محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843231534
جام جم ایام - تجاوز در برلین
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
نقش شوروی در شکست آلمان نازی در هفتاد سال پیش، یکی از باشکوهترین نقاط عطف تاریخ این ملت محسوب میشود. این داستان اما، روی دیگری هم دارد، و آن هم تجاوز گستردۀ سربازان شوروی به زنان آلمانی در آخرین روزهای جنگ است.
در پارک ترپتاور، در حاشیۀ برلین، غروب در حال فرارسیدن است و نگاه من به مجسمهای با پیشزمینۀ آسمان یاسی رنگِ آن موقع روز است. این مجسمۀ دوازده متری، یک سرباز شوروی را به تصویر کشیده که در یک دستش شمشیر است و در دست دیگرش یک دختر کوچک آلمانی و همزمان علامت صلیب شکستۀ نازیها را زیر پا له میکند.
اینجا، آخرین ایستگاهِ پنج هزار از هشتاد هزار سرباز شوروی است که در نبرد برای تصرف برلین که از 16 آوریل تا دوم مه 1945 جریان داشت، جان خود را از دست دادند.
عظمت این مجسمه، بناست نمایانگر وسعت ایثار باشد. اگر رنج بالا رفتن از تعداد زیادی پله را به جان بخرید، میتوانید به پایۀ مجسمه نگاهی بیاندازید که همچون یک معبد نورپردازی شده است. در آنجا نوشتهای با این مضمون که ملت شوروی، تمدن اروپا را از دست فاشیسم نجات دادند، نظرم را جلب میکند.
اما کسانی هستند که به این بنای یادبود، لقب "یادبود متجاوز گمنام" دادهاند.
سربازان استالین در مسیر رسیدن به پایتخت آلمان، زنان بیشماری را مورد تجاوز قرار دادند. پرداختن به این موضوع اگرچه پس از جنگ به ندرت در آلمان غربی و شرقی انجام میشد، تا همین امروز هم در روسیه یک تابو است.
رسانههای روسیه مرتباً مسئلۀ تجاوزها را رد میکنند و آن را یک افسانۀ غربی میخوانند. هرچند که یکی از منابع بسیاری که داستان را روایت کردهاند، خاطراتی است که یک افسر جوان شوری از آن زمان نگاشته است.
ولادیمیر گلفاند، ستوان جوانی یهودی از اهالی مرکز اوکراین بود که با وجود آنکه ارتش شوروی به دلایل امنیتی خاطرهنویسی را ممنوع کرده بود، با شجاعتی مثال زدنی خاطراتش را سال 1941 مینوشت.
ولادیمیر گلفاند
در فوریۀ 1945، گلفاند در نزدیکی سد رودخانۀ اودر مستقر شد تا برای حملۀ نهایی به برلین آماده شوند. او شرح میدهد که چگونه رفقایش یک گردان از زنان مبارز را محاصره و مجبور به تسلیم کردهاند.
او نوشته است: "زنان آلمانی اسیر شده گفتند که انتقام خون شوهران مردۀشان میگیرند. آنها باید بدون اغماض نابود شوند. سربازان ما پیشنهاد کردند که در آلت تناسلیشان چاقو فرو کنیم، اما اگر دست من باشد، فقط اعدامشان میکنم."
این تازه شروع ماجرا است.
یکی از بیپردهترین نوشتهها در خاطرات گلفاند در تاریخ 25 آوریل، یعنی زمانی که به برلین رسیده بود، نوشته شده است. گلفاند سوار بر دوچرخه در کنارۀ رودخانۀ "اسپری" مشغول دوچرخه سواری بود (این اولین باری بود که سوار دوچرخه میشد) که به گروهی زنان آلمانیِ چمدان و بقچه به دست میرسد.
او به آلمانی دست و پا شکسته، از آنها پرسید که کجا میروند و چرا خانههایشان را ترک کردهاند.
او نوشته است: "آن با چهرههای هراسان به من گفتند که در اولین شب ورود ارتش سرخ به برلین چه بلایی بر سرشان آمده است. دخترک زیبای آلمانی گفت: "به من تجاوز کردند. تمام شب. آنها پیر بودند و بدن بعضیهایشان پر از زگیل بود، همۀشان به من تجاوز کردند، بیشتر از 20 نفر." و سپس به گریه افتاد."
"مادر بیچارهاش گفت: "آنها به دخترم جلوی چشمهایم تجاوز کردند. آنها ممکن است دوباره برگردند و به او تجاوز کنند." این فکر همه را میترساند."
دختر ناگهان به بغل من پرید و گفت: "اینجا بمان! میتوانی هر کار دلت خواست با من بکنی، اما فقط خودت."
گلفاند وقتی که به همراه ارتش سرخ به سمت آلمان پیش میرفتند، رفته رفته از جنایات و تجاوزهایی که سربازان نازی انجام داده بودند، مطلع شده بود.
ویتالی، پسر او میگوید: "او از خیلی از دهکدههایی که نازیها همۀ سکنههایشان، حتی بچههای کوچک، را کشته بودند عبور کرده بود. و او شواهدی از تجاوز نازیها به زنان دیده بود."
ماشین جنگی آلمان مدعی بود که سربازانش ارتشی از آریاییهای منظم هستند که هرگز با نژادهای فرودست ارتباط جنسی برقرار نمیکنند.
اولگ بودنیتسکی، یک تاریخدان در مدرسۀ عالی اقتصاد مسکو، میگوید که این ممنوعیت نادیده گرفته میشد. در حقیقت فرماندهان نازی آنقدر نگران شیوع بیماریهای جنسی در میان سربازان بودند که یک سری فاحشهخانههای نظامی را در گسترۀ مناطق تحت اشغالشان برپا نمودند.
یافتن شواهدی مستقیم از رفتار سربازان آلمانی با زنان روس بسیار دشوار است، چرا که بسیاری از قربانیان جان سالم به در نبردند، اما در موزۀ آلمان-روسیه، واقع در برلین، یورگ مور (مدیر موزه) عکسی را که در کریمه گرفته شده و در آلبوم شخصی یکی از سربازان آلمانی بوده است را به من نشان میدهد. عکس جنازۀ زنی است که روی زمین دراز شده است.
او میگوید: "به نظر میرسد که او به خاطر تجاوز یا بعد از آن کشته شده باشد. دامن او بالا داده شده و دستهایش جلوی صورتش است."
"این عکس شوکهکنندهای است. ما در موزه بحث کردیم که آیا باید این عکس را به نمایش بگذاریم یا نه. اما این جنگ است، این خشونت جنسی است که طبق سیاست آلمان در شوروی اجرا شده است. ما جنگ را نشان میدهیم. ما راجع به جنگ صحبت نمیکنیم، آن را نشان میدهیم."
همزمان که ارتش سرخ به سوی آنچه که رسانههای شوروی "لانۀ دیو فاشیست" میخواندند پیش میرفت، پوسترهای نظامیای منتشر میشد که سربازان را تشویق میکرد خشمشان را نشان دهند. "سرباز! تو الان در خاک آلمان هستی، وقت انتقام فرارسیده است."
در حقیقت، دپارتمان سیاسی لشکر نوزدهم، در کنارۀ ساحل بالتیک به سمت آلمان پیش روی میکرد، اعلام کرده بود که سربازان شوروی آنقدر خشمگین هستند که از رابطۀ جنسی با آلمانیها حالشان به هم میخورد. اما بار دیگر، سربازان کاری کردند که نشان داد نظرات ایدئولوژیستها چرند است.
آنتونی بیوور، هنگام تحقیق برای کتابش با عنوان "برلین، سقوط" اسنادی دربارۀ خشونت جنسی را در آرشیو ملی فدراسیون روسیه بدست آورد. این اسناد در اواخر سال 1944، توسط نیروهای پلیس مخفی به رییسشان، لاورنتی بریا، فرستاده شده بودند.
بیوور میگوید: "اینها به دست استالین رسیدهاند. میتوانید از روی تیکهایی که خوردهاند بفهمید که خوانده شدهاند یا نه. اینها تجاوزهای گسترده در پروس شرقی و اینکه زنان آلمانی برای دچار نشدن به این سرنوشت سعی میکنند بچهها و خودشان را بکشند، گزارش میکنند."
یک دفترچه خاطرات دیگر، که توسط نامزد یک سرباز آلمانی نوشته شده است، نشان میدهد که چگونه برخی از زنان برای جان به در بردن از اوضاع، خود را با چنین شرایطی تطبیق میدادند.
این نویسندۀ که نوشتن خاطرات را در 20 آوریل 1945، ده روز پیش از خودکشی هیتلر، آغاز کرده است، همچون ولادیمیر گلفاند، شدیداً صادقانه نوشته و مشاهدات دقیقی انجام داده است.
او خود را یک "دختر بلوند که همیشه یک کت زمستانی را به تن دارد" توصیف میکند. نگارندۀ این خاطرات تصاویر روشنی از همسایگانش در پناهگاه بمبی که در زیر مجتمع آپارتمانی او در برلین واقع بوده است، به دست میدهد. در میان آنها "مرد جوانی با شلوار طوسی و عینک قاب گرد" وجود دارد که "در پی تحقیقات بیشتر مشخص شد که در واقع یک زن است." از دیگر ساکنان پناهگاه "سه خواهر سن و سال دار بودند که همه خیاط بودند و مثل یک پودینگ سیاه بزرگ به هم چسبیده بودند."
سربازان شوروی در حال توزیع غذا
همۀ آنها منتظر ورود ارتش سرخ بودند. آنها به شوخی میگفتند: "بهتر است یک روس روی تختت باشد تا یک یانکی بالای سرت." آنها تجاوز را به پودر شدن بوسیلۀ بمبها ترجیح میدادند. اما وقتی که سربازان به پناهگاه رسیدند و سعی کردند زنان را بیرون بکشند، آنها از نگارندۀ خاطره خواستند تا مهارتش در زبان روسی استفاده کند و به فرماندهی شوروی شکایت کند.
او با گذر از هرج و مرج و خرابههای خیابان، موفق میشود تا یک افسر ارشد را پیدا کند. واکنش او بالا انداختن شانه بود. او پاسخ میدهد که با وجود دستور استالین در ممنوعیت خشونت علیه غیرنظامیان، "این اتفاق به هر حال میافتد."
افسر به اتفاق نگارندۀ خاطره به سرداب میروند و او در آنجا سربازان را سرزنش میکند، اما یکی از سربازها شدیداً خشمگین میشود.
""منظورت چیست؟ میدانی آلمانیها با زنان ما چه کردند؟" او فریاد میزد که: "آنها خواهر مرا بردند و ..." افسر، سرباز را دلداری داد و او را بیرون برد.""
اما وقتی که نگارندۀ خاطره به راهرو برگشت تا ببیند که آیا آنها رفتهاند، دید که مردان آنجا منتظرش هستند. او به خشونت مورد تجاوز قرار گرفت و چیزی نمانده بود که خفهاش کنند. همسایگان هراسان، یا به تعبیر نگارنده "غارنشینان"، درِ پناهگاه را بسته و قفل کرده بودند.
او نوشته است: "در نهایت دو اهرم آهنی باز شدند. همه به من زل زده بودند. لباس هایم را به زور روی تنم نگه داشته بودم. شروع به فریاد زدن کردم: "شما خوکید! آنها دو بار پشت سر هم به من تجاوز کردند و شماها مثل یک تکه آشغال مرا رها کردید."
در نهایت نگارنده به این نتیجه میرسد که بهتر است یک "گرگ " پیدا کند، تا به دام تجاوز گروهی نیافتند. با این رابطۀ میان متجاوز و قربانی خشونت کمتری دارد و بیشتر حالت داد و ستد مییابد، و البته ابهام بیشتری دارد. او به رابطه به افسری اهل لنینگراد تن داد و با او در مورد ادبیات و معنای زندگی صحبت میکرد."
او نوشته است: "به هیچ وجه نمیشد گفت که سرگرد به من تجاوز میکرد. این کار را برای بدست آوردن بیکن، کره، شکر، شمع و کنسرو گوشت میکنم؟ مطمئنم که تا حدی به همین خاطر است. علاوه بر آن، من سرگرد را دوست دارم، و هر چه او کمتر از من در جایگاه یک مرد طلب میکند، به او بیشتر به عنوان یک شخص علاقمند میشوم."
سرباز روس به همراه دوست مونثش از مقابل سربازان آمریکایی رد میشوند
بسیاری از همسایگان نگارندۀ خاطرات نیز به زدوبند مشابهی با فاتحان رسیدند.
وقتی که این خاطرات در قالب کتابی با عنوان "زنی در برلین"، سال 1959 در آلمان به چاپ رسید، روایت شجاعانهای که نگارنده از انتخابهایش برای زنده ماندن ارایه کرده بود، از سوی منتقدان "لکه دار کردن شرف زن آلمانی" قلمداد شد. از این رو عجیب نیست، که او اجازه نداد که تا زمان مرگش کتاب دوباره منتشر شود.
هفتاد سال پس از پایان جنگ، تحقیقات جدیدی در مورد خشونت جنسیای نیروهای متفقین – اعم از آمریکایی، بریتانیایی، فرانسوی و شوروی- صورت میگیرند. اما سالها، طرح این موضوع، خوشایند مقامات رسمی نبود. معدود افرادی بودند که آن را گزارش کنند، و کمتر از آنها کسانی بودند که حاضر بودند به این حرفها گوش بدهند.
در آلمان شرقی، این موضوع علاوه بر اینکه ننگی اجتماعی قلمداد میشد، باعث تابو شکنی هم بود. در این کشور انتقاد از قهرمانان شوروی که فاشیسم را شکست داده بود، کفر محسوب میشد. آن سوی دیوار در آلمان غربی، احساس گناه از جنایات نازیها باعث میشد خود آلمانیها از رنجی که میبردند، حرفی نزنند.
اما در سال 2008، فیلمی بر اساس خاطرات "زن برلینی" با نام "ناشناس" ساخته شد. بازیگر نقش اصلی این فیلم، نینا هاس، هنرپیشۀ سرشناس آلمانی است. این فیلم تاثیری همه گیر در آلمان داشت و باعث شد که بسیاری از زنان قربانی تجاوز جرات بیابند که پا پیش بگذارند و داستان خود را روایت کند. یکی از این قربانیان، اینگبورگ بولرت بود.
اینگبورگ
اینگبورگ که اکنون نود سال دارد، در هامبورگ در آپارتمانی پر از عکس گربهها و کتابهایی راجع به تئاتر، زندگی میکند. در سال 1945 او 20 ساله بود و آرزو داشت بازیگر شود. او با مادرش در یک خیابان تجاری در منطقۀ چارلوتنبرگ برلین زندگی میکرد.
وقتی که حملۀ شوروی به شهر آغاز شد، او نیز همچون خاطرهنویس زن، در سرداب ساختمانشان پناه گرفت.
او به یاد دارد که: "ناگهان خیابانهایمان پر از تانک بود و همه جا اجساد سربازان روس و آلمانی دیده میشد. صدای وحشتناک بمبهای روسی را به یاد دارم. ما به آنها "استالینورگل" (ارگهای استالین) میگفتیم."
در هنگام یک وقفه در بمباران، اینگبورگ سرداب را ترک کرد و به طبقۀ بالا را رفت یک تکه طناب برای آویزان کردن لامپ پیدا کند. او میگوید: "ناگهان با دو روس مواجه شدم که اسلحۀشان را به سمتم نشانه رفته بودم. یکی از آنها مجبورم کرد برهنه شوم و به من تجاوز کرد و سپس جایشان را عوض کردند و نفر دوم هم به من تجاوز کرد. من فکر میکردم که قرار است بمیرم، فکر میکردم که من را خواهند کشت."
اینگبورگ آن زمان از اتفاقی که برایش افتاده بود صحبتی نکرد و این رویه را تا دههها ادامه داد. او میگوید که حرف زدن از آن ماجرا برایش سخت بوده است. او میگوید: "مادرم دوست داشت که با افتخار بگوید که دخترش دست نخورده است."
اینگبورگ در جوانی
اما تجاوزها در همه جای برلین گریبان زنان را گرفته بود. اینگبورگ به خاطر دارد که به زنان بین 15 تا 55 سال دستور داده شده بود تا برای بررسی ابتلا به بیماریهای مقاربتی مورد آزمایش قرار بگیرند. "شما برای دریافت کوپن غذا، میبایست گواهینامۀ بهداشت میداشتید، و یادم هست که اتاق انتظار پزشکانی که این گواهینامهها را صادر میکردند، مملو از زنان بود."
گسترۀ این تجاوزها چقدر بود؟ رقمی که اغلب ذکر میشود، رقم خیره کنندۀ صد هزار زن در برلین و دو میلیون نفر در کل آلمان است. این عدد، که شدیداً محل مناقشه است، از سوابق پزشکی به جامانده از آن زمان استخراج شده است.
مارتین لاکترهند، در آرشیو ملی، پوشههای آبی رنگی را به من نشان میدهد. این پوشهها حاوی سوابق سقط جنین در فاصلۀ جولای تا اکتبر 1945 در منطقۀ نئوکلن، تنها یکی از مناطق 24 گانۀ برلین، هستند. این که این اسناد سالم باقی ماندهاند، شبیه به معجزه است.
سقط جنین بر مبنای مادۀ 218 قانون جزایی آن زمان آلمان ممنوع بود، اما لاکترهند میگوید: "به خاطر شرایط خاصی که تجاوزهای گسترده در سال 1945 ایجاد کرده بود، یک اغماض برای این زنان قایل شده بودند."
در فاصلۀ ژوئن 1945 تا 1946، در مجموع 995 درخواست سقط جنین، در همین یک منطقه از برلین تایید شده بود. این پروندهها شامل 1000 برگ کاغذ به رنگها و اندازهها مختلف است. یک دختر با دست خطی بچگانه، شهادت داده که در اتاق پذیرایی در مقابل چشمان پدر و مادرش مورد تجاوز قرار داده است.
احتمالاً گسترۀ حقیقی تجاوزها هرگز آشکار نخواهد شد. بولتنهای نظامی شوروی و سایر منابع همچنان طبقهبندی شده هستند. پارلمان روسیه اخیراً قانونی تصویب کرده است که بر اساس آن هر کس اسناد روسیه از جنگ جهانی دوم را برملا کند، ممکن است با جریمه یا پنج سال زندان مواجه شود.
ورا دوبینا، یک تاریخدان جوان در دانشگاه علوم انسانی مسکو، میگوید که تا قبل از فرصت مطالعاتیش در برلین، هیچ چیز از قضیۀ تجاوزها نمیدانسته است.
او میگوید: "رسانههای روسیه واکنشی عصبی داشتند. مردم فقط میخواستند از پیروزی پرشکوه ما در جنگ میهنی بزرگ بشنوند، و حالا هم انجام پژوهش مناسب سخت تر شده است."
منبع: مجله تاریخ، سایت فرادید
چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 ساعت 13:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]
صفحات پیشنهادی
جام جم ایام - تصویری قدیمی از دربند/عکس
دربند یکی از محلههای تهران و از دهکدههای قدیمی شمیران و در شمال باغ سعدآباد است در زمان قاجار برخی از شاهزادههای قاجار از جمله شاهزاده اللهوردیمیرزا و ابوالملوک کیومرثمیرزا در اینجا نشیمن داشتند روز چهارشنبه رمضان ۱۳۰۳ قمری ناصرالدینشاه قاجار درجام جم ایام - شناسنامه رضا خان/ عکس
تصویر زیر شناسنامه رضاخان است که در در سال 1299و در سن 44 سالگی وی صادر شده است او در آن زمان سرتیپ قزاق بود جمعه 18 اردیبهشت 1394 ساعت 15 48جام جم ایام - نمایی از خیابان فردوسی در اواخر دوره قاجار/عکس
خیابانی که ما امروزه به نام فردوسی می شناسیم در دوران قاجار علاءالدوله نامیده می شد در تصویر زیر می توانید نمایی از این خیابان را مشاهده کنید دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت 20 30جام جم ایام - حزب شاهنشاهی که از تجربه تودهایها بهره برد
روز ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۶ حزب مردم که از اوایل همان سال شایعه تشکیل آن با عنوان حزب کشاورزان بر سر زبانها بود به دبیرکلی امیر اسدالله علم رسما تاسیس شد و شروع به عضوگیری کرد شاه در ارائه اقدامات خود برای دست یابی به قدرت مطلقه زاهدی را بر کنار کرد و حسین علاء و سپس اقبال را کهجام جم ایام - بانک شاهی در تهران عهد قاجار/عکس
ساختمان بانک شاهی یکی از بناهای معروف تهران می باشد این بنا در میدان توپخانه قرار دارد در ذیل می توانید تصویری کمتر دیده شده از این عمارت را که در ضلع شرقی میدان واقع شده است مشاهده کنید این تصویر که در یک روز زمستانی تهیه شده است تردد مردم و کالسکه ها را در مقابل عمارت بانک شجام جم ایام - قیمت کاپیتولاسیون
روز 23 اردیبهشت 1358 شورای انقلاب به پیشنهاد هیأت وزیران لغو قانون کاپیتولاسیون مصوب مهر 1343 را به تصویب رساند حق قضاوت کنسولی اگرچه نوعی امتیاز سیاسی مرسوم بین دولتهای ماقبل قرن بیستم بود اما تصویب آن در سال 1343 توسط دولت و مجلس ایران خبر از یک واپسگرایی غیرقابل قبول داشت دجام جم ایام - ماجرای جشن خوک در شیراز
جشن هنر شیراز اشاره به مراسمی خارج از معیارهای اخلاقی است که رژیم پهلوی دوم در 10 سال پایانی عمر سیاسی خود در شهر شیراز برگزار کرد این جشن از القائات فکری غرب بود که در داخل کشور به نام فرح پهلوی برگزار شد در نیمه اول سال 1346 و زمانی که دولت ایران خود را برای برگزاری جشن پرهزیجام جم ایام - هدف حکومت پهلوی از تقویت بهاییت
در دورهی پهلوی به دلیل ماهیت سکولار رژیم پهلوی موقعیتی طلایی در اختیار سران بهایی قرار گرفت تا بهشکلی گسترده به عرضاندام بپردازند این نفوذ تاحدی بود که عناصر این فرقه به دستگاه دولتی رسوخ کرده و نبض اقتصاد و سیاست کشور را در دست گرفتند فرقهی بهاییت همچون قوم یهود پتانجام جم ایام - درد دل علی امینی؛ مصائب مبارزه با فساد دولتی
همیشه به دوستانش میگفت میخواهم وزیر شوم و بعد نخستوزیر در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰ به خواسته اصلیاش رسید وقتی با اعتراض گسترده معلمان جعفر شریف امامی از نخستوزیری استعفا داد و او جانشینش شد اما عمر دولتش ۱۴ ماه بیشتر نپایید و در ۲۶ تیر ۱۳۴۱ از مقامش کناره گرفت و دیگر نه وزیر شدجام جم ایام - آیا ساواک پاشنه آشیل شاه شد؟
ساواک در دورانی که نصیری ریاست آن را به عهده داشت به جای طرح نقشههای دقیق و اساسی برای مبارزه با خرابکاری و فعالیتهای ضدرژیم به یک رشته اعمال خشونتآمیز و وحشیانه و ایجاد مزاحمتهای بیمورد و نابجا برای طبقات مختلف مردم پرداخت هنگامی که پس از ماهها ناآرامی رژیم پهلوی درجام جم ایام - کسی به زنان مشکوک نمیشود
در نوامبر 1988 پلیس به خانۀ شمارۀ 1426 در اف استریتِ ساکرامنتو وارد شد تا به دنبال مرد پنجاه و یک سالهای به نام آلوارو مونتویا بگردد این خانۀ دو طبقه یک پانسیون غیرمجاز بود که افراد کم توان و دارای اختلالات روانی در آن زندگی میکردند آلوارو مونتویا به تازگی مفقود شده بود و مجام جم ایام - ۶۷ سال انتظار فلسطینیها برای بازگشت به خانه + عکس
فلسطینیها بعد از بیش از ۶ دهه هنوز کلید خانهشان را نگه داشتهاند و امیدوارند به خانه برگردند روز یازدهم نوامبر سال ۱۹۴۸ تصمیم کشورهای عضو سازمان ملل سرنوشت فلسطینی ها را تغییر داد در آن زمان ۳۳ کشور از جمله آمریکا به تاسیس کشوری به نام اسراییل در اراضی متعلق به خلق فلسطینجام جم ایام - شیوه های مبارزه سیاسی امام کاظم(ع)
یکی از روش های امام در برخورد با حکومت جور مبارزه منفی علیه آن بود که در قالب های مختلف از جمله عدم مساعدت مالی به حکومت ظهور می نمود نام امام هفتم شیعیان «موسی» لقبش «کاظم» مادرش بانویی با فضیلت به نام «حمیده» و پدرش حضرت امام صادق عجام جم ایام - پایان یک دودمان با خودکشی یک امپراتور
19 مارس سال 1644 میلادی سی سانگ امپراتور وقت چین از دودمان مینگ پس از این که شنید یک مقام این کشور از راه خیانت یکی از دروازه های پکن را به روی نیروهای شورشی لی زی چنگ که شهر را محاصره کرده بودند گشوده و شورشیان وارد شهر شده اند خودکشی کرد متعاقب او دویست تن از اعضای خاندانجام جم ایام - نقش آیت الله مدرس در یک حزب مخفی
در مجلس ششم تدین عامل رضا خان کنار می رود و طی تحولاتی رجال آزادیخواه همچون مدرس و مصدق به مجلس راه می یابند نخست وزیری مستوفی تا خرداد 1306ادامه می یابد دیماه 1305طرح استیضاح مستوفی در مجلس مطرح می شود و مدرس به نفع مستوفی برای سخنرانی ثبت نام می کند درست در همین روز حاجسازمان ملل اقدامی بازدارنده در قبال تجاوز به یمن انجام دهد
امیرعبداللهیان در گفتگوی تلفنی با نماینده جدید سازمان ملل در امور یمن سازمان ملل اقدامی بازدارنده در قبال تجاوز به یمن انجام دهد خبرگزاری پانا معاون وزیر امور خارجه گفت ضروری است سازمان ملل و نهادهای امدادرسانی بین المللی تلاش های خود را برای پایان دادن به بحران کنونی یمن هر چجام جم ایام - عکاسی که نخستین عکس جعلی را گرفت
نخستین عکس جعلی چیزی جز یک ژست دروغین جلوی دوربین نبود در سالهای دهه ۱۸۳۰ میلادی بسیاری از مخترعات در پی آن بودند که روند عکاسی را تکامل دهند یکی از آنها «هیپولایت بیراد» بود او گرچه به توفیق زیادی در کارش دست پیدا نکرد اما عکسی گرفت که در پشت آن به دروغ ن-
گوناگون
پربازدیدترینها