تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834456845
سرانجام تلخ یک جوان که عشق لاتی داشت/فکر میکردم آدم کشتن فقط برای فیلمها است
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: سرانجام تلخ یک جوان که "عشق لاتی" داشت/فکر میکردم آدم کشتن فقط برای فیلمها است
جز فرار راهی به ذهنم نمیرسید،با اینکه عذاب وجدان گلویم را بهم میفشرد ولی هر طور بود خودم را به دامداری رساندم، در گوشهای نشستم و به فکر فرو رفتم که ای کاش به چند روز پیش بر میگشتم و یا پاهایم میشکست و به آنجا نمیرفتم.
آفتاب : با دریافت خبر دستگیری قاتل جوانی كه در درگیری چند شب گذشته حوالی شهر سمنان با شمشیر یك نفر را كشته بود، بر آن شدم تا با حضور در پلیس آگاهی با این جوان متهم به قتل، گپ و گفتی داشته باشم.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، در این گفتگوی، غم انگیز و قابل تامل، متهم مراحل مختلف زندگیش را از كودكی تا الان كه روی صندلی بازجویی پلیس آگاهی نشسته بود، با زبانی ساده و روان این گونه بیان كرد:
خودت را معرفی کن؟
"شهرام" هستم...
فرزند کوچک خانواده 5 نفره، 23 سال دارم و مادرم خانه دار و پدرم کارمند بود که چند سال قبل فوت كرد. در خانوادهای ساده و در فضایی آرام زندگی میكردیم و مشكل خاصی نداشتیم. تا دوره متوسطه ادامه تحصیل دادم اما چون علاقه زیادی به كار فنی داشتم، ترک تحصیل کردم و به شاگردی مشغول شدم. پس از یک سال که به قول معروف اوستا کار شده بودم، با یکی از دوستام بطور شراکتی مغازهای دست و پا کردیم، خلاصه کمک خرج خانواده و مادرم مریضم بودم.
با مقتول چگونه آشنا شدی؟
با کسی کاری نداشتم، مسیرم تنها از خانه تا مغازه بود و دوباره همان راه را بازمیگشتم، بعضی روزها هم بعد از تعطیلی مغازه با یکی دو تا از دوستام مینشستیم و قلیان میکشیدیم. این روند دوست داشتنی، ادامه داشت و من هم از همه چیز راضی بودم تا اینكه...
تا اینکه یه روز دوستم، پیش من آمد و گفت:یه نفر هست که بهم نامردی کرده و با رفیقهایش من را تهدید میکنند...با این عنوان كه میخوام یک درس عبرت بهش بدم، ازم کمک خواست!!!
تو چه کار کردی؟
از آنجایی عشق لاتی داشتم و نمیخواستم جلوی دوستم کم بیاورم، موافقت كردم و رفتیم و تهدیدش کردیم تا حساب کار دستش بیاد...
بعد چه شد؟
این ماجرا گذشت... روزی فردی با گوشیم تماس گرفت و شروع کرد به فحش و ناسزا گفتن، من که گیج شده بودم و نمی دانستم پشت خط چه کسی است، گوشی را قطع کردم. این زنگها و فحشها شاید بیش از 20 بار تکرار شد که سرانجام موضوع را با دوستم مطرح کردم و متوجه شدیم که شخص پشت تلفن از طرف کسی است که او را تهدید کردیم.
اینجا بود که نقشه دعوا را کشیدید؟
نه. . . چند روز گذشت و این قضیه ادامه داشت و باز هم همان شخص به من زنگ میزد و تهدید میکرد، میگفت که باید بروم سر قرار تا با هم رو در رو صحبت کنیم،راستش من هم زیاد توجه نمیکردم... اما یه روز بهم گفت: اگه نیای سر قرار، میآید جلو مغازهام و زندگیام را به آتش میکشد.
سناریوی قتل از اینجا نوشته شد؟
بله. . . صحبتهای این مرد پشت تلفن بسیار مرا عصبانی کرده و از طرفی اگر برادر بزرگترم از ماجرا مطلع میشد، زندگیام را خراب میکرد و نمیگذاشت دیگر آب خوش از گلویم پایین برود و من هم مجبور شدم با مرد پشت تلفن قرار بگذارم.
قرارتان کی و کجا بود؟
ساعات پایانی شب پنج شنبه درست 5 روز بعد و جایی خارج از شهر سمنان، مکانی که بسیار کم تردد بود و هر اتفاقی میافتاد کسی تا ساعتها مطلع نمیشد.
شب حادثه چه شد؟
البته آن شب را فراموش کرده بودم، ولی درست زمانی که بعد از تعطیل کردن مغازه با دوستانم در مکانی مشروبات الکلی میخوردیم، بازهم آن مرد تماس گرفت و با فحاشی گفت که چرا سر قرار حاضر نشدهام، من هم که حالم دست خودم نبود، راه افتادم.
اولش رفتم مغازه، شمشیری بلندی را که آنجا داشتم برداشتم و با دو تن دیگر از دوستانم رفتیم تا به سر قرار برسیم.
به سرار قرار که نزدیکتر شدیم از دور چند تا موتورسیكلت که چراغشان روشن بود را دیدیم، راستش ترس تمام وجودم را برداشته بود! اما به روی خودم نیاوردم تا نکند بعدا بازیچه مسخره کردن دوستانم شوم.
چگونه مرد پشت تلفن را شناختی؟
وقتی به آنجا رسیدیم، پسری درشت اندام با چهرهای وحشتاک جلو آمد و گفت که من همان کسی هستم که زنگ میزنم، با اینکه مست بودیم ترسیده بودیم ،همانکه خواستیم با موتوری که آمده بودیم فرار کنیم به سمت ما حمله ور شد و من را به زمین انداخت. از روی زمین بلند که شدم دیدم دو تا از دوستانم با موتورسیکلت فرار کردهاند و من در وسط این میدان تنها ماندهام.
سرم گیج می رفت، نمیدونم چی و چطور شد؟!!! دور و اطراف نگاه کردم و چشمم به شمشیر افتاد... سریع برش داشتم و در هوا میچرخاندم که ناگهان شمشیر در شکمش فرو رفت و از درد فریاد کشید، روی زمین افتاد بود دست و پا میزد و از تنش خون میرفت.
بعد چه اتفاقی افتاد، همانجا فوت کرد؟
نه. . . از درد به خود میپیچید، ولی زنده بود بعد از مدتی یک ماشین را دیدم که از آنجا میگذشت، دویدم و جلویش را گرفتم، راننده مرد میانسالی بود خواهش کردم تا او را به بیمارستان ببریم، به دروغ گفتم فامیلمان است،اگر دیر برسد از شدت خونریزی جان خود را از دست میدهد.
بعد از آنکه گذاشتیمش داخل ماشین و به بیمارستان رساندیمش من به بهانه خرید دارو از محل متواری شدم. دل تو دلم نبود نمی دانستم چیکار کردم...
به کجا رفتی؟
با دوستم تماس گرفتم و با موتور به منطقهای دور افتاده در اطراف روستاهای دوردست شهر رفتیم... با کنسروهایی که خریده بودم چند روزی را داخل آغل گوسفندان سر کردم... چند روز با همین شرایط گذشت و بیخبری از حال و روز آن پسر مجروح من را كلافه كرده بود. با هیچ کس در ارتباط نبودیم که بفهمم چه بلایی سر آن آمده است.... فقط شب و روز دعا میکردم، نمرده باشد...
سرانجام چگونه از مرگ پسر مجروح مطلع شدی؟
یک روز دلم را زدم به دریا و آمدم شهر... تا هم اطلاعی پیدا کنم و هم مقداری غذا بخرم و برگردم. همین كه وارد سوپر مارکت شدم، شنیدم که مشتریان با صاحب مغازه از قتل یک جوان به نام سعید صحبت می کنند... کنجکاو شدم و سرصحبت را باز کردم ... آره ، ْآنها داشتند از دعوای چند روز قبل من و سعید صحبت میكردند...
آره . . .سعید فوت كرده بود و حالا دیگه من یه قاتل بودم... باورم نمی شد که به همین راحتی آدم کشته باشم. دنیا دور سرم چرخید و حالم بد شد... دیگه صدایی نمیشنیدم و چشمام جز صحنه فجیع آن شب که همش تو ذهنم بود، چیزی نمی دید، تا آن لحظه فکر میکردم آدم کشتن فقط برای فیلمها است.
دوباره متواری شدی؟
بله. . . جز فرار راهی به ذهنم نمیرسید، با اینکه عذاب وجدان گلویم را بهم میفشرد ولی هر طور بود خودم را دامداری رساندم، در گوشهای نشستم و به فکر فرو رفتم که ای کاش به چند روز پیش بر میگشتم و یا پاهایم میشکست و به آنجا نمیرفتم. ای کاش هیچگاه شمشیر درون شکم سعید فرو نمیرفت . . . اما الان دیگر این ای کاشها فایدهای ندارد.
برای بدبختی مثل من كه زندگیاش را برای هیچ و پوچ به آتش كشیده بود، دیگه نه فرار فایدهای داشت و نه قرار...
شهرام، گریه كنان و در حالی كه ندامت و پشیمانی از سراسر وجودش لبریز بود، به سخنانش با این جملات پایان داد:
داستان زندگی من از اول تا الان كه شاید خیلی به آخرش نمانده باشد، همین بود كه گفتم و حاصل آن، منم كه به عنوان یك قاتل روبروی شما و روی صندلی پلیس نشستهام...
شهرام در طول این گفتگو كاملا غیر ارادی، به سرنوشت مادر بیمارش اشاره میكرد و از خودش میپرسید: بدبخت مادرت از اینجای زندگیش به بعد باید چیكار كند؟!!! یعنی واقعا الان باید منتظر روزی باشی که برم پای چوبه دار...؟!!!
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]
صفحات پیشنهادی
سرانجام تلخ یک جوان که عشق لاتی داشت/ تصویر معجزه باورنکردنی برای یک باغبان/ چرا رزق و روزیام کم شده است؟
در باشگاه شبانه بخوانید سرانجام تلخ یک جوان که عشق لاتی داشت تصویر معجزه باورنکردنی برای یک باغبان چرا رزق و روزیام کم شده است در باشگاه شبانه امشب گفتگو با قاتل جوانی را بخوانید که عشق لاتی داشت و فکر میکرد آدم کشتن تنها برای فیلمها است و همچنین از دعایی مطلع شوید که دردرخواست یک پسر جوان/ من را به دنیا آورده اند فقط برای بارکشی
به گفته یک روانشناس درخواست یک پسر جوان من را به دنیا آورده اند فقط برای بارکشی به سوالات یک جوانی که فکر می کند بارکش خانواده است پاسخ می دهیم با ما همراه باشید امام على عليه السلام خوش اخلاقى روزى ها را زياد مى كند و ميان دوستان انس و الفت&nbنشست هم اندیشی مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
نشست هم اندیشی مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایرنا - بوشهر نشست هم اندیشی علیرضا حاجیان زاده مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشور با کارکنان و مربیان پرورشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روز چهارشنبه در بوشهر برگزار شد 30 ارديبهشت 1394 14 2 عکسحمایت فارابی از فیلمهای ورزشی و جوانان
دوشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۷ ۴۴ بنیاد سینمایی فارابی از تولید فیلمهایی با موضوع ورزش و جوانان حمایت میکند به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در دیدار با رئیس فدراسیون والیبال تولید فیلمهای اجتماعی و توجه به جوانان و مسائل ورزشی را مهم قلمداد کرد و گمدیرکل کانون پرورش فکری کودکان قزوین خبر داد راهاندازی کتابخانه ویژه کودکان و نوجوانان در بقاع متبرکه قزوین
مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان قزوین خبر دادراهاندازی کتابخانه ویژه کودکان و نوجوانان در بقاع متبرکه قزوینمدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان استان قزوین از آمادگی این کانون برای راهاندازی کتابخانه ویژه کودکان و نوجوانان در بقاع متبرکه این استان خبر داد به گزارش خبرگزاری فخواننده جوان به خاطر گیتار، آدم کشت
خواننده جوان به خاطر گیتار آدم کشت خانواده جوانی به نام رامین آبان سال گذشته به پلیس خبر دادند فرزندشان در محل کارش کشته شده است آنها گفتند بعد از چندساعت بیخبری از رامین به محل کارش رفتهاند و جسد او را درحالیکه بر زمین افتاده بوده پیدا کردهاند روزنامه شرق خانواده جوبایرامی: فکرش را نمیکردم 4 گل به استقلال بزنیم/ قهرمانی تراکتور دور از دسترس نیست
سهشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴ ۰۹ مهاجم تراکتورسازی میگوید در بازی مقابل نفت تهران تیمش میتواند با کمک هوادارانش پیروز شود و قهرمانی را جشن بگیرد مهرداد بایرامی در گفتوگو با ایسنا درپاسخ به این سوال که فکرش را میکرده که تراکتورسازی موفق شود 4 گل به استقلال بزند گفت صادقانهرسیدگی به شکایات مرتضوی٬ مشایی٬ جوانفکر و بقایی از احمد توکلی | خبرگزاری ایلنا
دقایقی پیش برگزار شد رسیدگی به شکایات مرتضوی٬ مشایی٬ جوانفکر و بقایی از احمد توکلی دادگاه شکایت از صاحب امتیاز سایت الف و نماینده مجلس نهم صبح امروز در دادگاه کیفری استان تهران برگزار میشود به گزارش خبرنگار ایلنا٬ شکایت علیاکبر جوانفکر٬ سعید مرتضوی٬ اسفندیار رحیم مشاییجوانبخت: حمايت از ژيمناستيك فقط حرف است
جوانبخت حمايت از ژيمناستيك فقط حرف است بحث كوچ ورزشكاران به كشورهاي ديگر كمكم به رشتههاي ديگر نيز سرايت ميكند اگر ديروز حرف از كشتي و تكواندو بود حالا پاي ژيمناستيك هم به ميان آمده است بعد از توافق رمضانپور با دانماركيها و رفتن او به اين كشور حالا احسان خدادادي هم راهي تراستقبال کودکان و نوجوانان شیرازی از تریلی تئاتر کانون پرورش فکری
استقبال کودکان و نوجوانان شیرازی از تریلی تئاتر کانون پرورش فکری شیراز- ایرنا- مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس گفت تریلی سیار مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ادامه سفرهای فصلی خود از 27 اردیبهشت میهمان کودکان شیرازی شده است مجتبی حق پرست دوشیک تفکر غیرحکیمانه درون سعودیها تصمیم گیری میکند/ هر کدام از جوانهای عراق یک قهرمان هستند
دیدار رئیس جمهوری عراق با رهبر انقلاب یک تفکر غیرحکیمانه درون سعودیها تصمیم گیری میکند هر کدام از جوانهای عراق یک قهرمان هستند حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار آقای فؤاد معصوم رئیس جمهوری عراق و هیأت همراه عراق را کشوری بسیار مهم و تأثیرگذار در میان کشورهای عربی و اسلامی دانستنمدیرکل کانون پرورش فکری آذربایجانشرقی: جوانان آسیب دیده اجتماعی حمایت شوند
مدیرکل کانون پرورش فکری آذربایجانشرقی جوانان آسیب دیده اجتماعی حمایت شوندمدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجانشرقی گفت جوانان آسیب دیده اجتماعی در کنار جوانان موفق و منتخب از حمایت مسئولان امر برخوردار شوند به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز جواد لطف اللهپورآلنعمه: فکر نمیکردم سپاهان قهرمان شود
آلنعمه فکر نمیکردم سپاهان قهرمان شود فولاد خوزستان لیگ چهاردهم را به سختی پایان برد ولی توانست با تمام مشکلاتش جایگاه پنجم جدول را کسب کند به گزارش "ورزش سه" احمد آلنعمه در خصوص پیروزی تیمش مقابل صبای قم گفت بر خلاف صبا سه امتیاز این مسابقه اهمیت زیادی برایاظهارات متناقض 3 زورگیر افغانی که جوان22ساله آپاچی سوار را در مشهد کشتند
اظهارات متناقض 3 زورگیر افغانی که جوان22ساله آپاچی سوار را در مشهد کشتند آفتاب خراسان نوشت 3 زورگير افغاني که مدعي بودند تحت تأثير مصرف مشروبات الکلي و به قصد سرقت موتورسيکلت آپاچي جوان ۲۲ ساله اي را به قتل رسانده اند در بازسازي صحنه جنايت با اظهاراتي متناقض ارتکاب قتل را بمدیرکل کانون پرورش فکری خوزستان مطرح کرد پیشرفت 50 درصدی سالن نمایش ویژه کودکان و نوجوانان در شادگان
مدیرکل کانون پرورش فکری خوزستان مطرح کردپیشرفت 50 درصدی سالن نمایش ویژه کودکان و نوجوانان در شادگانمدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوزستان گفت سالن نمایش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شادگان 50 درصد پیشرفت فیزیکی دارد به گزارش خبرگزاری فارس از شادگان عبدالنبی شمشایی، بقایی و جوانفکر رضایت دادند/ احمد توکلی: تبرئه میشوم
مشایی بقایی و جوانفکر رضایت دادند احمد توکلی تبرئه میشوم نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت اگر آزادی مطبوعات نباشد فسادها پنهان باقی خواهد ماند و مانند دملهای چرکین سر باز میکند به گزارش نامه نیوز احمد توکلی پس از پایان نخستین جلسه رسیدگی به اتهاماتش به عنوان مرمز موفقیت ما آنالیز خوب است منصوریان: ۱۵ هزار هوادار برای ما ۱۵۰ هزار هوادار بود/ فکر نمیکردم به این اندازه
رمز موفقیت ما آنالیز خوب استمنصوریان ۱۵ هزار هوادار برای ما ۱۵۰ هزار هوادار بود فکر نمیکردم به این اندازه تماشاگر بیایدسرمربی تیم فوتبال نفت گفت رمز موفقیت ما آنالیزخوبی است که انجام میدهیم و این مسئله به ما بسیار کمک میکند به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس علیرضا منصو-
گوناگون
پربازدیدترینها