تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833177712




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جريان تکفير موجب امنيت رژيم صهيونيستي و سبب از بين رفتن فرصت طلايي تمدن اسلامي شد


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ (۱۴:۱ب.ظ)
حجت الاسلام دکتر فرمانيان؛ جريان تکفير موجب امنيت رژيم صهيونيستي و سبب از بين رفتن فرصت طلايي تمدن اسلامي شد گروه بين الملل
اشاره : پيام مقام معظم رهبري به حجاج بيت الله الحرام در بردارنده ي مسائل گوناگوني بود. ايشان به مهمترين مسئله يعني تفاوت اسلام ناب و اسلام آمريکايي پرداختند و بيان فرمودند: « اسلامِ آمريکايي، پوشاندن لباس اسلام بر نوکري اجانب و دشمني با امّت اسلامي است. اسلامي که آتش تفرقه ميان مسلمين را دامن بزند، به جاي اعتماد به وعدهي الهي، به دشمنان خدا اعتماد کند، به جاي مبارزه با صهيونيسم و استکبار با برادر مسلمان بجنگد، با آمريکاي مستکبر عليه ملّت خود يا ملّتهاي ديگر متّحد شود، اسلام نيست؛ نفاق خطرناک و مهلکي است که هر مسلمان صادقي بايد با آن مبارزه کند. »
به همين مناسبت جهت بررسي اسلام آمريکا به ويژه اسلام تکفيري که در راستاي هداف استکبار در منطقه فعاليت مي کند پاي صحبت حجت الاسلام و المسلمين دکتر مهدي فرمانيان رئيس دانشکده ي مذاهب اسلامي نشستيم.

*همانطور که اطلاع داريد چند سال اخير جريان تکفير با اسامي همچون داعش و جبهه النصره در آتش کشتار مردم بيگناه منطقه دميدند و منطقه را بحراني ساختند. در همين راستا مقام معظم رهبري به اين موضوع اشاره و آن را فرعي از فروعات شجره ي خبيثه ي تکفير ارزيابي نمودند. به نظر شما اين شجره چه خصوصيتي دارد و چگونه است؟

همان طور که حضرت آقا فرمودند آنچه در منطقه اتفاق مي افتد فرعي از شجره خبيث تکفير است. حضرت آقا نمي‌توانند خيلي مطالب رو صريح بيان کنند اما ما در بيانات سيد حسن نصرالله صراحت بيشتري به اين مسئله داشتيم به نظر مي‌رسد شجره خبيثه که مقام معظم رهبري به آن تأکيد کردند دو وجهي است؛ يک بخش سياسي و بخش ديگر تفسير اشتباهي است که از کتاب و سنت مي شود.

بخش سياست مربوط به آمريکا و اروپا است به‌هرحال آن‌ها دوست دارند که منطقه به صورت آشوب زده و به نوعي باشد که آن‌ها بتوانند امنيت نفت، امنيت اسرائيل را به وجود بياورند پس بهترين بخش اين است که بتوانند جنگ‌هاي طايفه اي و فرقه اي و مذهبي در منطقه تشديد نموده تا مسلمانان را به خودشان مشغول کنند و در نهايت بتوانند اهداف خودشان را پيش ببرند.

اما شجره خبيثه ازنظر مذهبي بدون هيچ لايه مخفيانه اي وهابيت است. متأسفانه از زماني که وهابيت به عرصه وجود آمد و تفکر خودش را در جهان اسلام گسترش داد، همه ي مسمانان را هرکدام را به نوعي به تکفير متهم کرد. عده اي را به توسل و شفاعت ، عده اي را به تقليد از مذاهب اهل سنت ، عده اي را نيز به اينکه توحيد را خوب نفهميدند و مشرک شده‌اند، متهم کردند. هر مجموعه اي که شما در نظر بگيريد از سوي وهابيون افراطي به‌صورت جدي متهم به تکفير، شرک و کفر شده‌اند.
متأسفانه اين بخش از شجره آمد و با کمک آمريکا در طول اين شصت-هفتاد سال گذشته مساجد مدارس متعددي را در جهان اسلام تأسيس کرد که فقط تکفير ديگران به آن‌ها آموزش داده شد و آن‌هايي که از اين مدارس بيرون آمدند فقط خودشان را مسلمان ديدند و مسلمانان ديگر را تکفير کردند. اتفاقي که شاهد بوديم اين است که اين جوان‌ها وقتي متوجه شدند فضايي در افغانستان به وجود آمد به آن سمت رفتند و در آنجا حضور پيدا نمودند و در نهايت در حال حاضر در سوريه مي جنگند.
در واقع بايد گفت خروجي همين مدارس وهابي ضمانت لازم را به اين جوانان داد و آنان بحث هاي شرعي و مباحث ديني را وارد مبارزه ي خود نمودند و مدعي شدند که ما خواهان تشکيل يک خلافت اسلامي هستيم. زيرا امروزه در جهان حکومت اسلامي وجود ندارد و ما بايد اين بخش را بر عهده بگيريم. در همين راستا ما شاهد هستيم در چنين زمان هايي، تمام فتواهاي جهادي از سوي همين عالمان وهابي صادر مي‌شود و متأسفانه در جاي‌جاي جهان اسلام در چنين مدارس وهابي درس خوانده و بزرگ شدند. آنان همه را به تکفير متهم مي‌کنند که به نظر بنده مدارس وهابي مهم‌ترين پتانسيل اين شجره خبيثه تکفيري است.
*آقاي دکتر همان طور که اشاره فرمودند يکي از جهات تکفير سياسي است. يکي از گام هايي که اين شجره ي خبيثه در دو سال اخير با کمک آمريکا و جريان اسکتبار برداشته است انحراف اسلام خواهي و ايجاد اسلام هراسي در منطقه است. به طوري که شاهد بوديم بيداري اسلامي دچار انحراف از مسير خود شد. نظر شما در اين مورد چيست؟
با شروع قيام‌هاي مردم، عده بر آن شدند تا در مسير اين بيداري انحراف ايحاد کنند و حتي مي خواستند با نام گذاري ديگيري به موضوع مهم بيداري اسلامي توجهي ننمايند.

بر خلاف ادعاي بعضي ها در اين حوادث شاهد بويدم، مردمي که به خيابان‌ها ريختند مي‌خواستند اسلام اعتلا يابد و قوانين حکومت‌ها بر اساس اسلام تنظيم گردد و در عين حال آزاد و استقلال داشته باشند و زير چتر آمريکا و اروپا قرار نگيرند.در کنار اين خواسته ها انان مطالبه ي حساسيت کشور و حامانشان نسبت به اسرائيل را به جد دنبال مي نمودندو اين بيداري اسلامي است که مردم مي خواستند.

اما چه اتفاقي افتاد؟ اگر اين اتفاق مي‌افتاد دشمن اصلي همه ي مسلمانان آمريکا و اسرائيل محسوب مي‌شدند يک اتفاق نظري براي حمايت از فلسطين و فشار آوردن به اسرائيل ايجاد مي‌شد و همگي فرهنگ غرب و سکولاريسم را رد مي‌کردند به نوعي خواستار اجرايي شدن قوانين ديني مي‌شدند اما متاسفانه ما ديديم اين کشورهايي که در منطقه هستند و حکومتشان به‌صورت پادشاهي اداره مي‌شود اين را نمي‌خواستند زيرا بيداري اسلامي اولين چيزي را که مورد تهديد قرارداد پادشاهي اين پادشاهان مستبد، ديکتاتور و خودخواه بود

اين‌ها با فضايي که در سوريه به وجود آوردند متأسفانه با شبکه‌هاي ماهواره اي و سايت‌ها فضا را به سمت جنگ مذهبي بردند و جنگ سوريه را جنگ مذهبي اعلام کردند و جوانان اهل سنت که علاقه‌مند به تشکيل حکومت اسلامي بودند را تحريک کردندو اين جوانان جاهل با فضاي ملتهب و فتنه اي که ايجاد شد در سوريه جذب گروه‌هاي تکفيري که آمريکا و بعضي از سران مرتجع حمايت مي‌کردند شدند و بيداري اسلامي که مي‌خواست فضاي بسيار خوب استقلال و آزادي و يک مردم‌سالاري ديني را ايجاد کند منحرف ساختند. درست مانند سه شعار ما در اول انقلاب استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي بيداري اسلامي نيز مي‌خواست در همين راستا حرکت کند ولي با وجود فضاي به وجود آمده تکفيري در سوريه و عراق مردم اصلاً ديگر به دنبال بيداري اسلامي نيستند و نه اينکه مردم عادي به دنبال بيداري اسلامي نباشند بلکه کلاً فضاي رسانه اي و فضاي جامعه به اين سمت رفت چون احساس کردند که بيداري اسلامي مورد سو استفاده دو جريان قرارگرفته است بک جريان غرب و يک جريان تکفيري‌ها و مردم به اين نتيجه رسيدند که بهتر است در خانه بنشينيم و کاري انجام ندهيم که اين قيام و انقلاب ما باعث سوءاستفاده تکفيري‌ها قرار گيرد و جان مردم در خطر بي افتد تا منجر به آن شود که بسياري از مسلمانان کشته شده و آمريکا از اين فرصت استفاده کند.

اتفاقي که افتاد مي‌بينيم اسرائيل در يک منطقه ي امن قرارگرفته است و مسلمانان به جان هم افتادند. مسلمان کشي به وجود آمد و تنها کسي که از اين حوادث خوشحال شد، اسرائيل بود . در واقع کساني که سودي مي‌برند آمريکا و اروپا هستند ضرر اصلي را نيز مسلمانان، اسلام، بيت‌المال مسلمين ديدند و در نهايت هزينه‌هاي هنگفت را به بيت‌المال مسلمين تحميل گرديد تا جايي فرصت طلايي تمدن اسلامي و بيداري اسلامي را از کشورهاي اسلامي گرفتند و بر عکس فرصت‌هاي بسيار مطلوبي را در اختيار دشمنان اسلام ازجمله آمريکا، اروپا و اسرائيل قرار دادند.

*فرموديد اين رفتار جريان تکفير باعث ازبين رفتن فرصت طلايي تمدن اسلامي گرديد. يکي از اين فرصت ها اسلام خواهي است. تکفير سبب اسلام هراسي چه در درون و چه در بيرون جامعه اسلامي شدند. مي توانيد توضيح بيشتري نسبت به اين موضوع دهيد؟

اولين بخش اين است که وقتي مسلماني مشاهده مي کنند کساني که به زعم خودشان در پي حکومت و خلافت اسلامي هستند و توجه مي کنند به‌زور شمشير مي‌خواهند اين اسلام را بر گردن آنان بگذارند، مي‌گويد اگر اسلام اين است من اصلاً مسلمان نيستم و اين به اين معني است که خود مسلمانان در حال انزجار از اسلام خواهند شد.زيرا مي گويند اگر اسلام قتل و سربريدن و بي‌رحمي است و اگر اسلام به دنبال بي‌رحمي و بي‌حرمت نمودن اهل کتاب است نمي‌خواهم اين دين را داشته باشم. لذا مي‌بينيم مردم مسلمان بر اين عقيده هستند اگر تفسير دين ما بر اين مباني است ما اين دين را نمي‌خواهيم پس خود افکار و رفتار مسلمانان به‌خصوص آن‌ها که رفتار روشنفکري دارند و تحت تأثير فرهنگ غرب هستند رويکرد تطبيقي رادنبال مي کنند و تحليل مي کنند، تفاسيري که در اسلام آمده با رفتار جاهلانه برخي مسلمانان در ظاهر دلسوز زير سؤال مي‌رود که اگر اين تفاسير زير سؤال برود بدترين اتفاقي که مي‌افتد اين است که هيچ تفسيري از اسلام خوب و به‌فايده نيست و اين اتفاق ناگواري است که در درون شکل‌گرفته است .

در کنار اين در بيرون از جامعه مسلمان نيز واکنش هايي دارد. کشورهاي غربي با اعمالي که انجام مي‌دهند مي‌خواهند بگويند که اي کساني که نسبت به اسلام تمايلي پيدا کرديد شما شناخت کافي از اين دين نداريد و بدانيد اسلام بر پايه کشتن و قتل و اذيت و آزار رساندن به زنان و کودکان است چگونه است که با اين همه ظلمي که از اسلام سراغ داريد در خود کششي نسبت به اين دين مي‌بينيد؟ و آن‌قدر از اسلامي که توسط برخي از جاهلان مسلمان در حال اجرا است بزرگ نمايي مي کنند و به آن دامن ميزنند که ذهنيت منفي به وجود مي‌آورند تا اشخاص، ناخودآگاه و با مقدار بينشي که نسبت به اسلام پيداکرده است به حدي از اسلام منزجر مي‌شود که ديگر حتي اگر در جايي کتابي راجع به اسلام ببيند رغبتي در خود نمي‌بيند که به سراغ اين کتاب رفته و آن را مطالعه کند.

در مورد قرآن نيز نگرش چنين اشخاصي به همين شکل است و چيزي جز خشونت و بي رحمي از اين کتاب آسماني به ذهن آنان نمي‌رسد و همه اين‌ها موجب اين مي‌شود که وقتي فرد مسلماني را مي‌بينند از او فراري هستند چون برايشان اين توهم پيش مي‌آيد که که اين فرد با چاقويي که همراه دارد به جان او سوءقصد خواهد کرد و اين افکار توسط تکفيري‌ها در اذهان عمومي شکل‌گرفته است.

وقتي در انگليس دو جوان که اهل نيجريه هستند و به يک نظامي انگليسي حمله کرده و در مقابل مردم سر او را بريده و ادعا دارند چون اين فرد با افغانستان جنگيده ما سر اورا بريديم و در ادامه به پليس هم حمله مي‌کنند، مردمي که شاهد اين جريان مي باشند به اين باور مي‌رسند که همه مسلمانان همين گونه هستند و در نهايت گروهي مانند القاعده اين جريان را با تبليغاتي وسيع در سايت‌هاي خود منتشر مي کنند.

پس بايد ببينيم چه توقعي از مردمي که اين صحنه را ديده‌اند مي‌توان داشت؟ آيا اين اسلام هراسي نيست؟ آيا اين غير از اين است که حتي ما که مسلمان هستيم تا نام اين تکفيري‌ها را مي‌شنويم چيزي جز بريدن سر و تجاوز به زنان و بي رحمي به ذهن ما مي‌رسد؟ پس بنابر اين نتيجه مي‌گيريم اگر چند نمونه در کشورهاي ديگر از اعمال شنيع سرکردگان ضد دين ديده شود نبايد متوقع باشيم که ملل نسبت به دين اسلام خوش‌بين باشند و با محبت و مودت با مسلمانان برخورد داشته و مراوده نمايند که اين مسائل همه دست‌به‌دست هم داده و اسلام هراسي شديدي به وجود آورده که ديگر فرد مسلمان هم از افشاي دين خود هراس داشته باشد، وقتي هم که اينگونه شود چگونه مسلمان بتواند تبليغي در جهت ترويج اسلام داشته باشد در حالي که خود او ديگر راغب نيست افراد ديگر بفهمند که او مسلمان است. زماني که يک مسلمان به اين حد برسد، مطمئناً تبليغ دين کاهش نموده و مسلمان نمي‌تواند دليل مستحکمي براي دعوت به دين اسلام در بين افراد داشته باشد و ما شاهديم در اين سه سالي که داعش شکل‌گرفته گرايش به اسلام افت شديدي پيدا کرده است.

*در بياني رهبري معظم انقلاب به اقدام تکفيري‌ها مبني بر انحراف شور و حماسه جوانان اشاره فرمودند. حضرتعالي هم بخشي از اين انحراف را جذب جوانان به اين مدارس بر شمرديد.آيا غرب هم در اين مسئله دست داشته است؟

نکته قابل‌ذکر اين است که چرا جوانان جذب اين گروه تکفيري مي‌شوند؟ بايد براي پاسخ به اين سوال کمي به عقب‌تر برگرديم و اين که خلافت براي اهل سنت به همان اندازه مهم است که امامت براي شيعه اهميت دارد و از زماني که امپراطور عثماني فرو پاشيده تمام جوامع اهل سنت در پي اين هست تا دوباره يک خلافت اسلامي ايجاد کنند با نگاهي به اين موارد مي‌بينيم که در سال 1925 خلافت عثماني از بين مي‌رود اما در همان زمان در هند جنبش خلافت ايجاد مي‌شود وسازمان جماعت تبليغ در هند گسترش پيدا مي‌کند . بازهم در همان زمان سازمان اخوان المسلمين تأسيس مي‌شود و در بررسي‌هاي انجام‌شده مي‌بينيم از زمان فروپاشي عثماني تا به امروز اگر اغراق نباشد بيش از ده هزار کتاب در مورد نحوه حکومت در انديشه سياسي اهل سنت نوشته‌شده است. پس به اين نتيجه مي‌رسيم جهان اهل سنت مضطرب و ملتهب است براي رسيدن به يک حکومت و خلافت اسلامي که اين پشت زمينه ذهني بسياري از جوانان متدين اهل سنت است و اين پتانسيل در ميان اهل سنت بسيار موجود است فقط افرادي هستند که متأسفانه از اين پتانسيل به نفع خود استفاده مي‌کنند مانند همين تکفيري‌ها که آمدند و با سوءاستفاده از مفهوم جهاد اين اتفاقات ناگوار را ايجاد کردند و در ميان اذهان عمومي اين‌گونه اعمال مي نمايند که پيامبر اسلام با جنگ و شمشير و دين اسلام را برقرار کرد و شما هم بايد دست از خانه نشيني و گوشه گيري کشيده و مانند پيامبر بجنگيد چون با تبليغ و رأي گيري به حکومت اسلامي نخواهيد رسيد چرا که در رأي شما دست برده و نمي‌گذارند رأي و تبليغات شما به جايي برسد پس تنها راه جهاد است و بايد اسلحه در دست بگيريد و بازور و کشتار بي‌گناهان يک حکومت اسلامي تأسيس کنيد. واضح است با اين تبليغات و نشانه گيري احساسات ديني جواني که چندين سال در آرزوي تأسيس يک حکومت اسلامي است بر اين باور مي‌رسد که اين‌ها درست مي گويند و راه درست نيز همين است چون به او القا شده پيامبر اسلام با شمشير عربستان را فتح نموده و خلفاي راشد هم با شمشير ايران و شام را فتح کرده اند. بر همين اساس وقتي اين القائات به وجود آمد با توجه به اينکه آموزش‌ديده همين افراد است پس قوه تشخيص درست از غلط را نداشته و زماني که خلافت اسلامي ابوبکرالبغدادي مطرح شد از تمام نقاط جهان جوانان به صورت جمعي هزاران نفري اعلام کردند که ما خلافت شما را پذيرفته ايم زيرا چندين ساله در پي خلافت اسلامي بوده‌اند و روياي خود را محقق مي‌بينند و زماني که از سربريدن و بي‌رحمي ابوبکرالبغدادي پرده برداشته مي‌شود باور نميکنن و ميگويند اين‌ها دروغ‌هاي رسانه‌هاي غربي است و خود را اين‌گونه توجيه کرده و به‌هيچ‌عنوان قبول نمي‌کند که اين جنايات اتفاق افتاده است و بسياري از جوانان اهل سنت باجان و دل داعش را پذيرفته و باور دارند که داعش متشکل شده از افراد ديني و خوب و خليفه مسلمين است چون اين‌ها مي‌بينند پنجاه کشور مسلمان وجود دارد که همه حاکم سکولار هستند و هيچ‌کدام دنبال انقلاب اسلامي نيستند و به حکومت‌هاي خود وابسته هستند پس وقتي فردي پيدا شود که مدعي باشد در پي تشکيل خلافت اسلامي است سريع جذب او شده و او را حمايت مي‌کنند که اگر حتي يک درصد از يک ميليارد جمعيت جامعه ي اسلامي جذب اين گروه شوند نزديک به ده ميليون نفر مي‌شوند که تعداد کمي نيست که ما سلفي جهادي در اسلام داريم که اين‌ها ايران را هم قبول ندارند چون ايران حکومت شيعه برجاست و از نظر آنان شيعه بدعت گزار است و از نظر آن‌ها شيعه کافر و مشرک است و کلاً ايران را جزو حکومت اسلامي به حساب نمي‌آورند و درنهايت عربستان و آل سعود هم سکولار هستند و تابع آمريکا و اسرائيل هستند پس هيچ حاکمي را به عنوان حاکم اسلامي نمي‌شناسند و خود رأي به راه خود ادامه مي‌دهند که در اينجا کشورهاي مانند آمريکا و بعضي از سران مرتجع منطقه از جهل و گمراهي اين افراد نهايت بهره و سوءاستفاده را مي‌برند تا جايي که در افغانستان عليه شوروي تجهيز مي‌شوند و در جاي ديگر در سوريه عليه بشار اسد و يا در عراق عليه شيعيان و يمن عليه انصار الله فعال مي‌شوند و در اين مجموعه داعش بسيار جزئي است و ديگر دشمنان اسلام اعم از آمريکا و اسرائيل و غرب به اهداف شوم خود مي‌رسند زيرا ازنظر فکري سران مرتجع و وهابيت و ازنظر سياسي آمريکا و صهيونيست اين‌ها را پمپاژ مي‌کنند.

*مصاحبه گيرنده : امير مسروري













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن