واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > انتظامی، حسین - دیروز (17/9/88) در افتتاحیه جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان که با همت کانون پرورش فکر کودکان و نوجوانان و مرکز تحقیقات رسانه (وزارت ارشاد) برگزار شده بود سخنرانی داشتم. محورهای عمده این صحبت به شرح زیر بود :1. با ارائه آخرین آمار نشریات دارای مجوز ، نمای کلی از وضعیت مطبوعات کشور ارائه و در هر کدام تحلیل مختصری گفته شد :تعداد کل نشریات مجوز دار 3727 عنوان است که از این تعداد 3075 عنوان در حال انتشارند . از 3727 نشریه یاد شده 1010 و 204 و 2513 عنوان ، به ترتیب گستره توزیع محلی ، منطقه ای و سراسری دارند . براساس دوره انتشار نیز 179 و 636 و 994 و 1257به ترتیب روزنامه ، هفته نامه ، ماهنامه و فصلنامه اند . براساس نوع صاحب امتیاز نیز به ترتیب 2564 و 552 و 611 دارای صاحب امتیاز حقیقی ، حقوقی غیر دولتی و دولتی اند .2. مسابقه غلطی که دولت های بیست ساله اخیر با یکدیگر داشته و دارند ظاهرا تمامی ندارد. بر اساس یک پندار غلط فکر می کنیم تعدد و تکثر مطبوعات لزوما و به تنهایی پدیده خوبی است . اگر در شاخص های توسعه انسانی (HDI) تعداد نشریات ملاک توسعه است ، ظاهرا فقط این محور را گرفته ایم و به شاخص های مهمتری نظیر مصرف سرانه کاغذ و تیراژ سرانه مطبوعات بی توجهیم . ماشین صدور مجوز ما با سرعت در حال صدور پروانه است و متقابلا" با نرخ بسیار بالایی ، مطبوعات به محاق تعطیلی می روند ، یعنی درصد قابل توجهی از نشریاتی که مجوز می گیرند مشمول ماده 16 قانون مطبوعات (عدم انتشار یا انتشار نامنظم) می شوند و این موضوع ، آسیب شناسی نمی شود . (این نسبت در سال 86 مساوی 95 درصد بوده است !)این نقص مدیریتی ماست که جسارتا سرنا را ازسرگشادش می نوازیم و درکپی برداری های کاریکاتور وارمان فقط یک بعد ماجرا را می بینیم. شنیده ام تعداد ناشرانمان چند برابر کل ناشران ایالات متحده آمریکا است ، همچنان که ما اینجا 180 روزنامه داریم و آنها با آن گستردگی ارضی ، فرهنگ مطالعه و امکانات زیرساختی ، فقط یازده روزنامه سراسری دارند (البته بماندکه صدها روزنامه محلی ویژه یک روستا ،یک شهر یا یک ایالت دارند) همچنان که تعداد احزابمان حتما چند برابر آمریکا و فرانسه و انگلیس است . ما فکر می کنیم نفس مجوز گرفتن از کمیسیون ماده 10 قانون احزاب یعنی توسعه یافتگی سیاسی !3. به دلیل فقدان آمایش فرهنگی و مطبوعاتی ، اولویت ها مشخص نیست و معماری مطبوعاتی صورت نمی گیرد . هیات نظارت بر مطبوعات ، البته مطابق تکلیفی که قانون به عهده او گذاشته است ، درمقام انفعال مجبور است به تقاضاهای مطبوعاتی رسیدگی کند ، اگر چه با تاخیری 5-4 ساله ؛ دراین مدت انگیزه متقاضی ، جغرافیای رسانه ای کشور و اولویت ها تغییر می کند و دور معیوب شروع می شود . ضمن آن که وفور بیش از حد هر محصولی ، تزاحم ایجاد می کند که در تقاطع «آمایش و اصول بازاریابی » باید چاره اندیشی شود .4. حمایت از نشریات خاص بویژه کودک و نوجوان یعنی اولا در اولویت قرار دادن اعطای مجوز آنها ( درصورتی که در طرح آمایش مطبوعاتی ، در آن حوزه خلا داشته باشیم) و ثانیا حمایت های مادی و امکاناتی از سوی دستگاه های متولی کودکان و نوجوانان و ثالثا افزایش سهم یارانه مستقیم و غیر مستقیم به آنها .5. نشریات کودک و نوجوان نشریات صنفی یا سنی یک تفاوت دیگر هم دارد . تا نسل ما ، همه یک حرکت خطی طی کرده اند و کرده ایم . مثلا ازکیهان بچه ها شروع کرده ایم و پله هایی شبیه همدیگر را گذرانده ایم ، اما کودکان و نوجوانان فعلی با مولتی مدیا شروع می کنند و بنابراین همذات پنداری خالقان این نشریات با آنها سخت تر از همذات پنداری خالقان نشریات زنان با مخاطبان خود ، نشریات روشنفکری با مخاطبان خود ، نشریات ورزشی با مخاطبان خود و سایر نشریات با مخاطبان خود است . 6. اصل44 قانون اساسی اگر بخواهد در حوزه مطبوعات ترجمه شود به معنای آن است که اولا دستگاه های دولتی با اتکا به سرمایه ها و امکانات خود ، دیگر به دنبال راه اندازی نشریه نباشند و ثانیا همین نشریات موجود دولتی در قالب مشارکت بامدیران مطبوعاتی یا سرمایه گذاران رسانه ای قرار گیرد .وظیفه وزارت نفت ، اکتشاف ، استحصال ، پالایش و توزیع نفت وگاز است نه انتشار نشریه . وظیفه سازمان بهزیستی ،گسترش خدمات اجتماعی و بیمه هاست نه انتشار نشریه و ... این درست که هر حرکت راهبردی ، مبتنی بر فرهنگ سازی و نیازمند پیوست رسانه ای است اما پیوست رسانه ای این نیست که چون خودمان پول داریم در کنار کار تخصصی یا «کار ویژه» خودمان ، به دنبال انتشار نشریه هم باشیم و با این کار که می تواند نوعی دمپینگ باشد اولا قواعد حاکم بر بازار رسانه ای کشور را دگرگون سازیم و ثانیا به جای یک کار حرفه ای ، بولتن هایی با عکس مدیران سازمان خود چاپ کنیم . 7. در 2564 عنوان نشریه ای که صاحب امتیاز حقیقی دارند تقریبا تناظر یک به یک با افراد مشاهده می شود . به عبارت بهتر هر نشریه از سوی یک نفر . در مغرب زمین که خاستگاه مطبوعات است اگر نشریات ماندگار داریم و ما با تحسر از عمر یکصد و پنجاه ساله این روزنامه یا آن مجله یاد می کنیم ،چنین قاعده ای حاکم نیست . بنگاه های مطبوعاتی که شخصیتی حقوقی دارند عهده دار انتشار نشریات مشهورند . صرف نظر از سازو کارهای غلط نظام سرمایه داری - که در جای خود قابل بحث است - حقوقی بودن شخصیت صاحب امتیاز باعث دوام و ماندگاری «برند» می شود . بر این اساس پیشنهاد مشخص من ، ائتلاف با یکدیگر وتشکیل موسسات مطبوعاتی است . در این صورت با هم افزایی ، ضمنا" تولیدشان اقتصادی تر هم می شود .چرا الان همتی پیدا نمی شود و فرضا مجله دانستنیها ، مجله دانشمند و ... را که زمانی مجلات قدرتمند و پر شماری بودند و همه ما نسبت به آنها نوستالژی داریم ، احیا نمی کند یا به توسعه بیشتر آنها مدد نمی رساند ؟ زیرا همه ما می خواهیم بازی را از اول شروع کنیم و به دنبال رفیع کردن بنای قبلی نیستیم .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]