تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خوش‏گمانى، مايه آسايش قلب و سلامت دين است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826630279




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تشكيل دولت زنديه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تشكيل دولت زنديه
تشكيل دولت زنديه نویسنده : عزت الله نوذری تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت ( قسمت سی و هفتم ) 25 . تشكيل دولت زنديه كريم خان كه رييس قبيله اى (456) بيش نبود، در سال 1165 ه .ق . پس از شكست على مردان خان و خروج او از صحنه سياست ايران ، سلطان واقعى و فعال مايشاء اين كشور شده بود خود را وكيل الرعايا يعنى وكيل و نماينده مردم خواند و عنوان پادشاهى را براى شاه اسماعيل كه خود به كمك على مردان خان به سلطنت رسانيده بود باقى گذارد.محمد صادق موسوى اصفهانى در تاريخ گيتى گشا در مورد تاريخ زنديه در اين باره مى نويسد:قرعه ى اين امر خطير را به نام ميرزا ابوتراب ، ولد ميرزا مرتضى كه دخترزاده ى شاه سلطان حسين بود نگاشتند، در ساعتى مسعود و طالعى محمود، او را بر تخت سلطنت و سرير دولت طوس داده ، شاه اسماعيل سوم نام نهادند و خطبه و سكه به نام وى زدند (457).تاريخ نيابت سلطنت و وكالت كريم خان ، پر است از جنگ هاى بى شمارى كه وى عليه دشمنان سرسخت ، انجام داده است و هنگامى كه كريم خان به تدريج از كار دشمنان داخلى آسوده خاطر شد، شاه اسماعيل ، نوزده ساله بود و چون به سن بلوغ رسيد، لازم بود اداره امور كشور به او محول شود، ليكن مجلسى از بزرگان زند در اصفهان راى به عدم لياقت و خلع او از مقام سلطنت دادند و آن گاه بدن قايل شدن عنوان پادشاهى براى كريم خان او را زمامدار كشور كردند.ابوالحسن بن محمد امين گلستانه در مجمل التواريخ بعد نادريه در اين باره مى نويسد:با خبر ورود سپاهيان كريم خان به اصفهان در سپاهيان على مردان خان نيز اختلال به وجود آمد و هر روز عده اى از سپاهيان وى گريخته ، به جمع لشكر كريم خان پيوستند، برخورد ميان دو سپاه در نزديكى اصفهان صورت گرفت و سپاه على مردان خان شكست سختى خورد و على مردان خان نيز براى يافتن كمك به نواحى شوشتر و هويزه رفت در اين هنگام شاه اسماعيل سوم زكرياى وزير و بسيارى از بزرگان ديگر نيز به لشكر كريم خان پيوستند، و همگى به اتفاق وارد اصفهان شدند. كريم خان خود را وكيل الرعايا خواند و براى نواحى عراق و فارس حاكم تعيين كرد و برادر خود صادق خان را بيگلربيگى اصفهان نمود براى حكمرانى نواحى عليشكر فراهان و توابع ، شيخ على خان زند و برادران وى را در نظر گرفت . كرمانشاهان كردستان و بخشى از لرستان را نيز به محمد خان داد، حكومت ايالت فارس را نيز مجددا به ابوالحسن شيرازى واگذار كرد (458).كريم خان پس از سقوط آل بويه - 1055 م - 448 ه .ق - نخستين ايرانى بود كه بر سراسر ايران حكومت مى كرد. در فاصله ميان سقوط آل بويه و ظهور كريم خان سلاطين ايران يا ترك بودند يا مغول (459).كريم خان با تامين امنيت داخلى ، سعى در توسعه صنعت و تجارت نمود و هنگامى كه تجارت داخلى رونق يافت تجديد حيات اقتصادى كشور و امنيت داخلى موجب تجديد حيات تجارت خارجى گرديد كاروان هايى كه در زمان پادشاهان صفوى در جاده هاى ايران در حركت بودند، در اثر توجه و مراقبت مخصوص كريم خان از نو فعاليت آرام و مداوم خود را آغاز كردند (460).كنسول بغداد در اين باره مى نويسد:راه ها امن است و تجارت مجددا برقرار مى شود، كاروان هايى كه از اين جا به قصد ايران حركت مى كند زياد است و بيش از پانزده الى بيست هزار خانواده ايرانى (461) كه به بغداد پناهنده شده بودند، به تدريج به وطن خود مراجعت مى كنند، استقرار مجدد امنيت داخلى و حسن رفتار كريم خان با خارجيان و تامين مال و جان آنان موجب تجديد روابط خارجى ايران و استقرار مجدد روابط اين كشور با اروپا كه از زمان شورش افغانان به كلى قطع شده بود، شد. دروازه هاى ايران ناگهان بر روى خارجيان باز و بار ديگر بر سر بازارهاى پرسود اين كشور، بين دول اروپايى رقابت شديد آغاز شد. مهم تر از همه كريم خان كوشيد، با دول غرب سياست خاصى اتخاذ نمايد. كريم خان ، در تمام مدت سلطنت خود از اخذ تماس بسيار نزديك با انگليسى ها اجتناب نمود، ليكن در همان حال ، امتيازات و تسهيلات زيادى براى رقباى فرانسوى شان قائل شد. و در نتيجه كار انگليسى ها در ايران به جايى نرسيد و نتوانستند مطامع استعمارى خويش را به انجام برسانند.سازمان ادارى درباره سازمان ادارى زنديه ، اطلاعات ، بسيار ناچيز است ، منابع تاريخ اين زمان نيز، جز وقايع جنگى ، به ندرت درباره ى سازمان ادارى چيزى نوشته اند، فقط رسم التواريخ ، اطلاعات ناقصى در اين باب در اختيار ما گذاشته است .آن چه مسلم است ، كريم خان مانند شاهان پيشين دم و دستگاه عريض و طويلى نداشته است و دربار او را مى توان يكى از ساده ترين دربارهاى تمام تاريخ ايران به شمار آورد.كريم خان در سيستم حكومت ايران بدعت گذارد، حكومت او را مى توان يك نوع حكومت وكالتى متمركز ناميد، البته كسى او را انتخاب نكرده بود، اما همين بس ، كه او هميشه خودش را وكيل مردم مى شناخت . به هر حال ، گمان نمى رود، سازمان ادارى در اين دوره فرق چندانى با سازمان ادارى افشاريه و صفويه داشته باشد. البته سازمان ادارى كريم خان به مقتضاى نوع حكومت او بسيار خلاصه تر بوده است (462).از گزارش رسم التواريخ ، چنين بر مى آيد كه كريم خان ، براى هر شهر، هفت عامل تعيين نمود كه عبارت بودند از: وزير مستوفى ، وكيل الرعايا، محصص ، كلانتر، نقيب ها و محتسب . اما اين كه آيا براى هر شهر، يك نفر قاضى نيز كه در زمان صفويه ، نقش حسابى داشت ، تعيين گرديده است ، بر ما معلوم نيست (463).ديگر مقامات ديوانى ، بنا به نوشته ى مجمل التواريخ عبارتند از:منشى الممالك ، ايلچى باشى ، نسوچى باشى ، ايشيك آقاسى ، معير الممالك ، مستوفى (464) و مناسب نظامى عبارتند از: سردار سپاه كه خود كريم خان بر عهده داشت و ساير مشاغل نظامى ديگر عبارتند از: قورچى باشى توپچى - تفنگچى باشى - زنبوركچى باشى - چرخچى باشى - يساقچى باشى و يساقان جزايرچى باشى بودند.مواجب هر حاكمى مانند حاكم اصفهان ، شيراز، يزد، كاشان ، رى ، قزوين و امثال اينان از بلاد ايران را، مبلغ صد تومان و مقدار چهارصد خروار غله مقرر فرموده و در آن زمان ، در بعضى جاها، يك خروار ديوانى غله ، كه معادل صد من به وزن تبريز باشند، به دو هزار و پانصد دينار، و در بعضى جاها به هزار دينار و در بعضى جاها به هفتصد و پنجاه دينار، بيع و شرع مى شد و همه حبوب و ماكولات مانند غله در خريد و فروش بودند.در هر بلدى ، محتسبى با تسلط معينى برقرار فرمود كه از روى قسط و انصاف و تميز و حساب و احتساب و ديانت و امانت و صلاح و اصلاح متوجه نظام و همين طور نسق چى ها و اوزان و كليه اجناس و كون و فساد بلد باشد و داروغه فهيم ، زيرك ، امين ، متدين ، صاحب حسن سياست (465).درباره ى ميزان ماليات ولايات مختلف ايران نيز، رستم التواريخ ، گزارش ‍ بسيار ذى قيمتى در اختيار ما مى گذارد.صورت جمع نسبى ماليات حسابى ، ديوانى ممالك ايران غير خراسان هر سال مبلغ پانصد و پنجاه هزار تومان بوده است .دارالسلطه اصفهان مع توابع هفتاد هزار توماندارالعلم شيراز مع توابع صد و شصت هزار توماندارالعلم يزد مع توابع بيست هزار توماندارالمومنين كاشان دوازده هزار توماندارالخلافه ى رى دوازده هزار توماندارالبركت مازندران بيست و پنج هزار توماندارالمنفعت گيلان بيست و پنج هزار توماندارالحرب آذربايجان شصت هزار توماندارالشجاعه كردستان دو هزار توماندارالسلام عربستان پانزده هزار توماندارالشركت كرمانشاهان پانزده هزار توماندارالحشمت همدان پانزده هزار توماندارالملك قزوين دوازده هزار توماندارالنصرت قلمرو عراق شصت هزار توماندارالغرور لرستان بيست هزار تومانديگر آن كه ، حكام و واليان ايران هر يك موافق رتبه و شان خود و گنجايش ‍ ولايت خود، پيشكشى ، از براى سركار فيض آثار والاجاه وكيل الدوله مذكور مى آورند (466).قضاوت پس از شاه رسيدگى به كارهاى قضايى مردم با قضات شرع بود. اما در موارد مذهبى و مخصوصا براى طلاق ، قضاوت يا شيخ الاسلام بود، بيگلربيگ نظارت بر پليس را بر عهده داشت .داروغه ، كه مامور برقرارى نظم و انضباط در شهر بود و هم چنين تعيين قيمت هاى ثابت ، وظيفه داروغه بود او براى هر جنسى قسمتى ثابت معين مى كرد.سياست مذهبى در دوره زنديه درياى بى كرانه اى كه شاه صفوى را، از اتباعش جدا مى كرد بر اثر جايگزين شدن استبداد مذهبى ، به همان وسعت استبداد سياسى ، اين فاصله را گسترده تر كرده بود.در طبقه بندى جامعه شهرى ، كه واقعا جاى اتحاد پيشين طوايف زمان شاه سلطان حسين را به خود اختصاص داده بود. علماى روحانى ، پشتيبانى از فرمانروايان را به عنوان نايب امام ، و نماينده ى خدا فراهم مى آوردند و طبق قوانين شرعى توجيه و تفسير مى كردند. قدرت اينان بر اثر تلاش هاى نادر، براى برگرداندن ايران به سوى مذهب اهل سنت و جماعت و تجديد نظر وسيعش در امور و اموال وقف و صرف آن ها در راه مخارج نظامى ، به شدت تضعيف شده بود. در ايام هرج و مرج پس از قتل نادر، بسيارى از علماء به بقاى متبركه عراق مهاجرت كردند. بنابراين روحانيون باقيمانده و كسانى كه در دوران فرمانروايى كريم خان به ايران برگشتند، قدرتشان تقليل يافته بود و رهبر تازه ى ايلياتى كشور كه در امور مذهبى لاقيد و بى بند و بار بود، نيز، نيازى به تاييد آنان احساس نمى كرد. كريم خان بنا به سنت با سكه زدن به اسم امام غايب (صاحب الزمان ) (عج ) و ساختن مساجد و بقاع و توجه به نمازهاى جماعت (گرچه در اين راه اجبارى در كار نبود) به تقويت مذهب شيعه پرداخت . (467)بزرگ ترين مراجع رسمى انتصابى روحانى در شيراز، شيخ الاسلام بود.پروفسور حامد لگار، در كتاب دين و دولت در ايران مى نويسد:شيخ الاسلام شيراز كه مستقيما توسط حاكم به كار گمارده شده بود بار ديگر اداره محاكم شرع را كه به ظاهر قلمرو آن از محاكم عرف خيلى محدودتر شده بود، به عهده گرفت . قضاوت هاى شخصى كه توسط حاكم اعمال مى شد در هر حالى عموميت داشت ، اما ماهيت شيعى حكومت زند مشخص بود معتقد بودند كه هر يك از دوازده امام ، سرپرستى يكى از دوازده محله ى شيراز را به عهده دارند. كريم خان بقعه امام زاده ميرحمزه را ساختمان كرد، مدرسه اى بنا و آن را وقف كرد كه پس از مرگش ، مدرسه خان ناميده شد (468).هزينه زندگى در زمان زنديه از گفته هاى فوق چنين نتيجه مى شود كه بخش عظيمى از مسكوكات كه در خزانه دولتى قرار داشت به هيچ وجه سرمايه گذارى و خرج نمى شده است بلكه از اقتصاد رايج خارج شده و آن را از جريان دور مى ساختند بنابراين تعجب آور نيست كه پول نقد در ايران كمياب بوده است .از اين رو، با وجود شكوفايى اقتصاد و تجارت ، مردم وضع بدى داشتند و به مرور زمان فقيرتر مى شدند. اين وضع از پايين بودن قيمت براى خدمات كاملا روشن مى شود.سالخرجقيمتمنبع مورد محاسبه989 ه .ق / 1581 مبار الاغ ( شيراز )70 شاهى35 شيلينگ1074 ه .ق / 1664 مبار الاغ ( اصفهان شيراز )5 عباسى6 شيلينگ و 8 پنسساير خدمات نيز بسيار ارزان بود :سالخرجقيمت1081 ه .ق / 1670 مقاصديك ليور در هر روز مسافرت1105 ه .ق / 1694 مكرايه اسب از ايروان به شيراز10 عباسىبراى هر اروپايى كه به حد كافى پول نقد در اختيار داشت ، حقيقتا سفر به ايران ارزان بود. تونوبر، سر راه همدان به اصفهان - مسافتى كه در حدود 350 كيلومتر بود - ارقام ذيل را ارائه مى دهد.كرايه اسب 6 عباسىبار 15 عباسىگمرك همدان 4 بيستى براى 100 منهزينه توقف در كاروانسرا 1 بيستى براى هر شبانباردارى 3 بيستى براى 100 من در هر شبهزينه وى براى چنين مسافت طولانى ، حداكثر به 30 عباسى بالغ مى گرديد، به منظور تسهيل ديد كلى ، تقسيم بندى پول هاى رايج آن زمان مورد بررسى قرار مى گيرد.هلند يك گلدن برابر 28 اشتوئيور در سال 1601 (6 اشتوئيور برابر 8 فينگ )انگليس يك پوند برابر 20 شيلينگ (يك شيلينگ برابر 12 پنس )فرانسه يك ليور برابر 20 سو (20 سو برابر 82/1 فرانك در سال 1669)اسپانيا يك اسكودودارو برابر 2/1 پيستوله ، يك پى آستر برابر يك پسو امپراتورىدريماكسن يك رايش اشتالر برابر 60 كرويزر برابر 35 گروشن در سال 1534، يك رايش اشتالر برابر 10 گروشن در سال 1600 يك گروشن برابر 10 فينگمواد غذايى نيز براى اروپاييان چندان گران نبود به خصوص اگر تصور شود كه جنگ هاى سى ساله ، چه تغييراتى را در اروپا به بار آورده بود.دلاواله در سال 1026 ه .ق / 1617 م . براى يك مرغ مبلغى در حدود 6/1 رايش اشتالر پرداخته است . در سال 1116 ه .ق / 1704 م . دوبروين ، اين مبلغ را بين 6 تا 12 اشتوئيور ذكر كرده است ، يعنى تقريبا مانند قيمت اولى است . او اطلاعات ديگرى در مورد قيمت ها به دست مى دهد:يك منشاهى اشتوئيورگوشت گوسفند16 - 14گوشت بره76 - 60گاو20 - 16نان10 - 8كره160 - 100چوب5 - 4روغن50ذغال5 - 4يك غاز50 - 40اگر اين قيمت ها را به پول مارك طلاى آن زمان محاسبه كنيم ، به آن معناست كه يك مرغ قيمتى بين 33 تا 66 فينيك (واحد پول آلمان )، و نانى به وزن شش كيلو، قيمتى برابر 45 تا 55 فينيك داشته است .اگر مردم با چنين قوه ى خريد پولى ، در احتياج بودند، به علت كمبود پول در جريان بود. زيرا در اثر صادرات سكه هاى نقره به هندوستان حجم سكه ها كمتر مى شد صرافان در خليج فارس نيز سكه ها را با طلا مبادله مى كردند، آن چه كه در ايران متداول نبود.در زمينه ركود كشاورزى ، بايستى به نوشته رستم الحكماء استناد كرد.كريم خان در هر ايالتى انبار غذايى به وجود آورد كه هر ساله آن ها را براى تداركات و آذوقه سپاهش پر مى كرد. در پاييز سال 1775 م . به علت هجوم ملخ و زنگ زدگى گندم ها و هزينه لشكر كشى به بصره ، در شهرهاى شيراز و اصفهان كمبود غله احساس مى شود و به قدرى مضيقه پيش آمد كه وكيل ناگزير گرديد براى تامين رفاه مستمندان در انبارها را باز كند، در اصفهان ، ارزش نان گندم ، به هر من پانصد دينار رسيده بود، در چهار گوشه ى ميدان شاه غله خرمن مى شد. در كنار هر خرمنى ، يكصد جفت قپان قرار داشت . غله ها را به قيمت معين ، يعنى در برابر هر من شاه ، گندم ، دويست دينار و براى هر من شاه ، جو، يكصد دينار مى گرفتند. در شيراز اوضاع چندان بحرانى شد كه كريم خان ، ناگزير گرديد براى حمل غله تعدادى از حيوانات باربر را به تبريز و قزوين و نواحى مختلف آذربايجان اعزام دارد. پس از وارد شدن غله ، به علت سختى راه قيمت ها، بالا رفت و هر من تبريز به 1400 دينار رسيد، مشاوران وكيل ، به او توصيه كردند كه براى جبران هزينه ها، غله را از قرار هر من هزار و پانصد دينار به مردم به فروشند. در جواب آنان خان زند به صورت طنزآميزى گفت كه در اين صورت بهتر است بازار علافى باز كنيم ، زيرا با نرخ فوق ، ديگر كسى نمى تواند غله خريدارى كند، آن گاه بدون چون و چرا دستور دارد كه گندم را از قرار هر من تبريز به دويست دينار، جو را يكصد دينار (دو برابر نرخ متداول اصفهان ) به فروشند و مابه التفاوت را از خزانه منظور كنند، بدين ترتيب با پرداخت كمك مالى از سوى دولت قحطى برطرف شد. (469)زوال دولت زنديه پس از فوت كريم خان دو جريان شديد و مخالف كه هر يك تضعيف ديگرى كمك كرده است در ايران آن زمان مشخص بود.1 - بلافاصله پس از مرگ كريم خان ، خاندان زند به حدى دچار نفاق و نقار و اختلاف داخلى شدند كه اضمحلال و انقراض آن سلسله در صحنه سياست ايران ، محرز و مسلم گرديد. زكى خان خود را در شيراز، پادشاه و جانشين كريم خان اعلام كرد و كليه فرزندان كريم خان و كليه بزرگان زند را به قتل رساند. بدين ترتيب حكومت دست به دست مى گشت تا لطفعلى خان كه در حقيقت اعلام پايان سلطنت كوتاه خاندان زند و محو نام اين خاندان ، از صحنه ى سياست ايران بود.دوران حكومت جانشينان كريم خان از بحرانى ترين و هرج و مرج ترين ادوار تاريخ ايران است . شايد سند زير كه از نامه ى كنسول فرانسه در بصره استخراج شده است ، مجسم نمايد كه شرايط در ايران چگونه بوده است :سالنامه وقايع اين كشور، پر است از توطئه و جنايت و قتل اين وقايع تاثرآور به قدرى براى بشر دردناك و دشوار است كه حيف است در تاريخ ضبط گردد و بهتر است كه هم چنان براى ابد مجهول بماند. (470) از سال 1722 م . تا امروز مى توان بيش از سى پادشاه جبار و ستمگر كه به نوبت بر اين كشور تيره روز سلطنت كرده و آن را ويران و خراب كرده اند نام برد.نامه مورخ اول مارس 1781 م . كنسول فرانسه در بصره آرشيو ملى فرانسه - مكاتبات كنسولى ، بغداد، جلد سوم ، نمره 77.2 - موازى با انحطاط و زوال سريع خاندان زند، قواى روز افزون ايل قاجار آرام و منظم رو به ازدياد بود. رييس ايل قاجار - آغا محمد خان - كه در حيات كريم خان در دربار او زندانى بود، پس از مرگ كريم خان ، از دربار زند گريخت و در همان حال كه جانشينان كريم خان وحشيانه يكديگر را مقتول و مسموم مى كردند وى با شتاب و عجله افراد ايل خود را گرد آورد و با پشتكار و سرسختى به جنگ مرگ و حيات با خاندان زند پرداخت .آغا محمد خان ، يكى پس از ديگرى ، با عليمراد خان ، جعفر خان و لطفعلى خان جنگيد و سرانجام خاندان زند را منقرض كرد و حكومت ايران را قبضه و سلسله قاجار را تاسيس كرد. بدين ترتيب حكومت خاندان زند در حقيقت يك دوره ى تحول موقتى در تاريخ ايران است كه بين دو دوره ى بزرگ تاريخ اين كشور قرار گرفته . اين دو گروه بزرگ عبارتند از، دوره ى سلطنت خاندان صفوى كه بيش از دو قرن دوام يافت ، و دوره ى سلطنت خاندان قاجار كه نزديك به يك قرن و نيم ادامه يافت . خاندان قاجار، كه با مرگ لطفعلى خان در 1209 هجرى (1795 ميلادى ) سلطنت ايران را قبضه كرد تا سال 1304 هجرى در اين كشور سلطنت كرد (471).پی نوشت ها :456- ايل زندت از ايلات ايرانى نژاد بودند. هم چنين نگاه كنيد به تاريخ زنديه ، ص 206457- تاريخ گيتى شاه در تاريخ زنديه ، ص 16458- مجمل التواريخ بعد نادريه ، ص 180 - 185459- تاريخ ايران از آغاز تا سده هيجدهم ، ص 615460- تاريخ زنديه ، ص 210461- مقصود از بغداد عراق عرب است كه نويسنده گزارش خود را از آن جا به دولت متنوع خود فرستاده است .462- تاريخ گيتى گشا، ص 25463- رسم التواريخ ، ص 431464- محمل التواريخ ، ص 324465- كريم خان زند و زمان او، ص 331 - 335، مجمل التواريخ ، ص 243، رستم التواريخ ، ص 331 تا 455466- همان ماخذ، ص 234467- كريم خان زند، ص 312468- دين و دولت در ايران ، ص 64469- رستم التواريخ ، ص 285، گلشن مراد، ص 213470- براى اطلاع از جانشينان خان زند نگاه كنيد به كتاب تاريخ زنديه (جانشينان كريم خان زند) ص ‍ 46471- تاريخ زنديه ، ج 1، ص 254ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : sm1372/ن





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن