تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بار خدايا! حسن و حسين را دوست بدار و دوستداران آن دو را نيز دوست بدار.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833430831




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هدف اتحاد دموکراتيک، ايجاد «دولت کردي» نيست


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۱۳ تير ۱۳۹۴ (۱۱:۲۸ق.ظ)
يک کارشناس مسائل ترکيه در گفتگو با موج: هدف اتحاد دموکراتيک، ايجاد «دولت کردي» نيست گروه اقتصاد سياسي خبرگزاري موج
حزب اتحاد دموکراتيک (PYD) که از آن به عنوان يکي از شاخه‌هاي سياسي پ.ک.ک در سوريه نام مي‌برند، از زمان بروز بحران داخلي سوريه در سال 2011، توانست مناطق کردنشين اين کشور را در اختيار بگيرد. همچنين يگان‌هاي مدافع خلق اين حزب در اقدامي چشمگير توانستند، پس از ماه‌ها مبارزه با شبه‌نظاميان داعش در کوباني، به کمک پيشمرگه هاي اربيل، شهر کوباني را آزاد کنند و پيشرفت‌هايي تا مرکز حکومت اين گروه در شهر رقه داشته باشند.
زمين‌گير شدن داعش توسط حزب اتحاد دموکراتيک در سوريه، در حالي رخ داد که ارتش عراق در مقابله با داعش شکست خورد. در اين ميان حزب دموکراتيک خلق ها در ترکيه با کسب 80 کرسي، حد نصاب ورود به پارلمان اين کشور را به دست آورد. حزبي که از آن به عنوان شاخه شهري پ.ک.ک در ترکيه ياد مي‌کنند.
از اين رو اين موضوع مطرح شده است؛ آيا موفقيت‌هاي دو حزب مذکور در ترکيه و سوريه در کنار دست‌يابي پ.ک.ک به آتش‌بسي هرچند شکننده با دولت آنکارا، به معني گسترش انديشه‌هاي چپ‌گرايانه عبدالله اوجالان، رهبر دربند پ.ک.ک، است؟
براي پاسخ به اين سوالات و همچنين بررسي علل پيروزي اتحاد دموکراتيک در برابر داعش، برنامه‌هاي اين حزب براي آينده سوريه و رابطه‌اش با اقليم کردستان عراق، با آزاد حاجي آقايي، کارشناس حوزه ترکيه و مسائل کرد گفتگويي داشته‌ايم که در ادامه مي‌خوانيد:

با توجه به پيروزي حزب دموکراتيک خلق‌ها در ترکيه و موفقيت‌هاي حزب اتحاد دموکراتيک در سوريه، مي‌توان گفت انديشه‌هاي عبدالله اوجالان در حال تبديل به متغيري غيرقابل انکار و تاثيرگذار در آينده تحولات منطقه است؟
ريشه تحولات کنوني و پاسخ به پرسش شما را حداقل بايد به سال هاي 2002 و 2003 بازگرداند که حزب کارگران کردستان استراتژي خود را رسما از تاسيس يک کردستان متحد به کنفدراليسم دموکراتيک و تعميق دمکراسي براي ترکيه و کل منطقه تغيير داد. حزب کارگران کردستان بعد از دستگيري رهبري خود و با تبيين استراتژي‌هايي که در زندان از سوي اوجالان تئوريزه مي‌شد، به اين نتيجه رسيد که دموکراتيزاسيون منطقه خاورميانه در ارجحيت قرار داشته و مساله کرد در اين منطقه الزاما با از بين رفتن مرزها حل نمي‌شود.
بر اين اساس تز کنفدراليسم و مدرنيته دمکراتيک در مقابل مدرنيته سرمايه‌داري مطرح شد که مي‌تواند تمامي کشورهاي داراي جمعيت کرد در خاورميانه و حتي ديگر کشورها را نيز دربر گيرد. با توجه به اين تغييرات، بر اساس تز کنفدراليسم دمکراتيک حزب کارگران کردستان در ترکيه، سوريه، عراق احزاب جديدي را تاسيس کرد که طبق شرايط محلي هرکدام از اين کشورها از سازمان و برنامه خاص خود برخوردارند. حزب اتحاد دموکراتيک سوريه نيز يکي از اين احزابي است که با مدنظر قرار دادن تز کنفدراليسم دموکراتيک و تعميق دمکراسي برنامه‌هايش را به پيش مي‌برد. به نظر مي‌رسد با توجه به اينکه يکي از مشخصه‌هاي بحران کنوني حضور پررنگ و قدرتمندانه بازيگران غيردولتي است، افکار اين حزب هم در ترکيه و هم در خارج از آن جلوه‌هاي بارزتري به خود گرفته است.

بر اساس اين گفته‌ها، خاستگاه‌هاي فکري اين حزب سياسي چگونه شکل‌گرفته و مناطق کردنشين خاورميانه طبق ديدگاه‌هاي اوجالان چگونه تغيير مي‌کنند؟
از نظر انديشه و ايدئولوژي، بايد خاستگاه‌هاي فکري اين حزب را در تغييرات و چرخش‌هاي فکري اين حزب از چپ ارتدکس ملي به سوي سوسياليسمي انسان گرايانه و به ‌ويژه افکار چپ پست‌مدرني ديد که سرانجام با تاثيرپذيري از افکار آخرين آنارشيست قرن يعني موراي بوکچين است که به مرحله کنوني چرخش نموده است. موراي بوکچين آنارشيست مدرن و ليبرتارين سوسياليست آمريکايي بود که تاثيرات فراواني را بر بازخواني جديد از چپ داشته است. اکنون حزب کارگران کردستان به بازسازي جديدي از امر سياسي بر مبناي انديشه‌هاي چپ مدرن، پست مدرن و تغييرات جديد در فضاي شهري و محيط زيست دست زده است.
تحت تاثير اين چرخش‌هاي فکري، از اين رو تاسيس کانتون ها در روژاوا (کردستان سوريه) يا شرکت قدرتمندانه حزب دموکراتيک خلق ها در انتخابات پارلماني ترکيه و کسب 80 کرسي پارلماني در اين کشور را بايد در راستاي دمکراسي مستقيم و پرهيز از جنگ تلقي کرد. اين نظريه بر اين باور است که پروژه دولت-ملت سازي به عنوان يکي از محصولات مدرنيته سرمايه‌داري و استعماري در منطقه نتوانسته است هنجارهاي انساني، حقوق طبيعي، تنوع هويتي، حفظ اکوسيستم را اجرايي و محافظت کند و در نهايت به بازتوليد استبداد منجر شده است. اين نظريه در بطن خود به نوعي در تقابل با مفهوم متصلب سيستم استبدادي دولت-ملت در کل خاورميانه است.
اين حزب توجه ويژه اي هم به تعميق دمکراسي و دمکراسي مستقيم دارد. ريشه اين دو مفهوم نظري انديشه‌هاي حزب کارگران کردستان و رهبري اين حزب را نيز بايد در چپ مدرن و پسا-مارکسيسم به عنوان يک بدعت و امر بديع پيگيري کرد که شايد برخي از مفاهيم آن را بتوان در آثار تئوريسين‌هايي مانند چانتال موف و ارنستو لاکلاو يا کورنليوس کاستورياديس و حتي ميشل فوکو يافت... بر اين اساس تاسيس کانتون ها در سوريه يکي از عوامل جديد و متغيرهاي دگرگوني خاورميانه قلمداد مي‌شوند، با اين تبيين که در تقابل کامل با سيستم دولت-ملتي است که اقتدارگرايي را در منطقه بازتوليد کرده است.

بازگرديم به بحث اصلي که تمرکز بر حزب اتحاد دموکراتيک است، به نظر شما چه عواملي باعث پيروزي يگان‌هاي مدافع خلق در برابر داعش شد؟
به لحاظ تاريخي، کردستان ترکيه و سوريه از پيوندهاي تاريخي و جغرافيايي گسترده‌اي با يکديگر برخوردارند. چنانکه براي جداسازي نقاط مرزي بين کردستان سوريه و ترکيه در درون شهرها از سيم خاردار استفاده شده است. اين مسائل باعث شده که پ.ک.ک از پايگاه‌ وسيع اجتماعي در کردستان سوريه برخوردار باشد.
ضمن آنکه چون در گذشته حضور حزب کارگران کردستان در شمال سوريه تهديدي مستقيم براي بشار اسد محسوب نمي‌شد، دولت سوريه با حضور اين حزب با ديده اغماض برخورد مي‌کرد. از اين رو حزب کارگران کردستان از سازماندهي خوبي در اين کشور برخوردار بود. با توجه به پيشينه حضور حزب کارگران کردستان در سوريه، قبل از وقوع بهار عربي در اين کشور قريب به 8-7 هزار نفر از شهروندان کرد سوري در صفوف حزب کارگران کردستان حضور داشته و در جنگ در مقابل ترکيه جان خود را از دست داده اند. در واقع اين حزب از سال هاي 1984 به بعد با استفاده از فضاي اختلافات ترکيه و سوريه، به خصوص اختلاف بر سر تقسيم آب فرات در بخش‌هايي از سوريه و به‌ويژه دره بقاع حضور يافته بود.
بعد از وقوع بهار عربي، کردهاي سوريه به واسطه ارتباط منسجمي که با اين حزب داشتند، تحت عنوان تز اصلي کنفدراليسم دموکراتيک و دموکراتيزاسيون خاورميانه، حزبي با رويکردي چپ‌گرا و با حضور تمامي عناصر اين منطقه از جمله ترکمن، عرب، کرد، دروزي و ايزدي تاسيس کردند. علاوه بر اين ويژگي مذکور، حزب اتحاد دموکراتيک از حمايت کردهاي تبعيدي اروپا نيز برخوردار بود. اين مسائل در کنار عوامل ايدئولوژيک و هويتي موقعيت دروني حزب را منسجم‌تر کرده است.
متغير ديگري که در اين راستا به‌زعم من بايد به آن اشاره شود، نقش ايدئولوژي اين حزب در به عرصه کشانيدن زنان است. عامل ديگري که بايد به عنوان عامل موفقيت يگان‌هاي مدافع خلق اتحاد دموکراتيک به آن افزود، عدم موفقيت تلاش‌هاي بارزاني در متحد کردن شوراي ميهني سوريه است. در کردستان سوريه قبل از آنکه حزب اتحاد دموکراتيک (PYD) تاسيس شود قريب به 13 حزب در عرصه سياسي آن حضور داشتند که طيف مختلفي از گروه‌هاي چپ ارتدکس تا راست محافظه‌کار را دربر مي‌گرفت. در اين فضا بارزاني تلاش کرد اين احزاب را حول محوريت خود متحد سازد که موفق نشد. اين خلا، فرصتي براي حزب اتحاد دموکراتيک به وجود آورد تا بتواند در عضوگيري و مقابله با داعش خود را بيش از پيش قدرتمند نشان دهد.

علاوه بر عواملي که شما براي پيروزي يگان‌هاي مدافع خلق ذکر کرديد، مي‌توان به نقش جنگنده‌هاي آمريکا و حملات هوايي اين کشور در عقب راندن شبه‌نظاميان داعش اشاره کرد؟
بله؛ اما با يک تبصره؛ آمريکا هميشه در قبال مخالفان و موافقان خود از استانداردهاي دوگانه استفاده مي‌کند. از اين رو،در حالي که حزب کارگران کردستان را در ليست گروه‌هاي تروريستي خود قرار داده است، از شاخه سوري اين حزب که در مقابل داعش مي‌جنگند حمايت محتاطانه‌اي به عمل مي‌آورد. اين مساله به‌خوبي نشان دهنده استانداردهاي دوگانه ايالات‌متحده است.
در اين ميان، حزب اتحاد دموکراتيک، تنها گروهي است که به عنوان يک بازيگر غيردولتي، در کوباني و مقابل داعش به پيروزي‌هاي بزرگي دست يافته است. بعد از شکست داعش در کوباني، عملا اين گروه نتوانست پيشروي گسترده بکند و هم اکنون نيز کردها به 50 کيلومتري رقه، پايتخت داعش رسيده‌اند. از آنجا که بازخواني رفتارهاي سياسي را نمي‌توان بر مبناي عقلانيت صرف روش‌شناختي توضيح داد، علت موفقيت و تاثيرگذاري اتحاد دموکراتيک در سوريه و منطقه را بايد در فاکتورهايي همچون ايثار، فداکاري و جذابيت‌هاي ايدئولوژيک، اراده معطوف به تعيين سرنوشت آن براي مبارزانش دانست.
ضمن آنکه در حال حاضر حزب کارگران کردستان در ترکيه در شرايط آتش‌بس موقت به سر مي‌برد از اين رو بخش بزرگي از نيروهاي خود را بر حفظ دستاوردهايش در سوريه متمرکز کرده است. به همين دليل ديديم که دو هفته قبل اتحاد دموکراتيک توانست گري سپي (تل الابيض) را تصرف و دو کانتون کوباني و جزيره را به هم وصل کنند.
اين اقدامات بيش از پيش قدرت حزب اتحاد دموکراتيک را به آمريکايي‌ها که مايل نيستند سربازانشان را در سوريه از دست دهند، نشان داد. اقدامات هوايي اگرچه هزينه فراواني را براي ايالات‌متحده دارد اما واشنگتن شرايط موجود را ترجيح مي‌دهد و به کردهاي سوريه به عنوان متحدان ناخواسته نگاه مي‌کند.

در اين شرايط که همپوشاني اندکي ميان منافع کردهاي سوريه و آمريکا وجود دارد، آيا مي‌توان گفت عملا حزب اتحاد دموکراتيک به پياده نظام واشنگتن تبديل شده است؟
تحليل‌هاي تقليل گرايانه و يا سياه و سفيد، هميشه دچار خطاي متدولوژيک هستند. در برخي از برهه‌هاي تاريخي دشمنان قديم منافع مشترک پيدا مي‌کنند. در حال حاضر نيز کردها در مبارزه با داعش، يک هم پيمان پيش بيني نشده و کاملا اتفاقي مثل آمريکا پيدا کرده‌اند، اين شرايط ناخواسته براي آمريکا هم وجود دارد. اين قضيه ناشي از اين مساله است که در جنگ نيابتي سوريه، کردها متکي بر خود هستند و مقاومت آن‌ها عليه داعش عملا فضاي فرصت و مانور سياسي را براي آن‌ها مهيا کرده است.
من در رابطه با اين پرسش، شما را به برنامه‌هاي حزب اتحاد دموکراتيک به عنوان يک حزب چپ، سکولار، شهري و ضد امپرياليست ارجاع مي‌دهم. اگر بر مبناي اين اصول به ماجرا نگاه کنيم، درست است که اکنون آمريکا و کردها با هم همکاري مي‌کنند اما برآيند سياسي موضوع به کجا ختم مي‌شود؟ برآيند حاصله خارج کردن مناطق کردنشين از دست داعش و شکل‌گيري حکومتي مبتني بر کانتون هاي دوفاکتو است که از شباهت‌هايي کم با سناريوي برخوردار است که در سال‌هاي 1991 تا 2003 در عراق رخ داد.
براي همين من با شما موافق نيستم که در جنگ نيابتي منطقه، کردها به ابزار دست يکي از کشورها تبديل شده باشند. بلکه کردهاي سوريه بر خود-اتکايي تاکيد دارند؛ هرچند ممکن است در بعضي مسائل منافع مشترک و موقتي با دولت‌هاي درگير در جنگ پيدا کنند. قابل ذکر است که چند روز قبل در شهر حسکه، حزب اتحاد دموکراتيک ائتلاف شکننده‌اي را با دولت اسد عليه داعش تشکيل داده است. بر اين اساس بيش از آنکه ما تصور مي‌کنيم هم ائتلاف‌هاي اين منطقه شکننده هستند و هم منافع مشترک، زيرا شايد سه يا چهار ماه ديگر و حتي يک هفته ديگر وضعيت به هم بخورد.

برنامه آينده حزب اتحاد دموکراتيک در سوريه چيست؟ آيا بنا دارد بر مبناي آنچه اقليم کردستان عراق در دهه 90 صورت داد، عمل کند؟
من رئوس کلي برنامه‌هاي حزب اتحاد دموکراتيک را بيان کردم. ضمن آنکه مطبوعات داخلي در ايران در رابطه با کردهاي سوريه، خط فکر استقلال و ايجاد دولت کردي را دنبال مي‌کنند اما همان طور که گفتم بنا به اصولي که اين حزب در اساسنامه خود دارد، قضيه تاسيس دولت فعلا مطرح نيست. بلکه موضوع ايجاد واحدهاي کنفدرال، تعميق دمکراسي و برخورداري همه خلق ها و گروه‌هاي اين منطقه از حقوق طبيعي خود است.

براي تامين و دست‌يابي به اين حقوق، آيا ساختار سياسي لازم نيست؟
کانتون ها ساختار سياسي غيرمتمرکزي هستند که نمونه آن را مي‌توان در اسکانديناوي و به‌ويژه سوئيس مشاهده کرد. مثلا اين کشور با برخورداري از 26 کانتون داراي ساختار سياسي غيرمتمرکزي است که در آن، هريک از کانتون ها با برخورداري از دمکراسي مستقيم شهروندان همان کانتون امور خود را رتق و فتق مي‌کنند.
ساختار سياسي ايجاد شده توسط حزب اتحاد دموکراتيک نيز همان 3 کانتوني هستند که تا چندي پيش از ارتباط جغرافيايي برخوردار نبودند اما در دو هفته قبل با تصرف تل الابيض از دست داعش خطوط مواصلاتي بين دو کانتون مهيا شده است و تنها فاصله بين کانتون عفرين و کوباني است که همچنان بخشي از آن در دست جبهه النصره و داعش قرار دارد. شکل کانتون هايي که مد نظر حزب اتحاد دموکراتيک است با در نظر گرفتن خطوط مذهبي-قومي موجود ساکنان آن به گونه اي نمايندگي تمامي خواست‌هاي ساکنان آن را برعهده دارد. اين کانتون ها شکل دولت-ملت ندارند از اين رو کار ويژه هاي يک دولت-ملت را هم نخواهند داشت که درصدد اعمال سلطه مستقيم يک نخبه حاکم از يک قوميت خاص باشند.

بر اين اساس، اگر آرامش نسبي در کردستان سوريه برقرار شود، آيا حزب اتحاد دموکراتيک تمايلي به ايفاي نقش اول اين کانتون ها نخواهد داشت؟
پاسخ به اين سوال مشکل بوده و بايد آن را منوط به استقرار آرامش نسبي در کل منطقه خاورميانه احاله دهيم. اما در بعد داخلي، اين حزب متشکل از گروه‌هاي مختلف عرب، کرد، ترکمن، ايزدي، مسيحي و آشوري است. به همين دليل از ديدگاه‌هاي صرف ناسيوناليستي و انحصارطلبانه مبتني بر قوميت برخوردار نيست. از اين رو کانتون هاي تشکيل شده داراي برخي از کارکردهاي دولت هستند؛ مانند قواي مسلح که در شکل يگان‌هاي مدافع خلق زن-مرد امروز در جنگ‌ها مبارزه مي‌کنند اما به دنبال پروژه دولت سازي متصلب مانند ناسيوناليست‌ها نيستند.
بحث قلمرو ارضي هم که خود يکي از ويژگي هاي تشکيل دولت است، از سوي اتحاد دموکراتيک پيگيري مي‌شود. اما حتي اين موضوع هم نمي‌تواند ما را به اين نتيجه برساند که اين حزب درصد تاسيس دولت در شمال سوريه است. در واقع بحث من بيشتر بر روي سازماندهي داخلي اتحاد دموکراتيک است که به تأسي از حزب کارگران کردستان در شرايط فعلي در فکر ايجاد دولت نيست. به ويژه آنکه ساختار نظام بين الملل نيز تا برهه کنوني اين اجازه را نداده است. همين الان ما شاهد تهديد ترکيه به مداخله نظامي در سوريه بعد از تصرف گري سپي از سوي کردها هستيم.

با اين شرايط، مي‌توان گفت منطقه کردنشين سوريه براي هميشه از زير پرچم اين کشور خارج شده است؟
پاسخ به اين سوال هم دشوار است. من بر اين باور هستم که خاورميانه با دگرگوني عميقي روبرو است. چرا که در حال حاضر ما کشوري به اسم عراق را فقط بر روي نقشه روبرو داريم. اين کشور عملا با تعاريف پنج سال قبل ديگر وجود ندارد. سوريه هم به اين شکل است. معاهده سايکس-پيکو که عراق و سوريه را تاسيس کرد، در واقعيت منحل شده است.
بر اين اساس امکان پاسخ قطعي به اين سوال هم به دليل عدم آگاهي از سياست‌هاي پشت پرده و استراتژي‌هاي کلي قدرت‌هاي بزرگ در تقابل با قدرت‌هاي منطقه‌اي وجود ندارد. ولي به هرحال با توجه به اينکه در شمال عراق، اقليم کردستان تشکيل شده است، در شمال سوريه نيز چنين ساختاري اما با تفاوت‌هاي جدي در حال شکل‌گيري است. اين مطلب دقيقا با ساختار تاسيسي-استراتژيک حزب کارگران کردستان يعني KCK و کنفدراليسم جوامع دمکراتيک اين حزب مبني بر ساخت ساختارهاي کنفدرال در سطح منطقه و دمکراسي راديکال و مستقيم شهروندان که در آن افراد و گروه ها در ميان دولت هاي عميقا تمرکززدايي شده، با هنجارهاي خود بايد زندگي کنند تطابق دارد.
از اين رو، با در نظر گرفتن احتمالات و متغيرهاي موجودِ پيش بيني شده اما نه لزوما پيش‌بيني نشده، شايد بتوان گفت بعد از داعش شکل دولت ها در اين دو کشور شکننده تر و کنفدرالي خواهند بود. در اين شرايط بعيد نيست از لحاظ حقوقي ساختارهاي سوريه و عراق همچنان باقي بمانند اما اين ساختارها کارايي دوران قديم را ندارند و ديگر ما شکلي از يک دولت متمرکز با يک دولت-يک ملت و يک پرچم به خود را نخواهيم ديد.

رابطه بين حزب اتحاد دموکراتيک و اقليم کردستان عراق را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
در مورد مساله کردستان روژاوا يا سوريه، اگر به لحاظ تاريخي نگاه کنيم مي‌بينيم از سال 1960 و حتي پيش از آن مردم ساکن کانتون کنوني جزيره به مرکزيت قاميشلو، از پيوندي عاطفي با بخش کردستان عراق برخوردار بوده است. استان جزيره به مرکزيت قاميشلو با حمايت مالي و معنوي از قيام ملا مصطفي بارزاني در سال‌هاي گذشته پشتيباني کرده بود. اين رابطه کم و بيش تا همين اواخر نيز تداوم يافته است. طي قيام قاميشلو در سال 2004 که به کشتار غيرنظاميان اين شهر از سوي حکومت اسد منجر شد، حکومت اربيل به انتقادات تلويحي از حکومت اسد پرداخت.
در طول اين سال‌ها در استان جزيره هميشه حزب دموکرات کردستان هژموني تثبيت نشده‌اي داشت. البته اتحاديه ميهني هم در آنجا نفوذ داشت. ولي از منطقه غرب کانتون جزيره که به کوباني و عفرين مي‌رسيم، هميشه حزب کارگران کردستان از هژموني تثبيت شده اي برخوردار بوده است. بعد از بهار عربي و برهم خوردن موازنه قوا در سطح منطقه‌اي حزب دمکرات کردستان به دولت حزب عدالت و توسعه بيش از پيش نزديک شده و ترکيه از طريق اين حزب درصدد کاستن هژموني حزب اتحاد دموکراتيک برآمد که شاخه سوري حزب کارگران کردستان تلقي مي‌شود، حزب کارگران کردستان نيز در مقابل چنين اقداماتي واکنش نشان داده و جنگ سردي بين اين دو شکل گرفته است؛ اما عملا تا به حال با توجه به موفقيت چشمگير حزب اتحاد دموکراتيک در جلب افکار عمومي در سطح جهاني و مقاومت کوباني در مقابل داعش، احزاب وابسته به بارزاني نتوانسته‌اند در تحولات روژاوا سهيم باشند و تلاش بارزاني براي اتحاد قريب به 6 حزب کرد سوري تحت عنوان انجمن ميهني کردستان سوريه با شکست روبرو شده است. علت اين مساله هم به هژموني حزب کارگران کردستان بر اين منطقه برمي‌گردد.



گفتگو از: زهرا سادات حسيني














این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن