واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: خاطره رئیس بانک مرکزی دولت احمدی نژاد از آمار دروغی که رئیس جمهور وقت، روی آنتن زنده تلویزیون گفت
به آقاي احمدينژاد گفتم شرايط شما جوري شده كه هر ماهي، دو ماهي يك بار پيش ميآيد كه در جمع دوستان و گعدههايي كه مينشينيم از شما دفاع ميكنم.
به گزارش نامه نیوز، طهماسب مظاهری رئیس کل بانک مرکزی در دولت احمدی نژاد به روزنامه اعتماد گفت: شما چند باري شفاف به آقاي احمدينژاد انتقاد كرده بوديد، درست است؟
بله.
عكسالعمل ايشان چه بود؟
خوب يادم هست يك بار يك مصاحبه مستقيم از صدا و سيما داشت، همان جا يك آماري داد كه درست نبود. برنامه زنده بود. فردا رفتم و پرسيدم مرجع آماري كه ديشب ارايه داديدكجاست؟ اين آمار را يا من بايد به شما داده باشم يا وزارت امور اقتصادي و دارايي يا سازمان برنامه. من از دو مرجع ديگر پرسيدم گفتند چنين آماري ندادهاند. من هم كه اين آمار را ندادهام. موضوع چيست؟
آمارها درباره سيستم بانكي بود؟
بله.
اشتباه بود؟
دروغ بود.
چه زماني بود؟
فكر كنم آذر ٨٦ بود. همان موقع به ايشان گفتم كه ممكن است ما آماري را داده باشيم كه اشتباه باشد و شما اطمينان ميكنيد و ميرويد ميگوييد. به دليل اعتمادتان حرفي نيست بايد مسوول مربوطه جوابگوي اين اشتباه باشد. يك موقع مسوولي گزارش را ميدهد و شما با علم به اشتباه بودنش آن را مطرح ميكنيد كه هر چند كار درستي نيست اما مشخص است علت چيست. اما يك زماني شما از هيچ كسي آمار نگرفتيد و خودتان اين كار را ميكنيد كه اصلا كار درستي نيست. اين هم مصداق همين مورد سوم است.
پاسخشان چه بود؟
گفت به نظرم رسيد كه گفتن اين آمار مفيد است. گفتم ناچارم آمار صحيح را اعلام و بحث ديشب را اصلاح كنم.
از شما نخواستند در اين حوزه سكوت كنيد؟
خوشش نيامد، اما اين را نخواست چون ميدانست كه اين كار را ميكنم. يك بار ديگر يك چيزي در سفر استاني قم صحبتي كاملا خلاف را مطرح كرد، آن زمان اوايل سال ٨٧ بود. در جلسه دولت كه در روز بعد در قم تشكيل ميشد همه به اتفاق به من گفتند شما نرو. اگر ميرفتم واكنشي جدي نشان ميدادم. قرار شد آقاي بهمني برود و قرار شد موضوع را مطرح كند. آن زمان ايشان دبيركل بانك مركزي بود. ايشان رفت و با همان بيان نرم و لطيف گفته بود آقاي احمدينژاد مثل پدر خانواده هستيد اگر بچه خطايي كند، پدر خانواده توي كوچه داد نميزند بلكه بچه را در داخل خانه نصيحت ميكند و شايد يكي، دو سيلي هم بزند شما چرا اين حرف را زديد و...؟ من هم ناراحت شدم. به آقاي بهمني گفتم يعني شما اصل حرف را كه اشتباه از ما بوده پذيرفتي و اين حرف را زدهاي. كار اين طور پيش ميرفت ديگر. يادم ميآيد اواخر كارم بود كه به آقاي احمدينژاد گفتم شرايط شما جوري شده كه هر ماهي، دو ماهي يك بار پيش ميآيد كه در جمع دوستان و گعدههايي كه مينشينيم از شما دفاع ميكنم.
گفت از من دفاع ميكني؟ گفتم بله. تحليل دوستان اين است كه شما اين كارها را با علم و اطلاع انجام ميدهي اما من دفاع ميكنم و ميگويم تا حدي كه ميدانم ايشان آدم درستي است و اين تصميمات بيشتر ندانم كاري است.
منبع: روزنامه اعتماد
۱۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]