوانند وارد عرصه هاي سياسي و اجتماعي شوند. شاهد مثال اين قضيه هم تحولاتي است که در کردستان سوريه در مقايسه با کردستان عراق رخ داد.
بله. چنانکه در شنگال، کردستان عراق مي بينيم بعد از حمله داعش به دليل عدم آمادگي، زنان و البته اين شهر قرباني جنايت هولناکي مي شود که يکي از اين ضربات نسل کشي مردان شنگال توسط شبه نظاميان و بردگي جنسي زنان و آوارگي و ويراني شهر است. اما سرنوشت کوباني در شرايط وجود يک دشمن مشابه به نام داعش، کاملا متفاوت رقم مي خورد.

گفت و گو از زهرا سادات حسيني













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن