تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 3 دی 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه،وفريبكارى پاك است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843299814




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

راه جلوگيري از تحريف امام بازخواني اصول امام است/ يکي از اصول امام قرار دادن اسلام ناب در برابر اسلام آمريکايي بود


واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: راه جلوگيري از تحريف امام بازخواني اصول امام است/ يکي از اصول امام قرار دادن اسلام ناب در برابر اسلام آمريکايي بود

راه جلوگيري از تحريف امام بازخواني اصول امام است/ يکي از اصول امام قرار دادن اسلام ناب در برابر اسلام آمريکايي بود


  منجي آخرالزمان مورد اتفاق همه اديان ابراهيمي است. اينکه کسي خواهد آمد و جهان را از منجلاب ظلم و جور نجات خواهد داد. در ميان اديان ابراهيمي مورد قبول همگان است. در اسلام ناب اين منجي هم مشخص شده است.
حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي هم‌اکنون در حال سخنراني در مراسم بيست و ششمين سالگرد ارتحال رهبر کبير انقلاب اسلامي در حرم مطهر ايشان هستند.

مهمترين محورهاي سخنان رهبر معظم انقلاب به شرح ذيل است:

در آغاز عرايضم عرض ارادتي به حضرت صاحب عصر، ارواحنا فداه لازم است، بکنيم.
منجي آخرالزمان مورد اتفاق همه اديان ابراهيمي است. اينکه کسي خواهد آمد و جهان را از منجلاب ظلم و جور نجات خواهد داد. در ميان اديان ابراهيمي مورد قبول همگان است. در اسلام ناب اين منجي هم مشخص شده است.

اين انسان بزرگ فوق‌العاده را در همه مذاهب اسلامي به نام "مهدي" مي‌شناسند.
شايد در بين فرق اسلامي هيچ فرقه‌اي را نتوان سراغ داد که معتقد نباشد که مهدي عليه‌السلام ظهور خواهد کرد و او از ذريه پيغمبر است. حتي نام و کنيه آن حضرت را هم مشخص مي‌کنند.

خصوصيتي که در اعتقاد شيعه وجود دارد اين است که اين شخصيت را به صورت مشخص و معين معرفي مي کند. او را فرزند امام يازدهم از ائمه اهل بيت حضرت امام حسن عسگري عليه السلام مي‌داند.

‫بعضي استبعاد کرده اند که چگونه ممکن است انساني متولد بشود و در اين زمان طولاني زنده بماند‬؛ اين تنها استبعادي است که در قضيه امام مهدي مخالفان مطرح و تکرار کرده‌اند. لکن قرآن کريم با نص صريح خود اين استبعاد را برطرف مي‌کند. يعني درباره حضرت نوح پيغمبر عليه السلام مي فرمايد نوح در ميان قوم خود 950 سال زندگي کرده است. نه اينکه عمر او اين مقدار بود، ظاهر مطلب اين است که دوران دعوت آن بزرگوار 950 سال است. بنابراين اين استبعاد جايي ندارد. اين اعتقاد در ميان شيعيان بزرگترين خاصيتش اميدآفريني است. جامعه تشيع فقط به برجستگي‌هاي تاريخ خود در گذشته متکي نيست. چشم به آينده دارد. در سخت‌ترين شرايط يک نفر معتقد به مسئله مهدويت، طبق اعتقاد تشيع دل خالي از اميد نمي‌داند. شعله اميد همواره وجود دارد. مي داند که اين دوران تاريکي، اين دوران ظلم، اين دوران تسلط ناحق و باطل، قطعاً سپري خواهد شد.

اين يکي از مهمترين آثار و دستاوردهاي اين اعتقاد است. البته اعتقاد تشيع نسبت به مسئله مهدويت به همينجا محدود نمي‌شود. اين شعله فروزان و اين فروغ تابان در جوامع شيعي، در طول قرن هاي گذشته وجود داشته است و همچنان وجود خواهد داشت و انشاءالله دوران انتظار منتظران سر خواهد آمد.ديروز روز سالگرد ولادت آن بزرگوار بود؛ اين مختصر عرض ارادت به مناسبت اين ميلاد مسعود در جمع شما برادران و خواهران عزيز به عرض رسيد.

اما مطلبي که به مناسب چهاردهم خرداد براي برادران و خواهران عزيزي که در اين جلسه عظيم و با شکوه حضور دارند و نيز براي ملت ايران آماده کرده ام، طبق معمول بحثي درباره امام بزرگوار ماست. سخن در اين باره زياد گفتيم اما همچنان جاي سخن درباره اين مرد بزرگ باقي است.

آنچه که امروز به شما عرض مي‌کنم تحت عنوان "تحريف امام(ره)" است. تحريف شخصيت امام. آيا شخصيت‌ها هم قابل تحريف هستند؟ معمولاً عنوان تحريف را و اين اصطلاح را درباره تحريف متون به کار مي بريم. آيا شخصيت‌ها را هم مي‌شود تحريف کرد؟ بله. تحريف شخصيت‌ها به اين است که ارکان اصلي شخصيت آن انسان بزرگ يا مجهول بماند يا غلط معنا شود يا به صورت انحرافي و سطحي معني شود. همه اينها برمي‌گردد به تحريف شخصيت. شخصيتي که الگوست، امام و پيشواست و رفتارش براي نسلهاي بعد از خود او راهنما و رهنمود است. اگر تحريف شود زيان بزرگي به وجود خواهد آمد. امام را نبايد به عنوان صرفاً يک شخصيت محترم تاريخي مورد توجه قرار داد. بعضي اينجور مي‌خواهند.

امام يک شخصيت محترمي است در تاريخ اين کشور، روزگاري بود، فعال بود، مفيد بود و بعد هم از ميان جمعيت رفت و روزگار او تمام شد. بعضي مي خواهند امام را اينجور بشناسند و بشناسانند. اين غلط است.

امام مظهر عيني حرکت عظيمي است که ملت ايران آغاز کرد و تاريخ خود را متحول کرد. امام بنيانگذار يک مکتب فکري و سياسي و اجتماعي است. ملت ايران اين مکتب را اين راه را اين نقشه را پذيرفت و در آن مشغول حرکت شد. ادامه اين راه بستگي دارد به اين که اين نقشه راه درست شناخته شود. بدون اينکه امام را درست بشناسيم به معناي شناخت اصول امام، اين نقشه راه شناخته نخواهد شد. بديهي است بحث ما بر مباني فکري امام است. بحث بر سر تصميم‌هاي مقطعي و مربوط به زمان يا مکان نيست. بحث بر سر آن شاکله اصلي تفکر امام بزرگوار ماست. اين را مي خواهيم درست بشناسيم.

امام البته يک فقيه بزرگ بود؛ هم فقيه بود، يک فقيه برجسته و بزرگ؛ هم فيلسوف بود و هم صاحب نظر در عرفان نظري بود. در اين مسائل بخش‌هاي فني و علمي يک سرآمد به حساب مي آمد لکن شخصيت برجسته امام به هيچکدام از اينها وابسته نيست. بلکه شخصيت اصلي امام در تحقق مضمون آيه وجاهدوا في الله حق جهاده است. امام بزرگوار با داشتند آن زمينه‌هاي برجسته‌ علمي وارد ميدان مجاهدت في سبيل الله شد و اين مجاهدت را تا آخر عمر خود ادامه داد. و حرکت عظيمي را به وجود آورد، نه فقط در کشور خود بلکه در همه منطقه ما و در همه دنياي اسلام و به يک اعتبار در همه جهان. محصول اين حرکت يک محصول بي نظير بود.

دو کار بزرگ و بي سابقه در تاريخ کشور ما به وسيله امام تحقق پيدا کرد. يکي برانداختن بناي سلطنت موروثي ظالمانه و غيرعاقلانه؛ که چند هزار سال در کشور ما سابقه داشت؛ اين بناي پوسيده کهنه غلط را که حکومت کشور به دست انسانهايي باشد و به صورت موروثي از کسي به کسي برسد، يا با شمشير و زور نظامي حکومت به دست بيايد، و بعد نسل به نسل از يکي به ديگري به ارث برسد، اين يک سنت غلط و بي منطق در کشور ما بود در طول چند هزار سال. کار اول امام اين بود که اين بناي غلط را برانداخت و کار را به دست مردم کشور سپرد.

کار بزرگ دومي که امام بزرگوار انجام داد، ايجاد يک حکومت و نظام بر اساس اسلام بود، که اين هم در تاريخ کشور ما بلکه بعد از صدر اسلام در تاريخ کل اسلام بي سابقه بود. اين جهاد بزرگ امام بزرگوار ما يک چنين محصول ارزشمندي داشت و لذا جا دارد واقعا گفته شود که جاهدت في الله حق جهاده. همچناني که در قرآن هست که جاهدوا في الله حق جهاده و همچنان که درباره اولياي دين گفته مي شود، اين مرد بزرگ هم مصداق جاهد في الله حق جهاده است. البته در حاشيه اين صحبت عرض کنم که جهاد اين مرد بزرگ صرفاً جهاد سياسي و اجتماعي يا جهاد فکري نبود، بلکه همراه با همه اين جهادها، جهاد دروني، جهاد با نفس، پايبندي به ارتباط مستمر و دائم با خداي متعال هم بود. اين هم درس است؛ اينجور نيست که اگر ما در ميدان جهاد فکري يا علمي يا جهاد سياسي يا نظامي وارد شديم حق داشته باشيم که از اين بخش از جهاد صرف نظر کنيم. امام بزرگوار اهل خشوع بود، اهل بکاء بود، اهل دعا و توسل و تضرع بود. در همين ماه مبارک شعبان مکرر اين فقره مناجات شعبانيه را در سخنراني خود تکرار مي کرد.

اين رفتار او بود، گريه سحرگاهان او، مناجات و دعاي او، ارتباط دائمي او که اين حالت پشتوانه معنوي تداوم و استمرار جهاد اين مرد بزرگ را تشکيل مي داد. اين را هم در حاشيه جهاد في سبيل الله امام بزرگوارمان به ياد داشته باشيم.
خب منظومه فکري امام داراي خصوصيات کامل يک "مکتب فکري و اجتماعي و سياسي" است. اولا متکي و مبتني بر يک جهان بيني است که اين جهان بيني عبارت است از توحيد. همه فعاليت او، همه منطق او مبتني بود بر توحيد که زيربناي اصلي همه تفکرات اسلامي است. خصوصيات ديگر اين منظومه فکري که آن را به صورت يک مکتب به معناي واقعي کلمه درمي‌آورد اين است که منظومه فکري امام به روز بود. مسائل مورد ابتلاي جوامع بشري و جامعه ايراني را مطرح مي‌کرد. مخاطبان آن را حس مي‌کردند. در مکتب فکري امام ضديت با استبداد و استکبار حرف اول را مي زند. اين آن چيزي است که ملت ايران هم آن را حس مي کرد و ملت هاي مسلمان ديگر بلکه ملتهاي غيرمسلمان آن را حس کردند؛, براي همين اين دعوت گسترش پيدا کرد.

خصوصيت ديگر اين مکتب فکري آن بود که زنده و پويا و پرتحرک و عملياتي بود. مثل بعضي از انديشه پردازي ها و تئوري سازي هاي روشنفکرانه نبود که در محفل بحث حرفهاي زيبا و قشنگي است اما در ميدان عمل کارآيي ندارد. منطق امام، فکر امام، راه امام، عملياتي بود. قابل تحقق در ميدان عمل بود؛ به همين دليل هم به پيروزي رسيد و پيش رفت. اين حرکت مسير تاريخ کشور ما را عوض کرد. ما ملت ايران ملتي بوديم زيردست، غرقه در بي هدفي و نااميدي. ما ملتي بوديم وابسته که به عمد ما را عقب نگهداشته بودند. هم فکر خود را بر ما تحميل مي کردند. هم فرهنگ خود را. هم منابع اقتصادي ما را مي بردند. و هم کاروان لجن‌زاري از عادت هاي زشت را به سوي کشور ما سرازير مي کردند. ما يک چنين ملتي بوديم. امام ما را تبديل کرد به يک ملت پرانگيزه، پراميد، پرتحرک، ملت داراي هدفهاي بزرگ. امروز ملت ايران پرتحرک است، پرانگيزه است، اميدوار است و به سمت هدفهاي بزرگ روانه است.

البته ما با هدفهاي خود هنوز خيلي فاصله داريم اما مهم اين است که در حال حرکتيم، مهم اين است که نيرو و همت پيشرفت در ملت ما وجود دارد. مهم اين است که جوانان ما معتقدند که مي توانند به اين هدفها برسند. مي توانند عدالت اجتماعي را به طور کامل تامين کنند. ميتوانند پيشرفت و ثروت را به اين کشور بياورند. مي توانند ما را به يک کشور پيشرفته و داراي قدرت متناسب با هويت تاريخي خودمان تبديل کنند. اين اميد امروز در کشور ما موج مي‌زند و جوانهاي ما در اين جهت در حرکتند؛ ما از حال تخدير شده بيرون آمديم. از حال خواب آلودگي بيرون آمديم. اين کار را نهضت امام بزرگوار ما و اين مرد بزرگ انجام داده است. اگر ملت ايران بخواهد به آن هدفها برسد، بخواهد اين راه ادامه دهد، بايد راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصيت امام را تحريف کنند. که تحريف شخصيت امام تحريف راه امام و منحرف کردن مسير صراط مستقيم ملت ايران است.

اگر راه امام را گم کنيم، يا فراموش کنيم،‌ يا خدائي نکرده عمدا به کنار بگذاريم، ملت ايران سيلي خواهد خورد.
همه بايد بدانند که هاضمه سيري ناپذير استکبار جهاني چشم از کشورشان برنداشته است. يک کشور بزرگ، و ثروتمند و اقع شده در يک چهارراه حساس جهاني، براي قدرتمندان دغل‌باز عالم خيلي مهم است. اينها دست از طمع خود برنداشتند. چشم برنداشتند، فقط آن وقتي عقب خواهند نشست که شما ملت ايران آنچنان قدرتي پيدا کنيد، آنچنان پيشرفتي پيدا کنيد که اميد آنها قطع شود.

اينجاست که خطر تحريف امام اهميت مي يابد. اگر شخصيت امام تحريف شد، بد معرفي شد، غلط معرفي شد، همه ي اين خطرات بزرگ متوجه ملت ايران خواهد شد. اينجاست که اين خطر، خطر تحريف امام، به عنوان يک هشدار بايد در گوش مسئولان کشور، صاحب نظران فکري انقلاب، شاگردان قديمي امام، کساني که علاقه به اين راه دارند و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهيان، حوزويان، اين خطر بايد به چشم همه اينها به عنوان يک هشدار تلقي شود. خب، اين مقدمه عرايض من بود. در زمان حيات امام هم براي تحريف شخصيت امام کار مي شد. از يک طرف دشمن بود، از اول انقلاب سعي کرد در تبليغات جهاني خود امام را به صورت يک انقلابي خشک و خشن از نوع آنچه که در تاريخ انقلاب هاي بزرگ و معروف عالم مانند انقلاب فرانسه و مارکسيتي شوروي و بعضي انقلاب هاي ديگر مي شناسيم معرفي کند. يک انساني که خشک است و خشن است و گره ابروي او باز نمي شود و صرفا نگاه مي کند به مقابله با دشمن و هيچ عاطفه اي و هيچ انعطافي در او نيست معرفي ميکردند. که خب اين غلط بود. امام قاطع بود غيرمتزلزل بود، در تصميم خود انساني بود راسخ، لکن مظهر عاطفه بود. مظهر لطافت و محبت و دلداري و دلدادگي بود. در مقابل خدا و خلق خدا و بخصوص نسبت به قشرهاي مظلوم و مستضعف جامعه.

در داخل هم بعضي ندانسته و بعضي هم دانسته تحريف مي کردند. حتي در زمان حيات خود امام. حرفي که به نظرشان پسنديده بود به امام نسبت مي دادند درحالي که ارتباطي به امام نداشت. بعد از رحلت امام هم همين جريان ادامه داشته حتي تا آنجا که بعضي حرفها و اظهارات امام را به صورت يک آدم ليبرال که هيچ قيد و شرطي در رفتار او در زمينه هاي سياسي حتي در زمينه هاي فکري و فرهنگي وجود ندارد معرفي مي کنند. اين هم به شدت غلط و خلاف واقع است. ما اگر بخواهيم شخصيت امام را به معناي واقعي کلمه پيدا کنيم اين راه دارد. اگر ما اين راه را که عرض خواهم کرد رفتيم، مطلب حل خواهد شد والا امروز کساني مي آيند طبق ميل و سليقه خود يک جور امام را معرفي مي کنند. ممکن است در فرداها کسان ديگري بيايند بر طبق سلايق و حوادث ديگري که در دنيا پيش مي آيد مصلحت بدانند امام را جور ديگري معرفي کنند. اين نمي شود. محبوبيت امام در بين مردم يک چيز ماندگار است. اين را نتوانست دشمن از بين ببرد براي همين مسئله تحريف شخصيت، امام نافذ در دلهاي مردمان زيادي در کشور و بيرون از کشور، خطر بزرگي محسوب مي شود. آن راهي که مي تواند مانع از اين تحريف شود، بازخواني اصول امام است.

امام يک اصولي دارد، يک مباني‌اي دارد. اين مباني در طول ده سال دوران حاکميت اسلامي و پيش از آن در طول 15 سال دوران نهضت، در بيانات گوناگون بيان شده است. اصول امام را در اين بيانات مي شود پيدا کرد. اين اصول و خطوط را کنار هم بگذاريم يک شاکله اي از امام بزرگوار تشکيل خواهد شد. شخصيت امام اين است. به هر مطلب فرعي نمي گويم توجه کنيد. زندگي امام مانند همه انسانهاي ديگر فراز و نشيب هايي دارد و حوادثي اتفاق افتاده و هر حادثه اي اقتضائي داشته. مطالب اصولي را عرض ميکنيم آنها که قابل انکار نيست و جزء بينات امام است. در طول سالهاي متمادي چه قبل از تشکيل حکومت و چه در دوران حکومت و چه در دوران جنگ تحميلي و چه قبل و بعدش اين اصول را امام در بيانات خود تکرار کرده است. اين اصول را گزينشي نبايد انتخاب کرد. امروز 5-6 مورد اينها را عرض ميکنم اما همينجا مي گويم ممکن است فقط اينها نباشد. صاحب نظران و افرادي که مي توانند و توانايي دارند بروند دنبال کنند و بيانات امام را نگاه کنند که بحمدالله تدوين شده است. اين اصول را استخراج کنند. من امروز همه اصول را نميتوانم عرض کنم. نميخواهم گزينشي باشد لذا افراد بروند و مواردي را پيدا کنند. اما آنچه امروز عرض مي کنم جزو مسلمات منطق و راه و خط امام است.

اولين مطللبي که وجود دارد در امام اثبات اسلام ناب محمدي(ص) است. و نفي اسلام آمريکايي است. اما اسلام ناب را در مقابل اسلام آمريکايي قرار داد. اسلام آمريکايي چيست؟ اسلام آمريکايي در زمان ما و در زمان امام و در همه زمانها تا آنجايي که ما مي شناسيم و ممکن است در آينده هم اينطور باشد دو شاخه بيشتر ندارد. يکي اسلام سکولار و ديگري اسلام متحجر. لذا اما با آنها که تفکر سکولاري داشتند يعني دين و جامعه و رفتار اجتماعي انسانها را جداي از اسلام مي خواستند اينها را همواره امام در رديف کساني گذاشت که نگاه متحجرانه به دين داشتند؛ يعني نگاه عقب افتاده غيرقابل فهم براي انسانهاي نوانديش و متعصبانه بر روي مباني غلط. تحجر؛ هر دوي اينها را امام در کنار هم همواره ذکر کرده است. امروز که نگاه مي کنيد مي بينيد هر دونمونه اسلام در دنياي اسلام وجود دارد و هر دو هم مورد حمايت قدرتهاي قلدر دنيا و آمريکاست. (فرياد مرگ بر آمريکاي حضار)

امروز هم جريان منحرف داعش و القاعده و امثال اينها مورد حمايت آمريکا و اسرائيل هستند و هم بعضي از جريان هاي به نام اسلام و بيگانه از عمل اسلامي و فقه و شريعت اسلامي. اسلام ناب، از نظر امام بزرگوار آن اسلام متکي به کتاب و سنت است که با فکر روشن، با آشنايي با زمان و مکان، با شيوه و متد علمي جا افتاده و تکميل شده در حوزه هاي علميه استنباط مي شود و به دست مي آيد. اينجور نيست که روش استنباط مورد توجه نباشد و هر کسي بتواند قرآن را باز کند و اصول حرکت اجتماعي را استنباط کند. نه اين يک متد و روش دارد. اين روش علمي است. کار شده است؛ کساني هستند که مي توانند اين روش را دنبال کنند؛ اسلام ناب از نظر امام بزرگوار اين است. البته هر کسي که آن متد را بلد هست هم قادر نيست، بايد فکر روشن داشته باشد و آشناي با زمان و مکان باشد و نيازهاي بالفعل جوامع بشري و جوامع اسلامي را بشناسد و نحوه دشمني دشمن را بداند و آنوقت اسلام ناب را مشخص کند و بشناسد و بشناساند. اسلام آخوندهاي درباري که امام مکرر با اين تعبير اسم مي آوردند، اسلام داعشي،و از آنطرف اسلام بي تفاوت در برابر جنايات صهيونيسم و آمريکا، اسلام چشم دوخته به آمريکا و قدرتهاي بزرگ و اشاره آمريکا، همه سر در يک آخور دارند و در يک جا اينها به هم مي رسند. از نظر امام همه اينها مردودند.

اسلامي که امام معرفي ميکند در مقابل اينهاست. پيرو امام بايد مرزبندي داشته باشد هم با اسلام متحجر و هم با اسلام سکولار. اسلام ناب را شناسايي کند و دنبال کند. اين يکي از اصول امام است. اين چيزي نيست که امام يکبار گفته باشد. در سرتاسر بيانات امام گسترده است.

يکي ديگر از اصول امام اتکال به کمک الهي، اعتماد به صدق وعده الهي، و نقطه مقابل، بي اعتمادي به قدرتهاي مستکبر و زورگوي جهاني است. اين يکي از اجزاي مکتب امام است. اتکال به قدرت الهي. خداي متعال وعده داده است به مومنين و کساني که اين وعده را باور ندارند در کلام خود خداوند لعن شده است. لعن الله عليهم و...غضب الله عليهم.

امام به مستکبرين هيچ اعتقادي نداشت موجب مي شد که به وعده هاي آن ها هيچ اعتمادي نکند.
در همه شرايط امام اعتقاد داشت انتخابات بايد در موعد مقرر برگزار شود.موقع انتخابات جزو اولين نفراتي بود که پاي صندوق هاي راي حاضر مي شد.به آرا مردم احترام مي گذاشت.مردم را ولي نعمت مسئولان معرفي کرد.



پنج شنبه, 14 خرداد 1394 ساعت 11:08





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن