تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816680502
جايگاه راهبردهاي بلند مدت در دستگاه ديپلماسي کشورمان
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۲ خرداد ۱۳۹۴ (۱۰:۳۸ق.ظ)
جايگاه راهبردهاي بلند مدت در دستگاه ديپلماسي کشورمان گروه بين الملل خبرگزاري موج؛
سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران برخاسته از اصول و مباني ثابتي است که با توجه به مقتضيات و شرايط جهاني، تاکتيک‌هاي لازم را براي رسيدن به اهداف پيش بيني شده در راستاي منافع ملي اتخاذ مي‌نمايد؛ مسيري که جمهوري اسلامي ايران ترسيم کرده، در جهت توسعه صلح و امنيت در منطقه و گسترش همکاري با همه کشورها بجز رژيم صهيونيستي است.
حفظ استقلال ايران، تماميت ارضي، امنيت ملي و نيل به توسعه ملي پايدار بلند مدت، اصول تعريف شده براي دستگاه ديپلماسي کشور بعد از انقلاب اسلامي هستند.
سياست خارجه نمودي از فرهنگ و سياست داخلي هر کشوري است که اشخاص، حکومت ها، گروه هاي فشار و قوانين داخلي را عوامل تاثير گذار در تغيير يا تعيين راهبرد خارجي هر نهاد سياسي معرفي مي کنند.
محمد جواد ظريف، سکاندار دستگاه ديپلماسي خارجي کشورمان، در مقاله اي با موضوع رويکرد سياست خارجه در دولت اعتدال، که سال گذشته در مجله سياست خارجه آمريکا چاپ شد، نوشت: سياست خارجي جمهوري اسلامي در دولت کنوني معطوف به تفاهم و اجماع در سطح ملي و تعامل سازنده و همکاري موثر با دنياي خارج همراه با عزت، حکمت و مصلحت سياست ايران خواهد بود.
روند بررسي پرونده هسته اي کشورمان و اثبات صلح آميز بودن آن، رويکردي است که نقش و تاثيرگذاري مثبت نهاد سياست خارجه کشورمان را با افرادي کار آزموده و با تجربه در دنياي ديپلماسي خارجي در عرصه بين الملل ثابت کرد.
فارغ از نتيجه و سياست انتخابي براي ادامه مذاکرات از سوي طرف غربي، چيزي که لازم به نظر مي رسد بررسي عملکرد وزارت خارجه کشورمان در چند سال گذشته است.
آيا کار گروه کنوني وزارت خارجه در شرايط حل پرونده هسته اي، در احقاق حقوق ملت ايران در نهاد هاي بين الملل و در موضوعات ديگر نيز خواهند توانست عملکرد مثبتي داشته باشند؟ آيا تعريف راهبرد هاي سياست خارجه به صورت مطالعاتي و برنامه ريزي هاي کلان صورت مي گيرد؟ چرا در هر دوره، سياست خارجه کشورمان در تلاش براي افزايش مراودات با کشورها و مناطق خاصي است که در دوره هاي بعدي با تغيير رويکرد و چشم پوشي از دستاوردهاي گذشته همراه بوده است؟
در دولت هاي گذشته آفريقا، آمريکاي جنوبي، آسياي مرکزي و کشورهاي خليج فارس به همراه کشورهاي ترکيه و برزيل در بازه هاي زماني مختلف به همراه اهميت و فعاليت در برخي سازمان هاي بين المللي مورد توجه سياست خارجي کشورمان قرار گرفته است که در دوره هاي اوليه مراودات، شاهد رفت و آمدهاي ديپلماتيک و افزايش مبادلات تجاري و حجم بالاي سرمايه گذاري هاي دو طرف بوده ايم که در بلند مدت دستاوردهاي ارزشمند دولت مردان با هر انديشه و رويکردي مورد بي مهري قرار گرفته است.
عدم برنامه ريزي هاي کلان در راهبردهاي سياست خارجه در شرايط کنوني مطمئنا کشورمان را از امتيازها و فرصت هاي بي نظيري محروم خواهد کرد. سياست خارجه ديگر جاي خطا و آزمون نيست؛ جاي گفت و گو و امتيازگيري و شناسايي موقعيت هاي مناسب جهت برآوردن منافع حياتي کشورمان است.
خود مقامات وزارت خارجه روابط مثبت ايران با برخي کشورهاي آمريکاي جنوبي و آسيايي را نتيجه اقدامات موثر سفيران کشورمان در پايتخت اين کشورها مي دانند، نه تدوين اصول کلي براي افزايش روابط.
متاسفانه تعريف ما از نهاد سياست خارجه، سازماني درون دولتي و به شدت متاثر از دولت ها و عقايد مختلف سياسي است، که اين امر مانع از تدوين سياست هاي کلان در عرصه بين المللي شده است.
وظيفه اين نهاد بررسي رفتار نهاد هاي بين الملل و پيش بيني فرصت هاي مناسب براي حضور فعال کشور در عرصه بين الملل است که بايد به صورت مستمر و به دور از جريان سازي سياست داخلي صورت پذيرد.
اما؛ چيزي که با عدم وجود سياست هاي بلند مدت، گريبان گير دستگاه ديپلماسي کشورمان شده، سياست بحران محوري است؛ با ورود بدون برنامه ريزي و شناخت کامل به بحران هاي منطقه و جهاني، نمي توانيم اهداف سياسي خود را محقق کنيم.
براي مثال روابط ايران و عربستان هم اکنون پر تنش دنبال مي شود، اما؛ نبايد اين روابط را پر تنش تر از حوادث بعد از سال 1366 دانست که بعد از سه سال دو کشور در راستاي عادي سازي روابط گام برداشتند و چند سال بعد وليعهد عربستان براي حضور در نشست عدم تعهدها به ايران سفر کرد.
شکاف هاي سياسي بين قدرت هاي منطقه امري است که خاورميانه را به کانون ناامني تبديل کرده است. با وجود مشکلات داخلي ترکيه و عربستان، فضاي حاضر فرصت مناسبي است که سياست خارجه کشورمان بتواند با تدوين سياست گذاري دقيق و واقع گرايانه نقش خود را به عنوان عاملي موثر در حل مشکلات منطقه تثبيت کند.
علي دادخواه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]
-
گوناگون
پربازدیدترینها