تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833106764
شهيدی كه پيكرش بعد از 9 سال سالم مانده بود!
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
شهيد عبدالنبی يحيايی؛
شهيدی كه پيكرش بعد از 9 سال سالم مانده بود!
9 سال از دفن شدن عبدالنبی می گذرد. اما اتفاقاتی دست به دست هم می دهند تا پرده از كرامات يكی از ياران عاشورايی خمينی كبير برداشته شود.
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، جماعت با بهت و حيرت به يكديگر نگاه ميكردند و آنها كه تسلط بيشتري به خود داشتند، سعي ميكردند آنچه به چشم ميبينند را تجزيه و تحليل كنند. 9 سال و چند ماه از دفن شهيد عبدالنبي يحيايي ميگذشت كه يك اتفاق باعث نبش قبرش شد و حالا 21 نفر از اهالي روستاي تنگ ارم، با جسد سالم شهيدي روبهرو ميشدند كه سالم مانده و حتي خون از بدنش جاري بود. شهيدي كه پدرش ميگفت: هرچه دارد از امام حسين(ع) دارد. عبدالنبي يحيايي سال 42 در روستاي تنگ ارم شهرستان دشتستان استان بوشهر به دنيا آمد. در نوجواني چوپاني ميكرد و در جواني رزمندگي. او كه سواد چنداني نداشت، نگاري بود كه به مكتب نرفت و خط ننوشت، اما به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد. گفت و گوي ما با جهانبخش يحيايي پدر و شيرين جمالي مادر شهيد را پيش رو داريد. به دليل لهجه غليظ محلياين دو عزيز، مصعب يحيايي پسرعموي شهيد كمك حال ما در اين گفتوگو شد. ستارگان خاك تلفن كه زنگ ميخورد، پيش شماره 917 نشان ميدهد تماس گيرندهاي از شهرستان داريم. كسي كه خود را مصعب يحيايي معرفي ميكند، از ما ميپرسد فيلم ستارگان خاك را ديدهايم؟ «همان فيلمي كه يك شهيد بعد از حدود 10 سال نبش قبر شد و جسدش سالم از دل خاك بيرون آمد. او پسر عموي من شهيد عبدالنبي يحيايي است» با آدرسي كه مصعب ميدهد، اثر خلق شده به كارگرداني عزيز الله حميدنژاد را به ياد ميآوريم كه بارها از رسانه ملي پخش شده و داستان غريب سالم ماندن جسد يك شهيد را روايت ميكند.
ارتباط ما با مهمان رمضان به همين سادگي برقرار ميشود! گمانمان اين است كه خود شهيد يحيايي در ماه مهماني خدا پيشقدم شده تا بيشتر خودش را به ما بشناساند. او پسرعمويش را واسطه كرده تا از اين طريق به پدر و مادرش در گوشهاي از دشتستان بوشهر دست پيدا كنيم و باز نظارهگر بخشهايي از زندگي يكي از شاهدان وجه الله باشيم. كمي بعد تماس ديگري و اين بار از سوي ما برقرار ميشود و صداي ضعيف پيرزني كه خودش را شيرين جمالي مادر شهيد عبدالنبي يحيايي معرفي ميكند، پاسخگويمان ميشود. از او ميپرسيم: حاج خانم چه چيزي به فرزندتان ياد داديد كه اينطور عاقبت بخير شد؟
«خواست خدا بود كه چنين بچه دل پاكي را به ما هديه بدهد. عبدالنبي ذات خوبي داشت و ما هم سواد آنچناني نداشتيم كه بخواهيم روي تربيتش كار خاصي انجام دهيم. روستايي بوديم و غير از رزق حلال و انجام امور مذهبي خودمان چيزي نداشتيم كه به او ياد بدهيم. اما اين بچه از همان دوران كودكياش به نماز و روزه اهميت زيادي ميداد و با اينكه به مدرسه نرفته بود، سعي ميكرد قرآن ياد بگيرد و آن را تلاوت كند.»
جهانبخش يحيايي پدر شهيد وارد گفتوگويمان ميشود تا از ديد خودش علت حالات معنوي فرزندش را ريشهيابي كند. او ميگويد: «پدر من مرحوم حاج محمود يحيايي، واقعاً مقيد به امور مذهبي بود. هر سال سه ماه رجب و شعبان و رمضان را روزه ميگرفت و با اينكه سواد نداشت، با حافظه قوياش قرآن حفظ كرده و آن را تلاوت ميكرد. عبدالنبي رابطه خوبي با پدربزرگش داشت و از او چيزهاي زيادي ياد گرفت. حتي يكبار كه پسرم به شدت بيمار شده بود، پدرم به من دلداري داد و با نفس حق او، عبدالنبي بهبود يافت.» كارگر 12 ساله حتي پدر و مادر شهيد هم به خوبي نميدانند پسري كه به مدرسه نرفته و از شركت در مدرسه شبانه هم چيزي عايدش نشده بود، چطور اين همه در امور مذهبي پيشرفت كرده بود. شايد هدايتي الهي دركار بوده يا شايد هم احترام فوقالعادهاي كه عبدالنبي به والدينش ميگذاشت، دروازههاي رحمت و حكمت الهي را به روي او گشوده بود. مادر شهيد در اين خصوص ميگويد: «پسرم طور خاصي به ما احترام ميگذاشت. از همان بچگي تا وقتي كه بزرگ شد به ياد ندارم خلاف حرف ما حرفي زده باشد. حتي روزي كه تصميم گرفت به جبهه برود، آمد پيش من تا اجازه بگيرد. پرسيدم پدرت مشكلي با رفتنت ندارد؟ گفت از او هم اجازه گرفتم و مشكلي نيست. چون ميدانستم عبدالنبي كسي نيست كه طاقت بياورد و به جبهه نرود، مخالفتي نكردم و او هم رفت.»
صحبت از احترام به والدين كه ميشود، پدر شهيد هم ميگويد: «وقتي كه عبدالنبي 12 سال داشت، من براي كار به بوشهر رفتم و او را با خودم بردم، بچه زحمتكشي بود و از همان كودكي كار ميكرد. هرچه ميگرفت خرج نميكرد و نگه ميداشت. وقتي كه ميخواستيم به روستايمان برگرديم، با دسترنجش كه از كار در گرماي طاقتفرساي بوشهر تهيه كرده بود، وسايل آشپزخانه خريد و براي مادرش هديه آورد. همسرم هنوز با برخي از اين وسايل آشپزي ميكند و آنها را مثل يادگاري نگه داشته است.» ذكر حسين(ع) يكي از نقاط پررنگ زندگي شهيد عبدالنبي يحيايي، عشق و ارادت او به سرور و سالار شهيدان بود كه پدر و مادر نيز به آن صحه ميگذارند. پدر شهيد ميگويد: «عبدالنبي صداي خيلي خوبي داشت. چون مدرسه نرفته بود، شبها كه از بيرون ميآمد تا دير وقت مينشست زير نور چراغ فانوس، ميخواند و مينوشت. ميگفتم بابا! خستهاي چرا خودت را اذيت ميكني؟ ميگفت ميخواهم خواندن و نوشتن ياد بگيرم تا روضهخوان امام حسين(ع)بشوم. آخر هم به آرزويش رسيد. محرم كه ميشد مردم را جمع ميكرد و برايشان نوحه ميخواند. عبدالنبي هر چه دارد از امام حسين(ع) دارد.
در ميانه گفتگوي ما، مصعب يحيايي پسر عموي شهيد، از اصوات زيبايي سخن ميگويد كه گويا از عبدالنبي برجاي مانده و در آنها از دعاي كميل گرفته تا نواحي محلي دشتي را با صوت محزون و بسيار زيبايي خوانده است. پدر شهيد در همين خصوص ميگويد: يكبار عبدالنبي از جبهه به خانه آمد و چند روزي هم پيشمان ماند. همان ايام به خانه عمويش رفته بود. در آنجا خواسته بود تا صدايش را ضبط كنند. همه تعجب كرده بودند كه چرا چنين درخواستي كرده است. به هرحال مقدمات ضبط صدايش فراهم ميشود و او بعد از گفتن اذان، دعاي فرج امام زمان(عج) را ميخواند و چند روز بعد هم به منطقه برميگردد و به شهادت ميرسد. شايد او ميخواست قبل از اينكه از اين جهان خاكي سفر كند آوايي بهشتي از خود به يادگار بگذارد.» سلام بر حمزه «تابستان 62، ارتفاعات حمزه كردستان عراق» اين زمان و مكان همان ميعادگاهي بود كه عبدالنبي يحيايي ساليان درازي انتظارش را ميكشيد و و روح بيقرار او اكنون و در آستانه 20 سالگي به آن ميزان از پختگي رسيده بود كه ديگر تاب ماندن در اين جهان خاكي را نداشته باشد و به جوار دوست پر بكشد. پدر شهيد در خصوص نحوه اعزام به جبهه عبدالنبي ميگويد: عبدالنبي رزمنده زاده شده بود. روحيه خاكي داشت و به نظر من متعلق به خاكهاي بيرياي جبهه بود. روحش پر ميكشيد براي رفتن به جبههها و چند بار هم اعزام شده بود. بار اول چون جوشكاري بلد بود در جبهههاي جنوب غرب سنگر ميساخت و هر بار كه او را ميديديم، وسايل جوشكاري دستش بود. بار بعدي 45 روز به اردوگاه شهيد دستغيب كازرون رفت و آموزش نظامي ديد. اين بار به عنوان نيروي رزمي به منطقه اعزام شد. قبل از شهادت، براي آخرين بار به خانه آمد و همان ماجراي خواندن اذان و ضبط كردن صدايش پيش آمد. وقتي كه ميخواست به جبهه برگردد، طوري با ما خداحافظي كرد كه انگار بار آخري است كه او را ميبينيم. با اصرار از ما ميخواست حلالش كنيم. اما ما كه بدي از او نديده بوديم. پسر مظلوم و باايماني كه همه اهالي او را به سر به زيري و متانت ميشناختند چطور ميتوانست بدي از خود در دل پدر و مادرش برجاي گذاشته باشد. آن روز آخرين ديدارم با عبدالنبي بود. 28 روز روي خاك آنطور كه همرزمان شهيد عبدالنبي يحيايي براي خانوادهاش تعريف كرده بودند، او در اثناي عمليات والفجر 2 به تاريخ 8/5/62 و روي ارتفاعات حمزه كردستان عراق، براي خاموش كردن آتش مسلسل يكي از سنگرهاي دشمن نارنجكي برميدارد و به طرف سنگر ميرود. اما ميان خاكريز دشمن و نيروهاي خودي مورد اصابت گلولههاي دشمن قرار ميگيرد و به شهادت ميرسد. به دليل اينكه دشمن به منطقه تسلط داشته، جنازه عبدالنبي 18 روز در همان جا ميماند و پس از اين مدت او را به بوشهر انتقال ميدهند و نهايتاً پس از 28 روز بدون آنكه جنازه فاسد شود، دفن ميشود. پدر شهيد ميگويد كه روز دفن عبدالنبي او را با كيسه پلاستيكي پوشانده و روي كيسه هم كفن كشيده بودند. تقويمها شهريور ماه 1362 را نشان ميدادند. عبدالنبي براي بار اول با چنين شكل و شمايلي دفن شد. 9 سال بعد 9 سال از دفن شدن عبدالنبي ميگذرد. اما اتفاقاتي دست به دست هم ميدهند تا پرده از كرامات يكي از ياران عاشورايي خميني كبير برداشته شود. پدر شهيد بازگوكننده اين اتفاقات ميشود:
«روي قبر عبدالنبي يك تابلو گذاشته بوديم كه مثل خيلي از مزار شهدا در آن يادگاريهايي قرار ميداديم. چون اين تابلو در محكمي نداشت، گاهي بچهها يا رهگذرها به وسايلش دست ميزدند. من تصميم گرفتم براي اين تابلو در قفل دار بگذارم. سال 71 بود. يك روز به مزار پسرم رفتم و تابلو را درست كردم. اما ديدم سنگ قبر تكان خورده و احتمال درآمدنش هست. گفتم حالا كه ميخواهم تابلو را درست كنم، دستي هم به اين سنگ بزنم. سنگ را جابهجا كردم. آن روز كارم نيمه تمام ماند و به خانه برگشتم. توي روستا ديدم يك گروه از اهالي با مينيبوسي عازم مشهد هستند. از من هم خواستند همراهشان بروم و قبول كردم. سفرمان 15 روزي طول كشيد. در مشهد خواب ديدم كه چراغ نوراني در خانه داريم. آن قدر نور داشت كه نميشد به آن نگاه كرد.
بعد كه برگشتيم، چند روزي مهمان به خانه ميآمد و درگير آنها بوديم، چند روزي هم به همين منوال گذشت. در همين اثني يك شب خواب ديدم به زيارتگاهي رفتهام كه مثل يك اتاق كوچك بود. وقتي از آنجا بيرون آمدم و در را بستم، در دوباره باز شد و خانمي بلند بالا از داخل اتاق بيرون آمد و چيزي مثل قرآن يا جانماز به من داد و گفت اينجا نايست و برو. از خواب كه بيدار شدم احساس كردم بايد به مزار شهيدم بروم. آن روز 19 مهر 1371 بود. رفتم و ديدم كه در قسمت جنوبي مزار حفرههايي ايجاد شده است. سرم را كه نزديك بردم، بوي خوشي استشمام كردم. سعي كردم آن را درست كنم، اما مزار داشت ريزش ميكرد. به ناچار فرستادم دنبال برادرم كه سواد بيشتري داشت و اهل خواندن رساله و قواعد مذهبي بود. او آمد و ماجراي ريزش مزار را برايش تعريف كردم. گفت كه ما نميتوانم جسد را خارج كنيم، فقط بايد سنگ را جابهجا كنيم و اگر بشود بدون آنكه به مزار دست بزنيم، آن را تعمير كنيم. با همين فكر دست به كار شديم، اما ناگهان ديديم سنگ لحد و كل مزار ريزش كرد و جنازه بيرون زد. هر بار كه كار خرابتر ميشد، مجبور ميشديم از ديگران كمك بگيريم و همين طور تعدادمان به 20 يا 21 نفر رسيده بود.
به هر حال كمي بعد كار به جايي رسيد كه ديگر نميشد جسد را به حال خودش رها كنيم و با صلاح و مشورت كه كرديم تصميم گرفتيم آن را خارج كنيم. پسر و برادرم براي خارج كردن جسد به داخل مزار رفتند. جسد همان طور بود كه بار اول و هنگام دفن ديده بودم. فقط كفن پوسيده شده و جنازه همچنان داخل كيسه پلاستيكي قرار داشت. پسر و برادرم به همراه يك نفر ديگر جسد را گرفتند تا بيرون بياورند. اما دست همگي خونين شد. خوب كه نگاه كرديم ديديم خون عبدالنبي مثل اينكه تازه جاري شده باشد، داخل كيسه جمع شده و از آن درز كرده است. اگر بخواهم خوب تشريح كنم، اين خون كمي تيرهتر از خون تازه بود. اما جاري بود و حتي به داخل مزار هم ميچكيد. ما كيسه را باز نكرديم تا ببينيم چهره عبدالنبي چطور است. اما اگر وزن پسرم موقعي كه دفن شد 50 كيلو بود اينبار وزنش چند كيلويي كمتر شده و شايد به 45 كيلو رسيده بود. يعني تنها چند كيلو كمتر شده بود.
برادرم كه خودش داخل مزار رفته و جسد را گرفته بود بعدها تعريف ميكرد كه دست و پاي جنازه نرم بود و اصلاً حالت خشكي نداشت. گويي كه به تازگي شهيد شده باشد. حتي خودم ديدم كه دست عبدالنبي در اثر جابهجايي تكان خورد و روي سينهاش قرار گرفت. يكي از همولايتيهايمان سريع رفت تا از اتاقكي كه در قبرستان وجود داشت، قرآني بياورد و بالاي سر جسد بخوانيم. صفحات قرآن پوسيده شده بود، اما درست همان آيه: ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله اموات... آمد. آيهاي كه خدا در آن ميگويد شهدا زندهاند نزد ما روزي ميخورند.
بعد از اين ماجرا در خانه ما غوغايي برپا شد. يكي از دوستان پسرم كه همراه او به جبهه رفته بود، موضوع را به بنياد شهيد كازرون اطلاع داد و كمي بعد كلي آدم از بوشهر و كازرون به منزل ما آمدند. حتي برخي از آنها ميخواستند دوباره نبش قبر كنيم تا با چشم خودشان جسد را ببينند. ما اين موضوع را منوط به اجازه روحانيون كرديم. اما حاج آقا حسيني امام جمعه وقت كازرون مخالفت كرد. خود ايشان هم مثل كساني كه از حاضران واقعه موضوع جسد عبدالنبي را ميشنيدند، خاك او را به عنوان تبرك برداشت و رفت.» حسينيه شهيد يحيايي امروز مزار شهيد يحيايي در گلزار شهداي تنگارم زيارتگاه اهل يقيني است كه خود را از سراسر كشور به اين منطقه ميرسانند. پدر شهيد نيز با صرف امكانات وقفي، مشغول ساخت حسينيه و مجتمع فرهنگي شهيد يحيايي است تا جوانان اين منطقه را از آسيب تفكراتي كه سعي در تبليغ احساسات صرف مليگرايانه و احياي هويت باستاني منطقه دشتستان دارند، محفوظ بدارد. هرچند به دليل كمي امكانات اين مجتمع فرهنگي نيمهكاره مانده است و به گفته پسر عموي شهيد، جاي دارد مسئولان توجه بيشتري به اينگونه اقدامات فرهنگي داشته باشند و يادمان باشد نگذاريم نام و ياد بزرگمرداني چون شهيد عبدالنبي يحيايي زير سايه افسانههاي باستاني پنهان شوند. فرازي از وصيتنامه شهيد خدايا به ياد تو به جبهه ميروم نه براي انتقامجويي بلكه به منظور احياي دينم و تداوم انقلابم پاي در كفش ميكنم و خدا را به ياري ميطلبم و از او ميخواهم كه هدايتم كند آنطور كه خود صلاح ميداند. هدفم خدا، مكتبم اسلام، كتابم قرآن.
موفهميدم كه قبرستان كجا است/ عزيزان رفتهاند نوبت به ما است
عزيزان ميروند نوبت به نوبت/ خوش آن روزي كه نوبت بر من آيد
وصيتم به تمام خانواده شهدا و اگر شهيد شدم به خانواده خودم اين است كه در مرگ من گريه و زاري نكنند تا دشمنان اسلام خوشحال نشوند و ان شاءالله كه صبر پيشه كنند و بتوانند راه شهدا را كه راه حسين است بروند و اسلام را در مقابل كفر ياري دهند و از خدا پيروزي اسلام و نابودي كفر را خواهانم و خواهشي كه دارم اين است كه اگر نصيب من شهادت شد، مرا پيش شهيد يدالله تنگ ارمي دفن كنند و به خاك بسپارند. روزنامه جوان
۱۳/۰۴/۱۳۹۴ - ۱۱:۳۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]
صفحات پیشنهادی
فرمانده انتظامی خراسان رضوی خبر داد دستگیری باند سرقت طلا از زنان سالمند در مشهد
فرمانده انتظامی خراسان رضوی خبر داددستگیری باند سرقت طلا از زنان سالمند در مشهدفرمانده انتظامی خراسان رضوی از دستگیری باند سرقت طلا از زنان سالمند مشهد که از سال 93 اقدام به دزدی میکردند خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد بهمن امیریمقدم ظهر امروز در نشست خبری پیراموماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ جسدی که بعد از ۳۱ سال سالم بود
ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی جسدی که بعد از ۳۱ سال سالم بودمادر شهید محمدی میگفت بهنام هر شب به خوابش میآید و میگوید من از دوستانم جا ماندم مرا به مسجد سلیمان ببرید به اصرار مادر شهید وی را سال ۹۰ نبش قبر کردند به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از دفاع پشورای ساماندهی سالمندان در اردبیل آغاز به کار کرد
با هدف ایجاد حمایت از قشر سالمند شورای ساماندهی سالمندان در اردبیل آغاز به کار کرد شناسهٔ خبر 2790361 - دوشنبه ۸ تیر ۱۳۹۴ - ۱۴ ۴۱ استانها > اردبیل اردبیل- شورای ساماندهی سالمندان با هدف ایجاد هماهنگی بین دستگاهی جهت تکریم و حمایت از قشر سالمند در اردبیل آغاز به کار کرد به گهوای تهران ناسالم شد
هوای تهران ناسالم شد شناسهٔ خبر 2788705 - شنبه ۶ تیر ۱۳۹۴ - ۱۷ ۵۷ جامعه > محیط زیست مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران گفت هوای پایتخت با ایستادن شاخص ذرات معلق کمتر از ۲ ۵ میکرون روی عدد ۱۰۷ در وضعیت ناسالم قرار گرفت دکتر وحید حسینی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود برؤیایم این است که ریبری و روبن را صحیح و سالم در اختیار داشته باشم
گواردیولا رؤیایم این است که ریبری و روبن را صحیح و سالم در اختیار داشته باشم خبرگزاری پانا سرمربی تیم فوتبال بایرن مونیخ تأکید کرد تمایلی به جذب آنخل دیماریا ند ۱۳۹۴ پنج شنبه ۱۱ تير ساعت 17 40 به گزارش خبرگزاری پانا پس از اینکه بایرن مونیخ با یوپ هاینکس سهگانه قهرمانیبیش از 2 هزار سالمند تحت پوشش بهزیستی در زنجان
زنجان بیش از 2 هزار سالمند تحت پوشش بهزیستی در زنجان 86 هزار و100سالمند بالای 60سال در زنجان زندگی می کنند که از این تعداد2هزار و100نفر تحت پوشش بهزیستی استان زنجان هستند به گزارش خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران از زنجان به نقل از روابط عمومی بهزیستی استجای پای سیمان خرم آباد بعداز ۸سال سفت نشد/ بلاتکلیفی۴۰هزارسهامدار
مهر گزارش می دهد جای پای سیمان خرم آباد بعداز ۸سال سفت نشد بلاتکلیفی۴۰هزارسهامدار شناسهٔ خبر 2782977 - شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴ ۳۸ استانها > لرستان خرم آباد - کارخانه سیمان خرم آباد با ۴۳ هزار سهامدار همچنان اندر خم یک کوچه است به طوریکه عملیات اجرایی این کارخانه بعد از گذشتمعاون هماهنگ کننده سپاه لرستان: اماکن تفریحی با مشارکت بسیجیان لرستان سالمسازی میشود
معاون هماهنگ کننده سپاه لرستان اماکن تفریحی با مشارکت بسیجیان لرستان سالمسازی میشودمعاون هماهنگ کننده سپاه حضرت ابوالفضل ع استان لرستان گفت بسیجیان لرستان اماکن تفریحی گردشگری و تفرجگاهی را پس از رمضان سالمسازی میکنند به گزارش خبرگزاری فارس از خرمآباد علی حسین پازمرد جوان با سقوط از سه طبقه جان سالم به در برد
در مشهد مرد جوان با سقوط از سه طبقه جان سالم به در برد یک کارگر جوشکار مشهدی به دلیل نداشتن تجهیزات حفاظتی در حین کار به طبقه منفی سه یک کارگاه ساختمانی سقوط کرد و جان سالم به در برد به گزارش سرویس حوادث جام نیوز بی توجهی به رعایت نکات ایمنی در حین عملیات ساختمانی موجب شد تا یزیست مومنانه و سالم شهروندان دغدغه شهرداری تهران است
نایینی زیست مومنانه و سالم شهروندان دغدغه شهرداری تهران است شناسهٔ خبر 2785964 - سهشنبه ۲ تیر ۱۳۹۴ - ۱۷ ۲۳ جامعه > شهری قائم مقام معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران گفت هر چند مسئولیت ذاتی شهرداری تهران مدیریت و کنترل آسیب های اجتماعی نیست اما وظیفه خود می داند بامام جمعه اسالم: جوانان اسالم مستعد خدمت در عرصههای مهم هستند
امام جمعه اسالم جوانان اسالم مستعد خدمت در عرصههای مهم هستندامام جمعه اسالم با بیان اینکه این شهر در بخشهای مختلف میتواند در کشور و جهان بدرخشد گفت اسالم دارای پزشکان بزرگی در جهان است و به طور یقین جوانان این شهر در آینده میتوانند در عرصههای مهم و کلیدی برای کشور خدمت کننکلیمکین: ایران از تیمهای قدرتمند 3 سال اخیر است/ میخاییلوف بیمار بود! | خبرگزاری ایلنا
لیگ جهانی والیبال 2015 کلیمکین ایران از تیمهای قدرتمند 3 سال اخیر است میخاییلوف بیمار بود ایلنا سرمربی روسیه با تاکید بر دیدار دشوار این تیم برابر ایران اظهار کرد تیم والیبال کشورمان از تیمهای قدرتمند 3 سال اخیر است به گزارش ایلنا الکساندر کلیمکین در نشست خبری پیش از دیدالزوم سالم سازی تفرجگاههای لرستان/ کار فرهنگی در اولویت قرار گیرد
معاون هماهنگ کننده سپاه حضرت ابوالفضل ع لرستان مطرح کرد لزوم سالم سازی تفرجگاههای لرستان کار فرهنگی در اولویت قرار گیرد شناسهٔ خبر 2850024 - پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۸ ۲۶ استانها > لرستان خرم آباد - معاون هماهنگ کننده سپاه حضرت ابوالفضل ع لرستان از تمامی دستگاه های فرهنگیگزارش جروسالم پست از آخرین تلاش های اسرائیل برای تغییر بندهای توافق هسته ای ایران / دیپلمات غربی: شانس موفقیت
گزارش جروسالم پست از آخرین تلاش های اسرائیل برای تغییر بندهای توافق هسته ای ایران دیپلمات غربی شانس موفقیت اسرائیلی ها خیلی کم است جروسالم پست نوشت رژیم صهیونیستی تلاش می کند در فرصت باقی مانده از ضرب الاجل توافق هسته ای بر محتوای تعدادی از بندهای این توافق اعمال نفوذ کند و لمژههایی سالم با این سرم خانگی!
آرایش چشم مژههایی سالم با این سرم خانگی ما به شما ساخت یک سرم طبیعی مخصوص مژهها یاد می دهیم که تنها با دو ماده درست میشود رسول اکرم صلی الله علیه و آله رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميانه اش مغفرت و پايانش اجابت و آزادى از آتش جهنم به گزارش سرویس خانوادبرگزاری انتخابات سالم و قانونمند هدف اصلی ستاد انتخابات
سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴ - ۱۶ ۵۱ رئیس ستاد انتخابات استان ایلام گفت برگزاری انتخابات سالم قانونمند و تأمین امنیت برگزاری انتخابات در سرلوحه برنامههای ستاد انتخابات کشور و استان قرار دارد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقهی ایلام حسین کلانتری در نشست ستاد انتاولین سفر قائم مقام وزارت خارجه کرهجنوبی به تهران بعد از گذشت ۱۰ سال /سئول مترصد رفع تحریمها
اولین سفر قائم مقام وزارت خارجه کرهجنوبی به تهران بعد از گذشت ۱۰ سال سئول مترصد رفع تحریمها یک دیپلمات ارشد کره جنوبی قرار است این هفته در سفر کم سابقه وارد تهران شده و با همتای ایرانی خود به بحث و رایزنی بپردازد به گزارش نامه نیوز وزارت خارجه کره جنوبی امروز سه شنبه با انت-
گوناگون
پربازدیدترینها