تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):به راستى كه اين زبان كليد همه خوبى‏ها و بدى‏هاست پس شايسته است كه مؤمن زبان خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840662508




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روش حاج آقا در برخورد با دختران ...


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روش حاج آقا در  برخورد با دختران ...
حجت الاسلام مسلم داوود نژاد
آنچه می‌آید خاطره‌ای است از حجت‌الاسلام مسلم داوود نژاد، مشاور فرهنگی در دانشگاه‌های استان اصفهان که به گوش جان می‌نیوشیم:دو سه روزی بود به همراه دختران دانشجو برای سفر زیارتی به مشهد مشرف شده بودیم. بک روز عصر در سالن عمومی هتل در حال مطالعه بودم که متوجه شدم پنج نفر از دختران هم‌سفر ما با وضعیت آرایش کرده بسیار نامناسب و پوشش مانتو بسیار بد می‌خواهند از هتل خارج شوند!با تعجب سر گرداندم، آن که خودش از دیگران تابلوتر بود را صدا زدم!با تردید به طرف من آمد احتمالاً آن لحظه خودش را برای برخورد تند من آماده کرده بود. اما من هم مثل کسی که هیچ اتفاقی نیفتاده گفتم : «فکر نمی‌کنم با این وضعیت ظاهری، شما را به حرم آقا امام رضا (ع) راه بدهند»گفت: «ولی ما حرم نمی‌خواهیم بریم ، می‌خواهیم بازار برویم برای خریدن عطر طبیعی»نمی‌دانستم چه عکس‌العملی نشان دهم، من این افراد را آورد بودم مشهدکه مثلاً تحت تأثیر جو قرار گرفته و با عنایت آقا متحول شوند، حالا این‌گونه بیرون بروند باعث به گناه افتادن زائران حرم امام رضا در بازار می‌شوند. همان لحظه توسل دو سه ثانیه‌ایی به آقا پیدا کردم که یک لحظه گفت: «راستش حاج آقا ما چیزی از عطر طبیعی نمی‌دانیم می‌خواستیم از شما درخواست کنیم با ما بیایید ولی بچه‌ها ترسیدند این حرف را به شما بزنیم یا وقت نداشته باشید یا عصبانی بشوید به خاطر اینکه ما...»یک لحظه پیش خودم گفتم : «فرصت مناسبی برای امر به معروف»در جوابشان گفتم : «من وقت دارم ولی مشکلی وجود دارد! اگر مشکل را به کمک شما حل کنم. برای خرید به یک فروشگاه معروف عطر فروشی به نام عطر سید جواد می برمتان که مرغوب‌ترین عطرها را بخرید»بسیار خوشحال شد بچه‌های دیگر گروه 5 نفره را صدا زد و قضیه را به آن‌ها گفت .با عصبانیت ادامه داد : « من تعجب می‌کنم شما چرا از امام رضا(ع) حیا نمی‌کنید!»یکی از آن‌ها سوال کرد: «خوب چه کمکی برای رفع مشکل شما از دست ما بر می‌آید ؟»گفتم: «مشکل اینجاست که من به هیچ وجه نمی‌توانم با وضعیت پوشش فعلی شما، همراه شما بیایم»هنوز حرف من تمام نشده سریع به طرف اتاقشان رفتند و پنج دقیقه بعد پنج دختر چادری برگشتند!دیدم تنور حسابی داغ است گفتم : «آخه بازم یک مشکل دیگه است!»با تعجب گفتند: «چیه حاج آقا ، قول می‌دهیم موهایمان از چادر بیرون نیاید!»گفتم نه مشکل وضعیت آرایش شما است !؟ من نمی‌توانم با این وضعیت همراه شما بیایم!قبول کردند و بالاخره با هر وضعیت بود وضعیت ظاهری آن‌ها از مانتویی به چادری از 100درصد آرایش به 20 درصد کاهش پیدا کرد!وارد بازار رضا شدیم! بازار حسابی شلوغ بود. من با فاصله چند قدمی جلوتر از خواهران حرکت می‌کردم که حساسیتی ایجاد نشود. تا رسیدن به عطرفروشی سید جواد باید نصف بازار رضا را می‌رفتیم!در بین راه احساس کردم دستی به شانه‌های من برخورد می‌کند! برگشتم دیدیم یکی جوانی حدوداً 25 ساله با محاسنی بلند با اخم و عصبانیت به من نگاه می‌کند! بدون سلام یا مقدمه‌ای گفت: « حاج آقا شما خجالت نمی‌کشی؟»گفتم : «سلام علیکم ! خجالت؟! خجالت برای چی؟!» داشتم شوکه می‌شدم، توقف کردم خواهران که چند متری از من عقب بودند به من رسیدند گفتم: «شما تشریف ببرید الان من می یام!»با عصبانیت ادامه داد : « من تعجب می‌کنم شما چرا از امام رضا(ع) حیا نمی‌کنید!»گفتم: « عزیز من! اگر مشکلی پیش آمده بگو تا حلش کنیم.»گفت : «چه مشکلی از این بیشتر که زن و خانواده شما که پشت سر شما می آمدن با وضعیت آرایش کرده به بازار آمدن! شما چیزی به آن‌ها نمی گید! واقعاً از شما که این لباس را می‌پوشید تعجب داره!»واقعاً نمی‌دانستم چه جوابی به این دوستی که نهی از منکر را بر خود واجب می‌دانست ولی عجول بود بدهم.گفتم : «آخه برادر من! عزیز من ! اول سوال بپرسید که این افراد چه نسبتی با من دارند و برای چه همراه من هستند بعد افراد را مورد اتهام قرار دهید!»
چادر ملی
بدون معطلی گفت: «چه فرقی می کنه» معلوم نبود از کجا من را تعقیب می‌کرده تا با وجود پنج و شش متر فاصله در بازار شلوغ رضا متوجه شده این افراد همراه من هستند!گفتم: « برادر من! این افراد، دخترانی هستند که چند نفرشان اولین بارشان هست چادر می‌پوشند حتی بعضی خانواده‌های ان‌ها هم مخالف حجاب هستند حالا من با زبان محبت تا این اندازه وضعیت پوششان را کامل کرده‌ام چرا عجولانه قضاوت می‌کنید و مردم را با این روش از دین فراری می‌دهید؟»به یاد حرف‌های مرحوم آیت الله مختاری (ره) افتادم که نقل می‌کرد: «در محضر حضرت آیت العظمی مرعشی نجفی(ره) بودیم . مردی لات و گردن کلفت مدتی بود حسابی دور آقا می‌چرخید و خودش را به آیت العظمی مرعشی نجفی(ره)نسبت می‌داد. به طوری که همه فهمیده بودن این مرد لات، مرید آیت العظمی مرعشی نجفی(ره)است . یک روز که برای وضو به وضوخانه رفته بودم، با کمال تعجب دیدم این مرد لات وضو می‌گیرد، وقتی به اطرافش نگاه می‌کند می‌بیند کسی نیست، مس پا را روی کفش می‌کشد و حوصله‌ی کفش در آوردن ندارد! خدمت حضرت ایت العظمی مرعشی نجف(ره) رسیدم و با نارحتی تمام گفتم: آقا این مرد لاتی که همه مردم خبر دارند مرید شما شده، این‌گونه وضو می‌گیرد، اگر کسی بببند برای شما زشت است! حضرت ایت العظمی مرعشی نجفی(ره) لبخندی زد و گفت اقای مختاری! می‌دانم این‌گونه وضو می‌گیرد! اما من با محبت نماز خوانش کردم اگر تو راست می‌گویی با محبت کفشش را از پایش بیرون آور. فقط مواظب باش از نماز فراریش ندهی!»بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیانمنبع: خاطرات حجت‌الاسلام مسلم داوود نژاد 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 535]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن