واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۸ خرداد ۱۳۹۴ (۱۲:۳۰ب.ظ)
ناتو؛ ابزار سياست خارجي آمريکا با هزينه اروپا گروه اقتصاد سياسي خبرگزاري موج
کشورهاي بلوک غرب در سال 1949 در واکنش به پيمان ورشو، چتر دفاعي - امنيتي پيمان آتلانتيک شمالي را با مجوز ماده 51 اساسنامه سازمان ملل متحد تاسيس کردند. هدف از اين سازمان، مقابله با اقدامات نظامي اتحاد جماهير شوروي و بلوک شرق بود اما بعد از فروپاشي شوروي، آمريکا با تعريفي جديد از وظايف براي ناتو، ماهيت وجودي اين اتحاد نظامي را تداوم بخشيد. طبق شرح وظايف تازه، ناتو به بازوي اجرايي شوراي امنيت تبديل شد و به اين ترتيب نه تنها اتحاد مذکور پابرجا ماند بلکه به عنوان ابزاري براي دخالت در تحولات بينالمللي در اختيار رهبران کشورهاي قدرتمند اين سازمان به ويژه آمريکا قرار گرفت.
در اين ميان، کشورهاي استقلاليافته از شوروي که تنها درنتيجه فشار خارجي توانسته بودند از زير يوغ کرملين خارج شوند، براي جلوگيري از تکرار واقعه دوران جنگ سرد، به دامان ناتو پناه بردند. در اين راستا کشورهاي حوزه بالتيک، اروپاي شرقي و نروژ از اسکانديناوي درخواست خود را براي حضور در اتحاديه کشورهاي سرمايهداري اعلام کردند.
بر اين اساس از سال 1999 تا 2009، ناتو 12 عضو جديد از ميان کشورهاي فروپاشيده شوروي جذب کرد. علاوه بر اين ناتو در طرحي با نام برنامه مشارکت براي صلح در قالب شوراي همکاري آتلانتيک شمالي، حوزه نفوذ خود را در حياطخلوت روسيه در آسياي مرکزي و قفقاز توسعه بخشيد. همچنين از سال 1995 که ناتو در بوسني براي نخستين بار به عنوان بازوي نظامي سازمان ملل در محيط بينالملل فعاليت خود را آغاز کرد تا امروز در نقاط مختلفي همچون کوزوو، مقدونيه (يوگسلاوي سابق)، درياي مديترانه و خليج عدن در زمينه مقابله با دزدان دريايي، افغانستان، سودان، سومالي، عراق، پاکستان و ليبي با توجيه ايجاد نظم سياسي و مبارزه با تروريسم مداخله نظامي کرده است.
کشورهاي عضو ناتو پس از خاتمه جنگ سرد به گمان پايان يافتن درگيريهاي ميليتاريستي و تهديدات نظامي، هزينههاي دفاعي خود را تا 25 درصد نيز کاهش دادند اما تحولات بالکان در سال 91 و 94 نشان داد که حدس رهبران اشتباه بوده است. موضوع افزايش بودجه دفاعي اعضاي ناتو زماني بيش از پيش اهميت يافت که از ابتداي شروع دهه دوم قرن بيست و يک، دومينوي انقلابات مردمي در کشورهاي عربي از يک سو و خطر گسترش راديکاليزم و بحران اوکراين از سوي ديگر امنيت و منافع کشورهاي غربي به خصوص ايالات متحده را با خطر مواجه کرد.
از اين رو علاوه بر تاکيد دبيرکل ناتو، وزراي دفاع آمريکا نيز از کشورهاي پيمان آتلانتيک شمالي خواستند ظرف پنج سال آينده طرح اختصاص 2 درصد از توليد ناخالص داخلي را به بودجه نظامي اجرايي کنند.
اما مساله افزايش بودجههاي نظامي اعضاي ناتو در حالي مطرح ميشود که برخي از کشورهاي اروپايي اين پيمان، از بحران مالي و اقتصادي رنج ميبرند. در اين صورت ميتوان پيشبيني کرد اين طرح علاوه بر افزايش نارضايتيهاي داخلي باعث کاهش بودجه در ديگر بخشها بهويژه در بخشهاي رفاهي، آموزشي و خدمات عمومي خواهد شد.
گفتني است؛ بسياري از اين کشورها مانند يونان،اسپانيا، پرتغال و ايتاليا نيز هماکنون درگير بحران مالي و اقتصادي فراواني هستند.
آنچه از افزايش بار مالي نظامي ناتو نصيب اروپاييان ميشود
طبق آمار منتشر شده در سال 2013، آمريکا 72 درصد از هزينههاي نظامي ناتو را بر عهده گرفته و اين درحالي است که در سال 1995 اين مقدار 59 درصد بود. بر اين اساس با افزايش وظايف ناتو در صحنه بينالمللي که به تبع تصميمگيريهاي کاخ سفيد رخ داده است، دبيرکل ناتو و مقامات ايالاتمتحده بر رهبران کشورهاي عضو ناتو فشار ميآورند تا با پذيرش بخش بيشتري از مخارج اين سازمان، از هزينههاي واشنگتن بکاهند.
از اين رو اگرچه برخي کشورهاي عضو ناتو مانند لهستان، ليتواني و استوني از تصميم خود براي افزايش بودجه نظامي خبر دادند اما اين مساله زماني رخ داد که بحران اوکراين، رهبران اين کشورها را به لحاظ امنيتي و حتي بقا، نگران کرد. اين درحالي است که مردم بلژيک و اخيرا فرانسه نسبت به حضور کشورشان در ناتو و تحمل مخارج عمليات اين اتحاديه نظامي، اعتراض کردند.
واقعيت امر اين است که ناتو تحت نام «ايساف» در کنار چند کشور غير عضو ديگر به همراه آمريکا، از سال 2001 و پس از حمله به برجهاي تجارت جهاني نيويورک تا سال 2012، بيش از 724 ميليارد دلار تنها در عمليات نظامي در افغانستان هزينه کردند. اين در حالي است که هزينه ايجاد امنيت، حقوق بشري و آموزش نيروهاي ارتش افغانستان را نيز بايد به اين رقم افزود اما از آنجا که به دليل حساسيت بر اين موضوع، آمار دقيقي منتشر نشده است، نميتوان بهطور مشخص بيان کرد، مالياتدهندگان اعضاي ناتو در اين کشور چه ميزان هزينه متحمل شدهاند.
اين رقم را بايد به مخارج ناتو در عراق، ليبي، درياي مديترانه، خليج عدن و تحولات شرق اروپا از زمان شروع بحران اوکراين افزود. ضمن اينکه هرکدام از کشورهاي عضو ناتو، تعدادي از سربازانشان را در اين درگيريها از دست ميدهند.
بر اين اساس، بهخوبي آشکار است که حضور نظامي ناتو در تحولات جهاني که بعضا هيچ ارتباطي با سياست خارجي کشورهاي عضو آن جز آمريکا ندارد (مانند آنچه در عراق و افغانستان در جريان است)، صرفا عاملي براي هدر دادن بودجه اين کشورها و از دست دادن سربازانشان است. از اين رو فرافکني واشنگتن براي افزايش هزينه نظامي اعضاي ناتو با توسل به تشديد بحران امينتي از سوي روسيه، صرفا راهي براي کم کردن مخارج سياستهاي نظاميگري خود در جهان ارزيابي ميشود.
زهرا سادات حسيني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]