واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
خواب احمدی نژاد و آن شیخ در گردنه هراز
نقل قول یکی از نزدیکان محمود احمدی نژاد از او و انتساب سخنی به امام خمینی - البته در عالم رویا- با سکوت منتقدان خاطرات هاشمی رفسنجانی رو به رو شده است.
روز نو : منتظر بودم تا واکنشها به خواب احمدی نژاد را ببینم اما گویی این رویا، چندان مورد توجه قرار نگرفته و کسانی که کتابها در نقد خاطره هاشمی از همسر امام نوشتند، کاری به این خاطره گویی با طعم خواب ندارند.
به گزارش روز نو، این سکوت باعث شد تا خود این رویای احمدی نژاد را تعبیر کنم. ابتدا این خواب را مرور کنیم تا بعد نوبت به تحلیل و تعبیر برسد:
«عبدالرضا داوری از چهره های نزدیک به احمدی نژاد در صفحه خود در یکی از شبکه های اجتماعی خاطره ای از رئیس جمهور سابق منتشر کرده است : اواخر فروردین امسال در یکی از جلساتی که خدمت دکتر احمدی نژاد بودم ، بحث به دوران تحصیلات دکتری ایشان افتاد و دکتر احمدی نژاد خاطره ای را تعریف کرد که جالب و خواندنی است.»
احمدی نژاد میگوید:«زندگی من در 45 سال اخیر تماما درگیر مساله انقلاب اسلامی بوده است اما سال 1376 که مدرک دکترایم را گرفتم مدام در ذهنم این درگیری بود که آیا بدون مدرک دکتری نمی توانستم در خدمت انقلاب باشم و آیا اخذ مدرک دکتری و عضویت در هیات علمی دانشگاه، برای رویکردهای شخصی ام بوده یا تلاش در مسیر انقلاب اسلامی؟ این دغدغه ذهنی تا سال 1380 با من بود. دهه فجر سال 80 یک شب خوابی دیدم که این دغدغه ام را بر طرف کرد. خواب دیدم با پژویی که آن زمان داشتم ، در جاده هراز ، از تهران به سمت شمال رانندگی می کنم و یک شیخ هم که البته نامش را نمی برم کنارم نشسته بود.
در جاده هراز گردنه ای هست که وقتی به آن گردنه می رسید، قله دماوند ظاهر می شود. وقتی به این گردنه رسیدیم و کوه دماوند رویت شد ناگهان دیدم در وسط جاده 3 صندلی گذاشته شده است، در دو صندلی امام خمینی و مقام معظم رهبری نشسته بودند و صندلی سوم خالی بود. پژو را کناری پارک کردم و به همراه شیخی که همسفرم بود به سمت امام و آیت الله خامنه ای رفتیم. من در کناری ایستادم اما آن شیخ همسفر ما مدام تلاش می کرد تا روی صندلی سوم بنشیند که امام خمینی به او اجازه نداد.
ناگهان امام خمینی رو به من کردند و با حالت تحکم گفتند: «آقای دکتر احمدی نژاد! بفرمایید روی این صندلی بنشینید! ». این گفته امام خمینی باعث شد تا آن شیخ به کناری رود و من بر روی صندلی کنار امام خمینی و آیت الله خامنه ای بنشینم.»
در همین لحظه از خواب پریدم و دیدم که نزدیک اذان صبح است. از اینکه امام خمینی مرا در خواب با عنوان «دکتر احمدی نژاد» مورد خطاب قرار داده بود احساس کردم که تحصیلات دکترایم حتما در خدمت انقلاب اسلامی خواهد بود و همین خواب و خطاب امام خمینی باعث شد تا دغدغه چهار ساله ام پس از دوره دکتری برطرف شود»
احمدی نژاد اما از بیان این خواب-خاطرات چه اهدافی را دنبال میکند؟ آیا رئیس جمهور سابق ایران در اولین گام میخواهد ضعف مفرط عدم ارتباط خود با امام را جبران کند؟ در حالی که بسیاری از رقبای وی رابطه مستقیم با امام داشته اند و حتی امام بارها از آنها تمجید کرده است. نمونه بارز آن تعریفهای رهبر فقید انقلاب از آیت الله هاشمی رفسنجانی است. کسی که احمدی نژاد همیشه به او چشم یک رقیب جدی نگاه کرده است.
رئیس جمهور سابق ایران در دومین هدف خود هاشمی رفسنجانی را مورد هدف قرار داده است. او از شیخی سخن به میان میآورد که همراه او بوده است و امام به او کم توجهی کرده و به جای آن احمدی نژاد را مورد تفقد قرار داده است. هر که این متن را بخواند با شنیدن نام شیخی که نمیخواهد اسم آن را منتشر کند، به یاد هاشمی میافتد. او میخواهد بگوید که امام خمینی و رهبری از رفتار هاشمی رفسنجانی طی این سالها ناراحت هستند و از احمدی نژاد میخواهند که انقلاب را از دست هاشمی بگیرد و آن را به مسیر خود بازگرداند(!)
احمدی نژاد سومین هدف خود را بر روی این معنا گذاشته که او همیشه دغدغه انقلاب را داشته است. حتی زمانی که مدرک دکترایش را دریافت کرده است. او در سخنرانیهایش نیز خود را دغدغه مند انقلاب معرفی می کند و می کوشد خود را یک مصلح اجتماعی تصویر کند که البته نتایج کارهایش در جامعه مشهود است!
همه اینها نشان میدهد که رئیس جمهور سابق ایران همچنان برای یک رقابت بزرگ اشتیاق دارد. از این رو می توان گفت او با بیان این خاطرات میخواهد چهره خود را در فضای سیاسی کشور بازسازی کند.
این سخنان اما تاییدی نیز بر انتقادهای منتقدان احمدی نژاد بر رفتار سیاسی او نیز می تواند باشد. زیرا بسیاری بر این باور بودند که او بر پایه احساسات تصمیم میگرفته و کاری به نظرات کارشناسی نداشته است. نحوه بیان احمدی نژاد نشان میدهد که او پیش از پیش به مسائل ماورایی اعتقاد دارد یا چنین تظاهر می کند و شاید نقش ویژه اسفندیار رحیم مشایی در دولت او به همین خاطر بوده است.
در پایان اما بازهم سکوت منتقدان خاطرات هاشمی در مورد این خواب عجیب، جالب توجه است و این پرسش را پدید می آورد که چگونه است که خاطرات هاشمی از امام در حالی که ازسال 1342 تا 1357 در خدمت نهضت او بوده و 10 سال تمام در کنار او، به خشم شان می آورد و خواب-خاطره گویی احمدی نژادی که گویا تنها یک بار در کنار دانشجویان دیگر امکان ملاقاتی در سال 1358 را به دست آورده واکنشی در پی نداشته است؟ شاید اساساً احمدی نژاد را دیگر کسی جدی نمی گیرد.
منبع: عصرایران
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]