تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):هیچکس حقیقت ایمان را کامل نمی کند مگر اینکه جدال لفظی را رها کند، هر چند حق با او باش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834824148




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

توحید زیر تیغ تعصب-اسماعیل علوی*


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: توحید زیر تیغ تعصب-اسماعیل علوی* آنان که تیغ جهل را بر فرق عدالت فرود آوردند و با شعار تکبیر به جنگ خدا رفتند و با نام دین و تقوا برروی مسلمانان، شمشیر کشیدند و با عنوان عدالت و حق فرق حق وعدالت را شکافتند و به شهادت رساندند چه کسانی هستند؟ اینان که درتاریخ اسلام با عنوان خوارج شناخته می شوند گروهی بودند که تنها ویژگی شان تعصب کور و به تبع آن روحیه های پرخاشگرانه و خشونت بود. همین گروه متعصب و نادان که فکر می کردند مسلمانان واقعی آنها هستند چنان ضربه ای بر پیکر اسلام وارد کردند که آثارش سالیان متمادی باقی ماند.


خوارج از آغاز تا قرن ها بعد در بطن جامعه اسلامی دست به ترور و کشتار مردم مسلمان زدند و هرگز به دلیل تعصب های کور از کار خود پشیمان ونادم نگشتند و همواره خود را برحق و پیروان واقعی دین می شناختند. این گروه خطرناک با کج اندیشی های مقدس مآبانه همچون آفتی جامعه اسلامی را از اهداف متعالی خود بازداشته و موجب جنگ های داخلی و انشقاق درمیان امت بوده اند. پیشینه این گروه به ماجرای حکمیت در جنگ صفین و انشعاب آنان از سپاه امیرالمؤمنین علی(ع) بازمی گردد. در جریان جنگ صفین آن هنگام که سپاه اسلام به فرماندهی امیرالمؤمنین علی(ع) در آستانه پیروزی بر سپاه شام به قیادت معاویه بود، به تدبیر عمروعاص سپاه معاویه قرآن ها را بر سر نیزه ها برافراشتند و خطاب به سپاه امیرالمؤمنین علی(ع) گفتند: دست از جنگ بردارید و میان ما و شما قرآن حاکم باشد.
حضرت علی(ع) که معاویه و حیله هایش را می شناخت، آن اقدام را به حیله جنگی تعبیر کرده و خطاب به لشکریان فرمودند: «این یک حیله است، آنها اهل قرآن نیستند» و خواهان ادامه جنگ و حصول نتیجه که همان پیروزی قریب الوقوع و در دسترس بود شدند، اما در میان سپاه حضرت آن عده که مترصد فرصت بودند، رودرروی حضرت ایستادند و خواستار پایان جنگ و قبول حکمیت قرآن شدند و براین خواسته خود اصرار ورزیدند تا آنجا که حضرت را تهدید کردند که اگر از توقف جنگ و قبول حکمیت امتناع ورزد او را خواهند کشت. همان گونه که عثمان را کشتند یا او را تحویل معاویه خواهند داد و بدین ترتیب حضرت را مجبور به قبول درخواست خود کردند.
پس از پذیرش حکمیت، معاویه عمروعاص را که مردی حیله گر بود به عنوان نماینده خود تعیین کرد و حضرت هم مالک اشتر و عبدالله بن عباس را پیشنهاد فرمود اما افراد دشمن که در صف یاران حضرت امیر(ع) جای گرفته بودند با هر دو آنان مخالفت کردند و حضرت را مجبور کردند تا ابوموسی اشعری را به عنوان نماینده خود انتخاب کند. ابوموسی اشعری از جمله قاریان قرآن بود که قرآن را با صدای خوشی تلاوت می کرد و آن را به خواستارانش تعلیم می داد.
وی هنگام جنگ جمل از سپاه حضرت علی(ع) جدا شده و مردم را از جنگیدن در رکاب امیرالمؤمنین علی(ع) باز می داشت و در جریان جنگ صفین نیز گریخته و در موضعی در سرزمین تحت حاکمیت معاویه زندگی می کرد. آن دسته از افراد سست عنصر که حتی قاری قرآن هم بودند به تحریک عوامل معاویه برای انتخاب ابوموسی این گونه استدلال می کردند که چون ابوموسی حافظ و قاری قرآن است و به زهد و تقوی شهرت دارد و دیگر آنکه چون اهل یمن است بنابراین از منافع ما بخوبی دفاع خواهدکرد. به هر حال حکمیت به صلح با معاویه منجر شد و علی(ع) برخلاف میل خود و برای حفظ مصالح اسلام و امت آن را امضا کرد. وقتی قرارداد صلح برای سپاهیان قرائت شد صدای اعتراض از گوشه و کنار بلند شد و دقیقاً همان هایی که طرفدار صلح و حکمیت بودند سر بر شورش برداشتند و مدعی شدند که در دین خدا نباید کسی را داور قرار داد و قبول حکمیت کفر است. کم کم موج اعتراض بالا گرفت و حزب خوارج با شعار
«لاحکم الا لله» تشکیل شد.
پیدایش گروه خوارج از ابهامات تاریخ است زیرا گروهی که امیرشان را وادار به پذیرفتن داوری کرده بود در عرض چند ساعت به دستاویز چیزی که خودشان بر آن اصرار داشتند شورش کردندو بنای یک تنش مزمن را در میان امت اسلامی گذاردند. به نظر می رسد پشت صحنه این ماجرای شگفت انگیز دست های مرموز و خیانتکاری وجود داشته که از دید مورخان کم و بیش پنهان مانده است.
البته باید حساب جمع کثیری از جمعیت ساده اندیش و ساده لوح را که بدنه این حزب را تشکیل می دادند از سران آن جدا کرد. حضرت ابتدا درصدد هدایت این جمعیت برآمد و صعصعه بن صوحان را به طرف آنها فرستاد، صعصعه پس از استدلال های بسیار از گروه خوارج خواست دست از لجاجت بردارند و به سپاه امیرالمؤمنین(ع) بپیوندند. اما آنان سخنان فرستاده علی(ع) را رد کردند و گفتند میان ما و علی باید شمشیر حاکم شود. حضرت(ع) بار دیگر ابن عباس را فرستاد و سبب شورش و اعتراض آنان را پرسید. آنان ایرادهای خودرا گفتند و حضرت که همراه ابن عباس بود پس از شنیدن اعتراض گروه خوارج با حوصله و متانت پاسخ اعتراضات را فرمودند. دراین ماجرا از دوازده هزار نفر هشت هزار نفر توجه کرده و به سوی امام(ع) بازگشتند و تنها افراد لجوج و متعصب باقی ماندند.
جمعیت خوارج بارها و بارها نیروهای خود را سازماندهی کردند، حتی از مرتدها و دشمنان اسلام و دزدان و تبهکاران نیرو جذب کردند اما هر بار شکست خوردند و چیزی عایدشان نشد تا اینکه تصمیم شوم ترور امام(ع) را در محراب مسجدکوفه عملی کردند و امام مسلمین و پیشوای حق و عدالت را به شهادت رسانیدند.
در اینجا نگرش اجمالی به عقاید خوارج شاید راهگشای تحلیل بهتر این جریان کور و آلت دست اقتدارطلبان باشد. این گروه با یک انشعاب سیاسی حرکت خود را آغاز کرد و در ابتدا عقیده بخصوصی پیرامون موضوعات اجتماعی، سیاسی و مذهبی نداشت و بتدریج برای خود آرا و عقایدی دست و پا کردند. نخستین عقیده ای که از سوی خوارج ابراز شد، عقیده معروف به تحکیم است. بدین معنا که آنان پس از تحمیل حکمیت به حضرت علم مخالفت با آن برداشتند و گفتند ما رضایت نمی دهیم که در دین خدا، افراد و اشخاص حکمیت کنند. چرا که حکومت فقط از آن خداست (لاحکم الا لله) جالب اینکه کسانی این حرف را می زدند که خود حکمیت را موجب شده بودند. آنان می گفتند: حکومت از آن خداست وبه داوری گذاشتن آن میان بندگان گناه کبیره است ونباید افراد را در تعیین حکم خدا دخالت داد و از ظاهر برخی از آیات برای این عقیده خود استفاده می کردند. همچنین معتقد بودند چون فقط خدا حاکم است بنابراین نمی توان کسی را به عنوان حاکم تعیین کرد. از جمله مسائل بحث انگیز درحوزه اندیشه که همزمان با ظهور جمعیت خوارج مطرح شد و تنش و کشمکش های بسیاری را در جامعه اسلامی آن روزگار موجب شد، این بودکه آیا اسلام و ایمان یک امر صرفاً اعتقادی است یا اینکه عمل هم جزئی از آن است و بدون عمل اسلام و ایمان تحقق نمی یابد؟ براساس این بحث، سؤال دیگری مطرح بود که آیا مسلمانی که به همه اعتقادات اسلام معتقد است ولی دچار گناه کبیره ای شده، آیا چنین شخصی از شمول مسلمانی خارج شده یا هنوز مسلمان است؟ خوارج برخلاف نظریه تمامی مسلمانان معتقد بودند مرتکب گناه کبیره نه تنها از دایره مسلمانی خارج می شود بلکه کافر و جان و مالش هدر است و می توان جانش را گرفت و اموالش را مصادره کرد. اصول بحث انگیز خوارج موجب پیدایش علم کلام درحوزه اندیشه اسلامی شد و برخی عقاید خوارج بتدریج و تاحدودی در عقیده برخی نحله های اسلامی تأثیر گذاشت و استمرار یافت. همچون معتزله که مرتکب گناه کبیره را نه مؤمن و نه کافر بلکه «منزله بین المنزلتین» مرتبه ای میان کفر وایمان می دانستند.
براساس عقیده خوارج که به ظاهر قرآن هم استدلال می گردید، تارک حج مرتکب گناه کبیره و جان و مالش هدر بود و می شد جان چنین شخصی را گرفت و اموالش را به یغما برد. از نظر خوارج فسق مساوی کفر و فاسق همان کافر بود و در عقاید خود به سیره پیامبر هیچ توجهی نداشتند و در مراجعه به قرآن درک خود را بر آن تحمیل می کردند، حال آنکه پیش از آن موارد متعددی از برخورد با گناهکاران در زمان پیامبر اسلام(ص) رخ داده بود و مسلمانان خاطرات بسیاری از رفتار رسول وحی با گناهکاران داشتند و دیده بودند پیامبر(ص) حتی کسانی را که در مورد آنان حد جاری شده بود در بقیه امور مانند ارث و غیره همچون یک مسلمان از حقوق خود محروم نساخته است. عقاید سخیف خوارج که با تعصب و نادانی عجین شده بود آثار ویرانگری در جامعه اسلامی پدید آورد و خارجیان خودسرانه و به پندار شخصی هرکس را که مرتکب کبیره تشخیص می دادند خونش را می ریختند.
*نویسنده
**روزنامه ایران/سه شنبه شانزدهم تیر 1394



16/04/1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن