تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):داناترين مردم كسى است كه دانش ديگران را به دانش خود بيفزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804874148




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حفظ هویت ایرانی اسلامی بر مبنای تئوری سازه انگاری


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
حفظ هویت ایرانی اسلامی بر مبنای تئوری سازه انگاری
نوشتار حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که چگونه می توان هویت ملی را از هجوم هویت های بیگانه در فضای جهانی شدن حفظ کرد؟

خبرگزاری فارس: حفظ هویت ایرانی اسلامی بر مبنای تئوری سازه انگاری



بخش اول چکیده نوشتار حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که چگونه می توان هویت ملی را از هجوم هویت های بیگانه در فضای جهانی شدن حفظ کرد؟ لذا این فرضیه را مطرح کرده است که هر هویتی متشکل از دو گونه ساختار مادی و معنایی است و در صورت حفظ ساختارهای معنایی هویت ملی می توان به بازتولید ساختارهای مادی در فضای جهانی شدن پرداخت. در این راستا، مقاله با تفکیک میان ساختارهای مادی و معنایی هویت ایرانی اسلامی و بیان مؤلفه های هر یک از آنها و با تکیه بر اصول تئوری سازه انگاری بر این باور است که نه تنها می توان هویت ملی ایرانی اسلامی را از آسیب هویت های بیگانه در عرصه جهانی سازی مصون داشت، بلکه با تکیه بر ساختارهای معنایی و بازتولید ساختارهای مادی هویتی و فرهنگی می توان به اشاعه نظریه منطقه گرایی فرهنگی با درخشش هویت ملی ایرانی اسلامی اندیشید. واژگان کلیدی جهانی سازی، هویت ایرانی اسلامی، هویت های بیگانه، هژمونی. مقدمه اساساً باید میان تأثیر جهانی شدن و جهانی سازی بر هویت تفاوت بگذاریم. جهانی شدن امری طبیعی، تدریجی و تکاملی است. بر اثر آن، حداقل هویت نخبگان فکری، فرهنگی و سیاسی از هویت محدود به سوی هویت وسیع بشری سیر می کند. اما از آنجا که جهانی سازی امری دفعی و تحمیلی است که قدرت های بزرگ از طریق آن فرهنگ و سیاست و ... خود را بر دیگران تحمیل می کنند، لذا جهانی سازی هویت فردی را مستحیل، هویت ملی را مخدوش و هویت مذهبی را وارونه می کند. بنابراین، جهانی سازی باعث بحران هویت و ازخودبیگانگی می شود. نوشتار حاضر بر این باور است هویت ها و فرهنگ های قدرتمند نه تنها در فرایند جهانی سازی مستحیل نمی شوند بلکه در روند جهانی شدن بالنده تر می شوند. می توان گفت جهانی شدن و جهانی سازی به صورت توأمان در حال وقوع است. هویت یکی از اجزای اصلی واقعیت ذهنی است و مانند هرگونه واقعیت ذهنی در رابطه ای دیالکتیکی با جامعه قرار دارد. هویت در اثر فرآیند های اجتماعی تشکیل می شود. پس از متبلور شدن، باقی می ماند؛ تغییر می کند یا حتی در نتیجه روابط اجتماعی از نو شکل می گیرد. فرآیند های اجتماعی که هم در تشکیل و هم در حفظ هویت دخیل هستند بر حسب ساختار اجتماعی تعیین می شوند. بر عکس؛ هویت های حاصل از تأثیر متقابل سازواره، آگاهی فردی و ساختار اجتماعی بر ساختار اجتماعی معینی واکنش نشان می دهند و موجب حفظ آن می شوند؛ تغییرش می دهند یا حتی از نو به آن شکل می بخشند. جوامع، تاریخ هایی دارند که در جریان آنها هویت های خاص سر بر می آورند اما این تاریخ ها را انسان هایی می سازند که از هویت های خاص برخوردارند. (ایوانز، 1381: 236) منطق تکوینی سازه انگاری، همان گونه که انسان را موجودی شکل گرفته در جامعه می داند؛ کلیت جامعه را نیز موجودیتی شکل گرفته در تاریخ در نظر می گیرد. از این حیث است که سازه انگاری به مثابه دیدگاهی تاریخی گرا به برساختگی انسان و جامعه و همه امور اجتماعی دیگر باور دارد. (متقی و کاظمی، 1380: 229) از این لحاظ انسان ها که ساخته تاریخ خود هستند به  نحوی سازنده تاریخ خود نیز هستند. انسان روزگار امروز در بعدی از عاملیت بر ساختن جهان به روایت مجدد تاریخ گذشته می پردازد و به نوعی تاریخ خود را از منظر امروز می سازد. (جنکینز، 1381: 157 و 158) در این روند جایگاه دولت های ملی بسیار حائز اهمیت است. نگاهی به تاریخ ایران نشان می دهد که فهم مسائل امروز ایران بدون رجوع به تاریخ این کشور میسر نیست؛ تدوام سه هزار ساله هویت ایرانی در قالب تاریخ و اسطوره های مشترک، دین مبین اسلام و گسترش مذهب تشیع در عصر صفویه و زبان و ادبیات فارسی با صلابت هزار ساله. سازه انگاری از اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 سازه انگاری به یکی از تئوری های اصلی روابط بین الملل تبدیل شد. البته این رویکرد ابتدا در جامعه شناسی مطرح شد و سپس در مباحث روابط بین الملل جایگاهی قابل توجه یافت. در تئوری سازه انگاری جوامع مختلف به وسیله ایده ها، مفاهیم، زبان و در یک کلام از طریق فرهنگ با یکدیگر رابطه و تعامل دارند. به تعبیری این هویت ها، هنجارها و فرهنگ ها هستند که واقعیات جهانی را شکل می دهند. سازه انگاران معتقدند هویت ها و منافع دولت ها توسط هنجارها، تعاملات و فرهنگ ها ایجاد می شود و این فرایند است که موضوع تعامل دولت ها را تعیین می کند. سازه انگاری به این امر می پردازد که چگونه هویت ها و هنجارهای اجتماعی مردم می توانند با روابط نهادینه میان آنها گسترش یابد. (هادیان، 1382: 115) در این راستا بیش از هر چیز دیگری بر فرهنگ و آگاهی بشری و نقشی که این آگاهی در عرصه روابط بین الملل ایفا می کند تأکید دارند. در این رویکرد، ساختار و کارگزار متقابلاً بر هم تأثیر می گذارند؛ به واقع ساختار جدا از رویه های کنشگران وجود ندارد و دولت ها نهادهایی هستند که موجودیتشان وابسته به بازتولید انواع خاصی از رویه هاست. ونت به عنوان یکی از اندیشمندان برجسته این مکتب در تئوری اجتماعی سیاست بین الملل بیان می کند که تعامل میان بازیگران، بستگی به ساختار دانش سیستم بین الملل دارد و دانش را به عنوان فرهنگ و معانی مشترک تعریف می کند. وی ساختارهای دانش یا فرهنگ را به سه دسته: هابزی، لاکی و کانتی تقسیم کرده و معتقد است رفتار دولت ها در سیاست خارجی بستگی به نوع فرهنگی است که در خود درونی کرده اند. در فرهنگ های هابزی، تلاش برای پیروزی و تخریب دیگران وجود دارد و تأکید بسیار بر فاکتورهای نظامی است و اگر جنگی هم رخ دهد دولت ها قدرتشان را محدود نخواهند کرد. در فرهنگ لاکی دولت ها علی رغم تضادهایی که دارند به حاکمیت هم احترام می گذارند؛ قدرت نظامی مهم است اما یک اولویت نیست. در فرهنگ کانتی دولت ها منازعات خود را بدون جنگ و خونریزی حل و فصل می کنند و دولت ها به صورت تیمی عمل می کنند. دولت ها بر حسب نوع درونی کردن این فرهنگ ها در خود رفتار متفاوتی را در سیاست خارجی اتخاذ می کنند. (مشیرزاده، 1381: 75) مهم ترین تأکید ونت بر هویت است که در فرایند تعامل بین دولت ها ایجاد می شود. در این راستا ساختارهای هنجاری و معنایی به اندازه ساختارهای مادی دارای اهمیت هستند و در ارتباط متقابل بوده و در مجموع ساختار اجتماعی را تشکیل می دهند. این نگرش بر ساخت اجتماعی متشکل از ساخت های مادی و معنایی استوار است و بر این مسئله تأکید دارد که در فضای جهانی فاکتورهای هویتی و فرهنگی در شکل گیری منافع و کنش ها نقش دارند. بنابراین، آشنایی با هویت ملی ایرانی و چگونگی مواجهه آن با روند جهانی سازی / جهانی شدن مستلزم طرح و شناخت ساختارهای مادی و معنایی (تقسیم بندی سازه انگاران از ساخت های اجتماعی) هویت ملی ایرانی اسلامی است. بر این اساس، مقاله ضمن شناسایی ساختارهای مادی و معنایی هویتی بر این باور است که هویت ملی ایرانی اسلامی از یک بنیه عظیم و غنی معنایی برخوردار است و جهانی سازی فرهنگی، هرچند بنیه معنایی هویت ها را نشانه گرفته اما در گام نخست این ساختارهای مادی هویتی هستند که در معرض چالش قرار می گیرند. به واقع، ساختار معنایی قدرتمند و منحصر به فرد هویت ملی ایرانی اسلامی نیازمند بازسازی و بازتولید ساختارهای مادی هویتی و فرهنگی است که این مهم نه تنها هویت ملی ایرانی اسلامی را از تهاجم هویت های بیگانه مصون می کند بلکه به سکوی پرتاب فرهنگ و هویت ایرانی ـ اسلامی به فضای جهانی شدن منجر خواهد شد. هویت وهویت ملی هویت به معنـی چیستی و کیستی است که از نیاز طبیعی انسان به شناخته شدن و در پیوند با چیزی یا جایی بر می آید. این نیاز به وابستگی، ریشه ای ذاتی یا غریزی در انسان می باشد (مجتهدزاده، 1385الف: 4) که به ظاهر متناقض به کار می رود. نخست به معنای همسانی و یکنواختی مطلق و دوم به معنای تمایزی که در برگیرنده ثبات یا تداوم در طول زمان است. (گل محمدی، 1381: 222) احساس هویت از مجموعه متفاوت احساس ها ترکیب می شود مانند: احساس وحدت، هم سازی، تعلق، ارزش، استقلال و احساس اعتماد سازمان یافته بر محور اراده موجود. می توان از هسته های متعدد هویت فردی، گروهی، قومی، مذهبی و ملی نام برد. (شیخاوندی، 1380: 9) هویت با یکسانی، شباهت و برابری همراه است. (آشوری، 1380: 322) مانوئل کاستلز، هویت را روند ساخته شدن معنا بر پایه یک ویژگی یا یک دسته ویژگی های فرهنگی که بر دیگر منابع معنا برتری دارند تعریف می کند. در نتیجه معناساز بودن هویت، بر برساخته بودن آن دلالت می کند؛ به این معنی که چیزی طبیعی و ذاتی و از پیش موجود نیست بلکه همیشه در حال ساخته شدن است. هویت ها همواره تولید و باز تولید می شوند. هویت ملی نوعی احساس وابستگی و تعلق است که جمعیتی از انسان ها در یک چارچوب جغرافیایی خاص به مجموعه ای از عناصر جمعی حیات مشترکشان در تداوم تاریخی از خود نشان می دهند. (ثلاثی، 1385: 2) مهم ترین عناصر و نمادهای ملی که سبب شناسایی و تمایز می شوند عبارتند از: سرزمین، دین و آئین، آداب و مناسک، تاریخ، زبان و ادبیات، مردم و دولت. (یوسفی، 1380: 17) اولین وظیفه یک نظام سیاسی ایجاد هویت ملی در میان جمعیت زیر حاکمـیت خویش است و اولین قدم در این راه جامعه پذیری یا انتقال مفاهیم، ارزش ها و دیگر تصورات جمعی به فرد می باشد. هویت ملی قسمتی از نظام فرهنگی است که در شخص به خود آگاهی و حضور مستمر می رسد و جزئی از شخصیت او محسوب می شود. (نقیب زاده، 1381: 204) هویت ملی بالاترین سطح هویت جمعی و قسمتی از نظام فرهنگی در یک جامعه است که از یک طرف در درون جامعه نوعی همبستگی و انسجام بین اعضای خود ایجاد می کند و از طرف دیگر این جامعه را به عنوان یک کل از جوامع دیگر متمایز و متفاوت نشان می دهد. همچنین هویت ملی را نوعی احساس خود بودن جمعی دانسته اند. آنچه اغلب محققان بر آن اتفاق نظر دارند این است که سه رکن مهم و عمده هویت ملی ایرانی اسلامی عبارتند از: 1. تاریخ مشترک؛ 2. زبان و ادبیات فارسی؛ 3. دین اسلام. (نقیب زاده، 1381: 124؛ شایگان، 1380: 168؛ تکمی همایون، 1386؛ بشیریه، 1381: 127) بنابر آنچه که گفته شد ساختار معنایی هویت ملی ایرانی متشکل از تاریخ و اسطوره های مشترک، زبان و ادبیات فارسی و دین اسلام و مذهب تشیع است. البته سبک زندگی شخصی و روش های زیست اجتماعی شهروندان به  دلیل سیطره تکنولوژی همسو با تحولات جهانی، مدرن شده است. اما نکته حائز اهمیت این است که با مدیریت کارآمد می توان ساختار مادی هویت را در راستای حفظ و اعتلای هرچه بیشتر ساختار معنایی هدایت کرد. به واقع، در صورت حفظ ساختارهای معنایی هویت ملی می توان به بازتولید ساختارهای مادی در فضای جهانی شدن پرداخت. ساختار معنایی قدرتمند و منحصر به فرد هویت ملی ایرانی نیازمند بازسازی و بازتولید ساختارهای مادی هویتی و فرهنگی است که این مهم نه تنها هویت ملی ایرانی را از تهاجم هویت های بیگانه مصون می کند بلکه به سکوی پرتاب فرهنگ و هویت ایرانی ـ اسلامی به فضای جهانی شدن منجر خواهد شد. بنابراین، با تفکیک میان ساختارهای مادی و معنایی هویت ملی ایرانی و بیان مؤلفه های هر یک از آنها و با تکیه بر اصول تئوری سازه انگاری می توان بر این نکته تأکید کرد که نه تنها می توان هویت ملی ایرانی اسلامی را از آسیب هویت های بیگانه در عرصه جهانی سازی مصون داشت، بلکه با تکیه بر ساختارهای معنایی و بازتولید ساختارهای مادی هویتی و فرهنگی می توان به اشاعه تفکر منطقه گرایی فرهنگی با درخشش هویت ملی ایرانی اندیشید. نوشتار حاضر هویت و فرهنگ ایرانی ـ شیعی برآمده از تاریخ و دین اسلام و زبان و ادبیات فارسی را به عنوان ساختار معنایی و سبک زندگی مدرن در عرصه خصوصی و عمومی به عنوان ساختار مادی هویت ملی ایرانی مورد بررسی قرار می دهد. ساختار هویت ملی ایرانی 1. هویت ایرانی هویت ایرانی با هویت ملی یکی نیست. هویت ملی ادامه هویت ایرانی است که در برخورد با مدرنیته و دنیای غرب مورد بازشناسی و تعریف علمی و تاریخی قرار گرفت. مفهوم هویت ایرانی در معنای یکپارچگی سیاسی و قومی و دینی و زبانی و زمانی و مکانی آن شباهت هایی به مفهوم هویت ملی در عصر جدید دارد که در قرن سوم میلادی از سوی پادشاهان ساسانی وارد تاریخ ایران می شود. (اشرف، 1383: 541) به تعبیر جرالدنولی در آن زمان، در پاسخ به بحران هویت دوران اشکانیان، مفهوم ایرانی به عنوان یک انگاره سیاسی، مذهبی و قومی شکل می گیرد. (بی نا، 1386: 3) ساسانیان نام «ایرانشهر» (کشور ایران) را از «ایرانای» هخامنشی گرفتند و بر این سرزمین نهادند. ایران یا «ایرانا» تنها نام یک کشور نیست، بلکه یک مفهوم است، یک فرهنگ است. (مجتهد زاده، 1385 الف: 16) حال مسئله این است که در فرهنگ و هویت ایرانی دگرگونی های فراوان پدید آمده است. تاریخ ایران مملو از شکست ها و تهاجم های خانمان سوز است. در این راستا دین، زبان، خط، خلق و خو، آیین و ... ایرانی تغییر کرده است ولیکن مفهوم هویت ایرانی، فرهنگ ایرانی و شخصیت ایرانی استمرار یافته است. می توان گفت که فرهنگ و هویت ایرانی بیش از هر چیزی از پیرامون زیست محیطی، روانی و تاریخی اش اثر پذیرفته است و همچنان که پویاست و نمادهای مختلفی به خود گرفته است دارای ساخت است. ساخت هویت ایرانی بر مبنای اسطوره ها شکل گرفته است و توسط زبان و ادبیات فارسی در طول تاریخ استمرار یافته است. دو رکن اساسی هویت ایرانی را اسطوره ها و زبان و ادبیات فارسی تشکیل می دهد. اسطوره های باستانی ایرانی بعد از اسلام، عموماً و تشیع، خصوصاً شکوهمندتر حافظ هویت ایرانی می شوند و زبان و ادبیات فارسی هر چند از پهلوی به فارسی دری تغییر شکل می دهد ـ با پذیرش الفبا و دستور زبان عربی ـ همچنان پاسدار هویت و ارزش های ایرانی باقی می ماند. همین اسطوره ها و زبان و ادبیات فارسی حافظ هویت ایرانی می شوند. اسطوره های ایرانی در شاهنامه فردوسی متبلور می شوند. شاهنامه را می توان سند هویت ملی ایرانیان محسوب کرد که فردوسی علاوه بر آنکه زنده کننده زبان فارسی است ضامن استمرار هویت ایرانی نیز هست. 2. هویت اسلامی ـ شیعی گذشته ماقبل اسلامی این کشور به قدمت عهد باستان است و سه سلسله شاهنشاهی ایران یعنی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان همچون امپراتوری رم در غرب، در قلمروی بی کران که از هند و پاکستان و بین النهرین تا آسیای صغیر را در بر می گرفت، ضامن وحدت و یکپارچگی بودند. این گذشته اگر نگویم همچنان زنده است، دست کم باید گفت در اذهان حضوری مؤثر دارد. (شایگان، 1381: 163) هویت اسلامی در مقایسه با این گذشته چندین هزار ساله، گرچه از قدمت کمتری برخوردار است اما تأثیر گذاری آن قوی تر بوده است؛ چراکه دین اسلام علاوه بر جاذبه های مادی دارای جاذبه های قدرتمند معنوی است. البته اطلاق شاه شهیدان به امام حسین× و شاهزاده قاسم در مراسم عاشورا تا واژه هایی مثل شاه بیت و شاه نشین و امثال آن نیز حکایت از استمرار فرهنگ پیش از اسلام دارد. (نقیب زاده، 1381: 184) در اعتقاد به ظهور منجی، قرابت تفکر ایرانی با مهدویت شیعی قابل توجه است. در نظر شیعیان، امام دوازدهم(عج) از نظرها غایب است تا روزی به فرمان حق تعالی دوباره ظهور کند و داد مظلومان را از ظالمان بستاند و جهان را از عدل و داد پر کند. رمزگان مذکور به اصول و باورهای دینی (شیعی) ایرانیان پیوست و در ژرفای هویت و فرهنگ ایرانی استوارتر باقی ماند. سرانجام هویت ایرانی ـ اسلامی (شیعی) پایه و اساس تشکیل دولت شیعی و ملی مستقل در عصر صفویه (17220 ـ 1501 م / 1101 ـ 880) و گسترده شدن مرزهای کشور و رساندن آنها به مرزهای عصر ساسانی (651 ـ 224 م) می شود. «محدود و بسته ماندن ایران در مجاورت با دو دشمن اهل تسنن (ازبک ها و عثمانی ها) و تلاش صفویان در تمایز و تفکیک ایران به یاری مذهب شیعه مبنای معرفی خود ایرانی با هویت شیعی در برابر جهان سنی می شود. همین هویت مبنای هویت تاریخی ما تا هنگام ورودمان به دنیای مدرن تا انقلاب مشروطه بود». (آجودانی، 1386: 10) 3. مدرنیته و ایرانیان اگر مدرنیته را «شرایط مدرن بودن» (Oxford, 1998) بدانیم به معنای «ویژگی های زمان حال یا گذشته نزدیک است، (Websters, 2004) که تمایز دوران جدید را با ادوار کهن اعلام می کند. هر چند «تجدد» ترجمه واژه لاتینی مدرن است (رجایی، 1382: 168) ولی با یک نگاه تاریخی و البته مفهوم شناسانه می توانیم به این نکته پی  ببریم که در طرح تجدد در ایران با یک سلسله از مفاهیم در واژگانی مشابه و مترادف و نزدیک به هم مواجه خواهیم بود که البته این مفاهیم را با قدری تسامح و فراخی تحقیق در حوزه های مختلف علمی این گونه شمارش می توان کرد: مدرنیسم، تجدد، توسعه، ترقی، پیشرفت، تکامل، نوگرایی و نوآوری متجدد، ... . (نجفی، 1383: 19) البته مدرنیسم را با مدرنیته یکی نمی دانند. همچنان که مفهوم مدرنیزاسیون هم معنای متفاوتی دارد. مدرنیته شامل جنبه های تکنولوژیک و ابزاری تمدن غربی یعنی مدرنیزاسیون و جنبه های غیر تکنولوژیک و فکری و فلسفی تمدن غربی یعنی مدرنیسم است. به عبارت دیگر مدرنیزاسیون که در فارسی به «نوسازی یا نوین سازی» (آشوری، 1376: 186) معنا شده «فرآیند عینی تحولات اقتصادی و سیاسی است». (میرسپاسی، 1382: 132) این در حالی است که مدرنیسم و یا «نوگرایی، نوآیینی، نوگری» (آشوری، 1376: 186) از جنس ایده است. در این حالت می توان مدرنیته را مشمول بر مدرنیسم و مدرنیزاسیون تعریف کرد. افرادی چون جواد طباطبایی تاریخ آغاز مدرنیته ایرانی را به طور مشخص واقعه شکست شاه اسماعیل در جنگ چالدران می دانند. (پویان، 1386: 4) در دوران صفویه (1722 ـ 1501 م / 1101 ـ 880) اروپا دوست استراتژیک و وسیله ای بود برای رفع دشمن مشترک، یعنی عثمانی. لذا تفکر صفویه نسبت به اروپا تفکر ابزاری بود، همچنان که تفکر اروپا هم نسبت به ایران همین گونه بود. در تفکر ابزاری هر وقت انسان میل کند و یا نخواهد، ابزار را عوض می کند. (نجفی، 1383: 43) جامعه ایرانی در این دوران به نقاط ضعف فنی و ابزاری خود وقوف می یابد و اگر با حوزه مغرب زمین تماس می گیرد، برای رفع آن نواقص و توانمند کردن خویش است. توجه به توپ ریزی و داشتن نیروی دریایی و یا استفاده از صنعت چاپ را می توان این گونه بررسی و تحلیل کرد. (همان: 40) از قرار معلوم، نوع برخورد ایرانیان در عصر صفویه و قاجار با اروپای مدرن، دو نوع برخورد کاملاً متقاوت است. در عصر صفوی، ایرانی از حوزه اقتدار و در عصر قاجار از حوزه ضعف و انحطاط با مدرنیته مواجه شد. از همان آغاز رویارویی ایرانیان، شاهد یک دوگانگی هستیم که توجه شدید به جنبه های نظامی و فن آوری مدرنیت در کنار ارج گذاری ضعیف تر به جنبه های سیاسی ـ اجتماعی، به ویژه نهادهای دمکراتیک می باشد. این دوگانگی را می توان در اصلاحات بزرگی که امیرکبیر (وفات 1230) در دوران کوتاه صدراعظمی اش آغاز کرد مشاهده نمود. بدین نحوه که انگیزه اصلی امیرکبیر در ساختن پلی تکنیک دارالفنون، یکی از مهم ترین گام های اصلاحی او در آوردن علوم و فن آوری به ایران و دستیابی به علوم نظامی بود. (وحدت، 1382: 58 و 59) بنابراین، مدرنیته همچنان در سطح ساختار مادی زندگی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی ایرانیان جای گرفت و تحولات هویتی و فرهنگی ناشی از آن ساختار معنایی هویت ملی را متأثر نکرد. چالش های جهانی سازی نیز هرچند عمق و معنای هویت و فرهنگ ها را نشانه گرفته است اما غنای معنایی هویت ملی ایرانی در کنار مدیریت کارآمد فرهنگی دولت می تواند آسیب ها را به حداقل برساند. 4. نقش دولت های ملی گرچه وجود و کارکرد نیروهای پرقدرت جهانی ساز انکار ناپذیر است، اما می بایست با آنها به صورت گرایشات پرقدرت برخورد کرد، نه نیروهای جبری که دارای نتیجه ای یکسان و جزمی می باشند. تأثیر این مکانیزم و نیروهای عمده آن بر روی تمام مناطق و مردمان جهان یکسان نبوده و کارکرد آن بسیار پیچیده است. بدون شک روند جهانی سازی از قدرت دولت های ملی کاسته و همچنان خواهد کاست، اما دولت های ملی هنوز نقش تعیین کننده ای در سرعت، سیر تکاملی و سرنوشت نهایی این روند ایفا می کنند. چگونگی عملکرد دولت های ملی می تواند از سرعت روند جهانی شدن بکاهد و یا موجب شتاب آن گردد. همچنین می تواند سیر تکاملی آن را از مسیرهای مختلف هدایت کند، تأثیرات آن را کنترل و تنظیم نماید و سرنوشت های متفاوتی را برای آن رقم زند. دریافت و شناخت این امر برای کنترل و مدیریت پروسه جهانی شدن و تهیه یک استراتژی مؤثر برای بهره برداری مناسب از آن به ویژه برای کشورهای درحال توسعه ضروری است. بدون شک جایگاه و نقش دولت های ملی در خصوص هویت های ملی دستخوش تغییرات مهمی گردیده و در عرصه فرهنگی از قدرت آنها کاسته شده است. با این همه، دولت های ملی همچنان نقش مهمی در شکل گیری و تکامل هویت و فرهنگ ملی ایفا می کنند. تحولات هویتی و فرهنگی پدیده هایی تکاملی و وابسته به سیر گذشته خود می باشند، به این معنا که در هر برهه عملکرد آنها وابسته به عملکرد گذشته آنها می باشد. این مسئله معطوف به کارکرد و کارایی دولت های ملی است. تأکید بر وجوه مشترک فرهنگی هویت سازی و ایجاد همبستگی بین مردم با تأکید بر ارزش ها، اسطوره ها و اعیاد مذهبی و ملی از کارایی یک نظام سیاسی نشئت می گیرد. کارویژه های دولت در این راستا در اعمال تبدیل، تطبیق و تطابق متجلی است. (نقیب زاده، 1388: 171) این کارویژه ها جریان هویت یابی و فرهنگی جامعه را تضمین می کنند. عمل تبدیل، خرده فرهنگ های متعدد را در چارچوب هویت ملی به زیرمجموعه ای خرد در محیط کلان ملی تبدیل می کند. عمل تطبیق، سبب می شود نظام سیاسی خود را با تحولات محیط بین المللی و روند جهانی شدن هماهنگ سازد. عمل تطابق یا همراه ساختن پیرامون فرهنگی و هویتی با خود، سبب می شود نظام سیاسی تأثیرهای مطلوب خود را بر پیرامون بر جای بگذارد. با توجه به کارویژه های مذکور، دولت های کارآمد همواره زمینه گسترش ارتباطات، اعتلای آگاهی های تاریخی و تقویت نمادهای مذهبی و ملی و خاطره های تاریخی را فراهم می سازند. منابع و مآخذ آجودانی، ماشاءالله، 1386، «نسل تقی زاده و بازیابی هویت تاریخی و فرهنگ ملی»، به نقل از: http://www.sociolojy of iran.com/cn=bk0002007011(86/12/26) احمدی، حمید، 1383، «دین و ملیت در ایران»، در  ایران، هویت، ملیت، قومیت (مجموعه مقالات)، تهران، مؤسسه تحقیقات و علوم انسانی. آرنسون، جان پی، 1386، «ملی گرایی، جهانی شدن و مدرنیته»، مترجم م. کاشی، به نقل از: http://www.Bashgah.net/modules.php?cn=bk000200657 (86/9/15) آزاد ارمکی، تقی، 1376، «تبادل و تقابل فرهنگی در عصر ماهواره ها «، در رسانه ها و فرهنگ، تهران، سروش. اسلامی ندوشن، محمدعلی، 1371، فرهنگ و شبه فرهنگ، تهران، نشر یزدان. اشرف، احمد، 1383، «بحران هویت قومی و ملی در ایران»، مجموعه مقالات ایران، هویت، ملیت، قومیت، تهران، انتشارات مؤسسه تحقیقات و علوم انسانی. آشوری، داریوش، 1373، دانش نامه سیاسی، تهران، مروارید. ــــــــــــــ ، 1380، تعریف ها و مفهوم فرهنگ، تهران، نشر آگه. ایوانز، گراهام، 1381، فرهنگ روابط بین الملل، ترجمه حمیرا مشیرزاده، تهران، نشر میزان. بشیریه، حسین، 1380، «جهانی شدن و فرهنگ»، مصاحبه، روزنامه ایران، سال هفتم، شماره 1919. ــــــــــــــ ، 1381، «تحول خود آگاهی ها و هویت های سیاسی در ایران»، فصلنامه مطالعات ملی، سال سوم، شماره 11. بهنام، جمشید، 1375، ایرانیان و اندیشه تجدد، تهران، فرزان. بی  نا، 1386، «هویت ایرانی». مؤسسه دانش و پژوهش ایران، به نقل از: http://www.bashgah.net / modules.php? Cn=bk002007 (86/8/3) پویان، امیر، 1386، «مدرنیته و مدرنیته ایرانی»، به نقل از: http://www. Sociology of Iran.com./cn=pp00020073 (85/12/3) تاملینسون، جان، 1381، جهانی شدن و فرهنگ، ترجمه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی. تکمیل همایون، ناصر، 1386، «هویت همواره شکوفای ایرانی»، ماهنامه چشم انداز ایران، شماره 25. ثاقب فر، مرتضی، 1383، «ایران باستان و هویت ایرانی»، مجموعه مقالات ایران، هویت، ملیت، قومیت، به کوشش حمید احمدی، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی. ثلاثی، محسن، 1385، «هویت بر پایه خود آگاهی» به نقل از: http://www.sociology of Iran.com./cn=bk000200855043 (85/12/3) جنکینز، ریو، 1381، سیاست و فرهنگ در نظام متحول جهانی، ترجمه غلامرضا ایزدی، تهران، نشر ققنوس. حمیدیان، سعید، 1372، در آمدی بر اندیشه و هنر فردوسی، تهران، نشر مرکز. دهخدا، علی اکبر، 1345، لغت نامه فارسی، زیر نظر جعفر شهیدی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران. دهشیری، محمدرضا، 1385، «ایران: جهانی شدن، تهدیدها و فرصت ها»، فصلنامه مصباح، شماره 37. رجایی، فرهنگ، 1382، مشکله هویت ایرانیان امروز، تهران، نشر نی. رستمی، علی اکبر، 1386، «آثار و تهدیدات جهانی شدن بر جمهوری اسلامی ایران». به نقل از: http://www.did.ir / document / index.fa.asp?/cnd=8096 (86/5/3) رضایی، مسعود، «بازشناسی نظریه سازه انگاری در روابط بین الملل»، فصل نامه سیاست: http://www.journals.ut.ac.ir رواسانی، شاپور، 1386، «جامعه خود را چنان که هست بشناسیم»، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش 224 ـ 223. زرگر، افشین، 1386، «جهانی شدن، دولت و مبادلات فرهنگی». به نقل از: http://www.did.ir/document/index.fa.asp./cn=bk (86/12/3) ستاری، جلال، 1380، هویت ملی و هویت فرهنگی، تهران، نشر مرکز. سحابی، عزت الله، 1384، «نژاد پرستی ایرانی یا بازشناسی هویت ملی»، ماه نامه چشم انداز ایران، تیر و مرداد84 . سریع القلم، محمود، 1382، عقلانیت و آینده توسعه یافتگی ایران، تهران، نشر مرکز. ــــــــــــــ ، 1385، فرهنگ سیاسی ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی. سعیدی، علی اصغر، 1387، «چرخ های مدرنیته در مسیر جهانی شدن»، به نقل از: http://www.bashgah.net/ modules.php./cn=bk0002008 (87/2/10) شایگان، داریوش، 1380، افسون زدگی جدید، هویت چهل تکه و تفکر سیار، ترجمه فاطمه ولیانی، تهران نشر و پژوهش فرزان روز. شولت، یان آرت، 1384، نگاهی موشکافانه به پدیده جهانی شدن، ترجمه مسعود کرباسیان، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی. شیخاوندی، داور، 1380، ناسیونالیسم و هویت ایرانی، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران. صفایی، مهشید، 1381، «فرهنگ و جهانی سازی»، کتاب نقد، شماره 25 ـ 24 . طاهری، محمدرضا، 1385، «جهانی شدن و هویت فرهنگی»، نمایه پژوهشی، شماره 24 ـ 23. عاملی، سعید رضا، 1383، «دو جهانی شدن ها و آینده هویت های همزمان»، به نقل از (20/5/86): http://glo110.blogfa.com/post–347.aspx.pp0002007 (86/5/20) ــــــــــــــ ، 1384، «جهانی شدن ارتباطات»، به نقل از: http: // mass media.mihanbloy.com / cat /2.aspx.rinst (86/5/20) فوکویاما، فرانسیس، 1372، «فرجام تاریخ و آخرین انسان»، ترجمه علیرضا طیب، مجله سیاست خارجی، شماره 3 ـ 2. ــــــــــــــ ، 1380، «تأثیر ارزش های فرهنگی برجهانی شدن»، ترجمه رضا استاد رحیمی، روزنامه همشهری، 8/12/1380. قراگوزلو، محمد، 1381، «جهانی شدن»، مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، شماره 178 ـ 177. قریشی، فردین، 1381، «جهانی شدن و تحول در تصور ما از خویشتن»، فصلنامه مطالعات ملی، سال چهارم، شماره 15. کاخی، مرتضی، 1380، ملیت فرهنگی در شعر پارسی، تهران، نشر روزنه. کاستلز، مانوئل، 1382، عصر اطلاعات، قدرت هویت، جلد دوم، ترجمه حسن چاووشیان، تهران، طرح نو. کاظمی، علی اصغر و محمد متقی، 1380، جهانی شدن فرهنگ و سیاست، تهران، نشر قومس. کچویان، حسین، 1385، تطورات گفتمان های هویتی ایران، تهران، نشر نی. گل محمدی، احمد، 1379، «فرهنگ، تهاجم، تبادل، تحول»، فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، شماره 6. ــــــــــــــ ، 1381، جهانی شدن فرهنگ، هویت، تهران، نشر قومس. گیدنز، آنتونی، 1377، پیامدهای مدرنیت، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی ـ فرهنگی. ــــــــــــــ ، 1378، تجدد و تشخص، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، نشر نی. ــــــــــــــ ، 1379، جهان رها شده، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران، نشر علم و ادب. لاتوش، سرژ، 1379، غربی سازی جهان، ترجمه امیر رضایی، تهران، نشر قصیده. مجتهد زاده، پیروز، 1385 الف، «دمکراسی و هویت ایرانی»، مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، شماره 222 ـ 221. ــــــــــــــ ، 1385 ب، «دادگری پدیده ای از هویت ایرانی»، مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، شماره 225 ـ 224. ــــــــــــــ ، 1385 ج، «جغرافیای سیاسی جنبش های ایرانیان»، مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، شماره 225 ـ 224. مشیرزاده، حمیرا، 1381، فرهنگ روابط بین الملل، تهران، نشر نی. معین، محمد، 1382، فرهنگ فارسی، جلد چهارم، تهران، سپهر. معینی علمداری، جهانگیر، 1383، «هویت، تاریخ و روایت در ایران» در ایران، هویت، ملیت، قومیت (مجموعه مقالات)، به کوشش حمید احمدی، تهران، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی. مولانا، حمید، 1379، «جهانی سازی فرهنگی»، روزنامه کیهان، 18/7/1379. میرسپاسی، علی، 1382، تأملی در مدرنیته ایرانی، ترجمه جلال توکلیان، تهران، طرح نو. میلانی، عباس، 1382، تجدد و تجددستیزی در ایران، تهران، نشر اختران. نجفی، موسی، 1383، فلسفه تجدد در ایران، تهران، امیرکبیر. نش، کیت، 1380، جامعه شناسی سیاسی معاصر، ترجمه محمد تقی دلفروز، تهران، کویر. نعیمی، وحید رضا، 1386، «ایران جهانی شده، به نقل از: http://www.did.ir/document/index.fa.asp?bk0002008 (86/8/3) نقیب زاده، احمد، 1381، تأثیر فرهنگ ملی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، انتشارات وزارت خارجه. نهازی، غلام حسین، 1384، «چگونه سیل را به رودخانه تبدیل کنیم»، فصلنامه راهبرد، شماره 36. هابز بام، اریک، 1383، «تکه چسبانی های هویـت»، ترجمه مهرداد جلوه گر، به نقل از: http://www.bashgah.net/modules.php?cn=pp000200 (86/8/3) هادیان، سعید، 1382، «تئوری سازه انگاری و جهانی شدن، به نقل از: htpp://www.bashgah,net/modules.php.lcn=bk0002008 هودشتیان، عطا، 1380، مدرنیته، جهانی شدن و ایران، تهران، چاپخش. والرشتاین، امانوئل، 1377، سیاست و فرهنگ در نظام متحول جهانی، ترجمه پیروز ایزدی، تهران، نشرنی. وحدت، فرزین، 1382، رویارویی فکری ایرانیان با مدرنیت، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران، نشر ققنوس. یورکا، میشل ویو، 1380، «چالش های جامعه شناسی در دوران معاصر»، ترجمه هوشنگ فرخجسته، مجله اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، شماره 150 ـ 149. یوسفی، علی،1380، «روابط قومی و تاثیر آن بر هویت ملی اقوام در ایران»، فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، شماره 8 . Giddens, A, 2000, “Globalization not just esynonym for wests”, dominance: http://www.Esnips.Com/doc/b86.457b-d51b-40d Held, D, 2000, A Globalizing world culture / Econmic, Systems, Cambridge, mit press. MC Grew, A, 1997, The Trans formation of Democracy in Globa lization and Territorial Democracy , cambridy, Polity peress. Merriam Webster's Collegiate dictionary, 2004. Oxford Advansed Lear's Dictionary, 1998, oxford university press. Robertson, R, 1992, Globalization: Social Theory and Globel culture: London / Saye UNESCO Did you know? Interna tional trade in cultural goods 2001-20 from: http://www.uis.unesco.org (2006/7/5) Wendt: constructivism in international diplomatic relations, 1997, from: www.international policy.uis. سید جواد امام جمعه زاده: دانشیار دانشگاه اصفهان. نادیا همگان مراد: کارشناس ارشد علوم سیاسی. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی 34 ادامه دارد...

94/03/16 - 03:34





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن