واضح آرشیو وب فارسی:الف: متهم ردیف اول؛ دروغگوهای رسانه ای
نعیمه موحد، 15 اردیبهشت 94
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۱۶
حالا دیگر این جمله که «رسانه ای شدن پرونده به ضرر متهم تمام شد» کم کم دارد به یک جمله عادی تبدیل میشود، البته نه آنقدر عادی که رسانههای جریان خاص از خیر شایعه پراکنی درباره پروندههایی که هنوز چیزی از آنها مشخص نشده بگذرند و قوه قضائیه کشوری مستقل را به بی عدالتی متهم نکنند و پای مجامع به اصطلاح حقوق بشری را وسط نکشند. فرقی ندارد رسانه داخلی باشد یا خارجی، منفعتِ ایجاد ابهام و اتهام نسبت به ارکان جمهوری اسلامی است که چگونگی فعالیت این رسانهها را مشخص میکند.جملات فوق شاید یکی از جبران ناپذیرترین اشتباهات رسانه ای درباره پروندههای درحال بررسی را به یادتان آورده باشد. ریحانه جباری؛ دختر محکوم به قتل که به گفته فرزند مقتول اگر ماجرا رسانه ای نشده بود و پدرشان در افکار عمومی در معرض اتهام تجاوز به عنف قرار نگرفته بود، ممکن بود ریحانه را ببخشند و او الان زنده باشد.حالا این روزها از طرف همانهایی که همه دغدغهشان رعایت احکام حقوق بشری درباره متهمان ایرانی است خبر میرسد که «غنچه قوامی» با موفقیت و سلامت (!) از ایران خارج شده است. اینکه این افراد میخواهند از این موضوع خوشحال باشند و قوامی را یک اسیر آزاد شده از دست سیستم قضایی ایران نشان دهند و برایش دلسوزی کنند زیاد مهم نیست. مسئله مهم این است که چرا کسی از ماهها شبهه پراکنی و دروغ گویی برای علت بازداشت قوامی صحبتی نمیکند. اینکه افکار عمومی یک ملت ماهها بشنود که دختری جوان به علت درخواست حضور در مسابقه والیبال دستگیر شده و بعدها جرم همان دختر تحت عنوان اقدام علیه امنیت ملی معرفی شود نیازی به عذرخواهی ندارد؟ماجرا این طور بود که در یکی از مسابقات والیبال تیم ملی، چندین خانم به علت تجمع جلوی درب سالن مسابقه و درخواست برای ورود که به درگیری و تشنج انجامید، دستگیر شدند و بعد از اخذ مدارکشان بلافاصله آزاد شدند. در بین این افراد غنچه قوامی که ده روز بعد برای تحویل گرفتن مدارکش به بازداشتگاه مراجعه میکند، طبق بررسیهایی که روی مدارکش انجام شده مجرم تشخیص داده شده و بازداشت میشود.روند رسیدگی به پروندههای قضائی درکشور ما روندی پیچیده و طولانی است ولی تقریباً همه میدانند که تا تکمیل پرونده و ارسال آن به دادسرا به طور معمول زمان زیادی طول خواهد کشید. درحالی که دراین مدت از اتهام و وضعیت قوامی به خانوادهاش اطلاع رسانی میشد، زمانی که پرونده برای دادگاه و بررسی اتهام ارجاع داده شده، موضوع کاملاً رسانه ای شده بود و به گفته وکیل او، محمودعلیزاده طباطبایی، رسانهای شدن پرونده غنچه قوامی به ضرر او تمام شد.نکتهی جالبی که از زبان مادر قوامی به رسانهها گفته شده است بازهم به شایعه پراکنی بی اساس و کاذب یک رسانه برمی گردد. سوسن مشتاقیان؛ مادر غنچه قوامی، گفته است که وی و پدرش مخالف رفتن او به سالن والیبال بودهاند اما غنچه نسخهای از روزنامه "اعتماد " را به آنها نشان میدهد که در آن نوشته شده است «فدراسیون والیبال تعهد داده که خانمها میتوانند وارد استادیوم بشوند و رئیسجمهور و معاون ایشان در امور بانوان هم از رفتن خانمها به استادیوم استقبال کرده بودند»درطول بازداشت قوامی، به دلیل دروغ پراکنی برخی رسانههای داخلی درباره علت دستگیری، پای رسانههای بیگانه ومعاند نظام هم به ماجرا کشیده شد. طوری که حتی درباره انتقال او از یک بند زندان به بند دیگر هم گمانه زنیهای بی اساس خود مبنی بر همجواری قوامی با قاتلان و دزدان مسلح را ارائه دادند و البته بعدها وکیل قوامی به رسانهها گفت که این انتقال به درخواست خود قوامی بوده است.درحالی که سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری خود به صراحت اعلام کرد که پرونده غنچه قوامی ارتباطی به موضوع ورزش ندارد، مادر وی در گفت و گو با رسانهها اصرار داشت که بازداشت وی را به تماشای یک مسابقه والیبال ربط دهد. درحالی که چندین خانم دیگر نیز در همان حادثه دستگیر و هیچکدام پایشان به بازداشتگاه و دادگاه بازنشد.در بین همه این شایعات و تبلیغات منفی علیه کشور، فدراسیون جهانی والیبال نیزدر بیانیهای اعلام کرد که خواستار آزادی غنچه قوامی است و در این خصوص نامهای به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران نوشته است. از آنطرف درحالی که مسئولان فدراسیون والیبال ایران اعلام کرده بودند که میزبانی مسابقات والیبال نوجوانان جهانی به ایران داده شده است، فدراسیون جهانی والیبال منکر این موضوع شد و میزبانی آن دوره از مسابقان هیچگاه به ایران تعلق نگرفت.درنهایت دادگاه قوامی برگزار شد و معلوم شد که وی از مدتها قبل به دلیل فعالیتهای تبلیغی علیه نظام و حضور در راهپیماییهای سال ۸۸ و همچنین ارتباط با عوامل شبکه بی بی سی، تحت پیگیرد بوده است و بعد از ایجاد تشنج در روز مسابقه والیبال و رصد مدارکش، شناسایی و دستگیر شده است.قوامی در دادگاه ضمن برشمردن فعالیتهای مجازیاش مدعی شد که از جرم بودن آنها اطلاعی نداشته است و به همین دلیل به ۱ سال حبس و ۲ سال ممنوع الخروجی محکوم شد؛ و باپرداخت یک جریمه ۱۰ ملیونی آزاد شد.حالا دوسال گذشته است و با پایان حکم ممنوع الخروجی، همه جنجال سازان آن روز از این اتفاق خوشحالاند و اصلاً هم دوست ندارند راجع به بیانیه سازمان عفو بین الملل که دردخالتی آشکار در سیستم قضائی کشور خواستار آزادی بی قید وشرط قوامی شده بود، یا دیوید کامرون و وزیرامورخارجه بریتانیا که به رئیس جمهور و وزیرامورخارجه ایران درباره رسیدگی به پرونده قوامی عتاب وخطاب کردند و یا اقدام فدراسیون والیبال ایتالیا که بازیکنان لیگ خود را با شعار «غنچه قوامی را آزاد کنید» به میدان فرستاد و یا مادر قوامی که حتی بعد از صدور حکم نیز بر ورزشی بودن اتهام دخترش پافشاری کرد و وکیلش را به علت اینکه حکم دادگاه را تأیید کرده بود به استعفاء کشاندو... صحبتی کنند.شاید هیچ سیستمی قضائی در دنیا نمیتوانست با این حجم فشار و زیر ذره بین بودن، دادگاهی عادلانه برگزار کند و جرم متهم را بررسی کند؛ اما قوه قضائیه که شاید در برابر این دست اقدامات آبدیده شده باشد با جدیت روند دادرسی پرونده را طی کرد و به گفته وکیل قوامی تمام صورتجلسه دادگاه که به امضای او و موکلش رسیده است موجود است و نمیتوان آن را انکار کرد.حالا غنچه قوامی تنها محدودیت ممنوع الخروجی اش را نیز پشت سرگذاشته و آنچه ازماجرا باقی مانده ست روسیاهی به چهره کسانی ست که تنها دنبال سوژه ای برای عناد با جمهوری اسلامی هستند. متهمان ردیف اولی که ساده لوحانه است اگر فکرکنیم نگران "غنچه قوامیها " هستند که اگر بودند میفهمیدند که فریبکاری، دروغ گویی و شایعه پراکنی های کاذبشان این بار دامن غنچه قوامی را نگرفت اما تضمینی نیست که سوء استفادههای بعدیشان فرد دیگری را به سرنوشت ریحانه جباری دچار نکند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]