واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۱
![زن 78 ساله 1434950027471_35923.jpg](http://media.isna.ir/content/1434950027471_35923.jpg/2)
اوایل با یک مداد مشکی ساده رویاهای رنگین و پرنقش و نگار خود را روی کاغذ میآورد، اما پس از اینکه پسر گرافیستاش او را با دنیای بوم و رنگ و اکریلیک آشنا کرد رویاهای او هم رنگ گرفت. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)منطقه زنجان، منور رمضانی در سال 1316 در خانوادهای متولد شد که دختران از دوران کودکی روی دار قالی مینشستند و با طرح و رنگهای دنیای پرنقش و نگار فرش آشنا میشدند و هر کدام از دخترها که هوش و استعدادی در این زمینه داشت بعد از مدتی میتوانست استادکار شده و خودش نقشه بکشد و ترکیب رنگها را قلم بزند. منور هم از همان کودکی با نقشه و فرش و قالی خو گرفت و بعدها وقتی پای نقشه کشیدن قالی مینشست کمکم غرق در داستانهایی میشد که مادر شبهای سرد زمستان و زیر کرسی داغ، در گوشش آرامآرام نجوا میکرد تا منور بخوابد. قصه شاه و گدا، قصه شاهپریان، قصه گلهای که از دست گرگ فرار کرد و ... تا به خودش میآمد همه اینها را روی کاغذ خلق کرده بود. عاشق نقاشیهایش بود و برای همه آنها داستانهای مفصلی داشت که دلت نمیخواست تمام آن را نشنیده در بین کلامش بروی و رشته صحبتش را پاره کنی. تا اینکه آخرین فرزندش حسن که در رشته کارشناسی گرافیک فارغالتحصیل شده بود مادر را با دنیای رنگ و بوم آشنا کرد و این بار دنیای منور رنگ باران شد. حسن رجبی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا با بیان اینکه مادرش از سال 87 به صورت مداوم و جدی فعالیت نقاشی خود را شروع کرده است، گفت: وقتی علاقه و استعداد مادرم را در نقاشی دیدم او را با فنهای این هنر تا حدی که امکان داشت آشنا کردم تا این نقش و نگارها بر اساس اصول هنری و طراحی باشد و مادرم خیلی زود همه آنها را فرا گرفت و استعدادش هم در رنگشناسی و ترکیب رنگ عالی بود و این امر روند یادگیری را بسیار تسریع میکرد. وی تصریح کرد: در سال 88 برخی از آثار مادرم را به جشنواره دوسالانه نقاشی ملی ایران فرستادم که پذیرفته شد و در سال 92 نیز در خانه هنرمندان تهران و در سال 93 نیز نمایشگاهی در لسآنجلس با آثار مادرم نمایشگاهی بر پا کردیم. اینک نه تنها در قیدار، شهر زادگاه این بانوی هنرمند بلکه در بین همه اهالی هنر به ویژه در عرصه نقاشی همه منور رمضانی را با نام «ننه حسن» میشناسند، وقتی دلیل این نامگذاری را از پسرش جویا شدم، گفت: قرار بود سال 88 در تهران نمایشگاهی با آثار من و مادرم برگزار شود و از آنجا که من او را ننه خطاب میکنم بچهها میگفتند نقاشیهای حسن و نقاشیهای ننه که کمکم از آنجا عنوان «ننه حسن» ورد زبان بچهها شد و چون یک لحن صمیمی بود دوستان ترجیح دادند مادرم را با این عنوان خطاب کنند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]