واضح آرشیو وب فارسی:مهر: پای صحبت های مدیر کتابفروشی سیروس؛
فروش کتاب های کیلویی از کی باب شد؟/ حتی یک کتاب ممنوعه هم نفروختم
شناسهٔ خبر: 2784687 - دوشنبه ۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۹
فرهنگ > کتاب
مدیر کتابفروشی و انتشارات سیروس گفت: فروش کتاب های کیلویی را در ایران مرحوم محمود کاشیچی راه انداخت. به گزارش خبرنگار مهر، بیست و دومین نشست از نشست های تاریخ شفاهی کتاب به معرفی انتشارات «سیروس» اختصاص داشت که صبح امروز دوشنبه ۱ تیرماه با حضور «احمد افجه ای» مدیر انتشارات سیروس، در محل سرای اهل قلم در تهران برگزار شد.احمد افجه ای در این نشست درباره نحوه ورود خود به کار نشر و فروش کتاب، گفت: من اواخر سال ۳۴ بود که وارد کار کتابفروشی شدم و نزد پدرم شروع کردم به یادگیری این کار. کتابفروشی ما یک مغازه دو دهنه بود در نبش خیابان شاه آباد. روزی پسر پزشک مظفرالدین شاه نزد من آمد و گفت نسخه های خطی زیادی دارم که می خواهم به صورت کتاب هایی خوب منتشر شود که ما پذیرفتیم. این اولین خاطره من از کار در مغازه پدرم بود.وی با اشاره به وضعیت کتابفروشی هایی فعال آن زمان تهران، افزود: یادم است که بیشترین فروش در مغازه ما آن روزها یک تومان در یک روز بود. آن زمان آقای عبدالرحیم جعفری هم تازه کتابفروشی خودش را در نزدیک میدان بهارستان راه انداخته بود. کتابفروشی زوار هم متعلق به محمدجعفر ادب بود که آن هم در همین منطقه فعالیت می کرد.مدیر کتابفروشی و انتشارات سیروس در ادامه با بیان اینکه فروش کتاب های کیلویی را در ایران و تهران مرحوم محمود کاشیچی راه انداخت، اضافه کرد: در محله ناصرخسرو هم محمدعلی فروغی کتابفروشی ترقی را راه انداخت و این زمانی بود که هنوز کتابفروشی های راسته انقلاب راه نیفتاده بودند.افجه ای گفت: عبدالرحیم جعفری شهامت و عشق و علاقه عجیبی به انتشار کتاب داشت. وضع مالی او البته خوب نبود و مادرش خدمه بود. او ابتدا شروع کرد به انتشار کتاب های «چه میدانم» که با استقبال زیادی رو به رو شدند. به مرور طوری شد که مرحوم سعید نفیسی و مرحوم دشتی مدام به کتابفروشی جعفری سر می زدند و آنجا شد پاتوق کتاب تهران.وی افزود: مهدی سهیلی دست راست جعفری بود و در رادیو و تلویزیون آنجا برنامه مشاعره را داشت و از طریق همین برنامه، شاعران را با جعفری دوست کرد و این شد که شاعران بزرگ و کسانی مثل رهی معیری پایشان به انتشارات جعفری باز شد و کتاب هایشان را چاپ کرد. جعفری کتاب را در ایران زنده کرد.مدیر کتابفروشی سیروس با اشاره به علاقه برخی از افرادی که در دربار محمدرضا پهلوی بودند به انتشار کتاب، گفت: شجاع الدین شفا که از نزدیکان شاه بود، مترجم بسیار خوبی بود و حتی گفته می شد که انقلاب سفید را که شاه ارائه کرد، او نوشته است. شفا همچنین کمدی الهی را ترجمه کرده بود که تا مدت ها از ترجمه های ناب به شمار می رفت.افجه ای با بیان اینکه من بیش از ایکه ناشر باشم کتابفروش بودم، ادامه داد: آن زمان بهترین کتاب های ایران را مرحوم ابراهیم رمضانی چاپ می کرد و بعدها بود که عبدالرحیم جعفری هم وارد گود شد. آن زمان کتابفروشی ها قسطی کتاب می فروختند. ابراهیم رمضانی عاشق فرهنگ و ادب بود و همیشه درباره کتاب هایی که چاپ می کرد، تحقیق می کرد اما بعد از مشکلاتی که در اواخر رژیم پهلوی برایش پیش آمد، دیگر بعد از انقلاب همه کتاب هاییش را که ۱۳۰۰ عنوان بود، به جعفری فروخت.وی درباره نحوه همکاری کتابفروشان با ناشران آن روزگار در تهران گفت: آن زمان ما صورت می دادیم به کسانی مثل علمی و کتاب هایشان را می خریدیم. ما با ۲۰ درصد تخفیف می خریدم بعضی ها هم با ۱۰ درصد تخفیف. عصر همان روز کتاب ها را به کتابفروشی می آوردند. البته فروش ما منحصر به تهران بود و زمانی شد که روزی ۲۰ تا ۳۰ تومان کتاب می فروختیم.مدیر کتابروشی سیروس در پاسخ به این سوال که آیا در بیش از ۵ دهه فعالیتش در عرصه فروش کتاب، اقدام به عرضه کتاب های ممنوعه هم کرده است یا خیر؟، گفت: از اول مرحوم پدر من به ما گفته بود که حق ندارید کتاب های ممنوع را بفروشید. داستان فراماسونری از جمله همین کتاب ها بود. من حتی یک ورق از این جور کتاب ها را چاپ نمی کردم. چه در رژیم گذشته و چه بعد از انقلاب، بارها لیست هایی به ما نشان می دادند و می گفتند که اجازه ندارید این کتاب ها را چاپ کنید.وی همچنین گفن: عرضه کتاب های درسی هم از سال ۵۴ و به صورت قسطی شروع شد که ما هم وارد این کار شدیم البته سهمیه ای بود و با تخفیف ۱۵ درصد می خریدیم و در کتابفروشی مان آنها را به بچه مدرسه ای ها می فروختیم. آن زمان مثل امروز نبود که در کنار کتاب های درسی، کتاب کمک درسی هم عرضه شود. البته انتشارات بعدها جاویدان این موضوع را باب کرد و شخصی به نام غضنفر بازرگانی بانی این مسئله بود.این کتابفروش باسابقه ادامه داد: ما با سایر کتابفروشی ها رقابت های امروزی را نداشتیم و هر کتابفروشی مشتری خودش را داشت.افجه ای همچنین درباره جایگاه تعاونی و نیز اتحادیه ناشران در آن دوره گفت: من در جلسات اتحادیه شرکت می کردیم و جلساتش مثل صله رحم بود ولی دلبستگی ما به تعاونی بیشتر بود و فکر هم می کنم تا امروز تعاونی رئیسی مثل بایندریان به خودش ندیده است.وی که چند سال پیش شعبه قدیمی کتابفروشی خود را در تهران تعطیل کرد، درباره حسی که آن روز به وی دست داده است، گفت: روزی که کتابفروشی شاه آباد را بستم، حس بدی داشتم. من بدون کتاب نمی توانم زندگی کنم و با اینکه خواندن کتاب برایم سخت است، ولی ۵۰۰ جلد کتاب در کتابخانه ام دارم.مدیر کتابفروشی سیروس همچنین درباره آینده کتاب در ایران با توجه به سیر نزولی تیراژ این محصول فرهنگی گفت: اگر کمک مالی به کتاب شود، زنده می ماند و تنها در این صورت است که هیچ چیز دیگر جایگزین آن نمی شود ولی الان تیراژ کتاب هایی مثل انتشاراتی مثل امیرکبیر هم به ۳۰۰ نسخه رسیده است. وزارت ارشاد باید کتاب های ناشران را بیشتر از اینها بخرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]