واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۶
مهمترین دلیل ناهنجاریهای فوتبال ایران چیست؟ چرا هر روز از تعداد هواداران این ورزش کاسته میشود؟ شاید "آه" قانونهایی که تصویب میشوند و اجرا نمیشوند گریبان فوتبال ایران را گرفته است. به گزارش ایسنا، شهر بیقانون که میگویند این جاست؟ در فوتبال ایران کمتر قانونی پس از تصویب اجرا میشود، تازه این لطفی است که در حق تصویب شدهها میشود وگرنه خیلی از قانونها اصلا تصویب نمیشوند. آنها که شانس بیشتری دارند و روی کاغذ میآیند و پایشان امضا میشود، باید کلی صبر کنند تا شاید کسی بیاید و اجرایشان کند؛ کسی که معمولا نمیآید. سلسله معیوب تصویب قانون و اجرا نشدن و تمسخر ساحت قانون در فوتبال ایران آنقدر پیش رفته که دیگر مایه تفنن اهل فوتبال است که درباره قوانین حرف بزنند. همین تازگی علی کفاشیان گفته قوانینی تصویب میکنیم که دیگر همه بتوانند در فوتبال دلالی کنند! لابد وقتی این شوخی را مطرح میکرد، خنده همیشگیاش را بر لب داشته و از گفته طنازانه خود کلی خوشش آمده است. آن روزهایی که فشار همه نهادهای نظارتی از مجلس شورای اسلامی گرفته تا سازمان بازرسی کل کشور روی فوتبال زیاد شده و آن را "فاسد" میدانستند، کفاشیان گفت که در فوتبال فساد هست اما فاسد نیست؛ جملهای که بسیار درست است و طبق شواهد و قوانین نمیتوان خللی به صحت آن وارد کرد. با وجود اینکه رییس فدراسیون فوتبال و سایر مسئولان بالادستی این فدراسیون و سازمانهای مربوط به فوتبال به وجود فساد در لایههای آن معتقد و معترفند، ولی هیچ کاری نمیکنند که سایه شوم این تهدید و این برچسب نامطلوب از فوتبال ایران جدا شود. بخش عمده فساد فوتبال ایران به پول مربوط است، پولی که از وقتی به فوتبال آمد، آن را خراب کرد؛ دیگر کمتر کسی به عشق فوتبال توپ میزد و پیراهن برایش ارزش داشت. بیتعلقی فوتبالیستها به تیمها و پیراهنها و برای پول بازی کردن البته منشاء فساد نیست بلکه سودجویی برخی آدمها و سازمانها از این مسئله فوتبال را فاسد کرده است. همه میدانند که فوتبال ایران از کجا میلنگد و ایرادش کجاست اما وقتی قانونی برای بهبود اوضاع مینویسند دیگر همه چیز تمام میشود. انگار نوشتن قانون مشکل را حل میکند و دیگر اجرای آن را امری تجملی به حساب میآید. تصور کنید فرد بیماری را که به خاطر بیماری مهلکش به پزشک مراجعه کرده و از او نسخه دریافت میکند. غیر منطقیترین اتفاق ممکن این است که بیمار نسخه را در جیب خود بگذارد و فکر کند که با آن حالش خوب میشود. داروهای شفادهنده بیماری در قفسههای داروخانه میمانند و بیمار نسخه در جیب روز به روز بدتر میشود و روزی در حالی که از بهبودی خیالیاش خشنود است و خنده بر لب دارد، جان میسپارد. تنها یک نمونه از این نسخههای در جیب مانده فوتبال ایران، قانون سقف بودجه باشگاههای لیگ برتری است. این قانون ابتدای فصل چهاردهم با سروصدای زیاد تصویب شد و به خاطیان احتمالیاش هم هشدارهای سفت و سختی دادند اما در پایان فصل معلوم شد که جز چند باشگاه محدود، سایر لیگ برتریها اعم از قهرمان و صدرنشینان و حتی سقوط کردهها تنها توجهی که به آن کردهاند یک پوزخند تمسخرآمیزبوده است. وقتی قانون اجرا نشود، متخلفان گستاختر میشوند و چون خیالشان از بابت تنبیه راحت است روز به روز بیشتر از خط راست دور میشوند. امروز اگر سقف بودجه 15 میلیاردی با صرف 35 میلیارد تومان شکسته که نه نابود میشود، فردا کسی رقم تخلف را نتواند شمرد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]