تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 3 فروردین 1404    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بار خدايا! حسن و حسين را دوست بدار و دوستداران آن دو را نيز دوست بدار.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1867965008




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«بچه پُرروها» به کتابفروشی‌ها آمدند


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در قالب یک رمان پلیسی؛
«بچه پُرروها» به کتابفروشی‌ها آمدند

رمان پلیسی بچه پرروها


شناسهٔ خبر: 2785739 - چهارشنبه ۳ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۹
فرهنگ > تازه های نشر ایران

رمان پلیسی «بچه پُرروها» نوشته فردریک دار با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد. به گزارش خبرنگار مهر، رمان «بچه پرروها» پنجاه و چهارمین عنوان مجموعه کتاب های داستانی پلیسی نقاب است که توسط انتشارات جهان کتاب چاپ می شود. این رمان ۲۳ فصل دارد و نسبت به دیگر آثار دار که در قالب نقاب چاپ شده، حجیم تر و طولانی تر است. از این نویسنده پیش از این رمان های «آسانسور»، «مرگی که حرفش را می زدی»، «کابوس سحرگاهی»، «قیافه نکبت من» و «بزهکاران» در مجموعه نقاب منتشر شده است.در داستان این رمان، الیزابت دختر جوانی است که همراه با دایی و قیّم خود، در خانه ای در پروانس زندگی می کند. خانه مذکور کهنه شده و چنگ چندانی به دل نمی زند. این خانه در ضمن محل کسب و کار الیزابت و دایی اش نیز هست؛ یک سمساری که سر در آن نوشته شده است: عتیقه فروشی. توریست ها گه گاه به این خانه سر می زنند و بین خرت و پرت ها سر و گوش آب می دهند. دایی، بازیگر بازنشسته کمدی فرانسز است و با طمطراق تمام، خانه را «شاه نشین» می نامد. او عکس بزرگی از خودش را در لباس رسمی و سی سال جوان تر، به دیوار خانه آویزان کرده است. او برای تازه واردان درباره ماجراهای دروان بازیگری اش، پرچانگی می کند. شخصیت دایی که ژولین ماتیاس نام دارد، زندگی فقیرانه خود را با یک مستمری اندک و فروش ناچیز عقیقه فروشی به گردشگران، اداره می کند.اما شخصیت الیزابت جوان، در آرزوی رهایی از این زندگی کسالت بار، با دار و دسته ای از جوان های موتورسوار و پر شر و شور آشنا می شود؛ گروهی از فرزندان اهالی، صاحبان مشاغل و ... که در گشت و گذارهای پرسروصدای خود، به خانه ماتیاس پیر هم سر می زنند. ماتیاس اسم این گروه را «بچه پرروها» گذاشته است. الیزابت در آرزوی پیوستن به این گروه همسالانش، به هر دری می زند و سرانجام با ترفندی، موتورسیکلتی بسیار پرقدرت تر و باشکوه تر از موتورهای وسپای بچه پرروها، تهیه می کند و پس از ماجراهای بسیار، به عضویت گروه در می آید. به این ترتیب، ماجراهایی پیش می آید که در نهایت به رویارویی پیروزمندانه بچه پرروها با یک جنایکار بی رحم منجر می شود.دار در ابتدای رمان اشاره کرده است که شخصیت های داستان، تخیلی بوده و هر شباهتی با شخصیت های واقعی معاصر با کتاب، تصادفی است.در قسمتی از این رمان می خوانیم:من دیوانه وار وارد بندرگاه شدم. می بایست بچه پرروها را پیدا کنم: زود! خیلی زود! فکر کردم وقتی با آن ها باشم، دیگر هیچ ترسی نخواهم داشت. موتورهاشان جلوی کافه قطار شده بود. موتورسیکلتم را پشت خوشه وسپاها رها کردم و به سرعت خودم را به کافه رساندم.  سروصدا، گرمی و نور چراغ ها گیجم کردند. پیدا کردن همگی شان، با چهره های جوان و شادی بی رحمانه شان، دلپذیر بود. کابوس را جلوی در کافه، در میان شب نمناک بندرگاه، رها کردم.«ایناهاش، اونم رسید!»«می ترسیدیم که مبادا نیایی!»«چه حادثه ای!»صداها، دست ها، دماغ ها، دندان ها! به من لبخند می زدند، دستم را فشار می دادند!استفان شیک کرده بود. یک دست کت و شلوار آبی سیر پوشیده بود و کراواتی با راه های مشکی و سفید بسته بود. بشین عزیزم. یه چیزی بخور، رنگ و رو نداری! ...این کتاب با ۲۰۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار ریال منتشر شده است.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن