واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نقد فيلم/"قرنطينه"؛ ملودرامي مخاطبپسند
فيلم سينمايي "قرنطينه" ساخته منوچهر هادي ملودرامي است كه ميخواهد بر مرز ميان گيشه و دغدغههاي سازنده حركت كند، اما آنچه ارجحيت پيدا كرده توجه صرف به مخاطب در همه وجوه است.
به گزارش خبرنگار مهر، هادي در اولين ساخته سينمايياش تلاش كرده از زاويه نگاه خود به ملودرامهاي گيشه پسند توجه و وجوه هنري را در كنار اهميت به مخاطب لحاظ كند. آيا اين اتفاق در اولين فيلم او افتاده است؟
فيلم همانطور كه كارگردان هم اشاره كرده از سوژهاي به شدت كليشهاي و اشكانگيز بهره ميبرد و براي رويكردي احتمالاً تازه يا خاص به موضوع انتخابي خود راهكارهايي طراحي كرده كه در كنار هم به پيوندي مناسب نرسيده و چون وجوه مجزا يكديگر را پوشش نميدهند.
فيلمساز در مقطع ابتدايي به شكل گيري رابطه بين دختر و پسر قهرمان قصه ميپردازد تا يك عشق رويايي را بدون مقدمه بين آنها برقرار كند. شخصيت پسر (حميد گودرزي) به گونهاي پرداخته شده كه جواني خوشگذران و درگير رابطههاي عاطفي مختلف است و با ديدن دختر جوان (نيوشا ضيغمي) كه متفاوت از قشر دختراني است كه ميشناسد، دل به او ميبندد.
هر چقدر كه نشانههاي ملموس و آشنا براي شخصيت پردازي پسر جوان به درستي انتخاب شده و كدهاي قابل قبول ارائه ميشود مانند زنگ زدن پياپي تلفن همراه و ... ، اما همين نكات در مورد دختر كمتر پرداخته شده و در واقع آنچه تفاوت دختر را از اولين برخورد براي پسر مشخص ميكند، بي جواب باقي ميماند.
اختلاف طبقاتي و حركت بر مسير كليشهاي دختر فقير و پسر پولدار نيز يكي ديگر از كليشههاي نخ نماست كه براي رنگاميزي اين رابطه عاطفي طراحي شده و كاركرد آن هم چيزي جز رفتن به سمت ملودرامهاي آشنا و چينش موقعيتهاي قابل پيشبيني نيست. اين وجه با پرداخت منفي پدر پسر (رضا رويگري) و تكيه بر تنها بودن پسر در خانهاي كه زني جوان جايگزين مادر شده، دلايل او را براي دل بستن به دختري از طبقه متفاوت كامل ميكند.
فيلم تا جايي كه قرار است ضربه كاري به مخاطب وارد شده و تغييري در سطح روايتي ايجاد شود، بر مسيري قابل پيش بيني حركت ميكند و با تكيه بر عشق زوج قهرمان فيلم بدون توجه به تضادها پيش ميرود. در اين بخش رويكردي سطحي و عام هم به اختلاف طبقاتي وجود دارد كه بخصوص در نوع رفتار برادر دختر كه درخواستهاي مالي از داماد آينده دارد، برجسته ميشود كه بار طنز احتمالي رفتار بچه گانه او نتوانسته نگاه كهنه به اختلاف طبقاتي را واجد جذابيت و بامزگي كند.
ضربه كليدي قرار است جايي وارد شود كه جواب آزمايش زوج جوان براي ازدواج مشكوك است و در واقع كدي براي بيماري دختر ارائه ميشود كه مقطع بعدي فيلم را به خود اختصاص داده تا به نوعي اين عشق امروزي در بوته آزمايش قرار بگيرد. اما از آنجا كه طبق يك فرمول آشنا در موقعيتهايي كه همه چيز خوب و خوش پيش ميرود، مخاطب انتظار بر هم خوردن اين ثبات و آرامش را دارد اين اتفاق هم در روند ماجرا قابل پيش بيني است.
از اين پس روند داستان به گونهاي طراحي شده تا در عين وخيم شدن تدريجي حال دختر، شرايط نيز براي پسر سخت تر شده و فشار مالي او را در موقعيتهاي خاص قرار دهد. موقعيتي كه آشكارا تقابل او با پدرش را در پي دارد كه سكانس درگيري لفظي آنها در مغازه مبل فروشي پيامد آن است و در ادامه پدر، او را كه از گاو صندوق مغازه دزدي كرده به زندان مياندازد تا به اين رابطه خاتمه دهد.
در اين بخش با زندان رفتن پسر شرايطي فراهم ميشود تا قصه بر بيمارستاني كه دختر در آن بستري است متمركز شود و اين بار لحن ملودرام عاطفي فيلم به سمت تلخي و سياهي بيشتر حركت كند. بالتبع در اين بخش به دليل بار دراماتيك ضعيف كه در ارتباط با خط اصلي قصه وجود دارد، نياز به طراحي خطوط و شخصيت هاي فرعي احساس شده است.
در اين بخش نويسنده و فيلمساز با آگاهي از عمق تلخي حاكم و صحنههايي كه پيشرفت بيماري را در دختر جوان پي ميگيرد، تصميم گرفتهاند طنز را به عنوان راهكار وارد كنند. اين تصميم در اولين گام رضا عطاران را به عنوان يك بيمار وارد فيلم كرده تا با توجه به ظاهر تغيير شكل يافته و حال و هوايي كه دارد فضاي موجود را بشكند.
هر چند سابقه عطاران در حوزه طنز اولين گزينه براي انتخاب او بوده ولي با توجه به شخصيت پردازي و گريم خاص اين كاراكتر انتظارات براي ديدن حضوري متفاوت از وي چندان هم بيراه نيست. ولي واقعيت اين است كه اين بار هم مانند ساير نقش آفرينيهاي عطاران، او را با همان كدها و مولفههاي آشناي بازيگري در حرف زدن و ... ميبينيم نه كاراكتري تلفيقي از سابقه وي و پيشينه نقش.
خط عاطفي طراحي شده براي ورود و حضور عطاران در قصه دختر جوان هم به نظر ميآيد با اولين انتخابها انجام شده و عشق به ظاهر يك طرفه او به دختر بيمار آذري (خاطره حاتمي) با چند بار تكرار، جذابيت لحظهاي خود را هم از دست داده و ديگر چيزي براي ارائه باقي نميماند.
فيلم "قرنطينه" در اين بخش براي هر چه به هم پيچيدهتر كردن كلاف شرايط، خط فرعيهاي متعدد را طراحي كرده كه تداخل آنها به نوعي كاركردشان را از بين ميبرد. مانند فروش كليه توسط مادر دختر (افسانه بايگان) و يا خط فرعي نامادري پسر جوان (شهره سلطاني) كه يكباره و بدون مقدمه مانند يك منجي وارد شده و ضمانت پسر جوان را ميكند تا از زندان آزاد شود، در صورتيكه قبل از آن كدي مبني بر احتمال متفاوت بودن او ارائه نشده است.
فيلم در بخش پاياني به گونهاي همين وجه دوگانه در رويكرد به گيشه و ملودرام را مكمل هم كرده و در عين استفاده از سكانس كليدي مراسم عروسي كه جزء لاينفك فيلمهاي گيشه اي است، با مرگ كاراكتر عطاران و ترسيم فضاي تلخ حاكم بر مراسم عروسي در آسايشگاه به زعم خود به مخاطب باج نميدهد.
غافل از اينكه جايي به مخاطب و گيشه صرف باج داده كه سراغ قصه كليشهاي و موقعيتهاي نخ نما بدون زاويه نگاه تازه و خاص خود رفته و اين وجه حتي از مرحله انتخاب بازيگران هم وارد كار شده است. چند فيلم ديگر ميتوانيد مثال بزنيد كه زوج ضيغمي- گودرزي قهرمان اصلي آن بوده اند؟ "گناه من" مهرشاد كارخاني و "تلافي" سعيد اسدي كه به طور همزمان اكران است نيز از حضور اين زوج سينمايي بهره بردهاند، بدون آنكه "قرنطينه" بتواند تفاوت و لزوم اين انتخاب را ويژه كند.
"قرنطينه" نخستين فيلم منوچهر هادي بر اساس فيلمنامهاي از سعيد دولتخاني ساخته شده است. داستان فيلم درباره دختر و پسري جوان است كه دل در گرو يكديگر دارند، اما براي ازدواج با مشكلات بسيار رو به رو هستند.
حميد گودرزي، رضا عطاران، افسانه بايگان، رضا رويگري، خاطره حاتمي، نيوشا ضيغمي و شهره سلطاني در اين فيلم بازي كردهاند. اين فيلم در بخش مهمان بيست و ششمين جشنواره فجر به نمايش درآمد و از چهارشنبه 25 ارديبهشت در گروه سينمايي عصر جديد جايگزين فيلم "پابرهنه در بهشت" شده است.
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14059]