واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - سیروس برنا نماینده مجلس شورای اسلامی ایران بر این اعتقاد است که تحت فشار قرار دادن حزب اله در پرونده ترور حریری،فشار آوردن بر ایران است. شواهد و قرائن نشان میدهد که توطئه طراحی شده علیه حزبالله لبنان فراتر از اسراییل است،به عبارتی توطئهای همهجانبهای در کار است که نقش اصلی آن را آمریکا و رژیم صهیونیستی برعهده دارند تا نه تنهاحزب الله لبنان بلکه حتی این بار بر ایران نیز فشار بیاورند. خبر در گفتگو با سیروس برنا، نماینده مجلس شورای اسلامی و کارشناس مسائل خاورمیانه به بررسی اتهامات مطرح شده علیه حزب اله در پرونده ترور رفیق حریری پرداخته است. به نظر میرسد، اسراییل که گزینه نظامی را در برابر حزب الله بی فایده دیده است برای ضربه زدن به مقاومت، راه دیگری را برگزیده است که همانا بهره برداری از ترور رفیق الحریری است. شما با این نظر موافقید که غرب و رژیم صهیونیستی قصد دارند از این طریق حزباله را درگیر جنگ داخلی تازه ای کرده و پس از به راه انداختن اختلافات گسترده دست به حمله نظامی علیه مقاومت بزنند؟ پیشبینی من از این مسئله از دو زاویه قابل بررسی است :اول اینکه، نتیجه و رأی صادره از سوی دادگاه بین المللی هرچه که باشد و حتی آن طور که از الان منتشر شده به صدور رایی بر ضد حزب الله لبنان منجر شود، تأثیری بر روی تحولات منطقه خاورمیانه و لبنان نخواهد داشت چرا که ناظرین سیاسی مطلع و باهوش خوب میدانند که در رأس این اقدام حزب الله لبنان نیست و دست های دیگری در این کار بوده است که همگان به خوبی آن را می شناسند.موضوع دوم این است که در دهه گذشته آثار خونبار و تجربیات گرانبار تشنج و جنگ داخلی در لبنان هم برای نخبگان و گروههای مختلف لبنانی که شامل مسیحیان،سنیها و دروزیها و شیعیان میشود و هم برای تودههای مردم در جنوب این تجربه را پدید آورده که جنگ و چالش و بیثباتی و خونریزی و خشونت بی فایده ترین راه است. از این رو به نظر می رسد که کل جامعه لبنان با جدیت به دنبال استقرار امنیت بیشتر و توسعه فزایندهتر و رفاه و امکانات بیشتری هستند. یعنی به زبان ساده اینکه لبنانی ها از خشونت و جنگ متنفرند؟دقیقا، لبنانی ها به شدت از جنگ و درگیری بیزارند. من این روحیه را در چهره تکتک شهروندان لبنانی در همه شهرها از شمال تا جنوب و شرق به غرب و در بین همه طیفها دیده ام. حتی در این آخرین سفری که به لبنان داشتم به این باور رسیدم که عمده لبنانی ها دیگر حوصله و تحمل اغاز این درگیری های قومی، مذهبی و سیاسی را ندارند. لذا به اعتقاد من احتمال وقوع جنگ داخلی در این کشور با این اوصاف بسیار اندک است و حتی به دو درصد هم نمیرسد. پس با این تفاسیر دلیل این سناریو سازی ها علیه مقاومت چیست؟قبل از پاسخ به این سوال،لازم است مقدمهای از تحولات خاورمیانه را از سه منظر مورد بررسی قرار دهیم:اول اینکه روند تحولات استراتژیک خاورمیانه به خصوص پس از حملات 11 سپتامبر منجر شد تا آمریکا بتواند در راستای تئوری ثباتسازی و یا صلحسازی با توسل به قوه قهریه و اعتبار ناشی از قطعنامههای سازمان ملل، تغییرات قابل توجهی در فضای حیاتی و یا معادلات استراتژیک خاورمیانه در دو منطقه خاص ایجاد کند. این دو منطقه عبارتند از عراق و لبنان. با این همه این دو تغییر هرگز به نفع اهل تسنن و متحدان آمریکا در منطقه خصوصا عربستان نشد. یعنی در عراق با جابجا شدن نقش شیعیان و سنی ها در ساختار قدرت شاهد پر رنگ شدن نقش شیعیان هستیم و به تعبیری میزان نقشآفرینی ایران در کشور عراق و میزان اثرگذاری ناشی از این تحول بیشتر شد. تاثیر این اتفاق این بود که در سطح منطقه کشورهایی که به زعم خود پیشقراولی دنیای عرب را داشتند،مانند مصر و عربستان سعودی به حاشیه بروند. از اینرو عربستان سعوی به جد معتقد است که تحولات این دو کانون بحران منجر به مخدوش شدن فضای حیاتی عربستان در عراق و لبنان شده است.موضوع دوم خود لبنان است که روز به روز عرصه قدرت گرفتن حزب الله و کمرنگ شدن نقش آمریکا و اروپایی ها و خصوصا فرانسه شده است. یادمان نرود که این لبنان روزگاری مستعمره فرانسه بود و حالا غربی ها از اینکه می بینند لبنان جولانگاه حزب الهی شده است که در واقع به نیابت از جمهوری اسلامی ایران با اسرائیل رودرو می شود و می تواندتجربه موفقی چون جنگ 33 روزه را داشته باشد بسیار ناراحت و ناراضی هستند. از این رو نمی توانند در برابر قدرت فزاینده حزب الله که در واقع قدرتی نیابتی از سوی ایران است ساکت بنشینند. موضوع سوم که مرتبط با دو موضوع بالاست توسل به ترور رفیق حریری برای تضعیف جایگاه حزب الله است. این ترور که در تابستان 1384 اتفاق افتاد،باعث شد تا بهانهای برای تغییر جهت استراتژی آمریکا در حوزه خاورمیانه به ویژه در قبال کشورهایی که پیشتر جرج دبلیو بوش از آنها به عنوان محور شرارت نام برده بود، پدید آید. به این معنا که استراتژی آمریکا در جهت تغییر رژیم ایران، با قوام و قدرت بیشتری دنبال شد. پس در واقع شما معتقدید که ترور حریری حتی بهانه ای برای فشار آوردن به ایران از طریق فشار آوردن به حزب الله است؟غرب می کوشد از این طریق در جبههای دیگر از میزان حمایت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در لبنان بکاهد. با توجه به اقدامات محدودکنندهای که آمریکا و اسراییل از یک سو و فرانسویها از سوی دیگر و همینطور نیروهای سازمان ملل مستقر در قلمرو لبنان و سرزمینهای اشغالی یعنی حد واسط میان رودخانه لیتانی تا مرز سرزمینهای اشغالی در سوی دیگر بعمل آورده اند میزان قابل توجهی از نفوذ ایران در لبنان را کاهش داده اند. با این حساب آمریکا باید همین فشار را بر سوریه نیز بیاورد چرا که یکی از متهمان اصلی این پرونده سوریه بود؟ اما آمریکا در سال های اخیر بیشتر به فکر نزدیکی به سوریه بوده است.ترور رفیق حریری، باعث شد تا آمریکا در قبال سوریه سیاست تغییر الگوی رفتاری را به رهبری بشار اسد دنبال کند. یعنی آمریکا تصمیم گرفت به جای تنبیه سوریه به این کشور نزدیک شود؟ آمریکا سعی کرد تا رفتار سوریه را نسبت به ایران، حزب الله و حماس تعدیل کند. در همین راستا سوریه دست به اقداماتی زد که من از آنها با عنوان تغییر الگوهای رفتاری یاد می کنم و آن را در چند محور مشخص کرده ام اول اینکه سوریه نیروهای خود را از مناطق بلندیهای جولان کاهش داد به عبارتی دیگر نفوذ سوریه در ساختار سیاسی امنیتی لبنان کاهش پیدا کرد آنهم کاهش هدفمند و هدایت شده. به تعبیر روشنتر کاهش هدفمند میزان نفوذ نیروهای امنیتی سیاسی سوریه توسط بشار اسد در لبنان.دومین اقدام سوریه عبارت بود از ایجاد فضای سیاسی بازتر در داخل و نوعی اصلاح اقتصادی که این روند همچنان ادامه دارد و سومین اقدام سوریه عبارت بود از کاهش سطح مناسباتش با جمهوری اسلامی ایران و کاهش مناسبات دو متحد استراتژیک یعنی سوریه و لبنان که بعد از ترور رفیق حریری در منطقه خاورمیانه روندی کاهنده داشته و این مسئله کاملا محسوس است. چهارمین اقدام سوریه که مطمع نظر آمریکا و اسراییل بود،عبارت بود از کاهش حمایت این کشور از حزب الله و حماس. در یک جمعبندی کلی باید گفت با توجه به فشار فزاینده اسراییل و آمریکا روی سوریه،رهبران این کشور تلاش کردند تا اهداف آمریکا را تأمین کنند و هم اکنون این کشور مناسبات قابل توجه پشتپردهای با آمریکا دارد. ضمن اینکه تلاش کرده است تا روابط خود را نه در حد گذشته بلکه تا حد قابلتوجهی با جمهوری اسلامی ایران کاهش دهد. غربی ها چه کسانی را متهم به ترور حریری می دانند؟اگر همه مواردی که مطرح شد را به عنوان مقدمهای کلی در نظر بگیریم،به طور مشخص در خصوص ترور قتل رفیق حریری باید این موضوع را عنوان کرد که از ابتدای قتل او چند گروه از سوی محافل غربی در مظان اتهام قرار گرفتند که از جمله آنها ایران ،حزباله، عوامل عملیاتی خودسر رسمی یا غیررسمی وابسته به سوریه در قلمرو جغرافیایی لبنان را می توان نام برد. از سویی جنگ داخلی درساختار سیاسی سوریه میان عبدالحلیم خدام وزیر خارجه سوریه از یک سو و سایرین نیز مد نظر این محافل بوده است. به علاوه مخالفین رفیق حریری در داخل لبنان هم در یک سوی طیف قرار داشته اند. ولی سناریوی جدید گویا صرفا در حال تمرکز بر متهم کردن حزب الله استدر بین کسانی که در مظان اتهام بوده اند به نظر میرسد که غربی ها می کوشند نوک پیکان اتهام را هم اکنون متوجه حزباله کنند. اما نکته مهمی که ذکر آن خالی از لطف نیست اینست که من از نزدیک محل انفجار اتومبیل حریری را در بیروت دیده ام.ناظرین سیاسی و کارشناسان امنیتی معتقدند که میزان تخریب صورت گرفته ناشی از این انفجار مبین اینست که این اقدام نمیتوانسته کار یک گروه کوچک بدون پشتوانه قبلی باشد. به نظر میرسد که کسانی که در لبنان بیشترین نفوذ را دارند،در مظان اتهام باشند. دادگاه بین المللی را چقدر مستقل می دانید؟تأکید میکنم که بلمر، رییس دادگاه بینالمللی ترور حریری که یک قاضی بلژیکیالاصل است طی چند سال گذشته تحرکات قابل توجهی داشته و نمی تواند عنصر بی طرفی باشد. با این همه در نهایت هرگونه نتیجه و رأیی که خروجی این دادگاه باشد تأثیر چندانی بر روی تحولات خاورمیانه و لبنان نخواهد داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 493]