واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: نگاهی دوباره به حادثه مهاباد-عبدالعزیز مولودی* مدیریت بحران، واژه ای است که بسیار به گوش ما آشنا است زیرا به یمن وجود عناصری که همواره می توانند در کشور ما و در منطقه بحران آفرین باشند به صورت مستمر بحران ها بوقوع می پیوندند. از زلزله و سیل و بلایای طبیعی گرفته تا بلایای انسانی مواردی از بحران هایی هستند که در محیط خود تجربه کرده ایم.
مدیریت حادثه مسئولیت اولیه مقامات محلی، عالی و ملی را خاطرنشان می کند برای مهار، کنترل و جبران آثار بحران هایی که به وقوع می پیوندند. به قاعده در همه شهرهای کشور و به صورت دوره ای برای مدیران سیاسی و غیر آن، دوره ها و مانورهای عملی مدیریت بحران برگزار شده است و می شود. آنچه در زمان وقوع بحرانی احتمالی روی می دهد، در واقع نشاندهنده میزان آمادگی و توان عملیاتی مدیریت بحران مقامات محلی یا ملی است.
در ماجرای هتل «تارا»ی مهاباد، به نظر می رسد آمادگی عملیاتی مقامات محلی و استانی نیازمند ارزیابی است. در مواقع بحرانی معمولاً استفاده از ظرفیت های اجتماعی موجود که در کاهش اضطراب عمومی می توانند مؤثر باشند، یک راهبرد استراتژیک به نظر می رسد. از این ظرفیت که معتمدان محلی و فعالان اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی است کمتر استفاده شده است. کم توجهی به این مهم، نشاندهنده آن است که یا مقامات محلی در تصمیم گیری به صورت اقتضایی اختیار عمل ندارند یا اینکه به عللی به ظرفیت های مردمی پی نبردند. این را می توان بخوبی در دو نوع رفتار متفاوت نشان داد. فرماندار محترم مهاباد به درخواست فعالان مدنی و حتی هشدارهای مدیر هتل برای دخالت مستقیم و مواجهه رودررو با مردمی که به علت اطلاع نداشتن از موضوع به هیجان درآمده اند، کم توجهی می کند. اعضای شورای شهر حضورشان در این موضوع چندان شفاف نیست و حتی رئیس شورا که در خارج از شهر بوده یا به خارج شهر رفته است، موضوع را به اعضای دیگر شورا ارجاع می دهد. در حالی که اصل اولیه در وقوع حادثه آن است که مسئولان شهر در هر کجای ایران یا جهان باشند، در اولین فرصت و با سریع ترین وسیله خود را به محل حادثه برسانند. این چیزی است که در کشورهای دیگر صورت می گیرد. در عین حال وقتی فرماندار مهاباد به درست یا نادرست نام شرکتی را برزبان می آورد، زیر فشار آن شرکت، به صورت رسمی از آنها معذرت خواهی می نماید ولی در برخورد با معتمدان و مردم شهر از سهل انگاری های صورت گرفته، معذرت خواهی نمی شود. وقتی که در برخورد با حادثه از ظرفیت های مدنی عبور می شود، به این معنی است که جریان امور به رفتارهای توده ای کسانی که به هیجان آمده اند و ویژگی های جامعه شناختی مشخصی را دارند، سپرده می شود.
در سطح استان، بعد از وقوع آتش سوزی با اعلام بسیار زودهنگام اینکه فرصت های سرمایه گذاری در این شهر زیر سؤال رفت آن هم با قید زمان گذشته فعل که معنای از دست رفتن فرصت را می دهد، به جای آرام و کنترل نمودن اوضاع، ابهام های ذهنی مردم تشدید می شود. آیا برای اطمینان مردم نمی شد گفت که ضمن تلاش برای حمایت از بازسازی هتل- که امری صرفاً خصوصی نیست و از تأسیسات عمومی است- همایش پیش رو در موعد مقرر حتماً برگزار می شود. این امر تا اندازه زیادی می توانست در مدیریت حادثه مؤثر باشد.
علاوه بر آن، منتشر نشدن اطلاعاتی درست از موضوع برای افکار عمومی و در هاله ابهام ماندن آن، زمینه را برای برهم خوردن تعادل روانی بخشی از جامعه را که به هیجان درآمده بود، فراهم کرد. در چنین مواردی، شایعه جایگزین اطلاع رسانی شفاف می شود و قرار گرفتن این عدم اطلاعات درست با شایعات مختلف در کنار یکدیگر، فضای شبکه های اجتماعی را که از نزدیک با موضوع رابطه ندارند بیشتر از هیجانات ایجاد شده برای مردم محلی تحریک می کند و نتایجی به دنبال می آورد که مشاهده کردیم.
در مدیریت حادثه، سرعت عمل مقامات و اطلاع رسانی عمومی برای جلوگیری از هیجان بیشتر، نقش جدی در کنترل اوضاع را بازی می کنند که هر یک از این دو در ماجرای هتل تارا کمتر دیده می شود و تنها بعد از فشارهای ایجاد شده در افکار عمومی و مقامات عالی کشور بود که مسئولان محلی در این مورد قدری اطلاع رسانی کردند.
*نویسنده و فعال فرهنگی مهاباد
*روزنامه ایران/چهارشنبه بیست و سوم اردیبهشت 1394
23/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]