تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805560293




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برای این دوستی‌ها تره خرد نکنید!


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران:
برای این دوستی‌ها تره خرد نکنید!
بچه که بودیم، همدیگر را با نام فامیلمان صدا می‌زدیم. هر روز هم اگر با هم بودیم اما خانه هم نمی‌رفتیم، اصلا نمی‌دانستیم اتاق دوستمان چه شکلی است، چند خواهر و برادر دارد، اصلا اتاق دارد؟ غذا چه می‌خورد؟

برای این دوستی‌ها تره خرد نکنید!
به گزارش باشگاه شبانه (باشگاه خبرنگاران)، بچه که بودیم، همدیگر را با نام فامیلمان صدا می‌زدیم. هر روز هم اگر با هم بودیم اما خانه هم نمی‌رفتیم، اصلا نمی‌دانستیم اتاق دوستمان چه شکلی است، چند خواهر و برادر دارد، اصلا اتاق دارد؟ غذا چه می‌خورد؟ خوراکی‌هایمان را تنها تنها می‌خوردیم و هر کدام کتاب‌ها و دفتر‌های خودمان را داشتیم. مدادمان را قرض نمی‌دادیم و گاهی سر یک خودکار آبروی دوستمان را می‌بردیم. جان به جانمان می‌کردند، همدیگر را در آغوش نمی‌گرفتیم. هیچ وقت کوله‌پشتی همدیگر را حمل نمی‌کردیم و مشق‌های دوستمان را نمی‌نوشتیم.
 
اصلا گاهی دوستی مان از سر کلاس ریاضی شروع می شد و تا پای آبخوری بیشتر ادامه پیدا نمی کرد. گاهی هم آنقدر ادامه پیدا می کرد تا یکی آن دیگری را به معلم یا ناظم بفروشد.

به نظرم دوستی های دوران بچگی مضحک ترین دوستی ها هستند. دوستی هایی که هنوز هویت شکل گرفته ای نداری که تقدیم دوستت کنی. هنوز حوزه مشترک علاقه ای نداری که با دوستت تقسیم کنی و هنوز عقیده ای نداری که با دوستت در میان بگذاری. آن وقت ها حتی حاضر نبودیم به اسم صدا کنیم هم را. ما اشتباه می کنیم ندانستن و یلگی و بی دقتی دوران کودکی را به حساب صداقت و پاکی اش می گذاریم، وقتی هیچ دوست دوران کودکی خودش را برای شناخت تو به زحمت نمی انداخت.

می خواهم بگویم دوستی واقعی این نیست که از روی ندانستن و بی تجربگی کورکورانه هوای دوستت را داشته باشی. پاکی و صداقت در دوستی این نیست که کاری به کار دوستت نداشته باشی و حتی هویت و احساساتش را نشناخته باشی. صداقت به معنای دروغ نگفتن نیست توی دوستی حتی. چه فایده دارد اگر اصلا به دوستت دروغ نگویی وقتی نتوانی حتی به خاطر آرامشش از عمد دروغ بگویی.

آن قدر دوستی های دوران کودکی را توی سرمان نزنید، وقتی حتی بعد 20 سال، هنوز هم با یادآوری دوستی های دسته جمعی و دست روی گردن هم انداختن های از سر بی تفاوتی آن روزها عذابمان می دهد. وقتی حتی حاضر نبودیم تقصیر دوستمان را گردن بگیریم. حتی بیسکویت مان را با آن یکی که همیشه پشت آبخوری کز کرده بود، قسمت کنیم.

اصلا چرا هیچ وقت با او که تنها پشت آبخوری می نشست و کفش های پاره و شلوار پر وصله و پینه داشت دوست نشدیم؟ چرا همیشه با زیباترها دوست می شدیم، با خوش پوش ترها، با آن یکی که همیشه خوراکی های خوشمزه داشت و پدرش با ماشین می آمد دنبالش؟ چرا اصلا آن که همه چیزش قشنگ تر بود دوست های بیشتری داشت؟ چرا آن یکی که چاق بود و زشت مهربان تر بود، اما هیچ دوستی نداشت؟ چرا وقتی یکی درسخوان نبود پشتمان را می کردیم بهش؟ چرا آخر کلاسی ها یک طوری بودند و میز اولی ها یک طور دیگر؟ چرا معیارها و ارزش های دوستی دوران کودکی این همه درهم و برهم بود اصلا؟ چرا نمی فهمیدیم غصه چه رنگی است تا تلاش کنیم غصه را از دل کوچک بغل دستی مان دربیاوریم.

اصلا دوستی هایی که با یک مداد از سر گرفته می شد و با یک پاک کن تمام می شد چه ارزشی داشت؟ اصلا کدام مان به دوستی های دوران کودکی مان افتخار می کنیم وقتی که هیچ وقت نفهمیدیم توی دل کوچک دوستمان چه می گذشت؟ وقتی قهر و آشتی اعتباری نداشت.

وقتی حالا که خیلی از آن روزها می گذرد اگر دوست دوران کودکی مان را ببینیم انگار با یک غریبه ملاقات کرده ایم. با یک غریبه آشنا که تویی که نبودی را می شناخت و با تویی که دیگر نیستی دوستی داشت. می خواهم بگویم اینقدر برای دوستی های دوران کودکی تره خرد نکنید، هیچ کدامشان واقعی نیستند و با آمدنشان به زندگی تان به شما ثابت می کنند که اصالت به قدیمی بودن نیست.

انتهای پیام/




اخبار مرتبط

چه کسانی خانه مجردی دارند؟
عشق‌های خیابانی، اشک‌های پشیمانی




۲۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۳:۴۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن