واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مهدی فضائلی
هرچند کآزمودم از وی نبود سودم...
علت فاصله پاسخ قاطع آن زمان جناب دکتر روحانى به سه کشور اروپایى و نرمش بیش از حد این زمان در برابر زیاده خواهى ها و اهانت هاى تمام نشدنى امریکا سؤال جدى ما از رییس جمهور محترم است.
در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما ،بهره گیری از تجربیات ریشه دار است و با مضامین مختلف مورد تأکید قرار گرفته است؛ اما بواسطه تاسی رییس جمهور محترم به جناب حافظ در سیاست، فقط به این بیت جناب ایشان بسنده می کنم که: هرچند کآزمودم از وی نبود سودم من جرب المجرب حلت به الندامه ماجرای هسته ای ایران پرونده جدیدی نیست و سابقه ای حدودا سیزده ساله دارد لذا نمی توان و نباید تصمیم گیری های امروز را بدون توجه به آنچه گذشته است اتخاذ نمود. همچنین نباید آزموده ها را دوباره آزمود چون به فرمایش جناب حافظ نه تنها سودی نخواهد داشت بلکه مستوجب و سزاوار ندامت خواهد بود. آنچه این روزها از صحنه مذاکرات هسته ای به گوش می رسد بار دیگر وقایع سال های 82 تا 84 را تداعی می کند؛ وقایعی که همگی از نرمش و گاهی هم عقب نشینی گام به گام ما حکایت داشت و پیشروی گستاخانه و زیاده خواهی های تمام نشدنى سه کشور اروپایی که آن زمان بطور غیر رسمی امریکا را هم نمایندگی می کردند. آخرین عقب نشینی آن ایام به توافقنامه پاریس بر می گشت که بر سر آن حرف و حدیث زیاد بود و سرانجام برای اتمام حجت به برخی مسئولان داخلی و اثبات نهایت حسن نیت به طرف مقابل در آبان سال 83 بطور مشروط پذیرفته شد. طبق توافقنامه پاریس ما باید «ضمانت عینی» می دادیم و طرف های اروپایی«تضمین های محکم» که داستان دور و درازی دارد و بماند. در فراز و فرودهای اجرای این توافقنامه نهایتا سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان در تاریخ 14/5/84 طرحی را ارائه دادند که سراسر اهانت و تحقیر بود و واکنش تند زبانی و عملی ایران را در پی داشت و بالأخره به لغو کامل توافقنامه پاریس انجامید. جناب آقای روحانی که آن زمان آخرین روزها و شاید آخرین ساعات مسئولیت دبیرخانه شوراى عالى امنیت ملى و مسئولیت پرونده هسته اى را سپرى مى کرد، خاطره ای نیک از خود بجای گذاشت و پاسخ قاطعی به طرح پیشنهادی سه کشور اروپایی داد. پاسخی که به گفته دکتر روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» توسط ایشان آماده شد و «بدون هیچ گونه تغییری» از سوی رهبر معظم انقلاب و رییس جمهور وقت( دکتر احمدى نژاد) تأیید شد و مورد تقدیر هم قرار گرفته اند. در این پاسخ نکات متعددی مورد اشاره قرار گرفته که در اینجا فقط به دو نکته مهم آن که به درد مباحث این روزها مى خورد بسنده مى کنم. نخست اینکه دکتر روحانی در پاسخ به پیشنهاد سه کشور مبنى بر پذیرش بازرسی هاى فراپروتکلی چنین نوشته اند: «این طرح در صدد مرعوب ساختن ایران برای پذیرش بازرسیهای مداخلهجویانه و غیرحقوقی است که فراتر از توافقنامه پادمان یا پروتکل الحاقی میباشد و تنها در گذشته توسط شورای امنیت علیه عراق تحمیل شده است.» و دومین نکته اینکه در این پاسخ با حساسیت بجا درباره معاهده NPT اینچنین آمده است:«در زمینه همکاری فناوری، این پیشنهاد حتی دربرگیرنده تمایل سه کشور/ اتحادیه اروپا برای کنار گذاشتن یا کاهش تخلفات خود بر اساس حقوق بینالملل و NPT در رابطه با دستیابی ایران به فناوری هم نیست، چه رسد به اینکه بخواهند تضمینی در این مورد ارائه کنند. به عنوان مثال در حالی که بر اساس NPT سه کشور اروپایی متعهد به تسهیل دستیابی ایران به فناوری هستهای هستند، این طرح، پیشنهادی مشروط و مبهم مبنی بر «عدم ممانعت» ارائه میدهد.» پاسخ قاطع آن زمان دکتر روحانى، خطاب به سه کشور اروپایى چنین تمام شده است: «در مجموع، پیشنهاد مذکور در زمینه تقاضاها از ایران بسیار طولانی، اما در مورد پیشنهادات ارائه شده به ایران به طور مضحکی کوتاه و نارسا میباشد. فقدان هرگونه تلاش برای ایجاد ظاهری متوازن، این پیشنهاد را به دستور استعماری کاپیتولاسیون شبیه میسازد. پیشنهاد یادشده توهینی به تمام ملت ایران است که سه کشور اروپایی باید به خاطر آن، از ملت ایران پوزش طلبند.» حال سؤال این است که چه تفاوتى بین بازرسى هاى فراپروتکلى مورد نظر آن زمان سه کشور اروپایى با بازرسى هاى فراپروتکلى مورد نظر امریکا در این زمان وجود دارد؟ سؤال دیگر این است که آیا در توافقات جدید عملا» حقوق و تکالیف ایران مطابق معاهده NPTاست؟ اگر نیست که نیست،چه تفاوتى بین لزوم و ضرورت این انطباق در این زمان با آن زمان وجود دارد؟ و در مجموع با توجه به پاسخ سال 84 جناب آقاى دکتر روحانى به سه کشور اروپایی، این سؤال خود نمایى مى کند که آیا پیشنهاد کنونى امریکایى ها در زمینه تقاضاها بسیار طولانى اما در زمینه پیشنهادها به ایران بطور مضحکى کوتاه و نارسا نیست؟آیا فقدان تلاش براى ایجاد ظاهرى متوازن،پیشنهاد کنونى امریکایى ها را به دستور استعمارى کاپیتولاسیون شبیه نکرده است؟و آیا امریکایى ها بخاطر رفتار و پیشنهادهایشان نباید مثل شرکاى اروپایى شان از ملت ایران پوزش طلبند؟ ممکن است گفته شود در طرح سه کشور اروپایى گستاخانه در خواست شده بود چرخه غنى سازى تعطیل شود ولى الآن نه تنها این درخواست مطرح نشده بلکه غنى سازى پذیرفته شده و بیش از پنج هزار سانتریفیوژ فعال خواهد بود. بله این تفاوت حائز اهمیت وجود دارد اما این تفاوت نتیجه چه چیزی است؟ آیا نتیجه تعامل سازنده با جهان است یا نتیجه مقاومت و تلاش دانشمندان هسته اى و پیشرفت برنامه هسته اى کشورمان و عجز دشمن در باز کردن پیچ و مهره تأسیسات هسته اى ایران ؟!آیا اگر ما حدود بیست هزار سانتریفیوژ نصب شده در نطنز نداشتیم آنها با ادامه فعالیت پنج هزار آن موافقت مى کردند؟ آیا اگر غنی سازی 20 درصد انجام نگرفته بود آنان حاضر به پذیرش غنی سازی در حد 67/3 درصد بودند؟آیا اگر فردو ساخته نشده بود و سه هزار سانتریفیوژ در آن نصب نبود، آنها به داشتن فردو و استقرار هزار ماشین(که ظاهرا» الآن در تعداد آن دبه در آورده اند) در آن رضایت می دادند؟و آیا... در مجموع اگر چه اطلاعات دقیقى از متن مذاکرات با ١+٥ در دست نیست اما بر اساس شنیده هاى موثق، شرایط مورد نظر امریکایى ها که بازیگران اصلى مذاکرات هستند و ما نیز متأسفانه به این موضوع رسمیت بخشیده ایم،اگر بدتر از پیشنهاد سه کشور اروپایى در سال٨٤ نباشد،بهتر نیست. علت فاصله پاسخ قاطع آن زمان جناب دکتر روحانى به سه کشور اروپایى و نرمش بیش از حد این زمان در برابر زیاده خواهى ها و اهانت هاى تمام نشدنى امریکا سؤال جدى ما از رییس جمهور محترم است. و در پایان یکبار دیگر به مکتب لسان الغیب باز مى گردیم که: هرچند کآزمودم از وی نبود سودم من جرب المجرب حلت به الندامه انتهای متن/
94/03/31 - 10:51
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]