واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: طنز/هتل پنج ستاره داعش افتتاح شد!
آفتاب : وحید میرزایی در ستون بیقانون روزنامه قانون نوشت: باور بفرمایید اگر خاورمیانه در نقشه جغرافیایی نبود دنیا جای بسیار بی مزه و لوسی می شد که در آن هر روز مردم جهان صبح زود از خواب بیدار می شدند، به هم سلام می کردند، به موقع سر کار می رفتند، فرزندان شان را به پارک می بردند و در نهایت شب خسته و کوفته چراغ ها را خاموش کرده و زیر نور قرمز... هیچی همینجور به همسرشان نگاه می کردند. همین قدر لوس، همین قدر بدون هیجان. نه تورمی، نه آلودگی هوایی، نه حمله انتحاری، نه سر بریدنی، نه جنگی، هیچی. اما خوشبختانه با حضور پررنگ خاورمیانه، کمی دنیا از این حالت سکون، بی تحرکی و حوصله سربری در آمده است. در همین راستا با یک خبر داغ داعشی در خدمت شما هستیم.
گروه تروریستی داعش اولین هتل خود را افتتاح کرد. این گروه که پیش از این مبادرت به صادرات نفت کرده و نیز تلویزیون داعش را راه اندازی کرده بود و دیگر کم مانده است به تأسیس بانک با نرخ سود بلند مدت22 درصد مبادرت کند، مجلل ترین هتل شهر موصل در شمال عراق را پس از تغییر نام به «الوارثین» بازگشایی کرد. پس از افتتاح این هتل اما گمانه زنی های زیادی در مورد نحوه اداره هتل صورت گرفت. یک شاهد عینی مشاهدات خود را از یک زوج جوان اروپایی که ان شاءا... زن و شوهر بوده و برای پیوستن به این گروه به عراق سفر کرده بودند، نقل کرده است که در اینجا عینا منتشر می کنیم.
شاهد عینی: یک خانم و یک آقا آدرس هتلی برای اقامت را جویا شده و سپس به هتل الوارثین رفتند. به محض ورود یکی از کارمندان هتل برای استقبال از آن دو همینجور بی خودی خودش را منفجر کرد. آن دو به سمت پذیرش هتل رفته و در خواست اقامت کردند.
پذیرش: سلام. بفرمایید. به هتل پنج ستاره الوارثین خوش آمدید.
آقا: سلام. ببخشید یک اتاق می خوایم برای سه شب اقامت.
پذیرش: بله حتماً. چی مد نظرتونه؟ شمالی باشه یا جنوبی؟
آقا: نمی دونم. خودتون کدوم رو پیشنهاد می کنید؟
پذیرش: بستگی به سلیقتون داره. اتاق های شمالیمون رو به میدان اعدامه. فوق العاد س. صبح که از خواب بیدار می شین، یه دوش آب سرد می گیرین و پنجره رو به سمت میدان اعدام باز می کنید و چندتا سر می بینید که همینجور اینور اونور پرت می شن. واقعاً منظره دل انگیزیه. اما اتاق های جنوبی مون رو اگه گرمایی هستید زیاد توصیه نمی کنم. چون اون اتاق ها به سمت لوکیشن صحنه-های فیلمبرداری مون از آتش زدن آدم ها توی قفسه. این مسئول جلوه های ویژه مون تازه کاره، گاهی بنزین زیاد می ریزه، یهو الو میگیره، زبانه های آتش میاد تو اتاق. اذیت میشین.
خانم: میشه بریم اتاق هارو ببینیم؟
پذیرش: بله حتماً. فقط مراقب پله ها باشین از کنار بیاین. بچه ها مین کار گذاشتن، پاهاتون نگیره بهش.
شاهد عینی: خانم و آقا برای بازدید از اتاق ها به سمت طبقه بالا رفتند.
پذیرش: این اتاقمون عالیه. نورش خوبه. قبلاً دست «بن لادن» بوده. فقط آخر شب ها بعد از چند حمله تروریستی و بمب گذاری، خسته و کوفته میومده یه چند ساعت استراحت می کرده، باز صبح علی الطلوع پا میشده می رفته چندتا ساختمون رو منفجر می کرده.
آقا: مگه بن لادن زنده است؟
پذیرش: نفرمایید. بله که زنده است. شب ها با «ابوبکر البغدادی» یکم آب انگور طبیعی تاکستان های موصل می زنند به بدن و دور هم چندتا دست و پا قطع می کند.
خانم: اون اتاق ته راهرو چطوره؟
پذیرش: واقعاً به آقاتون حسودیم میشه که چنین همسر خوش سلیقه ای دارند.(قارت قارت می خندد) اون بهترین اتاقمونه. دست یه خانم دکتر بوده که هر شب از مطب میومده هتل و برمی گشته. اما چند روز پیش برو بچه ها داشتند تو لابی هتل مسابقه دارت با «آر پی جی M8» برگزار می کردند، یکی شوخی خرکی کرد، آر پی جی در رفت خورد به خانم دکتر، ترکوندش. اما اتاق مسئله ای نداره. یکم خون پاشیده در و دیوار که اونم بچه های خدمات تمیزش می کنند.
آقا: اوکی، ما همون اتاق دم در رو پسندیدیم.
پذیرش: باشه هر طور مایلید. بفرمایید این کلید اتاق. فقط یه موشک بالستیک گوشه اتاقه. یه پارچه کشیدیم روش. لطفاً بهش دست نزنید. چند روز دیگه یه حمله داریم سمت کرکوک، بچه ها میان برش می دارند.
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]