تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804365361
عمه ام اخطار داده بود که نمیتوانی بازیگر شوی چون زشت هستی!
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: علاقه او براي نقش‌آفريني در فيلم‌هاي سرراست و كارگرداني آنها از هميشه قدرتمندتر به نظر مي‌رسد و انتقاد او از صنعت فيلم را تاثيرگذارتر مي‌كند.
داستين هافمنبا توجه به اينكه داستين هافمن نامزد دريافت هفت جايزه اسكار همه چيز را به شيوه پر حرارت و نرم خود مي‌گويد، سخت مي‌توان او را فردي عصباني و ناراضي خواند. او با چهره برنزه و دكمه باز بالاي پيراهنش به نظر مي‌رسد زندگي خوبي را پشت سر گذرانده باشد.علاقه او براي نقش‌آفريني در فيلم‌هاي سرراست و كارگرداني آنها از هميشه قدرتمندتر به نظر مي‌رسد و انتقاد او از صنعت فيلم را تاثيرگذارتر مي‌كند.هافمن مي‌گويد: به نظرم در حال حاضر تلويزيون در بهترين شرايط تاريخ خود و فيلم در بدترين شرايط تاريخ خود قرار دارد. در 50 سالي كه من در صنعت فيلم حضور داشتم، الان بدترين وضعيتش است. اين در حالي است كه ساخت سريال «شانس» محصول شبكه اچ‌بي‌او با نقش‌آفريني او در حين فيلمبرداري فصل دوم و به خاطر مرگ چند اسب سر صحنه فيلمبرداري، لغو شد. او همچنين بعد از كارگرداني فيلم «كوآرتت» در سال 2012 درباره گروهي از موسيقي‌دانان بازنشسته، حالا به دنبال كارگرداني فيلمي جديد است. ماجراجويي جديد او به عنوان يك بازيگر نيز طعم موسيقي دارد؛ او در فيلم «كُر» در نقش مدير موسيقي يك مدرسه كر پسرانه آمريكايي ظاهر مي‌شود كه بر خلاف انگيزه خود، پسري جوان را در مدرسه قبول مي‌كند.
هافمن اقيانوسي از تجربه براي مقايسه صنعت فيلم امروزي با دوران گذشته دارد. او مي‌گويد: سخت مي‌توان باور كرد كه اين روزها بشود با پولي كم، كاري خوب انجام داد. ما فيلم «فارغ‌التحصيل» را ساختيم كه هنوز هم خوب باقي مانده است؛ فيلمنامه‌اي خارق‌العاده داشت كه سه سال رويش وقت صرف كرده بودند، كارگرداني استثنايي و دست اندركاراني استثنايي هم داشت، اما فيلمي كوچك بود با چهار ديوار و چند بازيگر، همه‌اش همين، و باز هم با اين حال 100 روز فيلمبرداري آن به طول انجاميد.
بيشتر فيلم‌هاي امروزي، جداي اقتباس‌هاي كميك استريپي يا روباتي، تقريبا 20 روزه ساخته مي‌شوند. بخشي از دلايل اين امر اين است كه تكنولوژي ديجيتال به فيلمسازان اجازه ضبط صحنه‌هاي بيشتري را در يك روز مي‌دهد، اما دليل اصلي آن مربوط به است كاهش بودجه‌ها، آن هم در حاليكه فيلم‌هاي بيشتر و بيشتري ساخته مي‌شوند. فيلم‌هايي كه بيش از همه تحت تاثير اين فشارها قرار گرفته‌اند درام‌هاي باكيفيت هستند؛ ژانري كه هافمن عادت دارد با رويكردي خاص در فيلم‌هايش از آنها استفاده كند.
او همچنين از هوي و هوس‌هاي زمانه هم ضربه خورده است. در حاليكه او در فيلم «فارغ‌التحصيل» كسي بود كه تعليم مي‌ديد، حالا در فيلم «كر» كسي است كه درس مي‌دهد. هافمن مي‌گويد: حقيقت اين است كه حلقه كامل مي‌شود. من يك حادثه بودم، براي همين نقش اولي را گرفتم كه «فارغ‌التحصيل» بود و مثل كليد برقي بود كه روشن شد و من آنا تبديل به يك ستاره شدم. براي بيشتر بازيگران اينطور است كه آن ها با ايفاي نقش‌هايي كه به طور خوش‌بينانه‌اي نقش‌هاي مكمل خوانده مي‌شوند شروع مي‌كنند، نقش‌هايي كه حتي مكمل هم نيستند و كمتر از آن هستند و اگر خوش‌شانس باشيد مي‌توانيد نقش‌هاي مكمل بازي كنيد و بعد هم نقش‌هاي اصلي. و بعد به سن خاصي مي‌رسيد، سني كه متاسفانه زنان زودتر به آن مي‌رسند، و بعد ديگر نقش اول نيستيد و در نتيجه دوباره تبديل مي‌شويد به بازيگر نقش مكمل، كه بسياري از مواقع برتر از نقش اول است. اين يك حلقه كامل است.با اين وجود خود هافمن استثناي اين قانون كلي است چون نامش ارزش دارد. او درباره نقش اول خود در فيلم «كر» مي‌گويد: نقش اول پيدا كردن سخت است. در اين فيلم، اگر من نام شناخته‌شده‌اي نبودم، - چون فيلسمازان دوست دارند مردم را جذب فيلم‌هاي‌شان كنند- نقشم به نقش مكمل تبديل مي‌شد. اين واقعا داستان آن پسر است.
هافمن دارد كمي شكسته نفسي مي‌كند. او وقاري دارد كه آن را با خود در هر صحنه حمل مي‌كند. اين شخصيت نسبت به شخصيت‌هاي اخيرش موذي‌تر است. اما هافمن مانند بسياري ديگر از شخصيت‌هايش، خصوصيت‌هايش هر چقدر بد باشند، مي‌تواند به نقش خود انسانيت را هم وارد كند. در «كابوي نيمه‌شب» او نقش يك حقه‌باز خياباني را بازي مي‌كند كه كسي كه گولش زده را زير بال و پر خود مي‌گيرد. در «كرامر در مقابل كرامر» او نقش خود را به عنوان مردي كه كار را در رتبه بالاتري نسبت به خانواده‌اش قرار مي‌دهد آغاز مي‌كند. نقش‌آفريني او در فيلم «مرد باراني» به عنوان مردي كه اوتيسم دارد، اين بيماري را به عموم معرفي كرد. به اين‌ها «توتسي»، «لني»، «پاپيون» و «تمام مردان رييس‌جمهور» را اضافه كنيد تا يك پيكره كاري بي‌رقيب داشته باشيد.
به خاطر تمام اين نقش‌هاي بزرگ، وقتي هافمن روي صفحه ظاهر مي‌شود به سرعت به نقش خود يك احساس خاصي از شخصيت را مي‌بخشد. در فيلم «فارغ‌التحصيل» او حتي قبل از اينكه دهانش را باز كند، به شخصيت خود احساسي از وقار مي‌دهد. اما هافمن خود آن را اينطور نمي‌بيند. او مي‌گويد: قسم مي‌خورم از اين قضيه آگاهي كامل ندارم. چيزي كه از آن آگاهي دارم اين است كه هر چقدر بيشتر در اين صنعت باشي، سخت‌تر مي‌تواني قِسِر در بروي. داري سعي مي‌كني از آن شخصيت معروف عبور كني. بعضي از بازيگران و بسياري از ستاره‌ها يك امضا دارند و به تماشاچي چيزي كه مي‌خواهد را مي‌دهند و آنها هم شخصيت را به او مي‌دهند. من يك بار جان وين را در يكي از فيلم‌هاي اوليه‌اش ديدم، او جان وين نبود، فقط يك مرد معمولي بود. ناگهان او به اين قضيه پي برد كه جان ويني كه آنها مي‌خواهند چيست و تبديل به آن شد. من دارم سعي مي‌كنم از اين قضيه دوري كنم چون من امضا ندارم. اي كاش داشتم، اما ندارم.حقيقت دارد كه طبع هافمني مثل همكارانش رابرت دنيرو و آل پاچينو وجود ندارد. او شخصيت‌هايش را با آرامش بازي مي‌كند و نقش‌هاي خود را با همتايانش سهيم مي‌شود، نه اينكه صحنه‌هاي‌شان را دزدد. وقتي او آوازه ابرستارگي خود در هاليوود را با ساخت نمايش شكسپير «تاجر ونيزي» در سال 1989 در وست‌اند به خطر انداخت، ايروينگ واردل از تايمز نوشت: «هافمن خوش‌مشرب‌ترين شاي‌لاكي است كه من در عمرم ديده‌ام». اين احساسي است كه مي‌توان آن را به بسياري از نقش‌هاي او بسط داد.هافمن كه در سال 1937 در لس‌آنجلس به دنيا آمد اهل خانواده‌اي يهودي است، اما دين بخشي بزرگ از پروسه رشد او نبوده است. هافمن مي‌گويد وقتي نسبت به ميراث خود آگاه شد، 10 سال از زندگي‌اش گذشته بود. او براي اينكه در مدرسه مسخره‌اش نكنند، مهارت خود به عنوان يك كمدين را افزايش داد. حتي وقتي كه مايك نيكولز كه هافمن را در نمايشي خارج از برادوي ديده بود از او خواست در اولين امتحان بازيگري خود شركت كند، هافمن از او پرسيد آيا براي اين نقش بيش از حد يهودي هست يا خير.
اين حقيقت كه او خود را به عنوان يك بيگانه مي‌ديد شايد دليلي باشد كه به او تا اين حد براي ايفاي نقش شخصيت‌هاي پيچيده‌اش همدردي داد. اگر هافمن نسبت به خود شك نداشت، اين شك‌ها را ديگران در او به وجود آوردند. او اغلب مي‌گويد كه چطور عمه‌اش به او اخطار داده بود كه نمي‌تواند بازيگر باشد چون زشت است. او مي‌دانست كه به غير از قرار گرفتن در يك دسته‌بندي خاص، نمي‌تواند موفق شود چون نقش‌هاي سنتي براي بازيگران قد كوتاه با دماغي كه او داشت، نقش‌هاي اول نبودند. بارني براون مربي بازيگري الهام‌بخش او در سال 1958 او را متقاعد به نقل مكان به نيويورك كرد تا بتواند باقي عمرش در زمينه تئاتر به فعاليت بپردازد. هافمن هنوز هم در نيويورك زندگي مي‌كند.
تقلا براي موفقيتي كه او با همتايانش سهيم بود، باعث شد تا او وابستگي خاصي به بازيگران داشته باشد. هافمن مي‌گويد: من بازيگران و كار كردن با آنها را دوست دارم. قبلا هم گفتم كه فكر نمي‌كنم مردم بدانند ما چقدر به هم كمك مي‌كنيم. شما به بازيگران ديگر كمك مي‌كنيد، در حالي كه فكر نمي‌كنيد داريد كار خاصي انجام مي‌دهيد و آنها هم مي‌گويند وقتي داشتيم ديالوگ‌ها را مي‌خوانديم تو خيلي دقيق آنها را گفتي. بعد كارگردان وارد مي‌شود و مي‌گويد انرژي بيشتري لازم داريم. مثل اين فيلم‌هاي زندان مي‌ماند كه بايد از گوشه دهان‌تان صحبت كنيد. ما به هم كمك مي‌كنيم چون همه‌مان در يك مخمصه گرفتاريم.هافمن دو بار ازدواج كرده است. عروس اول او كه آن برن نام داشت، يك بالرين قدبلند، شيك و تمام آمريكايي بود؛ همان چيزهايي كه او هميشه مي‌خواست. طي سال‌هاي ازدواج‌شان بين 1969 و 1980، هافمن يكي از محبوب‌ترين بازيگران جهان بود. آنها دو دختر داشتند. او از آن موقع تا به حال صاحب چهار فرزند با همسر فعلي‌اش ليسا گوتسگن شده، كه در ماه اكتبر سال 1980 با او ازدواج كرده است.اگر هافمن يك ناراحتي داشته باشد، اين است كه استعداد لازم براي تبديل شدن به يك پيانيست را نداشت؛ مسئله‌اي كه شايد حضور قوي موسيقي در آثار فعلي او را نشان مي‌دهد. او مي‌گويد: من پيانو نواختن را بيش از هر چيز ديگري دوست دارم. اما نمي‌توانم آن‌قدر خوب بنوازم كه با آن زندگي كنم. فقط اگر مي‌شد كه خدا همين الان روي شانه من بزند و بگويد ديگر نمي‌تواني بازي كني، ديگر نمي‌تواني كارگرداني كني، اما مي‌تواني يك پيانيست جّز خوب باشي... هرگز نتوانستم خوب موسيقي بخوانم. گوش خوبي ندارم. اما هنوز مي‌خواهم اين كار را ادامه دهم. خيلي دوست دارم اين كار را انجام دهم.
به گفته هافمن، همين پي‌گيري كمال است كه باعث مي‌شود او به كار خود ادامه دهد و به عنوان مثال نيز از پيكاسو ياد مي‌كند كه حتي بعد از به اتمام رسيدن تابلوهايش و آويزان شدن آنها در گالري‌هاي مختلف، او تغييراتي را در آنها به وجود مي‌آورد. او در فيلم «برنامه» استيون فريرز كه داستان تلاش‌هاي لانس آرمسترانگ براي لاپوشاني دوپينگ خود را به نمايش مي‌گذارد، يك نقش مكمل دارد. بعد از آن؟ به همه چيزهايي كه به سمتم مي‌آيند نگاه مي‌كنم. فكر كنم تا جايي كه مربوط به كارگرداني مي‌شود چيز خاصي در دسترس نباشد. فكر نمي‌كنم اين مسئله خيلي به اينكه خوب هستيد يا خير بستگي داشته باشد، فقط درباره اين است كه فيلم‌‌هاي‌تان پول‌ساز هستند يا نه. فيلم «كر» روز دهم ماه جولاي اكران مي‌شود.سینما خبرمطالب مرتبط:تصاویر/آنجلینا جولی، داستین هافمن وجک بلک در جشنواره فیلم کنداستين هافمن به جشن منتقدان كالفرنيا مي‌رود«داستين هافمن» همبازي‌هايش را پيدا كرد
شنبه 20 تیر 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]
-
گوناگون
پربازدیدترینها