واضح آرشیو وب فارسی:مهر: فتح خرمشهر از نگاه شهيدباقري:روايت فتح الفتوح ؛ از زبان نخستين خبرنگار عرصه دفاع مقدس
شهيد سردار حسن باقري در گزارش خود از عمليات بيت المقدس، ضمن اشاره به چگونگي پيشروي نيروهاي ايران براي آزاد سازي خرمشهر، تأكيد مي كند: عراق با اين كه مي دانست 14 هزار نفر از نيروهايش در خرمشهر هستند نتوانست هيچ گونه ضدحمله اي را در منطقه غرب و شلمچه انجام دهد.
به گزارش خبرگزاري مهر، حوادث و پديده هاي جنگ ايران و عراق اگر از زبان فرماندهان نظامي درگير در صحنه عمليات بيان شود حاوي اطلاعات و واقعيات مهمي است كه در شناخت ابعاد جنگ اهميت خاصي دارد، به ويژه آن كه اين بررسي در متن حادثه صورت گرفته باشد. بدين منظور تحليل شهيد حسن باقري (غلامحسين افشردي)را در عمليات بيت المقدس كه از سند شماره 6025 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ تهيه شده ارائه مي شود:
" پس از روزهايي كه قراربود عمليات خرمشهر انجام شود، طرح عمليات به اين صورت شد كه از آبادان به سمت خرمشهر نيرو بيايد، قرارگاه فتح، خرمشهر را محاصره كند و قرارگاه فجر، عرايض را تأمين كند و قرارگاه نصر، در امتداد دژ پايين بيايد و منطقه اروندرود را تأمين كند. نكته اي كه وجود داشت و از نظر نظامي حدس زده مي شد، اين بود كه عراق در سه كيلومتري شلمچه - كه ما هستيم - هيچ گونه ضد حمله اي انجام نمي دهد و خيلي راحت رفت و آمد مي كند و اهميت زيادي به رفت و آمدها نمي دهد، تخمين زده مي شد كه عراق اقدام به احداث پلي روي اروندرود كرده، طول و عرض آن هم زياد است، ولي قطعاً در اين حد فاصل، پلي براي عراق وجود دارد.
نيروهاي بعثي عراق در زمان اشغال خرمشهر
عراق مطمئن است منطقه تحت اشغالش را حفظ مي كند. البته، صدام شمال خرمشهر را كه بين مارد و جاده آسفالتي بود، رها كرد و از طرف جنوب به يك خاكريز آمد و در آن جا مستقر شد و ديگر هيچ نشانه اي از اين كه عراق عقب نشيني كند و خرمشهر را تخليه كند وجود نداشت، به خصوص با عكس هوايي كه گرفته شد اين حدس به يقين مبدل شد كه عراق در (اروند) در حدود 6 كيلومتري شرق شلمچه پلي احداث كرد.
شناسايي هايي نسبت به سربند عراقي ها انجام شد، در بعضي محورها، سيم هاي تلفن در خط خودمان و خط دشمن كشيده شد و ميدان هاي مين پاكسازي گرديد و قرار شد كه عمليات در مرحله آخر انجام شود، عمليات در ساعت 22:30 شب آغاز شد. مشكل اين مرحله از عمليات به آن دليل بود كه خط عمليات سراسري بود، يعني در حدود 12-13 كيلومتر، حدود شش نفر نيرو كه مي خواستند به اين خط بدهند به هيچ وجه مسائل هماهنگي رعايت نمي شد. نيرو هم صبر نمي كرد، براي اين كه بقيه نيروها در منطقه بودند عراق هم جلوي سربند سيم خاردار و مين گذاشته بود... تيپ حضرت رسول اولين نيرويي بود كه به (سربند) رسيد و با تيپ 22 عراق درگير شد و به داخل نفوذ كرد.
تيپ دزفول با مشكلاتي از قبيل ميدان مين و آتشي كه عراق روي دشت داشت با يك مقدار تأخير توانست به مواضع دشمن نفوذ بكند و در ادامه دژ حركتش را به سمت پايين انجام داد و در تقاطع دژ و جاده آسفالت به صورت نيروهاي پدافندي مستقر شد.
تيپ حضرت رسول به دليل اين كه كمي صبر كرد تا تيپ دزفول بيايد نتوانست خودش را به پل عراق در روي اروند برساند و تمام سعي بر اين شد كه خاكريز در شمال خين زده بشود و به موازات خين پدافند بكنيم، به دليل اين كه امكانات كم بود نيروها زير پل بودند، براي همين در فاصله 48 ساعت بعد از آغاز عمليات، زير جاده آسفالت مجدداً به تيپ دزفول واگذار شد، در ضمن دژ تا جاده آسفالت بلند و قابل قبول بود، به سمت خين، فاصله دژ بيشتر از سي سانتي متر نبود و لازم بود كه جنوب جاده آسفالت به تيپ دزفول و قسمت غربي و جنوبي جاده كه به موازات خين بود به نصر دو واگذارشود.
گزارش وضعيت تيپ 46 فجر
مسئله اي كه من داشتم، اين بود كه قضيه خرمشهر با اطمينان انجام شود، مشكلاتي كه در طول اين عمليات داشتيم به دليل وجود حالت اضطراب در بين بچه ها بود، اين نظر كه اگر عمليات خراب شود قضيه چه خواهد شد اين بود كه همه تلاش ها براي اين بود كه مسئله به صورت محكم انجام شود. ما مطمئن بوديم به حول و قوه خداوند قضيه خرمشهر حل خواهد شد، طرحي كه داده مي شد طوري نبود كه يك فرد فقط براي انجام آن كار كند، نه، چيزهاي ديگري است كه بايد به خاطر آنها كار كرد.
خلاصه قرار شد كه ما از عمليات (برون مرزي) صرف نظر كنيم، اگر تيپ قرارگاه فتح كارآيي دارد بيايد خرمشهر را محاصره كند طوري كه ممكن است محاصره قوي شود ومطمئن شوند كه كسي از خرمشهر بيرون نمي رود از طرف ديگر، قرارگاه فتح بيايد نهرعرايض را تأمين كند، براي اينكه كار تأمين بدون اشكال باشد وبا ضدحمله هاي عراق از سمت غرب مواجه نشوند. قرارگاه نصر هم يك مدت ادامه منطقه دژ را تأمين كند كه عراق نتواند عكس العملي يا عملياتي انجام بدهد، عراق با اين كه مي دانست 14 هزار نفر از نيروهايش در خرمشهر هستند نتوانست هيچ گونه ضدحمله اي را در منطقه غرب و شلمچه انجام دهد، براي اين كه نيروهاي ما اين اجازه را به (عراق) نمي دهند. البته، طرح به صورت كلاسيك نبود. براي همين هم برادران ارتش با اين طرح موافق نبودند هنوز هم كه هنوز است مي گويند طرح، طرح خوبي نبود.
شرح مسائلي كه در طول اين عمليات مطرح بود
قرارگاه فتح مسئول محاصره خرمشهر بود. هم چنين، فاصله دژ و مرز عراق حدود دو كيلومتر بود كه اين دو كيلومتر از نظر زمين هيچ اجازه اي را به عراق نمي داد. شنيديم كه عراق نتوانست ضدحمله اي را براي آزاد كردن خرمشهر انجام بدهد و نيروها را از المنصور به منطقه مي آوردند، در ضمن لشكر هفت پياده عراق هم بود، ولي ديديم كه لشكر هفت پياده را نتوانست وارد عمل بكند، مي خواست از طريق پل اروند بياورد وارد عمل كند، ولي به دليل باريك بودن معبر منطقه و تشكل كامل نيروهاي اسلام از نيروهاي پياده نيز نتوانست استفاده كند و به لطف خداوند خرمشهر آزاد شد.»
به گزارش خبرگزاري مهر، سردار شهيد «غلامحسين افشردي» معروف به «حسن باقري» كه به عنوان جوان ترين استراتژيست جنگ تحميلي و از نخستين خبرنگاران عرصه دفاع مقدس از وي ياد مي شود، اوايل سال 1359 در سن 24 سالگي به عضويت سپاه درآمد. وي ابتدا در واحد اطلاعات مشغول به خدمت شد و در زمينه شناسايي و مقابله با گروهكهاي منحرف و وابسته، فعاليت خود را استمرار بخشيد و در اين واحد بود كه نام مستعار « حسن باقري» براي ايشان در نظر گرفته شد. وي علاوه بر تاسيس و راهاندازي واحد اطلاعات و عمليات رزمي، بايگاني اسناد جنگ، ترجمه اسناد و بخش شنود بيسيمهاي دشمن را نيز راه اندازي كرد.
شهيد باقري اولين نفر سمت چپ
فرماندهي محور دارخوين درعمليات ثامنالائمه(ع)،معاونت فرماندهي عمليات طريقالقدس، فرماندهي قرارگاه كربلا، جانشين فرماندهي كل در قرارگاههاي جنوب، فرماندهي قرارگاه نصر در عمليات فتحالمبين، بيتالمقدس، رمضان از جمله مهم ترين مسئوليتهاي شهيد در دوران جنگ بود.
شهيد سردار حسن باقري طراح بسياري از عمليات هاي بزرگ از جمله بيت المقدس و بنيانگذار لشكر نصر(نخستين لشكر سپاه)، اطلاعات عمليات نيروي زميني سپاه، سرانجام در نهم بهمن ماه 1361 در طليعه ايام مبارك دهه فجر در حالي كه تعدادي از همرزمان و همسنگرانش به ديدار حضرت امام خميني(ره) شتافته بودند، او براي شناسايي و آمادهسازي عمليات والفجر مقدماتي به همراه تعدادي ازنيروهاي سپاه در خطوط مقدم چنانه (منطقه فكه) در سنگر ديدهباني مورد هدف گلوله خمپاره دشمن بعثي قرار گرفت و همراه همسنگرانش شهيدان مجيد بقايي، رضواني و ... به لقاءالله شتافت.
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 503]