واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شیشه اعتمادم را شکستی
22 ساله بودم كه پس از استخدام در یك شركت معتبر با بهروز ازدواج كردم. درآمد خوبی هم داشتم. شوهرم آن موقع سرباز بود. آن روزها میگفت آرزو دارد بتواند یك كار معمولی پیدا كند و خانهای كوچك هم اجاره كند تا برای تأمین خرج و مخارج زندگی چشمش به حقوق من نباشد. میگفت: «نمیخواهم پدرت فكر كند من آدم نالایقی هستم. بنابراین میخواهم به او ثابت كنم كه میتوانم دخترش را به خوشبختی برسانم.» بعد از عروسی خوشبختانه با سفارش اطرافیان و البته تلاش و لیاقتی كه در وجودش نهفته بود خیلی زود كار مناسبی پیدا كرد و مشغول شد.این گونه بود كه من در خانه ماندم تا وظیفه همسرداری و مادری را به بهترین شكل انجام دهم. گاه فكر میكردم خیالاتی شدهام به همین خاطر سعی میكردم مثل سابق به زندگی خوشبین باشم اما تغییر رفتار بهروز مانع از آن میشد كه با اطمینان و اعتماد قبلی و قلبی به او نگاه كنم. غیبتهای طولانی، بیتفاوتی و رفتار سرد و بیمحبتش مرا مشكوك كرده بود. بالاخره تصمیم گرفتم كاری كنم تا از این شك و دودلی خارج شوم. یك شب كه بهروز به بهانه مسافرت به شهرستان، از من و بچهها خداحافظی كرد تا به قول خودش به فرودگاه برود، ... صبح روز بعد مقابل همان خانه چهار طبقه ایستاده بودم زنگ طبقه سوم را كه زدم، زنی جواب داد. گفتم: منزل آقای ... گفت: بله، ولی الآن تشریف ندارند.فهمیدم كه از آن همه عشق و محبت سالهای اول زندگی مشترك حتی سر سوزنی هم باقی نمانده است. افكار شیطانی یك لحظه هم رهایم نمیكرد. حالامن با ریختن اسید روی صورتش، او را تا ابد خانهنشین كردهام. اكنون كه یك سال از آن روز سیاه میگذرد، بهروز همچنان خانهنشین است و من خاكسترنشینتحلیل دکتر محمود گلزاری از ماجرا زن» و «شوهر» دو رکن اساسی خانواده هستند ، لیکن مرد بدان جهت که آفرینش ویژهای دارد و از جنبه جسمی و عقلانی قویتر است، رکن بزرگ و سرپرست خانواده محسوب میشود. اوست که میتواند با تدبیر عاقلانه خویش خانواده را به بهترین وجه اداره کند و اسباب خوشبختی و سعادت آنان را فراهم سازد و محیط خانه را همانند «بوستانی سرسبز» معطر، شاداب، مرتب و منظم گرداند و همسرش را به صورت فرشتهای درآورد.زنان نیز در امور داخلی خانه و تدبیر در امور خانواده و فراهم کردن فضای مناسب عاطفی و محیط نشاط آمیز و لذت بخش و تربیت فرزندان و بهسازی اقتصاد خانواده سهم زیادی دارند و مردان باید نسبت به جایگاه و نقش زنان در امور خانه آگاه باشند و به سهم آنان در این زمینه توجّه نمایند.مردی که مدیر خانواده است باید بدین نکته توجه داشته باشد که «زن» نیز انسانی است مانند «مرد». خواستهها و آرزوها و حق حیات و آزادی دارد. باید بداند که زن گرفتن به معنای خرید کالا نیست، بلکه به معنای انتخاب شریک در زندگی و یار و مونس و غمخوار گرفتن است. باید به خواستههای درونی و آرزوهای او نیز توجه داشته باشد. چنان نیست که مرد مالک مطلق زن باشد. زن نیز حقوقی بر گردن شوهر دارد که به آنها اشاره خواهد شد.شوهر لایق و شایسته کسی است که جز با زبان محبّت و تکریم با همسرش سخن نمیگوید.خیانت به همسر، یکی از آسیبهای دردناک زندگی است. روانشناسان آسیب دردناک (تروما) را رویداد منفی بزرگی میدانند که باورهای اساسی انسان را درباره جهان و افرادی خاص ویران میکند و بر افکار، احساسات و رفتار او به شدت اثر میگذارد. متاسفانه، در سالهای اخیر، به گواهی گزارشهای مراجع قضایی، روانشناسان و مشاوران امور خانواده، پدیده زشت خیانت به همسر افزایش یافته است. اگر خدای ناکرده شما جزو قربانیان، یعنی افراد خیانت دیده باشید به طور معمول واکنشهای شناختی، عاطفی و رفتاری زیر را بروز میدهید:واکنشهای شناختیاعتماد قبلی خود را نسبت به همسرتان زیر سوال میبرید، برای مثال دیگر او را حمایتکننده و مورد اعتماد خود نمیبینید.باورهایتان درباره روابط با او به عنوان منبع حمایت، شادی و رضایت فرو میپاشد.دید بسیار منفی و نادرستی نسبت به همسرتان پیدا میکنید. میاندیشید که او به عمد میخواسته به شما ضربه شدیدی وارد سازد.در مورد آینده زندگی خود دچار تردید جدی میشوید.به نظرتان میرسد که توان مهار و اثرگذاری بر آنچه را که بین شما و همسرتان روی داده است ندارید.واکنشهای عاطفیدچار هیجانهای شدید و ناخوشایندی مانند خشم، اضطراب و افسردگی میشوید.احساس حماقت، گناه و شرمندگی میکنید.اطمینان خاطر خود را درباره ارزشمندی و جذابیتتان از دست میدهید.ناامن و آسیب پذیر میشوید.احساسهایتان در هر روز و حتی در هر ساعت به صورت پیشبینی ناپذیری تغییر میکند.با مرور خاطرات گذشته و یادآوری تصویرهایی از خیانت همسر در اندوهی عمیق فرو میروید.واکنشهای رفتاریطوری رفتار میکنید که انگار گیج و سرگردان هستید و هیچ هدف و برنامهای ندارید.دچار انزوای عاطفی و فیزیکی میشوید. مدتها سکوت اختیار میکنید و از مردم کناره میگیرید.مرتب در پی توضیحی برای رفتار همسرتان هستید. برای مثال بارها و بارها از او میپرسید: «چطور توانستی این کار را بکنی؟»به فکر انتقام میافتید. به صورت کلامی و جسمی به او صدمه میزنید، وسایلش را خراب میکنید و آبروی او را پیش دوستان و آشنایانش میبرید.برای اطمینان دادن دوباره به خود، به ظاهرتان میرسید. ارتباط با همسرتان را افزایش میدهید تا جلو گلایهها و بهانههای او را در این باره بگیرید.رفتارهای انسان زمانی سالم، مثبت و سازنده است که با راهنمایی «عقل» صورت گیرد. عقل، پیامبر باطنی و حجت نورآفرین و روشنگر خداوند است عقل برخلاف احساس، انسان را به جای پیروی از خواهش گذرای زمان حال، به مصلحت دیرپای آینده رهنمون میشود. خواهش گذرا میتواند لذت و هوس جسمی، عاطفی و جنسی باشد یا فرو نشاندن خشمی تند. مهمترین عامل بیچارگی و سقوط درماندگان دنیا و دوزخیان آخرت این است که هوای نفس را امیر و عقل راهگشا را اسیر میسازند. بهروز با زن جوان بیوهای آشنا میشود به او کشش پیدا میکند، هشدارهای عقل خود را نادیده میگیرد، رفت و آمدها و نشست و برخاستهایش را با او افزایش میدهد تا جایی که هوای نفس که آمیزهای است از میل جنسی و دلبستگی عاطفی بر هر دو چیره میشود و نمیگذارد آن دو به خصوص بهروز آینده را ببینند. عقل میپرسد: - تو از این رابطه دزدکی چه بهرهای میبری که همسرت به طور رسمی و آشکار به تو آنها را نمیبخشد؟- چه توجیه شرعی برای کاری داری که به خاطر آن مجبور میشوی حقوق همسرت را پایمال کنی، او را برنجانی و در ازای یک امر حداکثر مباح، به دهها گناه بزرگ از قبیل دروغ، غیبت و گاه پرخاشگری، دشنام دادن، قسم یاد کردن و تهمت زدن آسوده شوی؟- اگر روزی موضوع ارتباط تو با این زن یا به عبارتی خیانت تو به همسرت معلوم شد-که دیر یا زود میشود- ظرف بلورین اعتمادی را که شکسته است چگونه بازسازی میکنی؟- فرزندانت که در بحران خشم، افسردگی مادر و تحقیر و طرد تو قرار میگیرند چه سرنوشتی پیدا میکنند؟- به دوستان و آشنایانت چگونه مسئله را توجیه میکنی؟ می بینیم که اگر بهروز و بهروزها در گوشهای تنها مینشستند و کمتر از یک ساعت به این پرسشها میاندیشیدند میتوانستند خود را از سقوط در منجلاب هوس و رسوایی دور سازند. قربانی حادثه خیانت نیز باید به هشدارهای خرد راهگشای خود توجه کند. به ذهن او میآید که:طلاق بگیرم، خودکشی کنم، آبرویش را ببرم، من هم خیانت کنم، از آن زن- دزد زندگی و بچههایم- انتقام بگیرم، به همسرم آسیب جدی برسانم.این کارها نیز از روی هوای نفس است زیرا هیچ کدام از آنها مورد پسند عقل دوراندیش نیست. از امام حسن مجتبی (ع) پرسیدند: «عقل چیست؟» حضرت فرمود: «غصهها را جرعه جرعه نوشیدن و منتظر فرصت مناسب بودن» (میزان الحکمه ص 3880)خیانت به همسر هر چند آسیبی دردناک است که باورهای انسان را درباره جهان و همسر ویران میسازد و بر افکار، احساسات و رفتار به شدت اثر میگذارد اما میتوان با راهنمایی خواستن از مشاوری خردمند، آگاه، رازدار و پارسا راهحلی مثبت و سازنده برای بازسازی زندگی آسیب دیده پیدا کرد.چند توصیه به زنان برای پیشگیریبرای كنترل مردان عشق ابزار كارا تری از شهوت است. بعد از چند سال اول زندگی معمولاً خانم ها از كاهش رقبت شوهران نسبت به خود شكایت می كنند. دلیل این كاهش علاقه كاهش شور و هیجان اولیه است چون دیگر آن جاذبه جنسی به شدت اوایل ازدواج نیست و مردان مانند اوایل زندگی از رابطه خود لذت نمی برند.برای اینكه مرد زندگی خود را اغوا كنید و او را علاقمند نگه دارید، باید نقش یك افسونگر را بازی كنید و كاری كنید كه عاشق شما باشد.با این راهکارها شوهرتان را به گونه ای شورانگیز نسبت به خود وابسته و علاقمند سازید و مسحور خود سازید. در حالیكه خانم ها با مغز خود عشق می ورزند مردان از طریق آنچه می بینند مجذوب می شوند. بسیار مهم است كه خود را برای همسر خود سرحال و جذاب نگه دارید. بعد از ازدواج شما یك مسئولیت مهم داریدكه نباید با خود خواهی از زیر آن شانه خالی كنید. باید خود را آراسته كنید، باید از نظر بدنی متناسب باشید از پوست و موی خود مراقبت كنید و از نظر روحی فردی پرانرژی باشید.در حالی كه برای حفظ همسر خود تلاش می كنید نباید از نیازهای احساسی و فكری همسر خود غافل شوید. رنگ مورد علاقه او، خواندنی های مورد علاقه اش، فیلم ها و كتاب هایی كه دوست دارد همه را باید بدانید و هر از چند گاهی او را غافلگیر كنید و یكی از آن چیزهایی كه به آن علاقه دارد به او هدیه بدهید. فرآوری : کهتریبخش خانواده ایرانیمنابع:دکتر محمود گلزاری- سپیده دانایینهاد نمایندگی رهبری دانشگاه شهید بهشتیترجمه: علی یزدی مقدم- یاد بگیر دات کام : از خیانت همسرتان جلو گیری کنید بگو كه دوستم داری وقتی نفر سومی در میان است اگر خیانت دیدید دست نگهدارید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 357]