واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
شهیدی که لطیفترین لحظهها را با نابترین حادثهها گره زد
«صالحینژاد» شهید تخریبچی گیلانی که لطیفترین لحظهها را با نابترین حادثهها گره زد و پَر پرواز به سوی معبود گشود و لباس مقدس بسیجی را سند افتخار شهادتش در نزد سید و سالار شهیدان دانست.
به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، دفاع مقدس طلاییترین دوران انقلاب اسلامی است که فرا راه تاریخ آینده را روشن میکند همانگونه که امام راحل فرمود جنگ ما برای رحمت بود و عزت و شرف چونان مرواریدی در صدف آن شفاف محفوظ ماند. امروز با شهیدی همراه میشویم که لطیفترین لحظهها را با نابترین حادثهها گره زد و همواره در فکر پرواز بود و سرانجام پَر پرواز به سوی معبود یگانه گشود. پدر شهید الهیار صالحینژاد درباره ویژگیهای شهید تخریبچی خود گفت: الهیار از کودکی همراه من در برنامهها و مراسمهای مسجد شرکت میکرد و نشان میداد که بیشتر از سن و سالش میفهمد و عمل میکند. وی با بیان اینکه الهیار با الهام از نامش در مسیر احیای دین رسول خدا حرکت میکرد، افزود: پس از پیروزی انقلاب اسلامی الهیار در کنار کسب و کار کشاورزی مسایل روز و تحولات سیاسی را دنبال میکرد و خطراتی که اسلام را در آن زمان مورد تهدید قرار میداد، درک می کرد. پسرم چه زود توانسته بود مرد خدا شود/اشتیاق وصفناپذیر صالحینژاد برای رفتن به جبهه پدر شهید صالحینژاد با اشاره به اینکه الهیار از صدای دلنشینی برای نوحهخوانی برخوردار بود، ادامه داد: همواره میگفت اگر روزی به جبهه برود برای رزمندگان نوحهخوانی میکند و از طرفداران نوحهخوانی آهنگران و کویتیپور بود. وی اظهار کرد: الهیار در سال 66 در مقطع دوم دبیرستان در مدرسه شهید رضایی کلاچای رودسر درس میخواند که روزی امد و گفت در شرایط جسمانی و سنی مناسبی قرار دارد و میتواند برای دفاع از ایران و انقلاب و اسلام به جبهه برود. پدر شهید بزرگوار صالحینژاد با تصریح بر اینکه به تصمیمش احترام گذاشتم اما رضایت گرفتن از مادرش کار سادهای نبود، گفت: از فرزندم خواستم خودش به هر طریقی بر عواطف مادرش غالب شود و با رضای دل او به جبهه برود ضمن اینکه خودم را برای همه چیز آماده کرده و به رفتن پسرم رضایت داده بودم. وی اضافه کرد: چند روز گذشت تا اینکه الهیار نزد من و مادرش آمد و پس از مقدمهچینی موضوع رفتن به جبههاش را مطرح کرد و چهره مادرش درهم شد و به مزرعه رفت و الهیار به دنبال مادرش به مزرعه رفت و ساعتی نگذشت که با لبی خندان و شوق و ذوق زیاد به منزل آمد و با خوشحالی رضایت مادرش را اعلام کرد. پدر شهید صالحینژاد شوق و اشتیاق پسرش برای رفتن به جبهه را وصفناپذیر خواند و اظهار کرد: پرسمان لباس پرمعنا و مقدس بسیجی را بر تن کرد و با غرور و افتخار او را راهی جبهه کردیم، پسرمان چه زود توانسته بود مرد خدا شود و تندیسی از شرف و دفاع از آرمانهای اسلام و قرآن را در موزه حماسههای جنگ علیه کفر ترسیم کند. وی گفت: الهیار در واحد تخریب با همرزمانش از عزت و شرف نظام اسلامی و ایران اسلامی سنگربانی میکرد و روزهای آخر سال 66 و در آستانه سال جدید یعنی 28 اسفند سال 66 بهار زندگی پسرمان در عالمی دیگر آغاز شد و خبر شهادت او را برای ما آوردند. این پدر شهید تصریح کرد: الهیار برای استمرار پیروزی عملیات والفجر 10 در منطقه ماووت عراق در هنگام پاکسازی میادین مین بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به فیض شهادت نایل شد و ستارهای در آسمان معبر عشق شد. شهید صالحینژاد: مرا با لباس بسیجی به خاک بسپارید چون میخواهم سند لیاقت شهادت را در پیشگاه سالار شهیدان عرضه بدارم شهید صالحینژاد در وصیتنامه خود خطاب به پدر و مادرش نوشت: پدر و مادر عزیزم مرا ببخشید تا خدایم از من راضی و خشنود شود و امیدوارم بتوانم با تقدیم خون ناچیز و جسم ضعیف خود به اسلام عزیز و امام (ره) مهربان رضایت خدا و شما را فراهم کنم. این شهید بزرگوار در ادامه وصیتنامه خود گفت: صبر و استقامت داشته باشید و افتخار کنید که فرزند کوچکتان را فدای اسلام کردید و در روز رستاخیز نزد علی (ع) و فاطمه (س) و امام حسین (ع) شرمنده نیستید. شهید صالحینژاد در ادامه اظهار داشت: اگر پیکرم را برایتان آوردند با لباس بسیجی به خاکم بسپارید چون می خواهم سند لیاقت شهادت را در پیشگاه سالار شهیدان عرضه بدارم. انتهای پیام/2300
94/02/27 - 09:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]