تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ابتداى هر كتابى كه از آسمان نازل شده، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم است. هر گاه بس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803837337




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-پرده‌برداری از اهداف آمریکا در عراق


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح دوشنبه پرده‌برداری از اهداف آمریکا در عراق روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «دولت با این خطا چه می‌کند؟»،«توفان در خیمه آل سعود»،«پرده‌برداری از اهداف آمریکا در عراق»،«کلید حل مشکلات»،«کودتای سدیری‌ها در عربستان»،«مقابله واقعی با فساد»،«بریج چگونه به دشمن خدمت می‌کند؟»،«تولید داخلی و دست برتر در مذاکرات»،آتش تفرقه، فرصتی برای سودجویان»،«بازار بی‌ابزار»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

کیهان:دولت با این خطا چه می کند؟ «دولت با این خطا چه می کند؟»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن می خوانید؛مذاکرات هسته ای 12 ساله حاوی معلومات و تجارب دور و نزدیک بسیاری است که براساس آنها می توان مجهولات آخرین دور مذاکرات را معلوم کرد از جمله اینکه آیا می توان به توافق متوازن و لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی از این طریق امید داشت؟ برخی خوش بینی ها در زمینه توافق چه قدر واقعی و معقول است؟ آیا می توان در انتظار معجزه از مذاکرات بود و دست روی دست گذاشت و سال تا سال فرصت های دولت و کشور را موکول به ابهامات و تعلیق های مذاکرات کرد؟
1- امیرمؤمنان علی علیه السلام در نامه 78 نهج البلاغه، مرز باریک اما مهمی را میان بدبختی و خوشبختی ترسیم می کنند؛
آنجا که پای مذاکره و تعامل با دشمن در میان است. نامه خطاب به جناب ابوموسی اشعری و در پاسخ به نامه اوست. ابوموسی اشعری هرچند اجتهاد مقابل نص امیرمؤمنان - ضرورت مقابله با یاغی گری معاویه- کرده و در جنگ صفین حاضر نشد اما در مذاکرات صلح، نماینده اردوگاه امام بود. امام در پاسخ نامه ابوموسی اشعری که از محل مذاکرات (دومهًْ الجندل) ارسال شده، می نویسد «... فَأِنّ الشّقی من حُرِمَ نفع ما اوتی من العقل و التجربهًْ. همانا بدبخت و شقی کسی است که از سود عقل و تجربه داده شده به او محروم بماند». امام قبل از این عبارت، می فرماید «همانا بسیاری از مردم از بهره خود دگرگون شده، میل به دنیا کرده و از سر هوا حرف می زنند. امر عجیبی است که عده ای دور آن جمع شده اند و دچار خودشگفتی هستند... من به پیمانی که برعهده می گیرم وفا خواهم کرد هرچند تو از وضعیت شایسته ای که هنگام جدا شدن از ما در آن بودی، تغییر کرده باشی؛ پس بدبخت کسی است که از عقل و تجربه داده شده به او محروم ماند... واگذار آنچه را نمی دانی زیرا مردمان شرور با گفتار سوء به سوی تو می شتابند». بی اعتنایی به تجارب انباشته درباره خباثت معاویه و اردوگاه شام، جفای بزرگی را رقم زد که تاریخ نظیر آن را سراغ ندارد. ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نامه امیرمؤمنان می نویسد «این سخن، شکایت از یاران عراقی خود است که اختلاف و سرپیچی از فرمان، میان آنان به شدت رایج بود و علی می گوید من میان قومی افتاده ام که هر یک از آنان مستبد به رأی است و با رأی دوست خود مخالفت می کند و بدین علت، هیچ سخن آنان نظم ندارد و کارشان استواری نمی پذیرد... علی سپس به ابوموسی می گوید کار خود را جز بر علم و یقین استوار نساز و سخن دروغگویان را که به سوی تو می شتابند تصدیق نکن که به تعبیر شاعر؛ اگر سخن خیری بشنوند، آن را پوشیده می دارند اما اگر شرّی بشنوند، می پراکنند و اگر چیزی نشوند، دروغ می بندند.»
2- ظرف چند ماه اخیر برخی حامیان اصلی دولت نیز به صف منتقدان و دلواپسانی پیوستند که بارها گفته اند نباید به معجزه اقتصادی از مسیر مذاکرات توافق هسته ای دل بست یا نباید همه مسئولیت ها را تعطیل کرد و جمله آنها را بر شانه های نحیف مذاکرات و توافق بار کرد. آخرین بار دبیرکل کارگزاران بود که 10 روز پیش در مصاحبه با روزنامه شرق و درباره حواله همه مشکلات به تحریم ها گفت: «نباید این گونه باشد که مسئولیت ها را از دوش خودمان برداریم و تا بگویند که چرا فلان کار را نکردید بگوییم تحریم هستیم... اینکه یک تعداد آدم خسته و سالخورده در دولت بنشینیم و بلند شویم که نمی شود. اصلاً فرض کنید که مناقشه هسته ای هم حل شد، بعد از آن چه؟ این بی تحرکی ها آدم را برای دولت نگران می کند. چشم برهم گذاشتیم، نصف مهلت این دولت گذشت. وزرا و شخص رئیس جمهور باید فکر کنند خروجی این دوره از دولت در برداشتن تحریم ها خلاصه نشود». 22 اسفند ماه گذشته نیز مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور و دبیر ستاد اقتصادی دولت در مصاحبه با خبر آن لاین تأکید کرد «لغو تحریم ها هرچند امکاناتی را فراهم می کند اما معجزه نمی کند. اگر شکاف میان انتظارات از لغو تحریم ها را با آنچه واقعیت دارد مدیریت نکنیم، ممکن است شرایط بدتر از شرایط فعلی که تحریم است، بشود. این خطر هست که اعتماد عموم خدشه دار شود. درحال حاضر حتی برخی مدیران تصور می کنند با توافق هسته ای، همه مسائل حل می شود درحالی که این موضوع صحت ندارد؛ بسیاری از مسائل ربطی به تحریم ندارد. اگر فضای فعالان سیاسی و رسانه ای این مسئله را درک نکند، می تواند بسیار خطرناک باشد». با فرض اینکه حرف منتقدان را نباید شنید و حداکثر آنها را به کاسبان تحریم، بی شناسنامگی، بی سوادی و مزدوری نسبت داد یا به جهنم حواله کرد، آیا می توان هشدار محارم و نزدیکان دولت را هم نشنید و همچنان در تضاد با واقعیات، استبداد رأی پیشه کرد؟ آیا دولت محترم و جناب آقای روحانی از عقل و تجربه این قبیل مشاوران برای نگاه واقع بینانه به مذاکرات بهره می گیرد؟ 3- آمدیم و 2 یا 4 یا 6 سال دیگر هم گذشت و مثلاً رسیدیم به سال 1396 یا 1400 و ثمره مذاکرات ژنو و لوزان و نیویورک همان بود که پیشتر- در 12 سال گذشته- از سعدآباد تا پاریس و بروکسل و... تجربه کردیم. آنگاه تکلیف چیست؟ آیا خرد امضا می کند که تمام مجاری تدبیر و کار و تلاش و تمام فرصت های ملی، معطل خوش گمانی فاقد مبنا به مذاکرات باشد- حتی صرف نظر از اینکه توافقی مانند توافق ژنو انجام بشود یا نشود- و در تمام این مدت دست روی دست بگذاریم و تن به جبریّتی موهوم و خودساخته و خودبافته بدهیم؟! آقای روحانی به عنوان اولین مذاکره کننده، به نیکی به یاد دارد که پس از قریب 2 سال تعلیق (82 تا 84) وقتی از طرف غربی پرسش می شد که بعد از این همه اعتمادسازی ایران و توقف فعالیت ها، تعلیق کی تمام می شود، پاسخ می دادند «بهترین تضمین و اعتمادسازی، ادامه تعلیق هاست.»! تجربه از این گرانبهاتر؟! آیا آمریکا و اروپا به اندک تعهدات خود در آن زمان مبنی بر قرار دادن سازمان منافقین در فهرست گروه های تروریستی یا فروش قطعات هواپیما به ایران عمل کردند؟! آن هنگام که هنوز ما تعلیق ها را برنداشته و قطعنامه ای هم علیه ما صادر نشده بود، چرا غربی ها به تعهدات خود عمل نکردند؟ 10 سال بعد و توافق ژنو، تجربه دیگری است. بالغ بر 120 مورد تحریم جدید ظرف 17-18 ماه گذشته چه پیامی با خود دارد؛ پیام دوستی و تنش زدایی و اعتمادسازی یا لجاجت و عداوت؟! آیا می توان آرزو روی آرزو، خیال روی خیال، توهم روی توهم و حباب روی حباب سوار کرد و یک ساختمان بادوام ساخت که به تلنگری اندک از واقعیت فرو نریزد؟ 4- آمریکایی ها به عنوان طرف اصلی مذاکرات ظرف چند روز اخیر با صراحت درباره توافق مدنظر خود سخن گفته اند تا آن جا که در تناقض انکار ناپذیر با تصریح رئیس جمهور محترم و وزیر امور خارجه کشورمان مبنی بر «لغو فوری و همه جانبه تمام تحریم ها در یک توافق متوازن 10 ساله» قرار دارد. جان کری در مصاحبه با شبکه 10 اسرائیل می گوید: «این توافق 10 ساله نیست و تا ابد ادامه خواهد داشت. ما بر تأسیسات آنها نظارت خواهیم داشت و بازرسان ما هر روز آنجا خواهند بود... هیچ گزینه ای را کنار نگذاشته ایم و تحریم ها و اقدام نظامی همچنان از گزینه های ما هستند.» جاش ارنست سخنگوی کاخ سفید همزمان تصریح می کند «بازرسی های گنجانده شده در توافق نهایی، در تاریخ بی سابقه خواهد بود، حتی دسترسی به تأسیسات تولید سانتریفیوژ. هرگونه تعلیق تحریم ها [برخلاف اظهارنظر صریح ظریف] پس از برداشتن گام های قابل راستی آزمایی از سوی ایران صورت خواهد گرفت و لغو فوری تحریم ها نادرست است. اغلب تحریم ها باقی می ماند و تنها تحریم های هسته ای در دوره زمانی تعلیق می شود.» جو بایدن معاون اوباما در مؤسسه خاور نزدیک واشنگتن اظهار می دارد «اگر لازم باشد به ایران حمله می کنیم» و جک لو وزیر خزانه داری آمریکا تأکید می کند «رژیم و ساختار تحریم ها حتی پس از توافق برقرار می ماند. توافق براساس راستی آزمایی و بررسی های دقیق است نه اعتماد به ایران. کاهش تحریم ها به صورت تدریجی و به شکل فرمان معافیت رئیس جمهور است و تنها کنگره می تواند برای لغو تحریم ها تصمیم بگیرد». و بالاخره طبق مصوبه مجلس سنا «توافق با ایران، تعهدنامه و معاهده محسوب نمی شود» یعنی برای آمریکا الزام آور نیست. خب! از مجموع این اظهارات چه نتیجه ای باید گرفت؟ بازی آمریکا با 17 درصد تحریم ها و لغو یا عدم لغو آن کدام نتیجه در خور را می تواند داشته باشد که به خیال کسب این نتیجه قریب 2 سال است پیشرفت هسته ای خود را متوقف و بعضاً تعطیل کرده ایم؟ 5- آیا برنامه هسته ای به هزینه های اقتصادی آن می ارزد؟ این پرسش از اساس غلط است و بعضاً به شکل مغالطه به افکار عمومی پمپاژ شده است. ما قبل از توسعه برنامه هسته ای تحریم بودیم؛ سال 82 نیز که برنامه هسته ای را تعلیق کردیم، تحریم ها را برنداشتند. غرب پس از 12 سال بازرسی بی سابقه بهتر از هرکس می داند که برنامه هسته ای ایران کمترین انحرافی نداشته است. آنها همچنین بهتر از هرکس می دانند که به کدام رژیم ها در منطقه کمک کرده اند تا سلاح هسته ای بسازند. بنابراین مسئله این نیست که ما - به فرض محال- برنامه هسته ای را بدهیم و دیگر هزینه اقتصادی از جانب تحریم ها تحمیل کشور نشود. آنها بنابر تصریح امثال کری و وندی شرمن و جاش ارنست و جن ساکی و... بلافاصله بهانه تحریم ها را به موضوعات دیگر منتقل می کنند. مسئله اصلی این است که دشمن در حوزه اقتصادی - برخلاف سایر حوزه ها- نقطه ضعف سراغ گرفته و تا این نقطه ضعف برقرار باشد، از ضربه زدن از این نقطه دریغ نخواهد کرد. بنابراین حل درست مسئله نه به «بی ارزش تلقی کردن فناوری هسته ای بومی» بلکه بستن آن نقطه آسیب پذیری است و این همان است که در منطق رهبر حکیم انقلاب با عنوان «اقتصاد مقاومتی» و اینکه «کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور و در تقویت تولید داخلی است» بیان شده است. به تعبیر جناب حافظ «سالها دل طلب جام جم از ما می کرد- و آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد؛ گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است- طلب از گمشدگان لب دریا می کرد.» چاره کار در این است که اولویت دولت محترم از خارج به داخل منتقل شود و به جای نگاه به دست اجنبی و امید ترحم او، دست همت به کمر خود بزنیم و از تهدید دشمن، یک فرصت بزرگ برای ساماندهی اقتصادی - مبتنی بر بهره وری، شفافیت، حمایت از تولید داخلی، عادلانه کردن مالیات ها و مقابله با فرارهای چند ده هزار میلیارد تومانی، مبارزه با قاچاق سازمان یافته و انبوه کالا، ساماندهی و به حداقل رسانی واردات، و مبارزه غیر شعاری و غیر جناحی و به دور از سیاست زدگی با فساد اقتصادی- بسازیم. قدم اول برای چنین حرکتی، پذیرش شجاعانه و توأم با حرّیت این واقعیت است که اولویت گذاری دولت محترم اشتباه بوده و باید جبران و اصلاح شود، حتی اگر این فهم مبتنی بر تجربه 2 ساله «اعلام» هم نشود. در غیر این صورت به تعبیر معروف، یک غلط با هزار توجیه، می شود هزار و یک غلط؛ می شود لجبازی و آنگاه خدای نکرده دولت محترم مجبور است ضمن تن دادن به جبریت و ضعف در چالش سیاست خارجی، به حاشیه پردازی و مسئله سازی در داخل بپردازد تا افکار عمومی را مشغول سازد. یا مجبور خواهد شد با جریان فتنه گری که منافع بزرگ ملی را ظرف سال های 78 و 88 به 12 آشوب نیابتی دشمن فروخت، هم مسیر و همسفره شود و امتیاز بدهد و در موضع اتهام قرار بگیرد. به نظر می رسد قبیل جنجال های دروغینی که برای بنزین آلوده، بورسیه ها، پول های کثیف، پارازیت و... صورت گرفت، از یک سو قرار است اعتماد عمومی را ویران کند و از طرف دیگر اصرار برخی اجزای دولت بر خطای محاسباتی شگرف در تدوین راهبرد را بپوشاند. نتیجه هر چه باشد خلاف عقل و تجربه و منافع و مصالح ملی است. البته طیفی از مدعیان دروغین حمایت از دولت بدشان نمی آید بلکه مأموریت دارند که بدین طریق دولت یازدهم را از کارآمدی و خدمت در تراز جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران بازدارند و جاده دشمن را صاف کنند. خراسان:توفان در خیمه آل سعود «توفان در خیمه آل سعود»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سید محمد اسلامی است که در آن می خوانید؛کمتر از یک هفته قبل پادشاه عربستان دستور تغییراتی در ساختار قدرت در این کشور را صادر کرد که بسیاری آن را زلزله سیاسی در ارکان قدرت آل سعود عنوان کردند . به واقع این تغییرات متاثر از چه عواملی است و چه پیامد هایی را درپی خواهد داشت ؟ساعت 4 بامداد! ملک "سلمان بن عبدالعزیز" فرمان جدید صادر می کند. در این فرمان پادشاه جدید سلسله سعودی در عربستان، ولیعهد خود را برکنار می کند.مقرن بن عبدالعزیز، برادر ناتنی پادشاه دیگر ولیعهد او نیست. به جای او محمد بن نایف بن عبدالعزیز، که برادر زاده پادشاه است، ولیعهد اعلام می شود. محمد بن سلمان، فرزند پادشاه همزمان با وزارت جنگ، جانشین ولیعهد می شود. در عربستان چه رخ داده است؟ 1.سُدیری ها و جنگ قدرت در آل سعود تغییر بی مقدمه و عجولانه در شبکه قدرت پادشاهی را می توان از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد. یکی از این ابعاد، نزاع قدرت درون خاندان پادشاهی است. تعداد همسران عبدالعزیز بن سعود از 22 تا 38 زن نقل شده است. یکی از همسران او "حصه دختر احمد السدیری" نام داشت که از قضا نقشی اساسی در آینده سلسله سعودی بازی کرد. حصه از عبدالعزیز صاحب 7 پسر شد: 1)ملک فهد بن عبدالعزیز پنجمین پادشاه عربستان، 2) امیر سلطان بن عبدالعزیز، ولیعهد سابق و وزیر دفاع، 3) امیر نایف بن عبدالعزیز، وزیر کشور و ولیعهد سابق، 4) امیر عبدالرحمن بن عبدالعزیز، نایب وزیر دفاع، 5) امیر ترکی بن عبدالعزیز، 6) امیر احمد بن عبدالعزیز، نایب سابق وزیر کشور و 7) ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه کنونی. این 7 فرزند بودند که در خاندان سعودی به "السدیریون السبعه" یا "هفت سُدیری" معروف شدند. در سال های اخیر با پادشاهی ملک عبدا...، که از سُدیری ها نبود، این شاخه از خاندان سعودی کمی از قدرت دور شده بودند. پادشاه عربستان با برکنار کردن ولیعهد خود بار دیگر قدرت را در قبضه سُدیری ها قرار داده است. محمد بن نایف بن عبدالعزیز، ولیعهد کنونی و محمد بن سلمان، وزیر جنگ و جانشین ولیعهد از خاندان سُدیری ها محسوب می شوند. مقرن بن عبدالعزیز ولیعهد برکنار شده، فرزند یکی از همسران عبدالعزیز به نام "برکه الیمانیه" بود که از قدرت کنار رفته است. براساس قوانین داخلی خاندان آل سعود، شورای بیعت نمی توانند ولیعهد را از قدرت برکنار کنند. از قدرت بر کنار کردن مقرن بن عبدالعزیز به نوعی تخطی از قوانین داخلی خاندان سعودی محسوب می شود. به نظر می رسد که سُدیری ها برای قبضه کردن قدرت عجله داشته اند. آن ها از یک سو نمی توانستند تا زمان مرگ ولیعهد سابق منتظر بمانند و از سوی دیگر این که می دانستند اگر پادشاه کنونی قبل از ولیعهد از دنیا برود، اطرافیان مقرن بن عبدالعزیز دقیقا همان فرصتی را پیدا می کنند که سُدیری ها اکنون در اختیار دارند. بنابراین احتمالا آن ها ریسک مدارا با مقرن بن عبدالعزیز را تحمل نکردند و بر خلاف رویه های داخلی، او را از قدرت بر کنار کرده اند. در این تغییر قدرت نکته مهم از بین رفتن منطق و قانون انتقال قدرت درون خاندان سعودی است. استفاده از قدرت پادشاهی برای حذف رقبا اگر به رویه تبدیل شود، می تواند به زوال سلسله سعودی منجر شود. هیچ کس نمی تواند تضمین کند که در آینده دیگر شاخه های خاندان سلطنتی دقیقا همین رفتار را با سُدیری ها تکرار نکنند. 2.جوان گرایی در سعودی دومین منظر برای بررسی تغییر ناگهانی در خاندان سعودی، جوان گرایی و به قدرت رساندن نسل جدید است. پادشاه کنونی بیش از هر چیز به بیماری هایش در اثر پارکینسون و آلزایمر معروف است. حاکمان سعودی در سال های قبل آن چنان فرتوت بودند که ولیعهد ها قبل از پادشاه از دنیا می رفتند. مرگ های پیاپی ولیعهد ها قبل از به قدرت رسیدن شان، سعودی را با نگرانی حفظ بقا روبه رو کرد. به قدرت رساندن پیش از موعد محمد بن نایف و محمد بن سلمان را می توان تلاش برای نوسازی ساختار فرتوت پادشاهی نیز ارزیابی کرد. این جوان گرایی بدون شک منشاء تغییرات مهمی در سیاست داخلی و سیاست خارجی سعودی خواهد شد. حاکمانی کم تجربه، اما پر سودا که هم اکنون در یمن جنگ بی سرانجامی را آغاز کرده اند. آن ها احتمالا با هدف تثبیت قدرت شان در میان دیگر حکومت های پادشاهی عرب منطقه، بیش از این نیز تلاش می کنند.البته ولیعهد جدید و جانشین جدید، تنها نشانه های جوان گرایی در سعودی نیستند. دستور ساعت 4 بامدادی پادشاه سلمان، فرد دیگری را هم به قدرت رسانده که بسیار جالب توجه است. عادل جبیر، سفیر قبلی سعودی در آمریکا به سمت وزیر خارجه جدید سعودی منصوب شده است. با به قدرت رسیدن او، 40 سال وزارت خارجه شاهزاده سعود الفیصل نیز به پایان رسیده است. اما نکته مهم این است که براساس رویه های خاندان سعودی همیشه وزیر خارجه، وزیر کشور و وزیر دفاع از اعضای خاندان سلطنتی انتخاب می شده اند. در 60 سال گذشته سابقه نداشته است که فردی خارج از خاندان سلطنتی به یکی از این سمت ها منصوب شود. آغاز تنش ها یا خاموش کردن مخالفت ها به وضوح بخش زیادی از تغییرات در ساختار قدرت در عربستان با هدف یکدست سازی نظرات در ارکان اصلی تصمیم گیری دراین کشور رقم خورده است . انتشار گزارش هایی مبنی بر وجود مخالفت هایی با جنگ در یمن در بین شاهزادگان آل سعود و به ویژه از سوی مقرن بن عبدالعزیز، برادر ناتنی پادشاه که سمت ولیعهد ی را نیز برعهده داشت و مادری اصالتا یمنی دارد از همان روز های آغاز حمله به یمن به رسانه ها درز پیدا کرده بود . تغییرات بعدی و به ویژه قبضه پست ها و جایگاه های اقتصادی به ویژه شرکت نفتی آرامکو به عنوان بزرگترین شرکت نفتی جهان از سوی فرزندان ملک سلمان از ریشه دار بودن اختلاف میان خاندان آل سعود حکایت دارد . وضع سلامتی و حال و روزگار ملک سلمان به لحاظ ذهنی و آلزایمر و مسائل بدنی که بر اساس گزارش ها عملا نقشی در تصمیم گیری های مهم ندارد در کنار روی کار آمدن چهره های جوان که بعضا هیچ سابقه ای در خاندان پادشاهی نیز ندارند نه روند درگیری های سیاسی درون خاندان را شدت خواهد بخشیدونه با ناپختگی هایی در تصمیم گیری های ریاض همراه خواهد شدکه بخشی از پیامد های آن نه تنها در داخل عربستان بلکه به پیچیده شدن اوضاع منطقه می انجامد . اندیشکده "چتم هاوس"در گزارشی در باره تغییرات در ارکان قدرت آل سعود با اشاره به این که تصمیم ملک سلمان توفان به پا خواهد کرد ، تصریح می کند : اکنون قاطعیت پادشاه در ارتقای سریع محمد بن سلمان که با برکناری دوتن از پسران ملک عبد ا... و دوتن از فرزندان ولیعهد قبلی همراه شده است سوالات زیادی درباره رقابت های داخلی این خاندان و آینده کشمکش ها ایجاد کرده است. جمهوری اسلامی:پرده برداری از اهداف آمریکا در عراق «پرده برداری از اهداف آمریکا در عراق»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛این روزها مردم عراق همزمان با هجوم داعش به سرزمین شان با توطئه دیگری روبرو شده اند که از سال ها پیش توسط سازمان جاسوسی آمریکا برای آنها تدارک دیده شده بود و اکنون در قالب طرح نمایندگان کنگره آمریکا از آن رونمایی می شود. طرح آمریکایی تجزیه عراق به سه بخش کردنشین شمال، سنی نشین مرکز و شیعه نشین جنوب که هفته گذشته توسط چند تن از نمایندگان کنگره ارائه شد، بازتاب وسیعی در میان اقشار مختلف عراق داشته و با واکنش تند مراجع تقلید، مردم و شخصیت های سیاسی و مذهبی این کشور مواجه شد، به طوری که همه رویدادها و حوادث جاری عراق را تحت الشعاع قرار داد و نمایندگان مجلس عراق را در روز تعطیلی شنبه به تشکیل جلسه واداشت تا با اکثریت آرا پیش نویس طرح آمریکایی تجزیه عراق را محکوم کنند. اکثر جریان های سیاسی عراقی نیز در دو روز گذشته به توطئه تجزیه کشورشان توسط آمریکا واکنش نشان داده و دولت عراق نیز آن را رد کرده و نشانه نقض حاکمیت و دخالت در امور داخلی این کشور دانسته است. این ماجرا هر چند توانسته بدنه احزاب، رسانه ها، شخصیت ها و اقوام و مذاهب مختلف عراق را با هم متحد و یکپارچه سازد ولی افشاگر خواب شومی است که دولت آمریکا برای ملت و سرزمین عراق دیده و درصدد است آنرا به صورت گام به گام به مورد اجرا بگذارد. دولتمردان آمریکایی در قالب طرح کنگره قصد دارند طرحی را به تصویب برسانند که دولت آمریکا را در ارائه کمک های تسلیحاتی و مالی به سنی ها و کردها به عنوان دو کشور، مجاز می سازد با تاکید بر اینکه این کمک ها به صورت مستقیم و خارج از چارچوب دولت مرکزی انجام شود! این طرح که آشکارا نافی حاکمیت دولت مرکزی عراق است و استقلال این کشور را نشانه رفته، عملاً پشت پرده برنامه های آمریکا برای تجزیه عراق و حرکت به سمت خاورمیانه جدید را نشان می دهد. هرچند وزارتخارجه آمریکا این طرح را غیرقابل استناد دانسته و صرفاً بازتاب دهنده نظرات برخی اعضای کنگره خوانده ولی دقیقاً در بردارنده همان هدف شومی است که در اظهارات خرداد سال 92 جوبایدن معاون رئیس جمهور آمریکا منعکس شده و خواستار برپایی اقلیم های مجزای کرد، سنی و شیعه گردیده بود. وی در آن زمان در نسخه ای که قبل از حمله داعش به عراق برای سرزمین بین النهرین پیچیده بود، راهکار حل بحران این کشور را تبدیل این به سه اقلیم قومی مذهبی دانسته بود. موضع یکپارچه مردم عراق، اعم از شیعه و سنی، با طرحی که بوی مشمئز کننده تجزیه از آن به مشام می رسد باعث شده مقامات آمریکایی بار دیگر ادعای خود را مبنی بر حمایت واشنگتن از دولت عراق برای حراست از وحدت و تمامیت ارضی این کشور تکرار کنند ولی دعوت و میزبانی چند ماه پیش کاخ سفید از هیاتی از عشایر اهل سنت عراق که پیوندهایی را نیز با داعش داشته اند، آنهم بدون در جریان گذاشتن دولت مرکزی بغداد و دادن قول ارسال سلاح به آنها، خلاف این ادعا را ثابت می کند، ضمن اینکه مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق در استقبال از طرح کنگره دیروز عازم واشنگتن شد تا براساس نوشته مطبوعات کرد زبان، با اوباما و دیگر مقامات آمریکایی به صورت علنی و رسمی موضوع تقسیم عراق و کمک های مستقیم به منطقه اقلیم کردستان را پیگیری کند. بارزانی که همزمان با پیشروی های داعش در تابستان سال گذشته بر جدایی کردستان از عراق اصرار می ورزید، با تهدید اربیل از سوی این گروه تروریستی مجبور شد تا حدودی از این حرف عقب نشینی کند و اکنون که زمینه را مساعد می بیند، قصد دارد یکبار دیگر شانس خود را برای اجرای این توطئه بیازماید. واقعیت اینست که این اقدام آمریکائی ها نه تنها طرح امروز آنها برای عراق بلکه طرح کلان استکبار برای تجزیه و ناآرامی در دیگر کشورهای منطقه و همسایگان رژیم صهیونیستی است که به بهانه آزادی عراق با اشغال این کشور آغاز شد و سپس با حمایت از داعش در سوریه و عراق دنبال گردید تا با درهم شکستن وحدت اقوام و مذاهب، منطقه را برای اجرای یک طرح قدیمی که سال ها پیش توسط «برنارد لوئیس» برای تجزیه جهان اسلام به کشورهای کوچک تر از توافق «سایکس – بیکو» تهیه شده و صهیونیست ها و حامیان استکباری آنها به دنبال فرصتی برای اجرای آن بودند، عملیاتی کند. بنابر این، تردیدی وجود ندارد که طرح کنگره آمریکا برای تجزیه عراق دقیقاً با اهداف کاخ سفید و سردمداران این کشور هماهنگ و منطبق بوده و صرفاً نوعی تقسیم کار بین آنان محسوب می شود که بخشی از اجرای توطئه تجزیه عراق را گروه تروریستی داعش دنبال می کند و محورهای دیگر آنرا نیز رئیس اقلیم کردستان و شبه نظامیان سنی و گارد ملی اهل تسنن که آمریکائیها به دنبال ایجاد آن هستند، پیگیری خواهند نمود. اکنون که ملت عراق در مقابل طرح شوم لابی صهیونیست ها در کنگره آمریکا قرار گرفته که قصد دارد با دخالت در امور داخلی این کشور و نقض حاکمیت ملی، به توزیع سلاح و پول در میان گروه های خارج از کنترل دولت مرکزی مبادرت نموده و در نهایت، توطئه شوم تجزیه عراق را اجرا کند، وظیفه خود می داند به مسئولیت ملی، میهنی و دینی خود در دفاع از استقلال کشور عمل کرده و با حفظ وحدت و کنار گذاشتن برخی اختلافات، که خود یکی از عوامل تشویق کننده آمریکائی ها در مطرح کردن چنین طرح هایی است، با طرح تجزیه و اهداف شیطانی آن مقابله کند. رسالت:کلید حل مشکلات «کلید حل مشکلات»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛مقام معظم رهبری در دیدار با کارگران سراسر کشور به مهمترین مسائل کشور بویژه معضلات اقتصادی اشاره نموده و فرمودند: "کلید مشکلات اقتصادی در لوزان، ژنو و نیویورک نیست، بلکه در داخل کشور و تقویت و رونق تولید داخلی است." ایشان با بها دادن به تولید داخلی خطاب به مسئولین دولتی فرمودند: "مصرف کالاهای خارجی را در صورت داشتن مشابه در داخل بر خود حرام کنید." نوع نگاه به مشکلات کشور فوق العاده مهم است. این که نگاه ما به "بیرون" باشد یا "درون"، حکایت از دو نوع نگاه متفاوت است که اولی اقتدار و امنیت ملی ما را به مخاطره می اندازد و دومی متضمن استقلال ملی و امنیت اقتصادی و اقتدار ملت ایران است. برخی عادت کرده اند بدون رنج و زحمت و استقامت و پایداری همه چیز را "کلید در دست" تحویل بگیرند. این نگاه فوق العاده خطرناک است و منابع ما را بر باد می دهد و نیروی انسانی کشور را به ذلت می اندازد. مقام معظم رهبری با نامگذاری سال جدید و تشریح آن به بهانه های مختلف در سخنرانی های بعدی گفتمان سال 94 را تعیین کردند. اصولگرایان برای صیانت از انقلاب و نظام باید با شعار کلیدی "آرامش، پیشرفت و رفاه در سایه همدلی و همزبانی" به استقبال شعار سال بروند. "آرامش" به مفهوم مراقبت از اقتدار و امنیت ملی در حالی که انقلاب در محاصره گرگهای جهانی است مهم است. هیچ چیز نباید آرامش و امنیت ما را در داخل به مخاطره بیندازد. هر گونه حاشیه سازی و حاشیه نگاری باید در داخل کنترل و مهار شود. "پیشرفت" کشور فقط در سایه آرامش به دست می آید. دشمن همواره طی سالهای پس از انقلاب در پی بر هم زدن اوضاع ما در داخل بوده است. حمایت از لیبرال ها و ضدانقلاب و برپایی جنگ های داخلی و خارجی به همین منظور در دستورکار آنها قرارگرفت اما با سد همدلی و همزبانی ملت روبه رو شدند. ما اگر به "رفاه" می خواهیم برسیم باید حتما آرامش داشته باشیم. از دل آرامش "پیشرفت" و "رفاه" بیرون می آید. 1+5 بیکار نیستند، 10 سال در پشت درب مذاکرات التماس کنند که فناوری صلح آمیز هسته ای را کنار بگذارید چون این فناوری آرامش آنها را برهم می زند، پیشرفتهای آنها را در زمینه تولید جنگ افزارهای کشتارجمعی زیر سئوال می برد. به همین دلیل حتی روی یک سانتریفیوژ هم با ما چانه زنی می کنند. ما در سال 94 باید تصمیم های بزرگ و سرنوشت ساز بگیریم. مقاومت ملت ایران در سال 94 مفهومی متفاوت از سالهای گذشته دارد. این تصمیم های بزرگ نیاز به "همدلی و همزبانی" دارد. ما تصمیم های بزرگ در کشور را باید زیر سقف گفتگوی ملی ببریم. برای همین لازم است مشفقانه حرف بزنیم و از تحقیر و توهین و متهم کردن هم بپرهیزیم و زحماتی را که تاکنون برای اقتدار ایران کشیده شده نادیده نگیریم. دولت باید بداند براساس چه سرمایه ای اکنون بر سر میز مذاکره برد - برد نشسته است. انکار آن سرمایه، از پیش اصل معامله را بر باد می دهد. ما ملتی بزرگ با عزمی پولادین و استقامتی که کوهها را جابه جا می کند داریم. همین سرمایه کافی است که در حل مشکلات فقط نگاه به "درون" داشته باشیم. اکنون که دولت راهبرد "مدارا با دشمن" را پیش گرفته، نباید "مروت با دوستان" را فراموش کند، ضمن آنکه سیاست مدارا با دشمن در حالی که دشمن همواره بر طبل خصومت ورزی می کوبد جای تامل دارد. این رویکرد همدلی و همزبانی در داخل به وجود نمی آورد. فضا نباید غبارآلود باشد، هیچ ضعفی نباید در سایه حاشیه سازی های مصنوعی پنهان بماند. برای حل مشکلات کشور پروتکل مشخصی وجود دارد که باید به آن عمل شود. شرع و احکام مقدس اسلام، قانون اساسی، قوانین کشور بویژه در حوزه اقتصادی، قوانین مرتبط با اقتصاد مقاومتی، راهها را مشخص کرده است. باید درست و صادقانه در همین مسیر گام برداشت. هیچ دلیل و منطقی را برای از کار افتادن چرخ تولید در کشور نباید پذیرفت. چرخ تولید ازجمله چرخ سانتریفیوژها باید همچنان در کشور بچرخد و هزینه های آن را هرچه هست بپردازیم. به همین دلیل باید با فساد سیاسی و اقتصادی با قدرت مبارزه کنیم. مفسدان سیاسی و اقتصادی هر دو سر در یک آخور دارند، آن هم آخور وابستگی کشور به بیگانگان. این آخور را باید تعطیل کرد. مقام معظم رهبری در دیدار با کارگران به این نکته مهم انگشت تاکید گذاشته و فرمودند: "با دزد دزد گفتن، دزد از سرقت دست برنمی دارد. باید جلوی آن را گرفت." ایشان مسئولان کشور را مورد خطاب قرار دادند و فرمودند: "مسئولان کشور روزنامه نیستند که مدام راجع به فساد حرف بزنند. آنها باید وارد عمل شوند و جلوی فساد را به معنای واقعی کلمه بگیرند." دیوان محاسبات کشور، سازمان بازرسی کل کشور و سازمان حسابرسی در مجلس، قوه قضائیه و دولت مخاطب اصلی مقام معظم رهبری هستند. آنها تکلیف خود را باید در برخورد عملی با فساد مشخص کنند. بدون برخورد قاطعانه و صریح و سریع با فساد، پدیداری آرامش، پیشرفت و رفاه در سایه همدلی و همزبانی ممکن نیست. قدس:کودتای سدیری ها در عربستان «کودتای سدیری ها در عربستان»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم حسن هانی زاده است که در آن می خوانید؛سرانجام با برکناری مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد عربستان توسط پادشاه جدید این کشور ،آخرین حلقه یاران عبدا... بن عبدالعزیز، پادشاه سابق عربستان از چرخه قدرت خارج شدند. با خروج مقرن بن عبدالعزیز ومتعب بن عبدا... از ساختار حاکمیت عربستان، راه برای ورود خاندان سدیری به چرخه قدرت و قبضه آن هموار شد، از این رو جنگ «افعی ها» در جزیره العرب عملا آغاز شده است. چرا پادشاه عربستان دست به این تغییرات وسیع زد و شاهزاده سعود الفیصل را پس از 40 سال از وزارت خارجه برکنار کرد ؟ برای پاسخ به این پرسش باید نگاهی به ساختار قبیله ای عربستان انداخت تا اهداف اصلی پادشاه را مورد تجزیه وتحلیل قرار داد. حاکمیت در عربستان در دست دو قبیله پرنفوذ السدیری و الشمری است که بیش از هشت دهه بر سر تصاحب اهرمهای قدرت در رقابت هستند. پادشاه سابق عربستان به قبیله الشمری وابسته بود و در طول دوران حاکمیت خود تلاش کرد تا اعضای قبیله الشمری را در پستهای کلیدی قرار دهد. ملک عبدا... بن عبدالعزیز، پادشاه سابق عربستان که در جزیره العرب به عنوان «یتیم الشمری ها» معروف بود، از سال 2005 تا سال 2015 وابستگان قبیله الشمری را که سالها در حاشیه بودند، در پستهای حساس قرار داد. تعبیر یتیم شمری ها به این دلیل است که ملک عبدا... بن عبدالعزیز تنها فرزند ملک عبدالعزیز بود که از یک مادر شمری متولد شده، بنابراین او در میان هفت فرزند قدرتمند ملک عبدالعزیز که از قبیله السدیری هستند، در محاصره بود. برادران سدیری در انتظار مرگ ملک عبدا... بودند تا مانند «کرکس» بر لاشه حاکمیت عربستان چنگ بیندازند وشمری ها را از ساختار قدرت برکنار کنند. با مرگ «یتیم شمری ها»، ملک سلمان که جزو هفت برادران سدیری است، به پادشاهی رسید و اعضای قبیله الشمری را از ساختار قدرت برکنار کرد. مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد سابق عربستان که از یک مادر یمنی الاصل متولد شده، شرایطی مشابه شرایط ملک عبدا... بن عبدالعزیز، پادشاه سابق عربستان داشت، بنابراین خیلی زود از قدرت برکنار شد. برکناری سعود الفیصل از وزارت خارجه پس از 40 سال در راستای رقابتهای قبیله ای موجود میان خاندان سعودی قابل تجزیه و تحلیل است. ملک سلمان، پادشاه عربستان، برادر زاده خود محمد بن نایف را به عنوان ولیعهد انتخاب کرد، زیرا این انتخاب به استمرار حاکمیت سدیری ها منجر خواهد شد. اختلاف نظر میان الشمری ها والسدیری ها زمانی آغاز شد که پادشاه بدون مشورت با ولیعهد و وزیر خارجه و تنها با مشورت فرزند خود، محمد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان حمله به یمن را سازماندهی کرد. این حمله با اعتراض مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد و سعود الفیصل، وزیر خارجه مواجه شد که این انتقادات خشم پادشاه عربستان را نیز برانگیخت. حمله عربستان به یمن به کشته شدن شماری از افراد وابسته به قبیله مادری مقرن بن عبدالعزیز منجر شد تا جایی که ولیعهد سابق عربستان به طور آشکار از پادشاه انتقاد کرد. از سوی دیگر سعود الفیصل، وزیر خارجه نیز بشدت از سیاستهای جنگ طلبانه پادشاه عربستان و وزیر دفاع وی در یمن انتقاد کرد وبه همین دلیل پادشاه پس از 40 سال وی را از سمت وزارت خارجه برکنار وعادل الجبیری را به این سمت برگزید. اعتقاد سعود الفیصل این است که حمله عربستان به یمن به انزوای سیاسی ریاض منجر خواهد شد، ضمن اینکه بمباران هوایی مردم یمن هیچ دستاورد نظامی برای عربستان به همراه نخواهد داشت. اکنون دو قبیله السدیری والشمری در برابر هم صف آرایی کرده اند و احتمال بروز یک جنگ قبیله ای طولانی مدت با بیعت نکردن شاهزادگان خاندان الشمری شبیه جنگ دو قبیله«اوس و خزرج» در دوران قبل از اسلام وجود دارد. به نظر می رسد فصل پایانی کتاب حاکمیت 80 ساله خاندان سعودی آغاز شده و حمله اشتباه عربستان به یمن آخرین میخی است که بر تابوت رژیم آل سعود کوبیده خواهد شد. تقابل دو قبیله السدیری والشمری که هر دو از توان مالی، نظامی و نیروی انسانی بالایی برای ورود به یک جنگ فرسایشی برخوردار هستند، به فرو پاشی تدریجی رژیم آل سعود منجر خواهد شد. آیا آمریکا پس از 14 سال که از حادثه تروریستی 11 سپتامبر 2001 می گذرد، اکنون در صدد انتقام گیری از خاندان سعودی برآمده وتلاش دارد تا بدون هزینه این رژیم را دچار فرو پاشی کند؟ آینده خاورمیانه، تحولات داخلی عربستان و صف آرایی دو قبیله الشمری والسدیری شاکله داخلی و دور نمای سیاسی رژیم قبیله ای عربستان را کاملاً روشن خواهد ساخت. سیاست روز:مقابله واقعی با فساد «مقابله واقعی با فساد»عنوان یادداشت روز روزنامه سیاست روز به قلم اسد الله افشار است که در آن می خوانید؛رهبر معظم انقلاب در روزچهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسر کشور با تبیین وظایف مسئولان، دستگاه ها و عناصر مختلف مرتبط با تولید داخلی و تأکید بر مبارزه واقعی با فساد و قاچاق، از حرف زدن های مکرر و بی عملی در مقابله با فساد انتقاد و تأکید کردند: "با «دزد دزد» گفتن، دزد از سرقت دست بر نمی دارد باید جلوی او را گرفت. مسئولان کشور، روزنامه نیستند که مدام راجع به فساد حرف بزنند آنها باید جلوی فساد را به معنای واقعی کلمه بگیرند." دراین ارتباط ملاحظاتی وجود دارد که بی پرده باید مطرح و مورد توجه جدی قرار گیرد و با آسیب شناسی علمی و عملی و بدور از حب و بغض جناحی و سیاسی به رفع چالش ها دراین زمینه اقدام و قیام نمود تا به تعبیر رسای رهبرمعظم انقلاب نتیجه را همگان به طور ملموس مشاهده کنند و این مهم محقق نمی گردد مگر با تصمیمات قاطع و عملی و بدون هرگونه ملاحظه و اجرای بی چون و چرای آن. این قلم برحسب وظیفه ذاتی روزنامه نگاری خود در این باب نکاتی را یادآور می شود: ۱- چنانچه بخواهیم فساد را در قالب یک معادله ارائه دهیم این معادله بدین صورت خواهد بود: انحصارطلبی به علاوه سوء استفاده از قدرت، منهای پاسخگویی و شفافیت عملکرد مساوی با فساد است. مهمترین دلیل بروز و ظهور انواع فساد در یک نظام سیاسی و یا اداری وجود مدیران ناکارآمد و یا آلوده و نیز فقدان نظارت قوی و مستمر است. ۲- مراقب باشیم وجدی بگیریم؛ فساد سیاسی، اداری و اقتصادی از درجه مشروعیت و اثر بخشی دولت ها می کاهد تا آن اندازه که می تواند دولت ها و نظام های سیاسی را با بحران مشروعیت و مقبولیت مواجه سازد. فساد از هر نوع آن که باشد ثبات و امنیت جوامع را به خطر انداخته و تهدیدی جدی علیه امنیت ملی محسوب می شود. فساد، ارزش های اسلامی، اخلاقی و آزادی سیاسی را مخدوش ساخته و از این طریق مانع توسعه سیاسی و اجتماعی جامعه می شود. ۳- آنچه پیداست پدیده مفاسد اقتصادی در سومین دهه از حیات جمهوری اسلامی اشکالی پیچیده پیدا کرده است و شهروندان و دولتمردان به یکسان نگران تداوم مناسبات فسادآلود در شبکه های اقتصادی و مالی کشور هستند و نخبگان اقتصادی نیز انکار نمی کنند که پیمودن راه اصلاح و توسعه بدون جراحی این ساختارهای آفت زده امکان پذیر نیست. ۴- در سال های اخیر اقتصاد کشور از دو زاویه تحریم و مفاسد اقتصادی در شرایط دشواری قرار گرفت هرچند مقوله تحریم از مفاسد اقتصادی جداست و شاید بتوان گفت تحریم برای کشور ما یک نعمت بود اما مفاسد برای ما فقط عقب ماندگی اقتصادی را به همراه دارد بنابراین وقت آن رسیده است که ما یک استراتژی جدید ایجاد کنیم. ۵- موضوع مبارزه با مفاسد اقتصادی یکی از موضوعات مهم و کلیدی و در عین حال بحث انگیز جامعه ما در شرایط کنونی محسوب می شود. در طول سه دهه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی هر گاه اقدامی در مبارزه با مفاسد اقتصادی آغاز شده، پس از مدتی با مشکلات عدیده ای مواجه و به حال خود رها شده است. طرح مبارزه با مفاسد اقتصادی که قبلاً با عناوینی چون مبارزه با ثروت های باد آورده مطرح شده و ناتمام مانده بود، متعاقب فرمان مهم هشت ماده ای مقام معظم رهبری به سران سه قوه، مجدداً در دستور کار مسئولان قرار گرفت ولی فراز و فرود در این موضوع بسیار زیاد بوده است. متاسفانه مسئولان کشور به جای پیروی از فرمایشات مقام معظم رهبری به گفتار درمانی می پردازند در حالی که امروز نیازمند عمل مدبرانه هستیم. ۶- خشکانیدن ریشه‏ی فساد مالی و اقتصادی و عمل قاطع و گره‏گشا در این باره، مستلزم اقدام همه جانبه بوسیله‏ی قوای سه گانه مخصوصاً دو قوه‏ مجریه و قضائیه است. قوه‏ی مجریه با نظارتی سازمان یافته و دقیق و بی‏اغماض، از بروز و رشد فساد مالی در دستگاه ها پیشگیری کند، و قوه‏ قضائیه با استفاده از کارشناسان و قضات قاطع و پاکدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالی کشور بردارد. بدیهی است که نقش قوه مقننه در وضع قوانین که موجب تسهیل راهکارهای قانونی است و نیز در ایفای وظیفه‏ نظارت، بسیار مهم و کارساز است. ۷- درفرمان هشت ماده‏یی رهبر انقلاب به سران قوا آمده است :«کار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوه‏ قضائیه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید. دستی که می خواهد با ناپاکی دربیفتد باید خود پاک باشد، و کسانی که می خواهند در راه اصلاح عمل کنند باید خود برخوردار از صلاح باشند.» ۸- در موضوع فساد اقتصادی لازم است به هزینه هایی که دیده نمی شوند هم توجه کرد. به عنوان مثال ایجاد انحصار برای مالکان فعالیت های فاسد گاه سبب می شود تا منابع مالی بسیار بیشتر از آنچه که آن شرکت ها صرف ایجاد شغل یا اقدامات خیریه ای می کنند در اختیار مالکان قرار گیرد. منابعی که سبب انحصار در خرید یا فروش کالاها شده و بازار را تحت تاثیر قرار خواهد داد. یادمان که هست ایجاد انحصار برای برخی واردکنندگان نهاده های دامی در سال های گذشته که طی یک رانت و فساد اقتصادی ایجاد شده بود سبب چه تلاطم هایی در بازار مرغ شد. ۹- مبارزه با مفاسد اقتصادی هنوز موضوعی تازه از صحنه اقتصادی و عرصه رسانه ای ایران است. هر روز و هر هفته می توان انتظار داشت که با نطق یک نماینده یایک وزیرو یا هر مسئول بلند پایه کشوری با گشودن یک پرونده، مسأله دیرپای مبارزه با مفاسد در فضای ایران زنده شود. اما موضوعی به این اندازه خبرساز و پردامنه در صحنه عمل، مسیری پر از ابهام طی می کند و این فصلی تراژیک از قصه مبارزه با فساد اقتصادی است و معمایی عجیب برای آنها که پرسش از آینده بحث مبارزه با مفاسد دارند. ۱۰- مبارزه با فساد به جای آنکه محتاج نشست و همایش و ستاد باشد، بیشتراز هرچیز نیازمند یک عنصر اساسی دیگر است ؛ «تصمیم!» همان که در پیام کوتاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی چنین رخ نموده است: «توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظه ای بگیرند و اجرا کنند. (سخنان مقام معظم رهبری درهمایش ملی ارتقای سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد، روزدوشنبه ۱۷ آذرماه ۱۳۹۳) طبیعی است که مقدمه تصمیم، آن هم از نوع قاطع و عملی آن، مستلزم باور به وجود فساد، اعتقاد به مبارزه با آن، در اختیار داشتن وسیله شناسایی آن و عزم و اراده است. همه این عناصر که کنار هم قرار گیرد، کنارگذاشتن «ملاحظه» است که به نظر صاحب نظران، گیر اساسی کار در همین واژه است. ملاحظه وابستگی و خویشاوندی سیاسی، ملاحظه در معرض خطر قرار گرفتن منافع مادی و معنوی، ملاحظه آبروریزی سیاسی و طایفه ای و حتی ملاحظه تشویش اذهان عمومی که این آخری بیشتر از همه دستاویز اهمال و کوتاهی قرار می گیرد؛ و لذا درباب مبارزه با فساد باید چون علی (ع) بی پرده، صریح وشفاف برخورد نمودوبا مردم دراین زمینه نیز صادق بود. وطن امروز:بریج چگونه به دشمن خدمت می کند؟ «بریج چگونه به دشمن خدمت می کند؟»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم مجتبی اصغری است که در آن می خوانید؛پیش از این خلاصه ای از پروژه آمریکایی مشهور به «بریج» یا «پل» در «وطن امروز» منتشر شد. امروز تصمیم داریم این طرح خطرناک و مهم را با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار دهیم. انتظار داریم در پایان حرکت گام به گام تشریح پل، بتوانیم به سوالات مهم جامعه نخبگانی کشورمان پاسخ دهیم. رهبران جهان سرمایه داری!
«رهبران جوان جهانی» یا«YOUNG GLOBAL LEADERS» یک شبکه نخبگانی است که با هدف آماده سازی فضای جهانی برای هماهنگی حداکثری با سیاست گذاران دنیا که مهم ترین آنها در بلوک سرمایه داری، «دولت آمریکا» به شمار می رود، تشکیل شد. در ظاهر همه چیز به صورت یک مجموعه غیرحاکمیتی است که با حمایت و هدایت دولت سوییس به انتخاب و گزینش نخبگان تاثیرگذار بر جوامع محلی، براساس مولفه هایی از پیش تعیین شده می پردازد اما مهم ترین بخش این گزینش و شبکه سازی جایی است که آشکارا گفته می شود: «رهبران جوان جهانی متعهد به پرداختن به مسائل و سیاست های جهانی و اجرای آنها هستند». حکومت جهانی، نخبگان جهانی
مهم ترین طرح متفکران آینده نگر آمریکایی برای پایان دوره افول آمریکا از شکل یک ابرقدرت پرحاشیه و مدعی، تشکیل «حکومت جهانی» پس از فراگیری موج «جهانی سازی» در دنیاست. حکومت جهانی را به نوعی حاکمیت «مسؤولیت شهروندان جهانی» لقب داده اند که تحت مدیریت مجموعه ای از کشورها به عنوان سیاست گذار، «جهان وطن» را با قانون سرمایه داری اداره می کنند. کما اینکه هم اکنون نیز دولت آمریکا در حقیقت شکل سیاسی یک زیرساخت اقتصادی عظیم متشکل از مجموعه ای از بزرگ ترین شرکت های سرمایه دار است. در حکومت جهانی هیچ جزیره آزادی وجود ندارد، پس ایران به صورت جزیره شناور قدرت که به خودکفایی در عرصه های مختلف روی آورده و با توکل بر داشته های درونی، قطب قدرتمند خود را گسترش می دهد، تحمل نخواهد شد. بنابراین نیاز به ایجاد تغییرات درونی جدی است. رهبران جوان جهانی زیرشاخه ای از «مجمع جهانی اقتصاد» هستند و مهم ترین حامیان آنها در ترویج سیاست های جهانی در حوزه های مختلف «جهانی سازی»، کلان شرکت های سرمایه گذار به عنوان مهم ترین اجزای حاکمیت سرمایه داری هستند. اما اعضای شبکه نخبگانی مذکور چگونه شناسایی و کجا تربیت می شوند؟ مرکز علوم انسانی اقتصاد
فضای بحث پروژه پل، ایران است. پس بیایید اندکی صریح باشیم. برای شناسایی نخبگان اقتصاد و مدیریت کشور هیچ جا بهتر از دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه رده اول فنی کشور نیست. بزرگ ترین اقتصاددانان حامی سیاست های جهانی در عرص





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن