تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805516679
ميزگردي درباره خيز احمدي نژاد براي قدرت
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
ميزگردي درباره خيز احمدي نژاد براي قدرت محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور سابق ایران، اخیرا رفتارهایی در میدان سیاسی کشور از خود بروز می‌دهد که برداشتی جز بازگشت وی این عرصه نمی‌توان از آن داشت. سفرهای استانی، حضور گسترده در مراسم‌های خاص و شروع به فعالیت حزب یکتا از رفتارهایی است که باعث شده این گمانه‌زنی نزدیک به وقاعیت جلوه‌گر شود.
به گزارش فرهنگ نیوز ، احمدي‌نژاد به سفرهاي استاني ميرود و با مردم شهرهاي مختلف در مناسبتهاي مختلف ديدار ميکند. هنوز به سبک و سياق قبلي خود از مردم نامه دريافت ميکند، هنوز در دفتر خود جلسات متعدد برگزار ميکند اما هيچ‌کس بهطور قاطع نميداند تصميم جدي دکتر احمدي‌نژاد از فعاليتهاي منسجم او بعد از پايان دوره رياستجمهورياش چيست و نزديکان او نيز فرضيه بازگشت مجدد او به عرصه سياست رسمي کشور را تاييد نميکنند و حتي در مواردي آن را تکذيب ميکنند. با اين حال نميتوان با مرور رفتارهاي او در ماههاي اخير فرضيه بازگشت مجدد وي را ناديده گرفت. در آستانه سوم تير، سالروز پيروزي محمود احمدي‌نژاد در دور دوم انتخابات سال 1384 هفتهنامه پنجره بهمنظور بررسي ميزان احتمال بازگشت مجدد محمود احمدي‌نژاد و وابستگي آن به عملکرد هشت‌ساله دولتش بهسراغ جوانان فعال در عرصه سياست رفته است. ميزگرد فوق با حضور محسن محمدي، کارشناس ارشد رسانه و عضو سابق شوراي مرکزي جامعه اسلامي دانشجويان و حسين قادري، دبير سابق انجمن اسلامي دانشگاه علوم و تحقيقات، دبير سابق کميته مطالعات سازمان دانشجويي حزب اسلامي کار و مسئول کميته رسانه ستاد ائتلاف مردمي ميرحسين موسوي در تهران انجام شد. حسين شهبازيزاده، دبير فعلي جنبش عدالتخواه دانشجويي نيز قرار بود در اين ميزگرد حضور داشته باشد که با خلف وعده وي اين ميزگرد با حضور آقايان محمدي و قادري برگزار شد.بحثي که اين روزها با فعاليتهاي آقاي احمدي‌نژاد از جمله سفرهاي استاني او، ديدارهاي سياسي، ايجاد سايت و فضاي رسانهاي و در آخرين مورد حضور او در جايگاه ويژه مراسم شهدا مطرح ميشود بازگشت مجدد او به عرصه رسمي سياست ايران است، شما اين نشانهها را دال بر ورود دوباره به عرصه سياست کشور ميدانيد؟محمدي: من فکر نميکنم اين موارد دليل متقني مبني بر بازگشت آقاي احمدي‌نژاد باشد اما ممکن است انگيزه ايشان براي بازگشت باشد. بازگشت ميتواند لايههاي مختلفي داشته باشد به‌همين علت نميتوان با استناد به مواردي که گفتيد مطمئن باشيم که ايشان قصد بازگشت به قدرت را دارد. هرچند من فکر ميکنم بحث بازگشت ايشان به عرصه سياسي بيشتر از طرف نيروهاي اصلاحطلب بهطور تلويحي مطرح ميشود و نشانههايي که درباره فساد اقتصادي بهصورت وسيع و هماهنگ در رسانههاي آنها مطرح ميشود اين بازگشت را هدف گرفته است. هراس از بازگشت آقاي احمدي‌نژاد در بين نيروهاي رسانهاي اصلاحطلب وجود دارد و بيش از آنکه واقعيت داشته باشد بازتوليد رسانهاي دارد.هراس از بازگشت تا چه حد به عملکرد احمدي‌نژاد برميگردد؟محمدي: طبيعتا ايشان طبق صحبتهاي مقام معظم رهبري شايد در 20 سال اخير اصليترين پرچمدار گفتمان انقلاب اسلامي بوده است ـ هرچند بپذيريم در سطح شعار هم بوده‌ـ. بنابراين ايشان فراتر از دعواهاي سياسي و جناحي مطرح در جامعه داراي يک ثبات راي در بدنه جامعه خواهد بود و پايگاه راي قابل‌توجهي در بدنه جامعه دارد، هرچند بخشهايي از اين پايگاه اجتماعي سيال است و ممکن است داراي ريزشهاي سياسي باشد همان‌طور که در دو سال آخر دولت دهم اين اتفاق افتاد. در برآيند کلي نشانههاي موجود ميتواند انگيزه قوي ايشان را براي بازگشت مهيا کند اما بايد منتظر نحوه عملکرد دولت فعلي، برآيند فعاليت جناحهاي سياسي، انتخابات مجلس، اوضاع بينالمللي و پرونده هستهاي بود چراکه اين موارد در بحث بازگشت موثر است. بنابراين نميشود اکنون قضاوت نزديک به واقعيت داشت. نکتهاي که بايد مدنظر قرار داد حجم نقدي است که نيروهاي اصلاحطلب نسبت به دکتر احمدي‌نژاد دارند که يک استثناست.بحثي که هميشه وجود دارد درباره برداشتهايي است که از فرمايشات مقام معظم رهبري ميشود. بهطور مثال ايشان در سال 88 عنوان کردند که تفکرات من به آقاي احمدي‌نژاد نزديکتر است يا سال 86 درباره آقاي احمدي‌نژاد و دولتشان گفتند که احياکننده شعارهاي انقلاب هستند. ايشان درباره آقاي هاشمي نيز بيان شفافي دارند که هيچ کس براي من هاشمي نميشود يا در مورد آقاي خاتمي نيز صحبتهاي شفافي داشتهاند. چگونه است که حرفهاي ايشان درباره آقاي احمدي‌نژاد قديمي نميشود اما در مورد آقاي هاشمي و خاتمي شامل مرور زمان ميشود؟محمدي: من تاکيدي ندارم که صحبتهاي رهبري را درباره آقاي احمدي‌نژاد ملاک قرار دهم. بحث گفتمان انقلاب اسلامي شاخصههايي دارد مانند استکبارستيزي و توجه به محرومين. اگر به مجموعه گفتماني و فکري آقاي احمدي‌نژاد نگاه کنيم. مولفههاي گفتمان انقلاب در دولت ايشان با اختلاف بارز نسبت به دولتهاي ديگر وجود دارد.انقلاب اسلامي تعريف مشخصي دارد که بايد با انقلاب اکتبر و ساير انقلابها متفاوت باشد. حال ممکن است فاکتورهاي اصلي انقلاب اسلامي را موارد خاصي معرفي کنيم و از بقيه مولفه‌ها چشم‌پوشي کنيم مانند دوران دوم‌خرداد که آزادي را در شعارهاي انقلاب بسيار برجسته ميکردند و اين سوال پيش مي‌آمد که تفاوت شما با ليبراليستها چيست. ميخواهيم بدانيم اگر يکي از بحثهاي انقلاب اسلامي رهبري يا ولايت باشد، از اين منظر گفتمان آقاي احمدي‌نژاد را چگونه ميبينيد؟محمدي: بايد ميانگين گرفت. نوع عملکرد و موضعگيري ايشان به رهبري انقلاب ميتواند براي ايشان نقطه‌ضعف باشد؛ هرچند اين مورد را در رئيسجمهورهاي قبلي نيز داشتهايم. گاهي اين موضعگيــري عملـي اسـت و با خانهنشيني اتفاق ميافتد و گاهي موضعگيـري در تريبونهاي سياسي اتفاق ميافتد و بسيار شديد است. گاهي در رويکرد اقتصادي و توسعه آن رخ ميدهد. نميشود از انتقادي که به ايشان وارد است هم گذشت.آقاي قادري شما چقدر به نکتهاي که آقاي محمدي در خصوص هراس رسانههاي اصلاحطلب از بازگشت آقاي احمدي‌نژاد گفتند ارزش قائل هستيد و فکر ميکنيد اين موضوع تا چه حد به عملکرد دولت وي برميگردد؟قادري: آقاي احمدي‌نژاد در آن دوره هشت ساله نشان دادند که علاقه خاصي به ديده‌شدن دارند، موضعگيريها و حرفهاي ايشان و بعضا حرکت خلاف جهت آب ايشان که اطرافيان از آن بهعنوان شجاعت نام ميبردند نشان از همين موضوع دارد و هنوز هم اين روحيه در آقاي احمدي‌نژاد وجود دارد و از مراسم شهدا با حضور جمعيت عظيم که فارغ از نظرات سياسي به آن مراسم آمده بودند، سوءاستفاده ميکنند و بهجايگاه ويژه ميرود و با دست‌تکان‌دادن براي جمعيت، شور و استقبال جمعيت را به پاي خودش مينويسد. در همين چند وقت اخير که بحث حزب يکتا مطرح شده و فعاليتهاي بيشتر جبهه پايداري حکايت از عزم احمدينژاديها براي ورود دوباره به عرصه سياست دارد. من احمدي‌نژاد را يک شخص نميبينم بلکه او نماد يک جريان و تفکر بود. اصولگرايان اکنون سعي ميکنند احمدي‌نژاد را به دو بخش احمدي‌نژاد 84 و احمدي‌نژاد ارديبهشت 90 تقسيم کنند من اين را قبول ندارم چراکه جريان اصولگرايي ميخواهد خود را از احمدي‌نژاد و تبعات عملکرد احمدي‌نژاد جدا کند. تفکر احمدينژاديسم قطعا قصد بازگشت به عرصه سياسي را دارد. براي اين مسئله چند دليل دارم. تيم رسانهاي آقاي احمدي‌نژاد بيان ميکنند که اگر اصولگرايان ما را نداشته باشند و ما را کنار بگذارند قطعا شکست ميخورند. به همين علت در انتخابات بعدي اگر راست سنتي، رهپويان و جامعتين شکست بخورند اين فضا بهنفع جريان احمدي‌نژاد ميشود و فرضيه تيم رسانهاي وي به واقعيت تبديل ميشود.به‌نظر شما اين جريان شکست مي‌خورد؟قادري: اگر شوراي نگهبان با توجه به صحبتي که رهبري داشتند مبني بر اينکه راي مردم حقالناس است چنين رويکردي داشته باشد و به ردصلاحيتهاي گسترده دست نزند شکست اصولگرايان قطعي است. اصولگرايان هيچگاه نتوانستند پيروز انتخابات باشند. اگر در شوراي دوم اصولگرايان پيروز شدند به اين علت بود که مردم در انتخابات شرکت نکردند. اگر در انتخابات مجلس هفتم اصولگرايان توانستند پيروز شوند بهدليل رد صلاحيت گستردهاي بود که شوراي نگهبان داشت. اگر احمدي‌نژاد در انتخابات سال 84 پيروز ميشود بهدليل رويکرد مردم به اصولگرايان نبود بلکه بهدليل تعدد کانديداهاي اصلاحطلبان بود که اشتباه استراتژيک اصلاحطلبان به حساب مي‌آمد.در خصوص انتخابات سال 92 هم همين نظر را داريد؛ يعني تعدد کانديداهاي اصولگرايان باعث راي آوردن دکتر روحاني شد؟قادري: هم تعدد کانديداهاي اصولگرا و هم اينکه مردم از تفکر احمدي‌نژاد و آن‌همه خالي‌شدن سفرههايشان خسته شده بودند. بنابراين نه به تفکر احمدي‌نژاد، باعث رايآوري روحاني شد.محمدي: در دوره آقاي احمدي‌نژاد ميانگين انتخاباتي که برگزار شد نشان داد که ميزان مشارکت بيشتر از دوران آقاي خاتمي است. ميزان مشارکت سياسي اصليترين معيار توسعه سياسي است. توسعه سياسي ادعاي آقاي احمدي‌نژاد نبود اما در دوره ايشان وجود داشت. نکته ديگر در خصوص عدم جذب آراي مردم توسط اصولگرايان است که در اين زمينه بايد بگويم که ما درباره شخص صحبت نميکنيم، در خصوص چارچوب و تفکر ذهني صحبت ميکنيم لذا راي به احمدي‌نژاد قطعا راي به تفکر اصولگرايي حساب ميشود. ما نميتوانيم بگوييم رايي که به احمدي‌نژاد داده شده راي به اصولگرايي نبوده است. شايد بتوانيم ميزان رد صلاحيت در مجلس هفتم را بالا بدانيم اما در مجلس هشتم با اين موضوع مواجه نبوديم. اگر بپذيريم که اصلاحطلبان در انتخابات سال 84 بهدليل تعدد کانديدا شکست خوردند مگر اين اجماع در دور دوم و سوم‌تير وجود نداشت پس چرا آقاي هاشمي در دور دوم راي نياورد؟ در انتخابات سال 92 با وجود اينکه جريان اصولگرا نماينده قدري در عرصه رياستجمهوري در مقايسه با نماينده رقيب نداشت و بهدليل تخريبي که جبهه پايداري از آقاي قاليباف داشت به همين علت سبد راي آقاي روحاني را اصلاحطلبان پر کرد، هرچند من همه راي آقاي روحاني را آراي اصلاحطلبان نميدانم. آقاي روحاني ريشه اصولگرايي داشته و بخشي از دوستان اصولگراي بنده به ايشان راي دادند. رفتارهاي غير قانوني و غير شرعي و عدم تطابق رفتارهاي اصلاحطلبان با صحبتهاي و ادعاهايشان در دوره اصلاحات و عدم تطابق با باورهاي جامعه ايراني باعث شد عدم اقبال به اصلاحطلبان در سال 84 بهوجود بيايد و اين عدم اقبال تا سال 88 هم ادامه داشت. اصلاحطلبان اگر ميدانستند که راي دارند در انتخابات مجلس هشتم و نهم شرکت ميکردند. نکته ديگر درباره صحبتهاي آقاي قادري اين است که شايد نشود راي به آقاي احمدي‌نژاد را از راي به اصولگرايان تفکيک کرد اما آقاي احمدي‌نژاد بارها عنوان کردهاند که من اصولگرا نيستم. هرچند پايگاه اجتماعي او اصولگرايان است و گفتمان ايشان تقريبا گفتمان اصولگرايان بوده است. بنابراين پيروزي يا شکست احمدي‌نژاد، پيروزي يا شکست اصولگرايان خواهد بود.قادري: ميزان مشارکت دوره احمدي‌نژاد را ناشي از فضاي باز سياسي دوران رياست وي نميدانم بلکه ناشي از اين ميدانم که آقاي احمدي‌نژاد در دوره هشت ساله سعي کرد فضا را بهشدت دو قطبي کند. زماني که فضا دو قطبي شود مشارکت مردمي بالا ميرود. حافظه ما آن‌قدر ضعيف نيست که آن هشت سال را بهزودي فراموش کرده باشيم، ما ديديم که آقاي احمدي‌نژاد چه بر سر تشکلهاي دانشجويي و منتقدان خود آورد. منتقدان اقتصادي و سياسي خود را به بند کشيد. تشکلهاي ساختگي در دانشگاه‌ها ايجاد کرد. هيچ کس در دوره آقاي احمدي‌نژاد جرات نميکرد از تيم مذاکرهکننده کوچکترين انتقادي بکند. بيشترين تعداد بازداشتي خبرنگار در اين دوران بود. برخي از 50 اقتصادداني که به سياستهاي اقتصادي دولت نقدي نوشتند به جرم تبليغ عليه نظام بازداشت شدند. در خصوص شکست آقاي هاشمي در سال 84 از آقاي احمدي‌نژاد بايد بگويم فضاي دو قطبي باعث اين راي شد. اگر اصلاحطلبان در سال 84 ائتلاف ميکردند آقاي هاشمي و آقاي کروبي به دور دوم ميرفتند. در واقع راي به احمدي‌نژاد در سال 84 راي سلبي و «نه» مردم به آقاي هاشمي بود.اين موضوع را در نظر داشته باشيد که ميزگرد ما فراتر از ميزگرد دانشجويي است و قرار نيست که از سوي دو طرف حرفهايي زده شود که طرفداران هر گروه براي شما کف بزنند. بنابراين در موضوعاتي که مطرح ميشود اين موضوع را مدنظر داشته باشيد. قادري: در خصوص صحبت آقاي محمدي درباره عدم راي اصلاحطلبان در مجلس هشتم و نهم بايد بگويم که اين هم يکي از اشتباهاتي بود که اصلاحطلبان داشتند و اکنون با وجود جو فعلي مجلس به اشتباه خود پي برده که بايد در انتخابات مجلس شرکت ميکردند و ما قائل به پذيرش اشتباهات خودمان هستيم. اما دليل آن، عدم راي نداشتن اصلاحطلبان نبود، دليل اصلي آن رد صلاحيت گسترده مجلس هفتم بود که باعث شد اصلاحطلبان از صندوقهاي راي قهر کنند. در خصوص ادعاي احمدي‌نژاد که بيان کرده من اصولگرا نيستم بايد بگويم اصولگراها از بيبرادري به احمدي‌نژاد، برادر گفتند. بغض و کينه جريان اصولگرايي از آقاي خاتمي و هاشمي باعث شد که حول محور آقاي احمدي‌نژاد جمع شوند. جريان اصولگرايي در جريان سوم تير سال 84 گفتماني نداشت اما چنين مجموعهاي که از روي بغض و کينه نسبت به اصلاحطلبان جمع شده است دوام نميآورد و دوام هم نياورد. ما شاهد پررنگتر شدن اختلافات بين اصولگرايان، بعد از انتخابات سال 88 بوديم که اوج آن به ارديبهشت ماه سال 90 و اعلام برائت از آقاي احمدي‌نژاد رسيد. آقاي محمدي بحثي را در خصوص استثنا بودن حجم نقد اصلاحطلبان به آقاي احمدي‌نژاد مطرح کردند که در اينخصوص بايد بگويم که من هم قبول دارم اين حجم نقد بيسابقه است اما بايد بهدليل آن بپردازيم زيرا عملکرد احمدي‌نژاد و خرابيهاي هشت ساله و غارت و چپاول بيتالمال در آن هشت سال بيسابقه بود. درآمد نفت دوره آقاي احمدي‌نژاد به اندازه تاريخ کل استخراج نفت اين مملکت بود. با آن درآمد نفتي ميشد سه بار ايران را از اول ساخت. حجم فسادي که توسط قوه قضائيه مطرح ميشود بيسابقه است و دو نفر از معاونان او پرونده دارند. گفته شد که آقاي احمدي‌نژاد پرچمدار گفتمان انقلاب است، اين گفته ظلم به انقلاب اسلامي، نظام، رهبري و امام است. آقاي احمدي‌نژاد با سابقهاي که از خودشان در آن هشت سال بهجا گذاشتند اگر بخواهيم او را بهعنوان پرچمدار انقلاب بدانيم، انقلاب را زير سوال بردهايم.هر آنچه درباره انتخابات سال 84 مطرح کرديد درباره انتخابات سال 92 صدق ميکند، اصولگرايان از بيکسي سمت آقاي احمدي‌نژاد رفتند، اصلاحطلبان هم به اين دليل سمت روحاني رفتند، تشتت آرا در هر دو انتخابات وجود داشت. اين سوال مطرح ميشود که چرا در سال 84 راي به آقاي احمدي‌نژاد راي به اصولگرايان نيست ولي بخش قابل توجهي از راي آقاي روحاني راي به اصلاحطلبان است. قادري: من معتقدم راي به آقاي روحاني «نه» به جريان احمدينژاديسم و تفکر اوست. در واقع ما قبول داريم که آقاي روحاني کانديداي مطلوب اصلاحطلبان نبود. بعد از گذشت دو سال هنوز هم بر سر اين حرفتان هستيد؟قادري: الان فکر ميکنم تا حد زيادي هست. به دولت آقاي روحاني انتقاد داريم بهخصوص در عملکرد وزارت کشور. بيشترين فرمانداران و استانداران هنوز همان افراد سابق هستند. سخنراني آقاي انصاري معاون آقاي روحاني در مازندران لغو ميشود اما همان استاندار به آقاي احمدي‌نژاد مجوز سخنراني ميدهد. وزارت کشور پاشنه آشيل دولت آقاي روحاني است و اگر فکري به حال استانداران و فرمانداراني که دنبالهروي سياستهاي دولت اعتدال و اميد نيستند، نکند ميتواند ضربه مهلکي را به آقاي روحاني و دولت او بزند. اگر بپذيريم جداکردن اصلاحطلبان منجر به راي نياوردن آقاي روحاني ميشود آيا قبول داريد به همان نسبت جدا کردن اصولگرايان يا بدنه سنتي طرفدار آقاي روحاني ممکن است منجر به راي نياوردن آقاي روحاني شود؟ چون به هر حال عدهاي از اصولگرايان حتي اندک به آقاي روحاني راي دادهاند. قادري: من تعداد اين افراد را کم ميدانم شايد در حد نيم‌درصد باشد. راي آوردن آقاي روحاني در سال 92 را حاصل خردورزي اصلاحطلبان ميدانم و درسي که از انتخابات 84 گرفتند. حمايتي که آقاي هاشمي و خاتمي از آقاي روحاني کردند دليل اصلي انتخاب ايشان توسط مردم بود.بياييد شبيهسازي داشته باشيم؛ به اين معني که سال 92 اصلاحطلبان سمت آقاي روحاني نميرفتند يا بدنه سنتي اصولگرايان به ايشان راي نميداد و راي آقاي روحاني به زير 50 درصد ميرسيد و انتخابات به دور دوم کشيده ميشد بين آقاي روحاني و قاليباف. به‌نظر شما تکرار انتخابات 76 رخ ميداد يا 84؟قادري: به‌نظر من 76 چراکه بخش زيادي از راي آقاي ولايتي در سبد آقاي روحاني قرار ميگرفت و همينطور بخشي از راي آقاي رضايي.محمدي: دوستان اصلاحطلب به اين نکته اصرار زيادي دارند که عدم اقبال به اصلاحطلبي در يک دهه اخير را به بحث شوراي نگهبان ربط ميدهند. نکته اول اينکه يا آنها بايد از چارچوب نظام سياسي خارج شوند و بگويند ما اين ساختار را قبول نداريم و در اين رقابت سياسي شرکت نميکنيم يا وقتي ميپذيرند در اين رقابت باشند چارچوب و ساختار سياسي را قبول دارند. اگر بپذيريم دليل اصلي راي نياوردن اصلاحطلبان رد صلاحيتهاي شوراي نگهبان است آيا ميرحسين موسوي که نماد تفکر چپ در ايران بوده و در سال 88 رد صلاحيت نشد چرا راي نياورد؟ چرا حمايت آنها از آقاي هاشمي در سال 84 راي نياورد؟ ضمن آنکه نميتوانيم بالا بودن مشارکت سياسي را به دو قطبي شدن جامعه در دوران احمدي‌نژاد ربط دهيم. در عرصه انتخابات معمولا دو قطب اصلي روبهروي هم قرار ميگيرند. نکته ديگر در خصوص عملکرد دولت آقاي احمدي‌نژاد است که بايد بگويم ما دولت اول آقاي احمدي‌نژاد را دولت کارآمدي ميدانيم، در دولت دوم ايشان بهدليل حاشيههاي گسترده سياسي حجم خدمترساني پايين آمد. حجم نيروهاي کاري بهدليل مسائل و حاشيههاي آقاي مشايي از بدنه دولت خارج شدند و اين ضربه اساسي به دولت بود. اما اگر آقاي احمدي‌نژاد در دولت اول ضعيف بوده چرا بايد در سال 88 راي قابل توجهي بياورد؟ نکته دوم در خصوص اين موضع است که راي به آقاي روحاني راي «نه» به تفکر احمدي‌نژاد بوده است، ايشان نمايندهاي در انتخابات 92 نداشت، شخصي که با ايشان به وزارت کشور رفت رد صلاحيت شد.قادري: چطور شما بيان ميکنيد آقاي احمدي‌نژاد نماينده نداشت، نماينده آقاي احمدي‌نژاد آقاي جليلي بود. با نسبت خوبي ميتوانيم ميزان اقبال مردم به عملکرد آقاي احمدي‌نژاد و تفکر او را با ميزان راي آقاي جليلي بسنجيم. اصلاحطلبان تنها به اجراي بدون تنازل قانون اساسي معتقدند. ما با تيغ استصوابي مشکل داريم.محمدي: معطوف کردن راي مردم به سيبزميني بالاترين توهين به شعور مردم است، آن هم از طرف جرياني که قائل به راي و نظر مردم هستند. وقتي شوراي نگهبان آقاي موسوي را تاييد صلاحيت ميکند يعني نظام احساس خطري از طرف ايشان نميکرد وگرنه رد صلاحيت ميکرد؛ چه نيازي به اين همه تحميل هزينه به نظام بود. ميرحسين موسوي سالها مشاور آقاي هاشمي بود چرا آن زمان اين نگاه انتقادي را به فساد و خصوصيسازي آن سالها نداشت.قادري: در خصوص فرمايش آقاي محمدي در خصوص علل راي نياوردن ميرحسين موسوي بايد بگويم که در سال 88، تخلفاتي از قبيل دادن تريبونهاي نماز جمعه به آقاي احمدي‌نژاد، توزيع پول در شب انتخابات در قالب سهام عدالت، توزيع سيبزميني، حجم وعده و وعيده داده شده به مردم و بياخلاقيها در مناظره انجام شد. در جمعبندي صحبتها و نظراتتان اگر موردي در خصوص بازگشت مجدد آقاي احمدي‌نژاد هست، بفرماييد. محمدي: بحث بازگشت ايشان تابع شرايطي است که در ادامه اين دولت خواهيم داشت. با ساز و کار سياسي که در دولت فعلي پيش ميرود و ممکن است غلبه گفتماني و نيرويي در دولت بيشتر شود اين احتمال وجود دارد که بخش قابل‌توجهي از اصولگرايان دور آقاي احمدي‌نژاد جمع شوند. فردي که من فکر ميکنم در عرصه انتخابات بتواند در انتخابات رياستجمهوري آينده در مقابل آقاي روحاني قد علم کند آقاي احمدي‌نژاد است. البته به مولفههايي همچون بحث پرونده هستهاي، سياستهاي اقتصادي دولت فعلي و ساير عرصهها نيز بستگي دارد. انتخابات مجلس نيز در مولفههاي ورود ايشان به عرصه سياسي کشور نقش خواهد داشت.قادري: اينکه چرا من راي عدهاي از مردم را معطوف به دادن پول از طرق مختلف به آقاي احمدي‌نژاد ميدانم بايد بگويم ما نميتوانيم واقعيات جامعه را کتمان کنيم، مردم ما غم نان داشتند، احمدي‌نژاد با شعار آوردن نفت بر سر سفرههاي مردم راي آورد. همه مردمي که پشت سر ماشين احمدي‌نژاد ميدويدند بهدليل عشق به او نبود. مردمي بودند که پاسخ نامه خود را از احمدي‌نژاد در پاکتي محتوي تراول 50 هزار توماني مي‌ديدند، نميتوانيم بگوييم بخشي از مردم به پول نياز نداشتند. اختلاسهاي نجومي که در کل تاريخ دنيا بيسابقه است. هشت هزار ميلياردي، 20هزار ميلياردي و جديدا 60هزار و 80 هزار ميلياردي تاييد نشده مطرح ميشود. در خصوص بازگشت آقاي احمدي‌نژاد، او لکه‌اي است که سالها بر جريان اصولگرايي باقي خواهد ماند. اگر مردم ميخواستند مجدد به تفکر احمدينژاديسم روي خوش نشان دهند در انتخابات سال 92 به آقاي سعيد جليلي راي ميدادند. البته اين نکته را بايد متذکر شوم که ما در عرصه سياست آدم سياه و سفيد نداريم، سياستمداران ما نه شيطانند و نه معصوم؛ همه آنها نقاط ضعف و قوت دارند
منبع: پنجره
94/4/6 - 12:14 - 2015-6-27 12:14:54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]
-
سیاسی
پربازدیدترینها