محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844975135
نميتوانيم به هيچ قيمتي از رهبري عبور كنيم
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نميتوانيم به هيچ قيمتي از رهبري عبور كنيم
نویسنده : محمدرضا كائيني
عالم ارجمند، آيتالله سيد محمدحسيني زنجاني، فرزند مرحوم آيتالله العظمي حاج سيدعزالدين حسيني زنجاني و از خانداني والا و پرآوازه است. ايشان از وقايع انقلاب در شهر مشهد و نيز پيشينه مبارزاتي رهبر معظم انقلاب در اين شهر، خاطراتي گران دارد كه شمهاي از آن را در اين گفت و شنود باز گفته است. اميد آنكه محققان و تاريخ پژوهان انقلاب به ويژه انقلاب خراسان را به كار آيد. شايد مناسب باشد كه اين گفت و شنود را از اين نقطه آغاز كنيم كه چه شد كه در ساليان منتهي به پيروزي انقلاب اسلامي در شهر مشهد مستقر شديد؟ بسماللهالرحمنالرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين(ع). بنده در سال 43 براي ادامه تحصيل به قم رفتم و در سال 45 بهواسطه اينكه تحت تعقيب ساواك قرار گرفتم، به مشهد برگشتم و لذا قبل از پيروزي انقلاب، هم من در مشهد بودم و هم حضرت والد(مرحوم آيتالله العظمي حاج سيد عزالدين زنجاني) در اينجا بودند. چرا تحت تعقيب ساواك قرار گرفتيد؟ به واسطه نامههايي كه در آن دوره براي مرحوم والد مينوشتم و در آن به مطالبي درباره وضعيت انقلاب در قم، اشاره ميكردم. روزي كه آمدند مرا بگيرند، خوشبختانه در منزل نبودم. بنده در دورهاي كه در قم بودم، دو يا سه نامه از حضرت والد به حضرت امام- كه در مسجد اعظم تدريس ميفرمودند- بردم و تحويل دادم. دو سه ماه پس از اينكه به قم رسيدم، ايشان به تركيه و سپس به نجف تبعيد شدند. در هر حال حدود 10 روز بنده را به ساواك قم ميبردند و ميآوردند كه: بايد با ما همكاري كني! در آنجا بود كه متوجه شدم چه غفلتي كردهام كه برخي از مطالب را در نامه نوشتهام!به هرحال من زير بار اين پيشنهاد نرفتم، لذا اواخر سال 45 بود كه موافقت كردند بنده به مشهد بروم. مرحوم والد درآن دوره، در مشهد بودند؟ خير ايشان در زنجان بودند. به بنده گفته بودند: نبايد به كسي بگويي كه شما را دعوت به همكاري كرديم! بنده در مشهد، براي آيتالله ميلاني نقل كردم كه داستان از اين قرار است. به هرحال، در مدرسه ايشان مشغول درس شديم. در سال 51 يا 52، ساواك به ابوي به خاطر سخنرانياي كه در مسجد جامع كرده بودند، گفت كه: شما حق نداريد در زنجان بمانيد! به مشهد برويد و همان جا بمانيد تا ببينيم تكليفتان چه ميشود! و ايشان به مشهد آمدند و دو سال هم در منزل ما بودند. بنده و ابوي در پارهاي از راهپيماييها كه حساس بودند شركت ميكرديم. بنده خودم شخصاً شركت ميكردم، منتها نه در صف اول. رهبري راهپيماييهاي مشهد دست سه نفر بود. حضرت آيتالله خامنهاي(دامت بركاته)، جناب آقاي طبسي و مرحوم شهيد هاشمينژاد. اين سه بزرگوار راهپيماييها، جلسات و تجمعات را رهبري ميكردند و به تناوب يكي از آقايان در راهپيماييها صحبت ميكردند كه البته اكثراً صحبتها با آيتالله خامنهاي بود. خاطرم هست كه درآن روزها، تازه اطراف حرم را خراب كرده بودند و ما در محدوده چمنها مينشستيم و ايشان سخنراني ميكردند. يكي از نكات جالب درآن دوره اين بود كه وقتي ميخواستند مردم را براي راهپيمايي دعوت كنند، كاغذهايي منتشر ميكردند به طول دو و عرض پنج سانتيمتر!كه روي آن مثلاً مينوشتند: فردا تجمع در ميدان شاه! (شهداي فعلي) و مردم واقعاً به شكل عجيب وگستردهاي، آن نقطه را با حضور خودشان پر ميكردند. اين واقعاً يك تعبير مبالغهآميز نيست. قبل از برگزاري مراسم، علاوه بر مردم مشهد، نيسانهاي پر از مردم روستاها و شهرهاي اطراف ميآمدند. چگونه به اينها خبر ميرسيد؟ واقعاً حيرتانگيز بود! حتي يادم است يك بار در ميدان شهدا، در مغازه آقايي به نام سخايي داشتم براي منزل خريد ميكردم. يكمرتبه اوضاع به هم ريخت و ايشان كركره مغازه را پايين كشيد! احساس كردم نگران شدند. گفتم: «ناراحت نشويد. اينها امواجي است، ميآيد و ميرود!» گفت: «نه آقا! من 28 مرداد را هم ديدهام، اين چيز ديگري است». منظورم اين است كه مردم واقعاً ميفهميدند اين اتفاق، از جنس ديگري است. خاطره ديگري كه از آن روزها دارم اين است كه درآن اوايل، نگذاشتند در خيابانها شعار بدهيم. آقايان ِ رهبران، دستور دادند در كوچهها شعار بدهيم و راهپيمايي كنيم. همسايههاي ما به منزل ما ميآمدند و آنقدر شعار ميدادند و صلوات ميفرستادند كه اگر آدم خودش هم دلش نميخواست همراهي كند، وضعيت طوري ميشد كه انسان بايد از نظر وجداني شركت ميكرد! بعدها دراثر همين وقايع هم در كوچهها تيراندازي شد و يادم هست يكي از همسايههاي ما به پايش تير خورد! يادم هست در خيابان تهران (امام رضاي فعلي) يك بار ساعت گرفتم و يك ساعت و نيم طول كشيد و مردم همينطور مثل سيل ميآمدند كه خودشان را به چمنهاي اطراف مرقد آقا علي بن موسي الرضا(ع) برسانند كه يكي از آقايان بيايند و صحبت كنند. يعني واقعاً خيزش مردمي بود. خرد و كلان از همه طبقات شركت ميكردند. اينكه كسي بخواهد انقلاب را مصادره كند و بگويد مال گروه خاصي است، بيانصافي است. يعني واقعاً خواسته مردم اين بود كه شاه بايد برود. البته در رهبري حضرت امام و هدايت آقايان شكي نيست، اما خيزش مردمي بود. اينكه همه با يك اطلاعيه دو در پنج سانتي، در خيابانها بريزند، آن هم در دورهاي كه نه پيامك بود، نه تلفن همراه و وسايل گسترده ارتباط جمعي امروز، واقعاً شگفتآور بود. در آن زمان بخشي از روحانيون مشهد، به دلايلي كه بايد درجاي خود تحليل كرد، با انقلاب همراهي نميكردند. بخشي از آنها ارتباطاتي با دستگاه حكومت داشتند و برخي ديگر نيز ذهنيتها و افكار مخصوص به خودشان را داشتند. به همين دليل مبارزان شاخص انقلاب ـ از جمله سه شخصيتي كه اسم برديد ـ و نيز علاقهمندان به نهضت، مثل مرحوم والد كه از سالهاي دور با امام ارتباط داشتند، در اوايل، دريك نوع غربت به سر ميبردند. علت چه بود؟ البته اين امر اختصاص به مشهد ندارد. علت واقعبينانهاش، همان است كه حضرت والد به ما گوشزد ميكردند و آن هم اين است كه: امام خميني يك استثنا بودند! شما در سابقه روحانيت كمتر ميبينيد مرجعي دنبال اين نوع كارها بيفتد. روحيه غالب در حوزهها، عدم دخالت در مسائل سياسي بود. حوزه نجف كه در اين زمينه، 100 سال از ما عقبتر است! انصافاً در بين حوزهها جايي كه فعال كار ميكرد، حوزه قم بود و چهرههايي مثل مرحوم آقاي مشكيني و مرحوم آقاي منتظري در ترويج افكار امام فوقالعاده فعال بودند. يادم هست مرحوم آقاي مشكيني به زنجان ميآمدند و در قالب تفسير قرآن، افكار امام و موضوعات سياسي و انقلابي را مطرح ميكردند. همينطور مرحوم آقاي منتظري با سفر به جاهاي مختلف اين كار را انجام ميدادند. البته در مشهد، محوريت با سه نفري بود كه عرض كردم. مثلاً اين بزرگواران، جامعه روحانيت را كه يكي از اعضاي آن مرحوم والد بود، در مشهد تشكيل دادند. در اطلاعيههايي هم كه صادر شده، نام ايشان هست. يكي از خاطراتي كه از حضرت آقاي خامنهاي دارم، جلسات جامعه مدرسين است كه شبهاي يكشنبه يا دوشنبه در منزل مرحوم آيتالله حاج سيد محمدباقر شيرازي منعقد ميشد... در چه سالي؟ سال 57، هفت هشت ماه مانده به انقلاب. علما در آنجا تجمع كرده بودند. در ميانه يكي از جلسات، حضرت آقاي خامنهاي از راه رسيدند. ايشان خيلي دلگير و پريشان بودند. ابوي پرسيدند: «آقا! چرا اينقدر ناراحت هستيد؟» ايشان فرمودند: «خبر ناگواري دارم! شنيدهام ارتش ميخواهد كودتا كند و طبيعتاً همه ما هم در معرض گزند هستيم!» ابوي آدم معتدلي بودند و در اينگونه مسائل، روحيه بسيار قوياي نداشتند، اما نميدانم در اينجا چطور شد كه گفتند: «آقا! از اين حرفها زياد ميزنند! شما گوش ندهيد، ميخواهند شما را بترسانند، شما به راهتان ادامه بدهيد!» ايشان معمولاً چنين روحيهاي نداشتند و من از شنيدن اين سخن، خيلي تعجب كردم. بعد هم باز با تأكيد فرمودند: «آقا! از اين حرفها زياد ميزنند. شما نبايد بترسيد، حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ(1) نِعْمَ الْمَوْلَى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ(2)» دو سه تا مطايبه هم گفتند و ايشان را به خنده آوردند! خاطره ديگر اين است كه يك روز به منزل مرحوم والد رفتم و ايشان گفتند: آقاي خامنهاي گفتهاند اطلاعيهاي را ميفرستم و شما امضا كنيد. اطلاعيه كه رسيد، ايشان ديدند لحن آن اطلاعيه خيلي تند است و ترسيدند امضا كنند! آقاي خامنهاي تلفن زدند كه چرا امضا نكرديد؟ گفتند: آقا! راستش اين است كه حوصله ندارم از اينجا به بوشهر و جاهاي ديگر تبعيد شوم! گفتند: آقا! امضا كنيد، ان الرجل لذاهب: مرد رفتني است! ابوي گفتند: پس دوباره بفرستيد، چشم! و آن اطلاعيه را امضا كردند. خاطره بعدي، مربوط به تحصن بيمارستان امام رضا(ع) است. آقايان در آنجا تحصن كرده بودند و ما هم به ديدنشان رفتيم. بچهها ميخواستند فروشگاه ارتش را كه آن طرف كنار شهرباني بود بگيرند و با شيشههاي بنزين اين كار را كردند. البته چهار پنج تا كشته هم دادند، ولي بالاخره فروشگاه را گرفتند. كاسهاي را آوردند كه مغز يكي از اين بندگان خدا در آن و صحنه بسيار فجيعي بود و همه ناراحت شدند. حضرت آقاي خامنهاي و ديگران آن صحنه را اداره ميكردند و علماي مشهد به ديدارشان ميرفتند تا به آنها خدا قوت بگويند. بالاخره هم همانجا ماندند و پيروز شدند. تحصن در آنجا باعث شد پاي ارتش سست شود و به همين دليل هم در اواخر كار بخشهايي از ارتش، حركتهاي تندي ميكرد و حتي در كوچهها هم مردم را به رگبار ميبست. موقعي كه به مشهد آمديد، چگونه با رهبر معظم انقلاب آشنا شديد؟ از منش و سره علمي و انقلابي ايشان درآن دوره چه خاطراتي داريد؟ ما از نظر خانوادگي با ايشان آشنا بوديم، يعني مرحوم پدر ايشان با مرحوم جد ما كه دو سال در مشهد بودند، صميميتي داشتند. هر بار هم كه مرحوم ابوي به مشهد ميآمدند، حضرت آقاي خامنهاي و ابوي بزرگوارشان به ديدن ايشان ميآمدند. يك بار هم به منزل والد بزرگوارشان مرحوم آيتالله حاج سيد جواد خامنهاي رفتيم و مسائلي پيش آمد كه متأثر شدم و به گريه افتادم و آقايان خيلي تعجب ميكردند.... علت تأثرتان چه بود؟ خانوادگي بود از سنخ مسائل سياسي نبود. البته در آن دوره سنم اقتضا نميكرد كه با حضرت آقاي خامنهاي ارتباط نزديك داشته باشم، اما خب، به كرات ايشان را زيارت ميكردم و از آن برخوردها و ديدارها، خاطرات خوبي دارم. يادم است كه ايشان يك ماشين فولكس داشتند. گاهي در راه ايشان را ميديديم و عرض ارادت ميكرديم و از درس ما ميپرسيدند. ايشان بيشتر با ابوي مرتبط بودند تا ما، چون بنده 10، 11 سال از ايشان كوچكتر هستم. دراين باره بهتر ميبينم كه به يك رؤياي عجيب از مرحوم ابوي اشاره كنم. ابوي ميفرمودند: در زنجان خوابي ديدم كه مقدمهاي براي آمدنم به مشهد شد. در آن روزها به حضرت رضا(ع) متوسل شدم. در عالم رؤيا ديدم در محضر حضرت رضا(ع) هستم. حرم خلوت است و هيچكسي جز مرحوم آقاي حاجسيدجواد خامنهاي در آنجا نيست! به من گفتند: شما چه ميخواهيد؟ گفتم ميخواهم همان راهي را بروم كه امام جعفر صادق(ع) رفتند... اين خواب را در اولين مهاجرتشان در دوران رژيم گذشته ديدند يا اين بار دومي كه به مشهد آمدند؟ اين بار دوم كه دوران بسيار سختي بود. ايشان در آن شرايط در زنجان، حوائج و سؤالاتي داشتند و به بيابان رفتند و اعمالي را انجام دادند و بعد از آن، اين خواب را ديدند. يك نفر هم خواب را تعبير كرد كه شما ترور ميشويد، اما ترور نافرجام خواهد بود و از زنجان به مشهد ميرويد و تا آخر عمرتان هم در آنجا خواهيد بود! اشارهاي به مرحوم آيتالله حاج سيد جواد خامنهاي كرديد. ايشان به لحاظ شخصيتي، چه ويژگيهاي داشتند؟ بسيار انسان بزرگواري بودند. ايشان در مسجد آذربايجانيها نماز ميخواندند و نمازشان هم خيلي پرجمعيت بود، بهطوري كه اگر كمي دير ميرسيديم، ديگر جا نبود بايستيم. در بين مردم وجهه بسيار خوبي داشتند. جالب اينجاست كه با آقايان هم از نظر مبناي سياسي، متفاوت بودند. البته به مرحوم امام علاقهمند بودند، اما مانند آقازادههايشان، فعاليت سياسي نداشتند. بيشتر به روحيه قدس و تقوا معروف بودند. رضوانالله تعالي عليه. همانگونه كه استحضار داريد، اين سه شخصيتي كه انقلاب خراسان را رهبري ميكردند، با مرحوم آيتالله ميلاني بسيار مراوده و رفت و آمد داشتند، اما از دورهاي به بعد، با شرايطي كه پيش آمد، اين رابطه به هم خورد، مخصوصاً آيتالله خامنهاي ارتباط خود را بسيار كم كردند. به نظر جنابعالي علت چه بود؟ متأسفانه شخصيت آيتالله ميلاني در مشهد مجهول ماند! ايشان شخصيت بسيار ملا و اخلاقياي بودند. درباره اين موضوع، اينطور فهميديم كه اقوام و اطرافيان ايشان، در اين انفصال مؤثر بودند. ايشان در اواخر عمر، حتي مرحوم شهيد مطهري و چهرههايي مانند مهندس بازرگان را هم راه نداد و رسماً اعلام كرد اجازه ندارند بيايند! آقايي كه مايل نيستم نامش را ببرم گفته بود: اينها عُمري هستند! دراين ماجرا، مرحوم ابوي گفته بودند:به تازگي كتاب سيري در نهجالبلاغه آقاي مطهري به دستم رسيده است كه در آن نوشتهاند: مبتكر وحدت حقيقي خدا، علي(ع) است! اين مطلب حتي به زبان افلاطون و ارسطو هم زياد است، چه رسد به زبان آن دو اعرابي بيسواد! آن وقت اين آدم عمري ميشود؟ از همانجا آن آقا، با مرحوم ابوي هم بد شد! يعني اين افكار را به مرحوم ميلاني القا كرده بودند؟ بله، من شهادت ميدهم دامن ايشان مبرا از اين حرفهاست. آقاي ميلاني شخصيت بزرگي بود. شش سال پيش ايشان درس خواندم. ايشان مجتهدي بود كه از نظر علمي، نظيرش در حوزهها بسيار كم بود. بنده در اينجا درس خارج ايشان را شركت ميكردم و بعد به قم رفتم. بار دوم كه قم رفتم، درس خارجهايي را كه ديدم، اصلاً با درس آيتالله ميلاني قابل مقايسه نبود، الا يك نفر! آيتالله ميلاني شخصيت بينظيري بود. آن زمان فهميدم چرا علامه طباطبايي پس از رحلت آيتالله بروجردي، ايشان را اعلم معرفي كرد و به خاطر معرفي ايشان، اغلب مردم زنجان مقلد آيتالله ميلاني شدند. معتقدم اطرافيان نفوذ و اعتماد ايشان را جلب كردند، ايشان هم كه معصوم نبود. آفت مراجع بيوت آنهاست. اين آفت فقط منحصر به بيت آيتالله ميلاني نميشود. همه بلااستثنا در معرض اين آفت هستند. مثلاً اطرافيان مرحوم آقاي شريعتمداري ايشان را به جايي كشيدند كه نبايد ميشد. بايد از بيوت ترسيد كه به نظر من درمواردي، لانه جاسوسهاي اسرائيلي و كشورهاي غربي است!مسئله بيوت را سبك نگيريد. شما دورهاي را به خاطر داريد كه آقا به درس آيتالله ميلاني ميرفتند؟ خير، ايشان دورههاي قبل از بنده را ميرفتند. قضيه مربوط به قبل از چرخش آيتالله ميلاني است. من حتي يك دفعه هم ايشان را نديدم. كسي را كه ميديدم مرتب به درس آقاي ميلاني ميآمد، آسيد هادي برادر ِ ايشان بود. مقام معظم رهبري علاقه زيادي به مرحوم ابوي جنابعالي داشتند. شما در جلسات گفتوگوي آنها بوديد؟ از اين ديدارها چه خاطراتي داريد؟ يك جلسه را به خاطر دارم كه در باغ ملكآباد بود. بحثهايشان بيشتر حول و حوش مسائل ادبي و تاريخي بود. مخصوصاً ايشان به خاطراتي كه ابوي از ادوار مختلف تاريخ معاصر نقل ميكردند، خيلي علاقهمند بودند. مسائل سياسي كم مطرح ميشدند. چه سالي؟ ابوي در پنج سال آخر عمرشان خانهنشين شدند، اما قبل از آن هر وقت حالشان مساعد بود، آقاي خامنهاي كه به مشهد تشريف ميآوردند، به ديدار ايشان ميرفتند. آقاي خامنهاي ماشين ميفرستادند و ابوي ميرفتند و يكي دو ساعتي با هم گفتوگو ميكردند. مستحضر هستيد ابوي بسيار بر مقولههاي ادبي مخصوصاً اشعار مولانا تسلط داشتند و البته اين اواخر ارادتشان به مولوي كم شده بود! چرا؟ ميفرمودند: شيعه بودن مولوي، بر من اثبات نشد! هر كسي اثبات كند مولانا شيعه است، من «هست و نيستم» را به او ميدهم! بس كه از شعرهاي اين مرد خوشم ميآيد و قرآن را خوب فهميده است! خاطرم است دو سه نفر از اهل فضل هم براي اثبات اين امر نزد حاج آقا آمدند. هر شعري را كه ميخواندند، مرحوم آقا اشعار قبل و بعد از آن را ميخواندند و ميفرمودند: هيچيك از اين اشعار دليل بر تشيع مولانا نيست! اين اواخر هم مولانا نميگفتند، ميگفتند: «مولاهُم!». مرحوم ابوي ميفرمودند: در جواني از هر شعري كه خوشم ميآمد حفظ ميشدم و لذا تسلطي كه بر اشعار مولانا داشتند كمنظير بود. كتاب مثنوي در خاندان ما بعد از قرآن، مفاتيح، نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه، كتاب اول بود. مادرم هم هميشه كتاب مثنوي را مطالعه ميكردند. در ساليان آغازين انقلاب، به دليل برخي تندرويهايي كه صورت گرفت، بسياري از آقايان علما و حتي برخي مراجع، از صحنه خارج شدند. وقتي آيتالله خامنهاي رهبر شدند، از بسياري از آنها رفع كدورت كردند و آنها را به صحنه برگرداندند، اين كار با شيوههاي متنوع و البته ظريفي انجام گرفت. نقش ايشان را در برگرداندن اين عده كه به ناحق طرد شده بود، چقدر مؤثر ميدانيد؟ واقعيت اين است كه اعتدالي كه در ايشان هست، مورد پذيرش همه كساني است كه وضعيت جامعه و روحانيت را رصد ميكنند، حتي كساني كه از صحنه دور بودند. در اين نكته هيچ شك و ترديدي نيست. نرمش، حقشناسي و مرزشناسي ايشان بسيار مهم است، مخصوصاً در محيط آخوندي. شما تا آخوند نشويد، متوجه راز و رمزهايي كه بايد مراعات شوند، نميشويد! يكي از محاسن ايشان اين است كه با همه علما ارتباط دارند، و مهمتر از آن، مشورتهايي ميكنند كه خيلي مهم است... از اين مشورتها، در مواردي كه با مرحوم ابوي صورت ميگرفت، چه خاطرهاي داريد؟ بعضي از نكاتي را كه به خاطر ابوي ميرسيد، گذرا به ايشان ميگفتند كه: مثلاً اگر اين كار نشود، بهتر است. حتي يادم هست يكي از آقايان را در اينجا زنداني كرده بودند و مطلب به اطلاع مرحوم ابوي رسيده بود. ايشان هم از فرصت استفاده كردند و موضوع را به حضرت آقاي خامنهاي گفتند. بلافاصله آن فرد آزاد شد. طوري شد كه آنها آمدند و از ابوي تشكر كردند كه اگر شما وساطت نميكرديد آن فرد آزاد نميشد! اين وساطتها و ترتيب اثر دادنها، جذب محبت ميكند. خاطرم هست در تابستان گذشته كه ايشان به مشهد تشريف آورده بودند، براي شام از روحانيون مشهد دعوت كردند و بنده هم رفتم. ايشان از من سؤال كردند: «چرا از زنجان آمدهايد؟» گفتم: «آمدم طلبگي كنم!» پرسيدند: «در زنجان مسئلهاي كه پيش نيامده است؟» گفتم: «آقا! هيچ مسئلهاي پيش نيامده است و من به اراده خودم آمدهام.» كسي كه اينقدر مشغله دارد، وقتي اينطور نسبت به مسائل زندگي طلبهاي مانند من، حساسيت به خرج ميدهد، ناخودآگاه جلب محبت ميكند. بعد هم مرا به آقاي طبسي معرفي كردند و ايشان هم گفتند: من آقاي زنجاني را ميشناسم! ايشان در برداشتن حصر آيتالله قمي هم نقش اساسي داشتند. از اين مقوله چه تحليلي داريد؟ بله و مهمتر اينكه، جاي مقبره پدرش را، به خودش دادند. كسي درشرايطي كه ايشان داشت، احتمال اين امر را نميداد! اينها خيلي مهم است. در عين حال كه ظاهراً از ايشان بريده بودند، اما در باطن افرادي واسطه بودند و ميرفتند و ميآمدند و رفع مشكل ميكردند و مشورتهايي ميشد. همين موجب شد تا مسئله نهايتاً به خوبي حل شود. سؤال پاياني ما درباره مواضع مرحوم والد درباره فتنه 88 و لزوم حمايت و اطاعت از رهبري در آن رخداد است. درباره اين موضوع چه خاطراتي داريد؟ هر وقت بحث ميشد، ايشان ميفرمودند: در حال حاضر آقاي خامنهاي عمود خيمه انقلاب است و جايگزين ندارد و ما به هيچ قيمتي نميتوانيم از ايشان عبور و بايد ايشان را حفظ كنيم. ايشان بعد از 10 سال كه از رهبريشان گذشت، واضح بود بر تمام مسائل اشرافِ مطلق پيدا كردند و ركنيتي دارند كه به نظر من، بقاي نظام وابسته به وجود ايشان است. خدا حفظشان كند. باتشكر از حضرتعالي كه پذيراي اين گفتوشنود شديد. پينوشتها: (1) قرآن كريم، سوره آلعمران، آيه 173 (2) قرآن كريم، سوره انفال، آيه 40
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]
صفحات پیشنهادی
آیتالله موسوی جزایری: عبور از خطوط قرمز هستهای کشور به هیچ عنوان ممکن نیست
آیتالله موسوی جزایری عبور از خطوط قرمز هستهای کشور به هیچ عنوان ممکن نیستنماینده ولی فقیه در استان خوزستان گفت خطوط قرمزی در مذاکرات هستهای وجود دارد که عبور از آنها ممکن نیست به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز آیتالله سید محمدعلی موسوی جزایری ظهر امروز در خطبههایدولت در مذاکرات به دنبال توافق به هر قیمتی نیست/حرکت پشت سر رهبری
سردار دهقان دولت در مذاکرات به دنبال توافق به هر قیمتی نیست حرکت پشت سر رهبری شناسهٔ خبر 2778347 - یکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱ ۳۹ استانها > فارس شیراز- وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح گفت دولت هیچگاه جلوتر از مقام معظم رهبری حرکت نمی کند به گزارش خبرنگار مهر سردار حسین دهسخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری: برهم زدن سخنرانیها، حرکت رادیکالی است/با جریان انحرافی به هیچ وجه کار نم
سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری برهم زدن سخنرانیها حرکت رادیکالی است با جریان انحرافی به هیچ وجه کار نمیکنیم سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری میگوید که برهمزدن سخنرانیها و گردهماییها یک حرکت رادیکالی محسوب میشود که جبهه پیروان به هیچ عنوان آن را تایید نمیکند به گنماینده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبری: هیچ بنایی در اسلام محبوبتر از خانواده نیست
نماینده مردم گلستان در مجلس خبرگان رهبری هیچ بنایی در اسلام محبوبتر از خانواده نیستنماینده مردم استان گلستان در مجلس خبرگان رهبری گفت هیچ بنایی در اسلام محبوبتر از خانواده نیست رئیس کل دادگستری استان گلستان در دیدار با آیتالله حسینی شاهرودی بر ادامه فعالیت بنیاد صیانت از خانبه هیچ قیمتی اجازه جدایی این دو ستاره را نمی دهم (شوت)
1394 03 26 به هیچ قیمتی اجازه جدایی این دو ستاره را نمی دهم شوت 109 ۲۶ ۰۳ ۱۳۹۴ - ۰۷ ۳۹رئیس اداره بازرسی سازمان صنعت کهگیلویه و بویراحمد: کهگیلویه و بویراحمد هیچگونه افزایش قیمتی در ماه رمضان ندار
رئیس اداره بازرسی سازمان صنعت کهگیلویه و بویراحمد کهگیلویه و بویراحمد هیچگونه افزایش قیمتی در ماه رمضان نداردرئیس اداره نظارت و بازرسی سازمان صنعت معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد گفت هیچگونه افزایش قیمت در ماه مبارک رمضان نداریم به گزارش خبرگزاری فارس از چاروسا سالار حسین&zعلم الهدی: : اصول گرایی را قبول ندارم/هیچ کس در هیچ جریانی نباید با رهبری زاویه پیدا کند
علم الهدی اصول گرایی را قبول ندارم هیچ کس در هیچ جریانی نباید با رهبری زاویه پیدا کند امام جمعه مشهد بابیان اینکه در جریان اصولگرایان اصول گرایی را قبول ندارم بلکه اصل گرایی را قبول دارم گفت ولایت فقیه باید محور همه امور باشد و هیچ کس در هیچ جریانی نباید با رهبری زاویه پیداوزیر کشور: از نمد مذاکرات هستهای برای هیچ گروه سیاسی کلاهی درست نمیشود/همه ما تابع رهبری هستیم
وزیر کشور از نمد مذاکرات هستهای برای هیچ گروه سیاسی کلاهی درست نمیشود همه ما تابع رهبری هستیم وزیر کشور با اشاره در پیش بودن مذاکرات هستهای و مواضع مخالفان و موافقان در این باره گفت نباید مذاکرات و موضوع انرژی هستهای را دستاویز رقابتهای سیاسی کنیم به گزارش نامه نیوز عبداواعظی در جمع خبرنگاران: هیچ افزایش قیمتی برای تلفن همراه نداریم/اختلالات تلفن همراه مقطعی است
واعظی در جمع خبرنگاران هیچ افزایش قیمتی برای تلفن همراه نداریم اختلالات تلفن همراه مقطعی استوزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت هیچ افزایش قیمتی برای تلفن همراه نداریم به گزارش حوزه دولت خبرگزاری فارس محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات پس از جلسه هیئت دولت در جمع خفرماندار ویژه دزفول: هیچگونه افزایش قیمتی در بازار اقلام خوراکی دزفول مشاهده نشده است
فرماندار ویژه دزفول هیچگونه افزایش قیمتی در بازار اقلام خوراکی دزفول مشاهده نشده استفرماندار ویژه دزفول گفت در چند روز گذشته هیچگونه افزایش قیمتی در بازار اقلام خوراکی شهرستان مشاهده نشده است حبیبالله آصفی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در دزفول با بیان اینکه تعدقرارگاه خاتم الانبیاء نباید هیچ جایی رقیب بخش خصوصی باشد/نیاز باشد بازهم تغییرات قیمتی برای حاملهای انرژی خوا
جهانگیری قرارگاه خاتم الانبیاء نباید هیچ جایی رقیب بخش خصوصی باشد نیاز باشد بازهم تغییرات قیمتی برای حاملهای انرژی خواهیم داشت معاون اول رئیس جمهور گفت دولت و قرارگاه اصرار دارند هیچ جایی نباید قرارگاه خاتمالانبیاء رقیب بخش خصوصی باشد وباید آنجایی حضور پیدا کند که بخش خصوصی ا«دنیا بداند تا رهبری و شهادت طلبی در ایران هست، هیچ قدرتی نمی تواند به این کشور حمله کند»
دنیا بداند تا رهبری و شهادت طلبی در ایران هست هیچ قدرتی نمی تواند به این کشور حمله کند فرمانده سابق سپاه در آئین تشییع پیکرهای مطهر ۲۷۰ شهید غواص و گمنام دفاع مقدس گفت دنیا مطمئن باشد تا رهبری و ولایت فقیه و شهادت طلبی در این کشور هست هیچ قدرتی نمی تواند به ایران حمله کند بهدولت هیچگاه جلوتر از مقام معظم رهبری حرکت نمی کند
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح دولت هیچگاه جلوتر از مقام معظم رهبری حرکت نمی کند خبرگزاری پانا وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح گفت دولت با تمام توان پشت سر مقام معظم رهبری حرکت می کند و اعتقاد دارد هیچ ولایتمداری حق ندارد جلوتر از رهبری گام بردارد ۱۳۹۴ يکشنبه ۲۴ خرداد سارهبری فرمودند که با تحزب هیچ مخالفتی ندارند
کواکبیان رهبری فرمودند که با تحزب هیچ مخالفتی ندارند رئیس موقت مجمع عمومی خانه احزاب در جلسه فوق العاده این مجمع گفت بندهای ۱۵ و ۲۲ اساسنامه خانه احزاب در دستور کار امروز مجمع عمومی اصلاح میشود به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز مصطفی کواکبیان رئیس موقت مجمع عمومی خانه احزاب در جسعید زیباکلام در بوشهر: غربیها هیچگاه اعترافی بهحق هستهای ایران نداشتهاند
سعید زیباکلام در بوشهر غربیها هیچگاه اعترافی بهحق هستهای ایران نداشتهاندسعید زیباکلام گفت غربیها هیچگاه اعترافی بهحق هستهای ایران نداشتهاند به گزارش خبرگزاری فارس از بوشهر سعید زیباکلام جمعهشب در همایش بزرگ «همه باید بدانند» در بوشهر با اشاره به ایننامهای به رهبری درباره ورود زنان به ورزشگاه
نامهای به رهبری درباره ورود زنان به ورزشگاه جمعی از طلاب حوزههای علمیه در نامهای به رهبر انقلاب و مراجع تقلید درباره حضور بانوان در ورزشگاهها ابراز نگرانی کردند و خواستار ممانعت از این قبیل اقدامات شدند آفتاب به گزارش ایسنا روزنامه جمهوری اسلامی در بخشی از این نامه سرگشا«دور دور کردن»، به چه قیمتی؟!
دور دور کردن به چه قیمتی چهره نام آشنای پلیس راهور برخلاف تصورمان در تمام طول مصاحبه مدافع جوان ها بود و به جایش تا می توانست قوانین جاری حوزه راهنمایی و رانندگی و عملکرد سایر دستگاه های فرهنگی و اجتماعی را زیر سوال برد مجله همشهری جوان - کامران بارنجی رویا هاشمی خبر-
گوناگون
پربازدیدترینها