تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):خداوند اجابت دعاى مؤمن را به شوق (شنيدن) دعايش به تأخير مى اندازد و مى گويد: «صداي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827064926




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نمایش انسان دوستی زیر بمب‌های خوشه‌ای


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح شنبه نمایش انسان دوستی زیر بمب‌های خوشه‌ای روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «شرایط انصارالله برای توقف جنگ»،«پاسخ قاطعانه مجلس به کنگره برای کمک به تیم هسته‌ای»،«دفاع از عظمت و هویت ملت»،«نمایش انسان دوستی زیر بمب‌های خوشه‌ای»،«هدف آمریکا تحقیر ایران، نه تحدید هسته‌ای»،«ماشین تهدید چرا همچنان در حرکت است؟»،«قانون در قاموس شیطان»،«تکلیفِ بهداشت روان چه می‌شود؟»،«توصیه‌ای به‌ظاهر پرخطر»،«مدارس غیردولتی بی‌شهریه»و... که برخی ز آنها در زیر می‌آید.
 

جام جم:مصوبه سنا و ابهام در آینده مذاکرات هسته ای «مصوبه سنا و ابهام در آینده مذاکرات هسته ای»عنوان یادداشت روز روزنامه جام جم به قلم دکتر ابراهیم متقی است که ر آن می خوانید؛گرچه مقامات ایرانی نسبت به روند مذاکرات رویکرد خوشبینانه ای دارند، اما واقعیت هایی که در آمریکا می گذرد، با آنچه که از سوی کارگزاران سیاست خارجی ایران مطرح می شود، تفاوت های زیادی داشته است. یکی از نشانه های این تفاوت را می بایست در ارتباط با جایگاه توافق در ساختار داخلی آمریکا تلقی کرد. مجلس سنای آمریکا از جایگاه ویژه ای درباره توافقات سیاسی و تعهدات دولت آمریکا برخوردار بوده و می تواند درباره هر سازوکاری که مقامات اجرایی در پیش می گیرند، ابراز نظر کند. به همین دلیل است که این ذهنیت به وجود آمد که شاید سنا دیدگاه خوشبینانه ای نسبت به روند مذاکرات داشته و آنچه را که توسط تیم سیاست خارجی پیگیری می شود مورد تائید قرار می دهد. واقعیت آن است که سنا و مجلس نمایندگان تحت تاثیر لابی های عرب محور و اسرائیل محور قرار دارند. چنین لابی هایی نگاه حداکثری در ارتباط با مذاکرات داشته و بر این موضوع تاکید دارند که اگر ایران قابلیت لازم در ارتباط با غنی سازی اورانیوم و ایجاد جرم بحرانی در فضای غنی سازی اورانیوم را داشته باشد، در آن شرایط، مخاطرات امنیتی زیادی برای آمریکا و امنیت اسرائیل به وجود می آید. نگرش کارگزاران دیپلماتیک در آمریکا معطوف به سازوکارهایی برای کاهش قدرت ابزاری و همچنین کاهش ظرفیت راهبردی ایران بود، اما این تلاش ها با تعهدات آمریکایی هماهنگی چندانی ندارد. براساس لایحه مصوب در سنای آمریکا، اگر دولت درصدد باشد تا زمینه های لازم برای ایجاد تعهد ساختاری به ایران را فراهم کند، در آن شرایط، مجلس سنا به عنوان مرکز نظارت کننده بر قراردادها و موافقت نامه ها ایفای نقش خواهد کرد. براساس چنین ذهنیتی بود که در حدود دو هفته پیش، زمینه برای طرح لایحه ای در مجلس سنا فراهم شد که آن لایحه در کمیسیون سیاست خارجی این مجلس با 19 رأی مثبت تصویب شد. یعنی این که تمامی اعضای این کمیسیون پیش نویش لایحه ای را تصویب کردند که براساس آن نظارت کنگره بر موافقت نامه هسته ای را امکان پذیر می ساخت. مساله مهم این است که این چنین نظارتی نباید معطوف به جزئیات باشد، بلکه کنگره باید نظر نهایی خود را در ارتباط با پذیرش مذاکرات و مفاد آن یا رد کردن آن را در دستورکار قرار دهد. به همین دلیل است که در هفتم ماه می، زمینه برای طرح این لایحه در مجلس سنا به وجود آمد و 98 نفر از اعضای مجلس سنا به این لایحه رأی مثبت دادند. نکته جالب توجه این است که «تام کاتن» که در زمره شخصیت های جنجالی در ارتباط با مذاکرات هسته ای ایران و آمریکاست، برخلاف 98 نماینده دیگر، به این لایحه رأی منفی داد. چهره تام کاتن با توجه به بحث های پلمیکی (نظری) که با جواد ظریف در ارتباط با شناخت ساختار داخلی آمریکا توسط کارگزاران دیپلماتیک ایرانی مطرح شد، از انعکاس قابل توجهی در سطح بین المللی برخوردار شده است. با توجه به تصویب این لایحه، زمینه برای نظارت بیشتر کنگره بر مذاکرات فراهم خواهد شد. اما کنگره در روند مذاکرات و جزئیات، دخالت چندانی نخواهد داشت و صرفا کلیات و خطوط قرمز آمریکا را مطرح کرده و تلاش دارد تا آنچه را در ارتباط با ایران به عنوان امتیاز راهبردی تلقی می شود، کنترل کند. واقعیت این است که تیم مذاکره کننده سیاست خارجی آمریکا و گروه 1+5، طی 18 ماه گذشته تلاش های زیادی به کار بسته اند تا قابلیت راهبردی ایران را کاهش دهند. مشکل اساسی در ارتباط با مذاکرات و روندی که منجر به نظارت کنگره بر توافق هسته ای می شود، آن است که در این مدت، ایران قابلیت های هسته ای خود را کاهش داد. اگر ایران قابلیت هسته ای خود را در چارچوب هگزافلوراید اورانیوم حفظ می کرد و مذاکرات براساس الگوهای متوازن پیگیری می شد در آن شرایط امکان به کارگیری الگوهای نظارتی گسترده تر در ارتباط با مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا از سوی کنگره به ویژه مجلس سنا مطرح نمی شد. واقعیت این است که با طرح موضوع نظارت کنگره بر مفاد قرارداد و توافق نامه هسته ای، شرایط برای کاهش تعهد دولت آمریکا برای شناسایی حقوق هسته ای ایران به وجود می آید. درحالی که ایران در ماه های اخیر همواره بر این موضوع تاکید داشته که حقوق هسته ای برای غنی سازی اورانیوم را در روند مذاکرات به دست آورده است، شواهد موجود نشان می دهد که کنگره تمایلی به تصویب حقوق هسته ای ایران خارج از شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که در آن بر ضرورت عدم غنی سازی و تعلیق غنی سازی تاکید شده بود، ندارد. به همین دلیل است که در آینده نزدیک که دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5 در وین آغاز خواهد شد، موضوع مربوط به نقش کنگره، یکی از چالش های اساسی ایران و آمریکا در روند مذاکرات خواهد بود. کیهان:شرایط انصارالله برای توقف جنگ «شرایط انصارالله برای توقف جنگ»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم سعدالله زارعی است که در آن می خوانید؛تمرکز بمباران رژیم سعودی طی روزهای اخیر علیه شهر «صعده» و در حالی که جنگ علیه یمن به بن بست رسیده است، معنای خاصی دارد. طی چند روز گذشته بحث «آتش بس» از سوی محافل سعودی و آمریکایی مطرح شده و جان کری وزیر خارجه آمریکا در «ریاض» از آتش بسی پنج روزه صحبت کرد و اضافه نمود که در صورت موافقت حوثی ها با آن قابل تمدید می باشد. اما همانطور که در اظهارات جان کری آمد، مشکل این است که هم اینک «انصارالله» درباره «قید و شرط ها» حرف دارد و می گوید توقف جنگ از سوی متجاوز نباید توأم با تعیین شرط برای طرفی که مورد تهاجم و تجاوز نظامی قرار گرفته است، باشد. به عبارت دیگر انصارالله در این میان می گوید نباید پاکسازی یمن از نیروهای القاعده، عوامل شبه نظامی حزب اخوانی وهابی اصلاح و عوامل شبه نظامی منصور هادی که موضوعی کاملاً داخلی یمنی ها می باشد و برای امنیت و ثبات یمن ضرورتی اجتناب ناپذیر به حساب می آید، مورد خدشه قرار گرفته و با مقوله توقف تجاوز گره بخورد. تمرکز بمباران علیه صعده برای این است که انصار از احقاق حق طبیعی ملت یمن در اعمال سیاست های داخلی صرف نظر کند و اجازه دهد، شبه نظامیان وابسته به آمریکا و عربستان که شریک جرم این دو کشور در بمباران یمن و شهادت هزاران نفر از زنان و کودکان و... بوده اند، ادامه حیات دهند و انصار از تعقیب و مجازات این خیانتکاران اجتناب نماید. و البته در یک موضع کاملاً منطقی و منطبق با اصول پذیرفته شده و عام حقوقی، انصارالله می گوید ما صلح تحمیلی با خائنان را نمی پذیریم و علاوه بر آن مداخله آمریکا و عربستان در این موضوع را نیز تجاوز دیگری به استقلال، حریت و شؤون مردم یمن می دانیم. در این موضوع گفتنی هایی وجود دارد:
1- رژیم وابسته سعودی پس از 45 روز تجاوز و جنگ یکجانبه علیه یمن حتی قادر نیست طرف مقابل خود را به پذیرش متقابل آتش بس در پاکسازی یمن از خائنان وادار نماید و چون راه دیگری ندارد، صعده که به نوعی مرکز معنوی و فرهنگی جنبش انصارالله می باشد را زیر بمباران گرفته و با کشتار زنان و کودکان و... و تخریب بازارها و مدارس و مراکز مذهبی و معنوی این شهر تلاش می کند تا به آتش بس متقابل دست پیدا کند. این در حالی است که سخنگوی نظامیان متجاوز - سرتیپ احمد العسیری- در روزهای اول درباره اهداف جنگ، می گفت تا نابود کردن انصارالله و آزادسازی همه شهرهای یمن از سیطره آنان جنگ ادامه پیدا می کند و تا همین چند هفته پیش و از آغاز عملیات موسوم به اعادهًْ الامل با یک عقب نشینی آشکار می گفت تا آزادسازی استانهای جنوبی از سیطره انصارالله، جنگ ادامه می یابد و هم اینک که سیطره انصار در جنوب گسترده تر هم شده است، این رژیم می گوید جنگ را متوقف می کنیم به شرط آنکه انصارالله از ادامه تعقیب هم پیمانان ما در یمن صرف نظر نماید و جالب این است که انصارالله در یک موضع محکم و محکمه پسند می گوید این یک موضوع داخلی است و شما حق دخالت درباره آن را ندارید! 2- شکست رژیم سعودی در این جنگ یکطرفه در حالی اتفاق افتاده است که طرف مقابل به جز در موارد بسیار محدود، علیه عربستان وارد جنگ نشده و حال آنکه به لحاظ توانایی نظامی- تسلیحات و نیروی انسانی- می توانسته تا عمق عربستان و پایتخت آن را مورد تهاجم قرار دهد. یک اکیپ چند صد نفره از انصارالله قادر است به فاصله چند روز هزاران کیلومتر مربع از خاک کشور متجاوز را به تصرف درآورد و موشک های اسکاد بی، اسکادسی و... و هواپیماهای جنگی یمن می توانستند تا ریاض را مورد تهاجم قرار دهند اما انصارالله و ارتش یمن در یک سیاست و تاکتیک هوشمندانه انرژی خود را صرف پاکسازی درونی یمن از شبه نظامیان وابسته نموده و از درگیر شدن مستقیم نظامی با رژیم متجاوز خودداری کردند. حاصل کار این شد که رژیم متجاوز اگرچه آسیب های مهم انسانی و مالی و .... به یمنی ها وارد کرد اما چیزی که بتواند پس از خاتمه جنگ از آن بعنوان اهرم فشار استفاده کند، بدست نیاورد. به عبارت روشن تر، عربستان 45 روز پس از حمله یکجانبه نظامی نتوانسته است حتی بر یک روستا و یا یک جزیره یمن تسلط پیدا کند و یا به سیطره عوامل وابسته به خود بر یک روستا یا جزیره یمن کمک نماید و این در حالی است که انصارالله در این 45 روز بیش از هشتاد هزار کیلومتر مربع- یعنی تقریباً به اندازه مساحت امارات و بحرین - پیشروی داشته و به همین میزان عوامل وابسته به عربستان و آمریکا را عقب زده است. در واقع در این جنگ رژیم سعودی جدای از آنکه از نظر اخلاقی و سیاسی به دلیل متجاوز بودن، شکست خورده است، از جنبه استراتژی و تاکتیک نظامی نیز شکست خورده است چرا که هیچ چیز بدست نیاورده و چیزهای زیادی را هم از دست داده است این در حالی است که در نقطه مقابل آن «جنبش انقلابی دینی انصارالله» جدای از آنکه در صحنه عملیات پیروزی بزرگی بدست آورده و امروز نه تنها بر شمال بلکه بر جنوب یمن هم مسلط شده است، از جنبه اخلاقی و سیاسی هم پیروز بزرگ میدان است چرا که بر رژیم سعودی غلبه کرده است بدون آنکه به مردم مسلمان عربستان آسیبی وارد کرده باشد و یا اصول و قواعد سیاسی اخلاقی را در ارتباط با همسایه خود نادیده گرفته باشد. در واقع می توان گفت پیروزی انصارالله در جنبه اخلاقی و سیاسی برجسته تر از جنبه نظامی است و این می تواند در کشور عربستان منجر به شکل گیری یک سلسله مباحث سیاسی گردد. 3- شکست نظامی، اطلاعاتی، مخابراتی، تکنولوژیکی، سیاسی و اخلاقی آل سعود در این جنگ، سرنوشت حاکمان جدید را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این شکست بزرگ زمانی روی داده است که پادشاه جدید به یک پاکسازی درونی دست زده و نارضایتی های جدی را در درون سیستم سبب گردیده است. همانطور که اگر دستگاه سیاسی و نظامی سعودی در این جنگ به پیروزی می رسید، می توانست با تکیه بر آن مخالفان درون سیستم و بیرون آن را به حاشیه براند، شکست در این جنگ، زبان انتقاد و اعتراض مخالفان را بازتر می کند و این به آن معناست که پایان جنگ با یمن، آغاز جنگ در درون آل سعود خواهد بود. براین اساس یک بار دیگر در سطح منطقه این سوال خودنمایی می کند که آیا آمریکا قادر است وارد یک پرونده امنیتی در منطقه شده و آن را به نفع عوامل خود به نتیجه برساند؟ چنین سوالی که پاسخ مشخصی دارد، پیامدهای مهمی در منطقه به وجود می آورد و به سر بر آوردن انصارالله های دیگر در کشورهای مسلمان وابسته به آمریکا می شود و این طبعا نگرانی بزرگی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد بود. 4- هم اینک انصارالله با تکیه بر یک مشروعیت گسترده مردمی که شکل دهنده به مشروعیت حقوقی آن نیز می شود و به دلیل عملکرد موفق در مدیریت جنگ تحمیلی خارجی و مهار گروه های خیانتکار مسلح داخلی دارای مشروعیت مضاعفی شده و نیز به دلیل شکل دهی به یک جریان اجتماعی خدماتی در جنوب، قلب تحول جنوب یمن هم به حساب می آید، چند استراتژی اساسی را مطرح کرده است و از دیگران می خواهد براساس ضوابط شناخته شده حقوقی به این استراتژی ها بعنوان «راه حل» مسایل یمن و منطقه توجه نمایند: استراتژی اول: اعلام رسمی متجاوز بودن عربستان در جنگ تحمیلی علیه یمن و تصریح به مشروع بودن دفاع یمنی ها در این جنگ از سوی شورای امنیت سازمان ملل. این خواسته انصارالله کاملا منطقی است و با وظایف شورای امنیت تطبیق می کند هر چند این شورا در جنگ ها نوعا در کنار متجاوز بوده است. استراتژی دوم این است که عربستان بعنوان کشوری که در این جنگ در متجاوز بودن آن تردیدی وجود ندارد، غرامت جنگ را بپذیرد و هزینه های چند ده میلیارد دلاری ناشی از خسارات آن را بپردازد و علاوه بر آن برای کمک به بازسازی یمن یک کنفرانس کمک بین المللی شکل بگیرد. این نیز خواسته ای منطقی و عادلانه است چه اینکه طبق حقوق بین الملل و حقوق اسلامی، متجاوز مجبور به جبران خسارات وارده می باشد. استراتژی سوم انصارالله این است که صحبت کردن از اینکه منصور هادی و خالد سجاح علیرغم استعفا و فرار و دعوت از رژیم آل سعود برای تجاوز به یمن، هنوز رئیس جمهور و نخست وزیرند و باید به قدرت بازگردند، کنار گذاشته شود، چرا که این دخالت آشکار در امور یمن بوده و با حقوق ملت ها و کشورها که در منشور سازمان ملل نیز آمده است، منافات دارد. مردم یمن و از جمله جنبش انصارالله می گویند نحوه اداره یمن را یمنی های داخل یمن و آنان که مخالف تجاوز خارجی به کشورشان بوده اند، تعیین خواهند نمود. این نیز خواسته ای کاملا منطقی است. استراتژی چهارم انصارالله این است که می گوید پاکسازی بقیه یمن از عناصر القاعده، بقایای اندک میلیشیای منصور هادی، عوامل شبه نظامی حزب اصلاح و یا هر گروه و دسته ای که امنیت داخلی یمن را تهدید می کنند، تا انتها و همیشه باید ادامه پیدا کند و این موضوعی نیست که ملت یمن و انصارالله بتوانند درباره آن مصالحه نمایند. رهبران انصارالله در روزهای اخیر تاکید کردند گفتگوی یمنی-یمنی فقط شامل آن دسته از گروه ها و افراد می شود که در دوره جنگ آل سعود در کنار مردم خود و نقطه مقابل رژیم متجاوز بوده اند. این نیز موضوعی منطقی و منطبق با رویه های پذیرفته شده بین المللی و اسلامی است. انصارالله می گوید ما هم اینک فقط با آن بخش از جریان شش ضلعی موسوم به « القاء مشترک» که حزب اخوانی وهابی اصلاح هم از این گروه است، مذاکره می کنیم که در جریان حمله نظامی سعودی با بیانیه رسمی تجاوز به کشور خود را محکوم کرده باشند. 5- در یک جمعبندی می توان گفت همانطور که علیرغم مظلوم بودن و خودداری از کشیدن جنگ به درون کشور متجاوز، انصارالله ابتکار عمل در میدان نظامی-در جنگ خارجی و نیز درگیری داخلی- در دست داشته، اینک در میدان سیاسی نیز، اگر فرایندی شکل بگیرد ابتکار عمل در دست انصارالله است چرا که کلیه قواعد، اصول و ضوابط حقوقی، اخلاقی و سیاسی با انصار همراه است. البته ما می دانیم که شورای امنیت، متجاوز بودن عربستان را اعلام نمی کند و آن را وادار به پرداخت غرامت هم نخواهد کرد و عربستان هم کماکان از هادی و سجاح بعنوان دو مقام رسمی یمن یاد خواهد کرد اما در این موضوع هم برای انصارالله یک پیروزی دیگر نهفته است و آن این است که عربستان ناچار به توقف جنگ بدون گرفتن تضمین از انصارالله برای پایان یافته تلقی کردن پرونده جنگ است. انصارالله در شرایطی که از طرق شناخته شده حقوقی- شورای امنیت و... - نتواند حقوق مردم یمن را استیفا کند، می تواند با سلب کردن متقابل امنیت از مرزها ومنابع سعودی- بخصوص در مرزهای مشترک- هزینه های فراوانی را بر این رژیم متجاوز تحمیل گرداند. و ما النصر الا من عندالله العزیز الحکیم. خراسان:پاسخ قاطعانه مجلس به کنگره برای کمک به تیم هسته ای «پاسخ قاطعانه مجلس به کنگره برای کمک به تیم هسته ای»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم محمد سعید احدیان است که در آن می خوانید؛سرانجام طرح نظارت کنگره بر توافق هسته ای با ایران، در سنای آمریکا تصویب شد و پس از تصویب آن در مجلس نمایندگان، با ورود کنگره به مذاکرات ما دیگر عملا نه فقط با دولت آمریکا که با حاکمیت آمریکا روبه رو هستیم؛ اینکه این مسئله چه تاثیری در روند مذاکرات می گذارد مجالی دیگر می طلبد، اما آنچه باید به فوریت مورد توجه قرار گیرد ضرورت مقابله به مثل مجلس و تصویب قانونی مبنی بر ضرورت ارائه و تصویب توافق احتمالی در مجلس است. این اقدام چند فایده مهم به دنبال دارد: 1. نباید فراموش کرد توافق نامه احتمالی از مهم ترین سندهای نه فقط تاریخ انقلاب، بلکه تاریخ ایران است و از آن مهم تر آثار بسیار زیادی در حال و آینده کشور می گذارد به گونه ای که استفاده از یک کلمه به جای کلمه ای دیگر ممکن است تاثیراتی ماندگار در منافع ملی دراز مدت ما بگذارد بر این اساس ایجاب می کند که در نهایی کردن این توافق نامه با طمأنینه و دقت بیشتری عمل شود. حال که کنگره آمریکا با ورود به مسئله عملا بار سیاسی این تاخیر را به دوش خود انداخته، بهترین فرصت برای ما ایجاد شده است که با تصویب طرحی مشابه بدون اینکه متهم به مانع تراشی در مذاکرات شویم، با دقت بیشتری فرآیند نهایی شدن این توافق تاریخی احتمالی را طی کنیم. 2. چه دولت اوباما راضی به تصویب این طرح بوده، چه ناچار به امضای آن شده است، نتیجه یکی است و آن اینکه این طرح عملا چماق بسیار خوبی برای مذاکره کنندگان آمریکایی در نوشتن سند نهایی است چرا ما این چماق را به دست تیم هسته ای خود ندهیم. 3. از همه این دلایل مهم تر ضرورت مقابله به مثل دربرابر اقدامات آمریکایی هاست یعنی اگر می خواهیم در مذاکرات به اهداف خود برسیم نباید ذره ای تردید کنیم که دربرابر هر تندی یا موضع سخت آن ها، باید اقدامی متقابل انجام دهیم. اگر آن ها تهدید نظامی می کنند ما هم باید تهدید نظامی کنیم اگر تحقیر آمیز سخن می گویند ما هم باید ضعف شان را به رخ بکشیم و... چرا که بر اساس یکی از منطق های حاکم بر چانه زنی، در امتیاز دادن ها و امتیاز گرفتن ها، پافشاری طرف های مذاکره بر سر مواضع شان کاملا بر می گردد به تصویری که از طرف مقابل دارند چه این تصویر مطابق با حقیقت باشد چه نباشد. یعنی اگر آنها به این برداشت برسند که ما نیاز بیشتری به توافق داریم، امتیازهای بیشتری طلب می کنند و اگر مطمئن شوند که ما در قبال هزینه های زیاد نیز حاضر به پذیرش زیاده خواهی ها نیستیم، احتمال این که به توافق برد - برد رضایت دهند بیشتر می شود. به همین دلیل هم هست که رهبری انقلاب نقطه ضعف مهم دولت و تیم هسته ای در این زمینه را شخصا جبران می کنند (که کاش نیاز به هزینه کردن از ایشان نبود) و با مواضع شفاف و صریح و تند در برابر هر موضع گیری تهدیدآمیز یا تحقیر کننده مقامات آمریکایی، اجازه نمی دهند طرف مقابل تصویر همراه با ضعفی از ما در ذهنش ایجاد شود و به فکر زیاده خواهی بیشتر بیفتد. بر این اساس حال نوبت مجلس است که وارد عرصه شود وبا رای بالا و تصویب قاطع طرح دوفوریتی «تصویب و نظارت بر اجرای توافق هسته ای» به کمک تیم هسته ای بیاید. جمهوری اسلامی:نمایش انسان دوستی زیر بمب های خوشه ای «نمایش انسان دوستی زیر بمب های خوشه ای»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛همزمان با حضور «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا در عربستان، همتای عربستانی او اعلام کرد عربستان سعودی اجرای یک آتش بس 5 روزه انسان دوستانه را در یمن پیشنهاد داده است. عادل الجبیر، که در کنفرانس مشترک خبری با همتای آمریکائی خود از این آتش بس سخن می گفت، آن را به تسلیم شدن انصارالله و زمین گذاشتن سلاح مشروط کرد و افزود عربستان سعودی در طول آتش بس احتمالی با سازمان های بین المللی برای کمک رسانی به مردم یمن همکاری خواهد کرد. وزیر خارجه آمریکا هم در این گفتگو اعلام کرد آمریکا و عربستان هیچ برنامه ای برای اعزام نیروی زمینی به یمن ندارند.
این خبر کوتاه، در عین حال که تاثیری در قطع شدن بمباران یمن توسط عربستان نداشت و کشتار زنان، کودکان و سایر غیرنظامیان در شهرهای مختلف به ویژه صعده ادامه یافت، با بی اعتنائی محافل خبری و سیاسی منطقه نیز مواجه شد. شاید علت این بی اعتنائی این باشد که عربستان یکبار دیگر نیز آتش بس اعلام کرده بود ولی در عمل فقط نام عملیات بمباران را تغییر داد و خود بمباران با شدت بیشتر ادامه یافت. علاوه بر این، وزیر خارجه عربستان برقراری آتش بس را به خلع سلاح شدن انصارالله مشروط کرده است و روشن است که انصارالله چنین شرطی را نخواهد پذیرفت. گروه انصار الله اگر قرار بود سلاح هایش را به خواست عربستان زمین بگذارد، اصولاً مسلح نمی شد و در برابر فشارهای آل سعود که خواستار بلعیدن یمن و گماشتن مهره های خود در حاکمیت این کشور است مقاومت نمی کرد. از اینها مضحک تر اینکه وزیر خارجه عربستان، پیشنهاد آتش بس را با عنوان «انسان دوستانه» همراه کرد درحالی که تا لحظه اعلام این پیشنهاد هزاران کودک و زن و مرد بی دفاع توسط آل سعود در شهرهای مختلف یمن به خاک و خون کشیده شده بودند و ده ها مسجد، تعداد زیادی بیمارستان و مدرسه و اماکن عمومی ویران و زیرساخت های کشور یمن نابود شده بود. از آل سعود انتظاری غیر از این نیست که کشتار کودکان را انسان دوستی بنامد و درست هنگامی که مشغول فرو ریختن بمب های خوشه ای بر سر مردم فقیر و مظلوم یمن است از آتش بس انسان دوستانه سخن بگوید. حکام عربستان اکنون به الفاظ و عناوینی از قبیل آتش بس و انسان دوستی نیاز دارند، زیرا با ورود مستقیم به عرصه بمباران فقیرترین ملت عرب، که در مسلمانی و ایمان به خدا و عمل به احکام دین شهره هستند، هیچ آبروئی برای خود باقی نگذاشتند و رسماً خود را به کارگزارانی مطیع برای آمریکا و صهیونیست ها تبدیل کرده اند. این وحشی گری کم نظیر برای کسانی که مدعی خادم حرمین شریفین بودن هستند هیچ اعتباری باقی نمی گذارد و آنها را نزد ملت های مسلمان زیر سئوال برده است. خارج شدن از زیر چنین علامت سئوالی برای آل سعود آسان نیست. آنها با ارتکاب اینهمه جنایت، خود را در سراشیبی سقوط قرار داده اند. دخالت های آل سعود در لبنان، سوریه، عراق و بحرین که در طول سال های گذشته با ارسال سلاح و پول برای گروه های تکفیری در این کشورها و اعزام تروریست ها و حمایت های سیاسی و مالی از آنها انجام شده و اکنون نیز ادامه دارد، ماهیت پلید حکام سعودی را نشان داد اما ورود مستقیم و آشکار آنها به جنگ علیه مردم یمن آنهم با این بهانه که چرا مردم یمن حاضر نمی شوند مهره سوخته مورد نظر آل سعود را به حاکمیت بپذیرند، ماهیت آنها را بیش از گذشته نمایان ساخت. بی تفاوتی آل سعود در برابر ظلم هائی که به مردم فلسطین می شود و حتی همراهی هائی که حکام عربستان با رژیم صهیونیستی در کشتار مردم غزه به عمل آورد، برای ملت های عرب و مسلمان اندک تردیدی در ضدیت آل سعود با اسلام و مسلمانان و فرمان برداری آنها از آمریکا و صهیونیست ها باقی نمی گذارد و اکنون جنایات آنان در یمن که سران رژیم صهیونیستی آن را کمک بزرگی به خود دانسته اند این وابستگی و سرسپردگی را بیشتر آشکار می کند. پیشنهاد آتش بس 5 روزه که وزیر خارجه عربستان اعلام کرده است، نه تنها خاستگاه انسان دوستانه ندارد بلکه نشان دهنده نیاز شدید آل سعود به پایان جنگ است. شرایط جنگ اکنون بگونه ایست که حکام عربستان در مرزهای خود احساس ناامنی شدید می کنند. سربازان و افسران ارتش عربستان اصولاً اهل رزم نیستند و انگیزه ای برای جنگیدن ندارند. حتی در نیروی هوائی نیز وضع آنقدر خراب است که محمد بن سلمان فرمانده جنگ و وزیر دفاع مجبور شده است تعداد زیادی خلبان غربی اجاره کند تا بتواند به بمباران یمن ادامه دهد. درست به دلیل همین وضعیت است که وزیر خارجه آمریکا گفته است نه آمریکا و نه عربستان هیچ برنامه ای برای اعزام نیروی زمینی به یمن ندارند. در چنین شرایطی، آل سعود نیازمند حضور وزیر خارجه آمریکا در عربستان بودند تا بهانه ای برای اعلام پیشنهاد آتش بس 5 روزه به دست بیاورند بلکه با هیمنه دروغین آمریکا بتوانند انصارالله را به تسلیم شدن وادار کنند. طبیعی است که این ترفند نیز راه به جائی نخواهد برد و انصارالله با اطمینان به حمایتی که از مردم یمن دارد به مقاومت ادامه خواهد داد و پیروزی نهائی را نصیب ملت مظلوم اما مقاوم یمن خواهد کرد. رسالت:دفاع از عظمت و هویت ملت «دفاع از عظمت و هویت ملت»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛
مقام معظم رهبری دردیدار با معلمان فرمودند؛ "اگر ملتی نتواند از عظمت و هویت خوددر مقابل بیگانگان دفاع کند قطعا توسری خواهدخورد". بازخوانی عزت و عظمت و هویت ما با بهره گیری از تجربیات تاریخی یک امر ضروری است . ما یک ملتی بزرگ با تاریخی افتخار آمیز هستیم . قبل و بعد از اسلام ملت ایران درتاریخ 3 هزار ساله خود گاهی یک ابرقدرت بلامنازع در زمین بود. قاجار و پهلوی ایران را به خاک سیاه نشاندند و ملت را در برابر قدرتهای منطقه ای و جهانی ذلیل کردند . استبداد داخلی در پیوند با استعمار خارجی با تشویق سرسپردگی به غرب و تسلیم بدون قید و شرط در برابر بیگانگان بویژه مبانی فکری و نظری مدرنیسم فرصت های پیشرفت ، رفاه و آرامش را از ملت گرفتند. اما ملت هرگز وحدت و یکپارچگی خود را از دست نداد و با جنبش تنباکو و نهضت مشروطه و سپس نهضت ملی شدن نفت کمر راست کرد. اما خائنین به ملت، سرسپردگان به غرب و جریان روشنفکری دوباره زمینه بازگشت استبداد و استعمار را فراهم کردند. ملت با انقلاب اسلامی فرصتی جدید پدید آورد تا از زیر آوار حوادث روزگار دوباره نام ایران و ایرانیان بر سر زبانهای مردم جهان نقش بندد. ایرانیان با هویت اسلامی و قرآنی پرچمدار رهایی بشر از شر ستم طواغیت زمان شدند و امید تازه ای آفریدند و افق جدیدی را به انسانها نشان دادند. ما ملتی شجاع داریم که عقبه های خطرناکی را طی بیش از سه دهه اخیر پشت سر گذاشته است . تهدیدات علیه انقلاب به گونه ای بوده که هر کدام می توانست پشت یک قدرت بزرگ را به خاک بمالد. اما ملت ایستاد و از آن عبور کرد. دوران امروز ما هیچ شباهتی با دوران یکصد سال گذشته ندارد. رکوردهای پیروزی ملت در مواجهه با تبهکاریهای دولت های قلدر جهانی بس عظیم است و اکنون ملتها در عراق، لبنان ، یمن و سوریه از تجربیات ما درمقابله با دشمنان اسلام بهره گرفته و ایستاده اند. تحریم ها کوچکتر از آن هستند که در اراده ملت کمترین خللی به وجود آورند. غرب بویژه آمریکا می داند اگر بخواهد از این طریق روی اراده ملت اثر بگذارد اهرمهایی در دست دولت و ملت است که می تواند به سرعت معادلات نظامی و سیاسی منطقه را به هم ریزد. اما آنها نمی خواهند به سمت این ریسک بروند لذا به گفتگو و مذاکره روی آورده اند، ملت و دولت ما هم طی ده سال گذشته نخواسته است به راهبرد " میز" بی اعتناء باشد. اکنون هیچ گزینه ای جز پذیرش اراده پولادین ملت ایران بر سرمیز مذاکره نیست. آنها باید در برابر این اراده سرتعظیم فرود آورند و هیچ راهی هم ندارند . شرایط کنونی به یک نوعی شباهت هایی با دوران نهضت ملی شدن نفت دارد. آن زمان هم دشمن با تحریم می خواست اراده ملت را بشکند اما متاسفانه مصدق درک درستی از سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا نداشت و در دیپلماسی خارجی به نوعی دلدادگی به واشنگتن روی آورد. نهایت این دلدادگی به حدی بود که مصدق درمذاکرات یک آذر 1330 با ترومن رئیس جمهور آمریکا سفره دلش را باز کرد و از اینکه تحریم ها چه آثاری روی زندگی مردم، نیروهای مسلح و پلیس و حقوق کارمندان و معلمین داشته سخن به میان آورد.(1) رئیس دولتی که مستظهر به پشتیبانی ملت بودکمترین اصول و مبانی دیپلماسی را نمی فهمید در همان زمان که با دشمنی به مقام دلدادگی رسیده بود با نیروهای ملی و مذهبی داخل که پشتوانه حرکت نهضت بودند بنای بی مهری گذاشت در حالی که باید محور وحدت و همگرایی ملت در آن شرایط ویژه برای مقابله با استعمار آمریکا و انگلیس می بود.آن روز ما نه تولید نا خالص ملی قابل توجهی داشتیم نه ارتش پر قدرت اما یک ملت بزرگ در صحنه داشتیم. مصدق ملت را از صحنه با انحلال مجلس خارج کرد و با آیت الله کاشانی بنای ناسازگاری گذاشت و نیز تیغ برگردن جریانی نیرومند مثل فدائیان اسلام گذارد که او را به قدرت رسانده بودند.امروز ما یک ارتش نیرومند داریم که متکی به سلاحهایی است که خواب از چشم دشمن ربوده که البته خود تولیدمی کند. یک اقتصاد درون زا و سرپا داریم که در تمام طول جنگ 8 ساله و پس از آن بازارهای کشور را شاداب و با نشاط حفظ کرده است و از همه اینها بالاتر ملتی شجاع و بی باک و باکرامت داریم که همه هستی خود را برای عزت اسلام و عظمت ایران هزینه کرده است .مقام معظم رهبری دردیدار معلمان کشور ضمن یادآوری عظمت ملت ایران خطاب به مسئولان سیاست خارجی کشور که اکنون مشغول مذاکره با 1+5 هستند ، فرمودند: 1- باید از عظمت و هیبت ملت ایران در مذاکرات دفاع کنید 2- خطوط قرمز و اصلی را به دقت رعایت کنید 3- زیربار هیچ تحمیل ، زور و تحقیر و تهدید نروید توافق در چارچوب خطوط قرمز نظام و حفظ حیثیت وعظمت ملت ایران یک گام به جلو برای تحکیم آرمانهای انقلاب است . عدم توافق به دلیل زورگویی ، تحقیر، تحمیل و تهدید دشمن هم یک گام به جلو برای اثبات این معنا است که انقلاب از مسیر خودمنحرف نشده است و همچنان روی معیارهای انقلابی و اسلامی خود تاکید دارد. لذا فارغ از اینکه چه نتیجه ای بر مذاکرات مترتب باشد ملت و دولت ایران پیروز است .هیچ نتیجه ای نباید ذره ای خدشه به عظمت ،هیبت ، عزت و هویت ملت ایران واردکند. این مراقبت دائمی رهبری معظم انقلاب از عزت ملت، رمز پیروزی ما در مذاکرات با قدرتهای جهانی است . تیم مذاکره کننده باید بداند مشکلات ملت ایران با آمریکا ریشه ای است . از هرگونه سطحی نگری و خوشبین بودن به دشمن باید پرهیز کنیم . باید همواره مراقب خنجری که قرار است از پشت فرود آید، بود. پی نوشت: 1- احمدعلی رجایی و مهین سروری، پنج دهه پس از کودتا اسنادسخن می گویند صفحه 411 و 412 به نقل از فصل نامه تخصصی پانزده خرداد پاییز و زمستان 93 قدس:رعب و وحشت چاشنی مذاکره به روش آمریکایی «رعب و وحشت چاشنی مذاکره به روش آمریکایی»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم دکتر محمد حسن قدیری ابیانه است که در آن می خوانید؛مذاکره بین کشور ها برای حل مشکلات در روابط پیش رو و یا جهت گسترش روابط فی مابین امری مطلوب و ضرورتی انکار ناپذیر می باشد.در این نوع مذاکرات رسیدن به نقطه مشترک، رعایت احترام و حقوق متقابل اصلی اساسی است. از سوی دیگر مذاکره صحیح در صورتی به توافق می انجامد که مواضع دو طرف مذاکره کننده روشن و با نیت رسیدن به درک مشترک و تفاهم دو سویه و براساس منافع مشروع و احترام متقابل استوار باشد. مذاکراتی که با رعایت اصول فوق انجام گیرد می تواند موجب رفع سوء تفاهمات احتمالی، رفع خصومت و یا گسترش دوستی ها و همکاری ها می گردد. اما مذاکرات از نوع دیگری نیز وجود دارد که می توان آن را مذاکراتی برای تحمیل نظرات خود بر دیگران و وادار کردن طرف مقابل به پذیرش عمل به اموری است که به نفع طرف قلدر و به ضرر طرف ضعیف تر است. مذاکراتی که معمولا قدرت های غربی و بویژه آمریکا با دیگران برقرار می کند از این قرار است و هدف درک متقابل، رعایت حقوق کشور مذاکره کننده و احترام متقابل نیست. مذاکره در قاموس قدرت ها ی بزرگ و کشوری همانند آمریکا ابزاری برای ایجاد رعب و وحشت در مخاطبین و تحمیل نظرات خود به آنها است. رویکرد آمریکا در مذاکره چیزی جز به تسلیم واداشتن طرف مقابل نیست . در مذاکره به روش آمریکایی حق و حقوق ملتها اعتباری نداشته و جایی برای مطرح شدن ندارد، بلکه فقط تحقق منافع امریکا مطرح است هر چند این منافع نامشروع و در تضاد با منافع مشروع طرف مقابل باشد. تضعیف مقامات طرف مذاکره کننده یکی دیگر از روشهای خاص امریکایی در پیشبرد اهداف خود در مذاکرات است. تطمیع طرف مقابل و اعطای امتیازاتی به آنها و خانواده اشان یکی از ابزارهایی است که امریکا با توسل به آن منافع حداکثری خود را تامین می کند. امتیازاتی که آمریکا به طرف مذاکره کننده می دهد در برابر امتیازاتی که از آن کشور می گیرد به هیچ وجه قابل اعتنا نیست .
در رابطه با هیأت ایرانی در مذاکرات هسته ای باید گفت که اعضای هیات افرادی نیستند که تطمیع گردند و بخواهند برای منافع شخصی منافع ملی را فدا کنند و از این نظر امتحان خویش را در مقاطع مختلف پس داده اند. اما نکته مهمی که هیات ایرانی باید به آن توجه نمایند و با آمادگی کامل با آن مواجه شوند آگاهی از رعب و وحشتی است که اصلی ترین دستمایه غرب به خصوص آمریکا در مواجهه با هیات مذاکره کننده ایرانی و بالطبع ملت ایران است. آمریکا در تلاش است تا با ایجاد رعب و وحشت مسئولان و ملت ایران را با زور به پذیرش خواسته های خود وادار کند به این بهانه که عدم توجه به خواست آمریکا علاوه بر افزایش فشار تحریم ها مصادف با خسارت جانی و مالی است که در صورت امتناع از تسلیم در مورد خواسته ای آمریکا در یک جنگ نظامی با ایران بر کشور وارد می شود. از این رو تهدید به جنگ نظامی یکی از گزینه هایی است که در جهت تضعیف روحیه و مقاومت ملت بدان متوسل می شوند. شناسایی روحیه طرف مقابل از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و قدرت فائقه را در طراحی جنگ روانی هدایت می کند.
رعب و وحشت سران کشورهای یاد شده از احتمال جنگ و وارد شدن خسارت های مضاعف، آنها را وادار به همکاری و تامین منافع غرب کرده است. از این رو آگاهی هیئت مذاکره کننده، مسئولان ایرانی و ملت ایران از مهمترین عواملی است که در خنثی کردن توطئه های آمریکا عاملی تعیین کننده است. یقینا اگر هیئت مذاکره کننده ایرانی به این نتیجه برسد که توافق و تامین منافع حداکثری امریکا بهتر از جنگ است، دشمن به نتیجه مورد نظر خود درباره ایران رسیده و در اهداف و برنامه هایش موفق بوده است. آنچنان که در دور قبلی مذاکرات بین هیات ایران و غرب خبری پخش شد که امریکاییها انفجار بمب سنگرشکنی را آزمایش کردند که توان انهدام تاسیسات فردو را دارد در حالی که هیچ فیلمی از این ماجرا پخش نشد و تنها در حد یک خبر بود. یعنی ممکن است این ادعا فقط در حد حرف باشد و ولی با پخش آن تاثیر دلخواه را بر طرف مقابل بگذارند. با انتشار چنین خبری می توان دریافت که دشمن هدفی جز ایجاد رعب و وحشت در دل هیات مذاکره کننده و مسئولان و مردم ایران نداشته است. در سالهای گذشته و نیز در مذاکراتی که در طی ماه های اخیر به حساسیت های خاصی رسیده است، مقام معظم رهبری ضمن تایید صلاحیت هیات مذاکره کننده ایرانی همواره در بیانات خود خطوط قرمز اصلی نظام را مشخص فرموده و بسیار خردمندانه نقشه راه مطمئنی را برای مرعوب نشدن مسئولان ترسیم نموده اند که یقینا چراغ روشنی پیش پای مذاکره کنندگان ایرانی و تضمین کننده موفقیت و سربلندی ملت ایران در برابر توطئه های آمریکا و غرب است. لذا مانباید لحظه ای از حقوق کشورمان کوتاه بیاییم و البته در عین حال به خاطر تهدیداتی که مطرح می کنند بر توانایی های نظامی خویش و بر آمادگی برای مقابله احتمالی بیافزاییم. در مذاکرات به تصویب و عمل به پروتکل الحاقی تأکید شده است که البته بسیار خطرناک است و دست دشمن را در کشورمان بسیار باز می گذارد.اما طبق قانون تایید آن باید به تصویب مجلس شورای اسلامی هم برسد. اگر بحث پروتکل الحاقی در صحن مجلس طرح شود تهدیدات امریکا آنچنان اوج می گیرد تا رعب و وحشت را در دل نمایندگان ایجاد کنند تا آنها به اجرای پروتکل الحاقی رای مثبت بدهند. اگر بر فرض، این موضوع به رفراندوم گذاشته شود باز هم آمریکا سطح تهدیدات اقتصادی و نظامی و جنگ روانی را آنچنان بالا خواهند برد تا مردم از عدم رای به آن دچار وحشت شده و به آن رای دهند. بی تردید در چنین حساسیتی لازم است مردم ومسئولان برپایه ایمان به قدرت لایزال الهی و توانایی های خود و اتکا به حمایت ها و توصیه های مقام معظم رهبری، با شناسایی ضعف های دشمن به هیچ وجه مرعوب آنها نشوند و مطمئن باشند در این صورت حجم تهدیدها کم خواهد شد. مسلما ادامه تحریم ها به نفع آمریکا نیست زیرا آنها به این مسئله اذعان دارند که تهدیدها نتوانسته ایران را از پیشرفت بازدارد. شکست آمریکا در عراق و افغانستان و ناکامی اسرائیل در برابر مقاومت و حزب الله و ناتوانی عربستان در تحمیل نظرات خود به دولت یمن، درس های خوبی برای آمریکا ست تا در برابر ایران موضع شفاف و بهتری داشته باشد. بی تردید آمریکا متوجه موقعیت ، قدرت و صلابت ایران هست. از این رو می داند کوچکترین تجاوز و حمله نظامای به ایران عاقبت نافرجامی را برای او و متحدانش در پی خواهد داشت و می داند اگر در پی حماقتی به ایران حمله کند تبعات سنگینی را برایش در پی خواهد داشت، از این رو به هیچ وجه در پی حمله نظامی به ایران نیست و فقط ادعا و بلوف سیاسی اش در راستای ارعاب افکار عمومی درایران است. آمریکا می داند حمله به ایران خاک کشور را به گورستان سربازان آمریکایی و هم پیمانانش تبدیل می کند از این رو برنامه ای برای ورود به جنگ با ایران ندارد . مرعوب دشمن نشویم و بلکه تلاش کنیم دشمن را مرعوب کنیم و قدرت خود را با تقویت ایران در ابعاد اقتصادی، سیاسی، قرهنگی، اجتماعی و نظامی به رخ جهانیان بکشانیم. سیاست روز:هدف آمریکا تحقیر ایران، نه تحدید هسته ای «هدف آمریکا تحقیر ایران، نه تحدید هسته ای»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که ر آن می خوانید؛آمریکایی ها هر بار بازی تازه ای را در جریان گفت وگوهای هسته ای با ایران در می آورند، اما این بازی ها به دفعات، با شکست روبرو شده است. هر بار که آمریکایی ها خواسته اند به گونه ای در جریان مذاکرات، خواسته های خود را تحمیل کنند و یا با زیاده خواهی های نامتعارف و خارج از چارچوب، به اهداف خود برسند، رهبر معظم انقلاب، با اتخاذ مواضع درست و قاطع، بازی تازه آنها را با شکست روبرو ساخته اند. کار تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در مقابل کشورهایی که همواره در تدارک خدعه و نیرنگ هستند، دشوار است، چندین کشور در مقابل یک کشور صف آرایی کرده اند تا آنچه را که خود می خواهند، به ما تحمیل کنند، به همین خاطر است که دستگاه دیپلماسی، دولت و به ویژه اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای باید توجه ویژه ای به نقد و تحلیل کارشناسان و منتقدین گفت وگوهای هسته ای داشته باشند و از همه مهمتر، به تحلیل ها و مواضع رهبری معطوف باشند و نکته به نکته سخنان ایشان را درباره گفت وگوها مورد دقت قرار دهند. در جریان گفت وگوهای هسته ای، بسیاری مواضع، خواسته ها و تحمیل و تهدید از سوی آمریکایی ها و کشورهای غربی عضو ۱+۵ در قالب سخنرانی، مصاحبه، بیانیه، فکت شیت و ... مطرح شد، که با واکنش و پاسخ تحلیلی حضرت آیت الله خامنه ای روبرو گشت. یکی از آن موارد زیاده طلبانه بازرسی های نامتعارف آژانس و حتی آمریکا از تأسیسات هسته ای و مراکز نظامی بود، که پس از طرح این موضوع، رهبر انقلاب با قاطعیت آن را رد کردند و با این موضع قاطع، از یک توطئه پلید و استعماری جلوگیری نمودند. ایشان به هیچ عنوان با بازدید از مراکز نظامی وامنیتی کشور از سوی بازرسان موافقت نکردند و خط مشی تیم مذاکره کننده را در این زمینه روشن ساختند و حتی دستور العمل تقویت نیروی دفاعی و نظامی کشور را صادر کردند.. نتیجه این موضع این خواهد بود که موضوع گفت وگوها فقط مسائل هسته ای است و مسائل دیگر از جمله موارد دفاعی، نظامی و امنیتی در آن جایی ندارد. پس از آن بود که فرماندهان ارشد نیروهای مسلح هم در تبعیت از فرمانده کل قوا اعلام کردند که پاسخ چنین درخواست هایی را با سرب داغ خواهند داد. اما آمریکایی ها، با خیال خامی که در سر پرورش داده اند، رویکرد تهدید نظامی را دوباره به جریان انداختند. مقامات واشنگتن در چند نوبت، گزینه نظامی را علیه ایران مطرح کردند، اما در سایه این تهدیدات، گفت وگوهای هسته ای ادامه یافت. در دنیای کنونی که حتی قوانین خود نوشته آمریکایی ها که به سازمان های بین المللی دیکته شده، رعایت نمی شود، زبان دیپلماسی به تنهایی کارساز نیست و باید از زبان های دیگری برای پاسخ دادن به آنها یاری گرفت. رهبر معظم انقلاب در دیدار معلمان، پاسخ قاطعی به تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران دادند و فرمودند «غلط می کنید»، ایشان به تیم مذاکره کننده گفتند، «باید خطوط قرمز و اصلی را رعایت کنند و هم زمان با ادامه مذاکرات باید از عظمت و هیبت ملت ا یران نیز دفاع کنند و زیر بار هیچ تحمیل، زور، تحقیر و تهدیدی نروند. به نظر می رسد، مهمترین هدف آمریکا از توافق هسته ای نه تنها موضوع هسته ای ایران بلکه سیاست تحقیر و تهدید ملت ایران اسلامی است، چرا که جمهوری اسلامی ایران بیش از ۳۵ سال است که با حفظ کامل استقلال سیاسی و عزت خود، تن به خواسته های کاخ سفید نداده و اکنون آمریکا تصور می کند در فضای ایجاد شده در مذاکرات هسته ای می تواند، عظمت، هیبت و عزت ملت ایران اسلامی را زیر پا بگذارد و تحقیر کند و آنگاه به دنیا بگوید، انقلاب اسلامی ایران پس از ۳۵ سال ایستادگی در مقابل زورگویی های آمریکا، تن به خواسته های او داده است. این نکته برای آمریکایی ها اهمیت ویژه ای دارد و برای آنها حیاتی است. آمریکا به خوبی می داند که الگوی انقلاب اسلامی در منطقه گسترش یافته و برای مهار نفوذ هر چه بیشتر تفکر اسلام ناب محمدی(ص) تنها چاره، مهار ایران اسلامی است. با مهار ایران، آتش زبانه کشیده خیزش ها و انقلاب های مردمی و اسلامی منطقه، فروکش خواهد کرد. اما این رؤیای آمریکایی ها با وجود مردمی استوار و مقاوم و همراهی نیروهای مسلح مقتدر و توانمند، هیچگاه تحقق نخواهد یافت. به همین خاطر رهبر معظم انقلاب در پاسخ به تهدیدات آمریکایی ها علیه ایران، تأکید کردند که «من موافق مذاکره زیر شبح تهدید نیستم.» براساس همان قوانین و مقرراتی که غربی ها وضع کرده اند، طبق ماده ۵۲ کنوانسیون وین، معاهده ای که انعقاد آن به وسیله تهدید یا اعمال زور و در نقش اصول حقوق بین الملل مندرج در منشور ملل متحد تحصیل شده باشد، باطل خواهد بود.»
آیا آمریکایی ها این ماده از کنوانسیون وین را در جریان گفت وگوهای هسته ای برای رسیدن به توافق و معاهده نهایی رعایت کرده اند؟ اگر بنابر تهدید و ارعاب باشد، ما هم می توانیم در پاسخ به آن تهدیدات، تهدید کنیم. اما تهدید واقعی و جدی.
آمریکایی ها مواضع جمهوری اسلامی ایران را جدی می دانند. هنگامی که فرمانده کل قوا می گویند، دوران بزن و در رو تمام شده و ملت ایران متعرض را رها نخواهد کرد، بدانند و می دانند که چنین خواهد شد و در پس آن فرمایش است که سردار سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران می گوید، «خلبان های آمریکا پرواز خود را پرواز آخر نامگذاری کنند.» و در ادامه می گوید; «ما به تیم مذاکره کننده توصیه می کنیم که اگر آمریکا مجدداً با ادبیات ارعاب، تهدید و تحقیر در مذاکرات به دنبال برتری طلبی سیاسی بود، میدان مذاکرات را ترک کنند و این قضیه را به ما بسپارند تا در فضای تهدید با آنها تعیین تکلیف کنیم و کار را ادامه دهیم.» همگان به این مهم باید توجه داشته باشند که، گفت وگوهایی که در جریان است، صرفاً برای رسیدن به یک توافق نیست. گفت وگو و توافق، ساز و کار خود را دارد، که مهمترین آن، عزت، عظمت و غرور ملت و حاکمیت اسلامی است که باید در گفت وگوهای هسته ای از سوی طرف مقابل رعایت شود. وطن امروز:حضرت امام(ره) و تعاملات اقتصادی «حضرت امام(ره) و تعاملات اقتصادی»عنوان یادداشت رو�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن