واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
هنرمندان بیخانه معاون صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی عصر دوشنبه در مراسمی به تجلیل از هنرمندان پیشکسوت هنرهای سنتی و صنایعدستی پرداخت. بدون تردید این اقدام و اقداماتی از این دست میتواند انگیزهای در هنرمندان جوان ایجاد کند تا با اعتماد بیشتری راه استادان پیشکسوت خود را در پیش گیرند.
اما آنچه بیش از همه می تواند مورد توجه باشد، پرسشی است که بهمن نامورمطلق، معاون صنایع دستی کشور، در این برنامه از زبان هنرمندان صنایع دستی و هنرهای سنتی مطرح می کند که قابل تامل است: «چرا هنرهای وارداتی برای خود معاونت های پرهزینه و پرهیاهو دارند ولی هنرهای ایرانی ـ اسلامی فاقد یک معاونت متناسب هستند؟» اگر دقیق تر به مساله نگاه کنیم می بینیم سینما، هنرهای نمایشی، موسیقی و هنرهای تجسمی هر یک برای خود اداره و سازمان مشخصی دارند که متولی اصلی این هنرها در کشور به شمار می آیند. به باور مسئول معاونت صنایع دستی، هنرمندان ما از تشتت تشکیلاتی در هنرهای سنتی گله مندند چراکه نه تکلیف بیمه شان روشن است و نه وضعیت مستمریشان. نامور مطلق باز از زبان این هنرمندان خواسته و توقع شان را از سازمان مدیریت بیان می کند: «سر و سامان دادن وضعیت هنرمندان صنایع دستی و هنرهای سنتی» با وجود این، به نظر می رسد سکان مدیریت و هدایت صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور را به معاونت صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سپرده اند. اگر هنرمندان این عرصه از وضعیتشان راضی نیستند، پس نقش معاونت صنایع دستی در این زمینه چیست؟ نامور مطلق در این یک سال و اندی که مسئولیت صنایع دستی کشور را به دست گرفته بارها از فرسوده و ناکارآمد بودن تشکیلاتش گفته و بر ضرورت ترمیم و آموزش این تشکیلات اداری تاکید کرده است. اما بیش از مسئولان و سازمان های دولتی، آنچه خود هنرمندان صنایع دستی باید به آن اهتمام بورزند، تشکیلات صنفی است. این هنرمندان تنها نباید چشم به اقدامات معاونت صنایع دستی بدوزند، بلکه بسیاری از مطالباتشان را می توانند از طریق تشکیلات صنفی پیگیری کنند، چنان که هنرمندان دیگر حل مشکلاتشان را از طریق خانه سینما، خانه تئاتر، خانه موسیقی و... دنبال می کنند. نباید فراموش کرد برخلاف هنرهای دیگر، یکی از مشکلات هنرهای سنتی و صنایع دستی این است که آموزش و پژوهش و ارزیابی فعالان و هنرمندان این عرصه متولی مشخصی ندارد. وزارت علوم از یک سو و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی از طریق موسسات آموزشی علمی ـ کاربردی از سوی دیگر، آموزش دانشجویان و هنرجویان را برعهده دارند. غافل از این که برخی هنرمندان صنایع دستی همچون گذشته سال ها نزد استادانشان شاگردی کردند ولی امروز دستشان از هر گونه مدرک دانشگاهی تهی است. جدا از این، معیار دقیقی وجود ندارد تا کار هنرمندان صنایع دستی مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد تا رتبه و جایگاه هر یک مشخص شود. این گونه باید یک هنرمند عمری صبر کند تا مانند سیدجلال شمسی نژاد، علی اکبر قوچانی، محمدمهدی قنبری، احمد ستاری، زینب السادات امامی، سیدکمال میرطیبی، اردشیر مجردتاکستانی، جعفر پاکدست، محسن محسنی، عبدالخالق گلریزخاتمی و محمدمهدی قان بیگی مورد تجلیل قرار گیرد؛ هنرمندانی که شاید تاکنون نام هیچ کدامشان را نشنیده باشیم. به هر حال، هر چند تلاش های معاونت صنایع دستی در جان بخشیدن دوباره به صنایع دستی و هنرهای سنتی قابل توجه است، اما خود فعالان این عرصه نیز باید بدانند که نباید چشم انتظار اقدامات دولت بمانند؛ چنان که می گویند: کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من. شاید تاسیس خانه ای مانند خانه سینما یا خانه موسیقی در این زمینه راهگشا باشد. کمیل انتظاری / گروه فرهنگ و هنر
 
چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 00:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]