واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در حاشیه روز پاسداشت قم در نمایشگاه بینالمللی کتاب
کتاب من از گورانیها میترسم نقد شد
کتاب «من از گورانیها میترسم» در حاشیه روز پاسداشت قم در نمایشگاه بینالمللی کتاب با حضور نویسنده کتاب نقد شد.
![خبرگزاری فارس: کتاب من از گورانیها میترسم نقد شد خبرگزاری فارس: کتاب من از گورانیها میترسم نقد شد](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1389/04/30/885825_PhotoA.jpg)
به گزارش خبرگزاری فارس از قم نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب من از گورانیها میترسم امشب با حضور بلقیس سلیمانی نویسنده، سید احمد بطحایی نویسنده و منتقد و معاون آموزش مدرسه اسلامی هنر و محمد طلوعی داستاننویس و مترجم برجسته کشور در سالن کتاب و رسانه امور استانهای بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب برگزار شد. بلقیس سلیمانی در این مراسم با اشاره به ویژگی آثارش گفت: به صورت معمول کتابهایم را سریع نوشته و به چاپ میرسانم که در برخی اوقات کتابی در دست چاپ است و کتابی دیگر نوشتن آن به پایان رسیده است که این سریع نوشتن اشکالاتی ایجاد میکند و به راحتی منتقدان میتوانند متوجه اشکالات آثار من شوند. وی افزود: نویسندگان به دو دسته تفسیم میشوند، که نویسنده پلوری و نویسنده استاندالی به آنها گفته میشود که هر یک تعریف مربوط به خود را دارد. نویسنده کتاب من از گورانیها میترسم بیان کرد: نویسنده پلوری آن است که روی هر پاراگراف تامل کرده و سپس عمقی مینویسد که در این زمینه میتوان به پلور نویسنده کتاب مادام بواری اشاره کرد که برای نوشتن این کتاب 5 سال کار کرد. وی به تعریف نویسنده استاندالی پرداخت و گفت: این نویسندگان اصولا بدون تامل و با شور مینویسند، به گونهای استاندال نویسنده معروف یک کتاب قطور را به مدت شش ماه نوشت که این نویسندگان سوژه را سالها در ذهن دارند ولی در نوشتن سریع هستند. سلیمانی با بیان اینکه من نویسندهای هستم که شور نوشتن دارم، بیان کرد: پس از نوشتن هرگز برای بازنویسی تامل نمیکنم و یک هفته پس از اتمام اثرم آن را به ناشر میسپارم که این موضوع سبب شده که آثارم در بوته نقد قرار گیرد ولی این سبک من است. در ادامه این نشست حجتالاسلام احمد بطحایی، به داستان کتاب من از گورانیها میترسم اشاره کرد و گفت: این داستان مربوط به زنی به نام فرنگیس است که طلاق گرفته و از تهران به زادگاهش برمیگردد با چیزهایی که در گوران وجود دارد و با هویت خود در ذهنش با جایگاه اجتماعی که دارد، درگیر است و خودش را انکار میکند. وی افزود: در میان این داستان خرده روایتهایی وجود دارد، بیشترین چیزی که با آن مواجه هستند، هویتی است که بلقیس با آن زندگی میکرده و در این داستان به بازگشت با خویشتن مواجه هستیم. معاون آموزشی مدرسه اسلامی هنر ادامه داد: فرنگیس شخصی است که پس از زندگی در تهران به گوران برمیگردد و دگردیسی دارد و تبدیل به شخصیتی میشود که از آن هراس دارد و در این رمان با چرخهای از آدمها مواجه هستیم که در تضاد با یکدیگر هستند ولی درعین حال در این داستان قرار نیست به چیزی برسیم. محمد طلوعی، منتقد و داستاننویس در بخشی دیگر از این مراسم با اشاره به کتاب من از گورانیها میترسم بیان کرد: حضور دائمی یک زن در این داستان دیده میشود، داستان ارجاعهای فراموش شدهای دارد که اگر نویسنده برمیگشت و ویراستاری میکرد، شاهد این موضوع نبودیم. وی تصریح کرد: روح زنانه در کتب بلقیس سلیمانی بیشتر از اینکه درگیر خود باشد، درگیر دیگر شخصیتهای داستانی است، نکته عجیب این است که شخصیتها منفعل نیستند و زن این داستان شخصیتی است که در مورد سایر شخصیتهای داستان قضاوت میکند ولی منفعل نیست. انتهای پیام/78005/ج40
94/02/17 - 22:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]