واضح آرشیو وب فارسی:مهر: به همت ۲ ناشر انجام شد؛
انتشار ۳ رمان جدید فارسی/ یک رمان پلیسی دیگر ایرانی چاپ شد
شناسهٔ خبر: 2788232 - یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۵
فرهنگ > تازه های نشر ایران
۳ رمان «نُه مرگ»، «تجریش» و «جنایت جردن» نوشته داستان نویسان ایرانی توسط نشر چرخ و نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شدند. به گزارش خبرنگار مهر، کتاب های «نُه مرگ»، «تجریش» و «جنایت جردن» به عنوان ۳ اثر از مجموعه «کتاب های قفسه آبی» نشر چرخ و نشر چشمه به چاپ رسیده اند. از بین ۳ کتاب مذکور، «نه مرگ» توسط نشر چرخ و ۲ عنوان دیگر توسط نشر چشمه به چاپ رسیده اند.از هادی معصوم دوست، پیش از این رمان «به شیوه کیان فتوحی» به چاپ رسیده است که درباره مردی ۳۰ ساله به نام کیان است که در یک شرکت فیلم برداری و تدوین کار می کند. شخصیت کیان به عنوان فردی پایتخت نشین که زندگی و کاراکتر آرامی دارد، از مقطعی از رمان به هم می ریزد و او دیگر آرامش گذشته را ندارد. او از چارچوب های مرتب و منظم زندگی اش عدول کرده و وارد فضای دیگری می شود. اما رمان «نه مرگ» این داستان نویس، دیگر تنها در یک فضای شهری نمی گذرد، روستا و پاسگاه های بین شهری که در بیابان علم شده اند، نیز در این کتاب به فضاهای داستانی این نویسنده اضافه شده اند.در قسمتی از این کتاب می خوانیم:یاوری حالا اسلحه را گرفته بود سمت من. نفس نفس می زد و قطره های عرق سر می خوردند توی چشم های قرمزش.بهرام گفت: «همه تون به درد باغ وحش می خورین. دورتون باید حصار بکشن، بلیت بفروشن به مردم.»چندبار نچ نچی کرد و رو به یاوری ادامه داد: «آروم باش حیوون.»بهش نزدیک شد، دستش را گذاشت روی لوله اسلحه و خیلی آرام آن را آورد پایین. سکوت شد. هنوز خودم را از کف زمین جمع نکرده بودم. فقط صدای برخورد باران با سقف پاسگاه شنیده می شد و صدای قطره ای که از سقف چکه می کرد کف زمین. بهرام دستم را گرفت و از روی زمین بلندم کرد. نگاهی انداخت به سگ که دایره خونش داشت قد می کشید. به یاوری نگاهی کرد و ...این کتاب با ۱۷۹ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار ریال منتشر شده است.کتاب دیگر، رمان «تجریش» است که به قلم زکریا قائمی نوشته شده است. این رمان که نوشته یک نویسنده متولد دهه ۵۰ است، با این جملات شروع می شود: خوابم تمام نشده بود. حوصله بیداری را نداشتم... داستان رمان «تجریش» به سال های معاصر تهران بر می گردد و در گریز به گذشته، به سال های جنگ و بمباران تهران نیز اشاره می کند.نویسنده همچنین پیش از شروع شدن متن رمان، این بیت از سعدی را آورده است: آن که مرا آرزوست دیر میسر شود/ وین چه مرا در سرست عمر در این سر شوددر قسمتی از این رمان می خوانیم:نمی خواهم ماشینم یا هر چیز دیگری را بفروشم. با رئیس بانک صحبت کرده ام که فرصتی به من بدهد. یک چک دوماهه داده ام و امیدوارم تا آن موقع اوضاعم بهتر شود. باید بیشتر کار کنم. تمام کارهای عقب مانده را از دفترم پیدا کنم، ظاهر کنم، روتوش کنم، چاپ کنم و زنگ بزنم به مشتری ها. باید آتلیه را کمی بزرگ تر کنم و جایی هم برای فروش کارهای خودم در نظر بگیرم. یکی از دوستانم که آموزشگاه هنری دارد پیشنهاد تدریس عکاسی داده بود. باید با او هم صحبت کنم. یک کاری هم قبل از رفتن همسرم تصمیم گرفته بودم انجام بدهم و باید پی اش را بگیرم؛ می خواهم آلبومی از بدل کاران سینمای ایران آماده کنم. برایش ناشر هم پیدا کرده بودم، البته اگر هنوز هم برای چنین چیزی پول خرج کنند...این کتاب با ۱۸۷ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۳۵ هزار ریال منتشر شده است.سومین کتاب هم «جنایت جردن» نوشته علیرضا محمودی است که از جمله آشنایان و کارشناسان ادبیات پلیسی در کشور است. محمودی به تازگی یک کارگاه داستان پلیسی را در موسسه شهر کتاب برگزار کرد. رمان «جنایت جردن» بعد از رمان «مرا به فردا برسان» از مهرداد مراد و «سین مثل سودابه» اثر کاوه میرعباسی از جمله رمان های پلیسی ایرانی است که منتشر می شود.این رمان، اولین عنوان از مجموعه پلیسی «پرونده ای از هوشنگ توانا» خواهد بود که قرار است به قلم این نویسنده و توسط نشر چشمه منتشر شود. محمودی در ابتدای کتاب نوشته است: هرگونه انطباق شخصیت ها و حوادث این داستان با حوادث و شخصیت های واقعی، فاقد انگیزه قبلی است.در قسمتی از رمان «جنایت جردن» می خوانیم:دوتا یاکریم بی پیر ان قد بغ بغو کردن که خواب زهرمارم شد. دیشب چندتا جوون هول با ترقه رفته بودن پیشواز چهارشنبه سوری. عینهو تک تیراندازها که می خوان قلق بگیرن قبل از شب عملیات. نیمروی دیشب رو ریختم توی ایوون واسه یاکریم ها. حوصله اداره و ماه گرفته رو نداشتم. زنگ زدم اداره و گفتم دل و دماغ ندارم بیام و یه جمله اداری هم روش؛ که می خوام برم تحقیقات محلی. این جمله ماه گرفته رو عینهو اسپند انداخت رو آتیش که بدون دستیار کجا دارم می رم! لباس پوشیدم و از خونه زدم بیرون. بی هدف. انگار سرب خونم کم شده بود و هوای توپخونه و بهارستان و ناصرخسرو لازم بود تا سرکیف بیام. قیامت حراجی و بساطی. ماهی قرمزهای بی گناه. سبزه های بی حال. ماهی سفید پرورشی. نارنگی پاکستانی. پرتقال ترکیه ای. قیافه آدم های عجول که از جلو آدم رد می شن...این کتاب با ۱۱۲ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۷۰ هزار ریال منتشر شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]