محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830772865
حال نمایشنامه نویسی در گیلان خوب نیست
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: محرم زاده در گفتگو با مهر؛
حال نمایشنامه نویسی در گیلان خوب نیست
شناسهٔ خبر: 2566197 - یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۳
استانها > گیلان
انزلی- ناتاشا محرم زاده زیر آسمان لاهیجان قد کشیده و بارها بر سکوی افتخار ایستاده است به بهانه استقبال خوبی که از آخرین مجموعه داستانش به نام «برای پیرهنت می میرند» شد، به سراغش رفتیم. به گزارش خبرنگار مهر، محرم زاده در سال ۱۳۵۸ در مشهد به دنیا آمده ولی به دلیل شغل پدرش ساکن لاهیجان شده و تمام سالهای کودکی، نوجوانی و جوانی اش را در این شهر گذرانده است. هر چند رشته تحصیلی اش مهندسی الکترونیک بوده که به گفته خودش زیاد هم به کارش نیامده ولی در عوض، داستان نویسی که از همان کودکی شروع کرده تمام دغدغه اش در زندگی است.از جمله افتخارات او در ادبيات داستانی، برنده جایزه اول مسابقه کشوری شعر و داستان بندرعباس در سال ۱۳۸۳، کاندید جایزه گلشیری به خاطر مجموعه داستان "ساعت از مرگ گذشت" در سال ۱۳۸۴، کاندید جایزه مهرگان در همان سال، برنده جایزه اول مسابقه سراسری قصص در سال ۱۳۸۶ و برنده جایزه اول دومین دوره مسابقات سراسری قصص در سال ۱۳۸۸ است.بعد از استقبال از مجموعه داستان «برای پیرهنت می میرند» که توسط انتشارات هیلا منتشر شد، انتشارات نگاه به تازگی ترجمهای مشترک از وی و همسرش به چاپ رسانده که منتخبی است از داستان های کوتاه شرود اندرسن.چطور شد که قدم به جهان داستان گذاشتید؟ خودم که احساس می کنم بدجوری پشت در ماندهام. دو تا مجموعه داستانی هم که دارم از سر همین در زدن های پیاپی بوده است. این احساس را نه فقط در مورد کارهای خودم بلکه در مورد آثار خیلی از نویسندگان هم نسلم دارم. معتقدم این یکی دو دهه اخیر خیلی در زدهایم. کار خوبی هم کرده ایم که در زده ایم حالا گیرم بدجور پشت در مانده باشیم.وقتی فکر اولیه ای به ذهنتان خطور می کند، چطور به این نتیجه می رسید که باید به داستان تبدیل شود یا نمایشنامه؟ سوال بسیار سختی است چون من اغلب تصمیم نمیگیرم. اگر نوشته با موقعیت و دیالوگ شروع شود و کم کم در حین نوشتن احساس کنم از بار دراماتیک قوی برخوردار است، خود به خود به نمایشنامه تبدیل می شود. شاید این هم خیلی دقیق و درست نباشد. فکر می کنم مطالعات دورهای که در آن شروع به نوشتن می کنم بیشتر تاثیرگذار باشند.مثلا فیلمهایی که میبینم. مقالاتی که می خوانم. موسیقی ای که گوش می دهم. اگر در فضای تئاتر باشم خود به خود موضوعاتی از ابتدا به ذهنم خطور می کنند که برای صحنه مناسب ترند. فوری به تدارک صحنه، تعداد اشخاص و موقعیت نمایشی صحنه اول فکر می کنم. به خودم بستگی دارد. یاد گرفتهام اگر تصمیم دارم داستان بنویسم خودم را در جو داستان قرار بدهم و داستان بخوانم.یعنی علاقه خاصی به یکی از این دو مدل، در تبدیل فکر اولیه تان به داستان یا نمایشنامه دخیل نیست؟ بگذارید خیلی یواشکی و خصوصی بگویم عاشق نوشتن نمایشنامه ام. چالش دردناک و کیف آوری ست. نمی توانم حتی لذت ذره ای از آن را به قالب کلام بیاورم. داستان را دوست دارم. داستان دوست قدیمی من است. مرا آرام میکند. کمکم میکند حتی گاهی قدرت جادویی شفا بخشی اش را هم تجربه کرده ام. همیشه حواسش به من هست. مراقب من است. هزاران بار دستم را گرفته. از لبه پرتگاه افسردگی به زندگی برگردانده. اما نمایشنامه معشوقه چموش و ناآرام و وحشی ای ست که رام نمی شود، اما امان از وقتی که رامش کنی!هیچ وقت به اندازه زمان هایی که آخرین نقطه را پای آخرین جمله از نمایشنامه ام گذاشته ام خواب آرامی تجربه نکرده ام. این یکی را اشتباه نمی کنم. این یکی را قاطعانه می گویم همیشه بعد از گذاشتن آخرین نقطه مثل پادشاه یک مملکت فرضی آرام و در صلح و صفا به خواب رفته ام.ارزیابی تان از وضعیت ادبیات در گیلان چیست؟ گمان نکنم تفاوت عمدهای با جاهای دیگر کشور داشته باشد. همه دارند به نوعی تلاش خودشان را می کنند. نویسنده و پژوهشگر پیشکسوت، جناب فرامرز طالبی ماهی دوبار در خانه فرهنگ گیلان جلسات داستان خوانی و نقد داستان برگزار می کنند. آقای کیهان خانجانی هستند که کارگاه های داستان نویسی عصر چهارشنبه را اداره میکنند و تا امروز از خروجی این کارگاه ها مجموعه داستان هایی هم منتشر شده. و خبر دارم که از نویسندگان مطرح کشور هم برای تعامل با شرکت کنندگان این کارگاه ها دعوت به عمل میآید. اگر اشتباه نکنم در انجمن های ادبی حوزه هنری و ارشاد هم بخشی مربوط به داستان وجود دارد. و البته نویسندگانی هم هستند که توی خانه نشسته اند و می نویسند.احساس می کنم دوره سهل گیری و ساده اندیشی در مورد ادبیات داستان به سر آمده. این را از فحوای کلام کسانی که جدیدا شروع به داستان نوشتن کردهاند و نسبت به کارهای یکی دو دهه پیش نگاه انتقادی تری دارند و الحق هم گاهی می بینم که درخشان می نویسند، حس می کنم. و این مرا امیدوار می کند که در سالهای آتی ناگهان شاهد شکوفایی استعدادهای خوبی در این عرصه باشیم. مثلا در گیلان داستان نویسانی را میشناسم که هنوز اثری چاپ نکردهاند نه اینکه اثری برای چاپ آماده نداشته باشند، بیشتر به این معنا که دچار یک نوع سختگیری نسبت به کارشان یعنی داستان نویسی شده اند. این خوب و امیدوار کننده است. وجود یک داستان اولیه خوب تا چه اندازه برای نگارش نمایشنامه یا فیلمنامه و یا حتی در تولید نمایش یا فیلم خوب تاثیر گذار است؟ می گویند خیلی تاثیر گذار است. اما اگر اصل بگیریم که آنها درست می گویند پس من از اساس باز هم اشتباهی رفته ام. چون راستش آنقدرها هم که میگویند تاثیر گذار نیست! یعنی بدون داستان هم میشود شروع کرد. من که اغلب یا با شخصیت شروع کرده ام یا با موقعیت. وقتی اینها درست باشند قصه خودش میآید. طبیعی ست خلاصه هر آدمی یک قصه ای دارد. هر موقعیت درست و درمانی هم خود به خود بلد است قصه خودش را بسازد. حال و روز نمایشنامه نویسان را چگونه می بینید؟ راستش اوضاع نمایشنامه نویسی در ایران خوب نیست. دلسرد میشوی. خسته ات میکنند. به قول مارگوت بیگل : «ساده است و پیچیده نیز هم» ببینید اگر شما نمایشنامه نویسی باشید که نه بلد باشید و نه دلتان بخواهد که وارد عرصه کارگردانی شوید وقتی کار به روی صحنه می رود دیگرصاحب اثر شما نیستید؛ تا اینجای کار مشکلی نیست. نه که نیست؛ آنقدرها مهم نیست با خودت می گویی من کارم در حوزه ادبیات است. کارهایم خواندنی ست. خب چاپش می کنم، خیال خام!چرا خیال خام؟ مگر برای چاپ نمایشنامه هایتان به مشکل برخورده اید؟ نمایشنامههای من در همین مدت کوتاه، اغلب جوایز خوبی را کسب کرده اند اما باید با هزینه شخصی چاپ شوند. ناشران خوبی کارهایم را برای چاپ مناسب دیدند اما گفتند نمایشنامه فروش نمی رود. خوانده نمی شود. تمام یا نیمی از هزینه اش را خودت تقبل کن. از طرفی همکاران نویسنده ام میگویند به نویسنده خیانت نکن و هزینه نپرداز. درست هم میگویند. خب شما جای من باشید چه میکنید؟ میگذارید نمایشنامه هایی که برای نوشتن هر صحنه اش خون دل خورده اید؛ هر کار را بیش از پانزده بیست بار ویرایش کرده اید گوشه خانهتان خاک بخورد؟ فرصت اجرا هم که در پایتخت نیست مگر به مقتضیاتی...حالا همه اینها به کنار. بعضی نویسندهها که من هم جزوشان هستم تا کارهایشان تبدیل به حروف چاپی نشود از آن دل نمیکنند و دست از سرش بر نمیدارند.یعنی تا زمانی که چاپ نشده، مدام در حال ویرایش نمایشنامه تان هستید؟ من مدل نوشتنم اینطوری نیست که یک قصه سر راست داشته باشم بعد بنشینیم بگویم خوب اولش اینجا باشد گرهش آنجا باشد، گره گشایی اش فلان جا و تمام. اشتباه است؟ باشد. اشتباه من است. اصلا من از همین اشتباه کردن لذت می برم. وقتی کار چاپ نمیشود، تو به جای کار جدید مدام وقت صرف ویرایش کارهای قبلی می کنی. حالا تو بگو هزار تا منتقد بیایند از فلان طور بودن و بهمان جور بودنش تعریف کنند تو خودت اولین مدعی و منتقد خودت هستی و یکی باید جلوی خودت را بگیرد تا در یک حرکت انفجاری دگمه دیلیت را نزنی. اما چاپ که می شود. وای! خیلی خوب است. اصلا دیگر مال تونیست. آن وقت شجاعانه میگویی خب اشتباه کردم که کردم. حالا می روم سر کار جدیدم. دوباره راه می افتی. دوباره کار می کنی. این معنای کل زندگی یک نویسنده است.نمایشنامه هایتان را چاپ هم کرده اید؟ برای اینکه دوباره راه بیفتم حالا سه تا از نمایشنامه هایم را با هزینه شخصی بالاتر از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دارم چاپ می کنم. خنده دار نیست؟ خودت بنویس. خودت پول بده. که تو رو خدا بخوانید. به نظرم احمقانه است. یک جور افتضاح است. از آن افتضاحها که نمیخواهی برای خودت هم بلند تکرارشان کنی. و فکر کنید من چه حالی دارم که اینجا جارش می زنم!؟ چه کنم؟ گاهی نیاز داری برای سپری کردن یک دوره آن را از خود جدا کنی.کتابهایتان در حوزه نشر و توزیع به مشکل برنخورد؟ کتاب اولم توسط یکی از ناشر های خوب استان منتشر شد. البته پخش نداشت. خودم کتابها را گرفتم زیر بغلم بردم دادم به کتابفروشیها. بعد هم آدرس چندین نویسنده و منتقد سرشناس را که آن موقع حتی نام بعضی هایشان را هم نشنیده بودم از دوست و نویسنده هم نامم ناتاشا امیری گرفتم و برایشان پست کردم. کتاب اینطوری دیده شد و بعد هم در کمال ناباوری من، کاندید جایزه گلشیری و مهرگان شد. خب اتفاق بسیار فرخنده و عجیب غریبی برایم بود. شش هفت ماهی طول کشید که بتوانم قورتش بدهم.کتاب دومتان هم همین سرنوشت را داشت!؟ کتاب دوم همین کتابی که با عنوان «برای پیرهنت میمیرند» توسط نشر هیلا به بازار آمده. محصول دهه هشتاد من است. فرستاده بودم برای نشر چشمه قرار بود با عنوان «زن ژان پل سارتر» به چاپ برسد بعد اسمش تغییر کرد بعد چند تا از داستانهایش حذف شد. دوباره داستان اضافه کردم دوباره رفت برای مجوز. بعد نمی دانم چه شماره ای باید می داشت که در ارشاد گم شد. بعد پیدا شد. بعد زد و نشر چشمه تعلیق شد. بعد ما گفتیم خوبیت ندارد، صبر کنیم. صبر کردیم اتفاقی نیفتاد. دوباره فایلشان را باز کردم. ادیت کردم. یکی دو داستان حذف کردم چند تا اضافه و بعد سعی کردم حالتی به هم پیوسته به داستانها بدهم. آن موقع تحت تاثیر کارهای شرود اندرسن بودم. مخصوصا واینزبرگ اوهایو ی او... هنوز هم این شیوه را خیلی دوست دارم. خلاصه سر و شکل دیگری پیدا کرد. یک لایه دیگر هم به کل مجموعه اضافه شد. دوباره داستان ها را دوست داشتم. فرستادم برای نشر ققنوس. بررسی های انتشارات از داستانها خوششان آمد و بالاخره کار امسال چاپ شد. و به گوشم رسیده که خوب هم پخش شده و هنوز هم در حال پخش در نقاط مختلف کشور است.«برای پیرهنت می میرند» چه فضایی دارد؟ این مجموعه از یازده داستان به هم پیوسته تشکیل شده. در عین حال که هر داستان جهان مستقل خودش را دارد اما در صورتی که پشت سر هم و به ترتیب خوانده شوند لایه دیگری هم به داستانها اضافه خواهد شد. چون شخصیتها محدودند و داستان ها متعدد. شاید فقط دو تا داستان به بقیه وابسته باشد. داستان سوم که داستان ساده و سر راستی ست و به خاطر علاقه شخصی گذاشته ام. و داستان آخر هم اشانتیونی ست برای برخی خواننده هایی که لایه به هم پیوسته داستان ها برایشان جذاب تر است و دنبال پایانی برای مجموعه هستند. خب بعضی ها پایان را دوست دارند. کاریش هم نمی شود کرد. حتما همین حالا هم یک کسی هست که با خودش می گوید: «بالاخره این مصاحبه هم تمام شد.»گفتگو: مریم ساحلی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]
صفحات پیشنهادی
حال یک هنرمند سرطانی دیگر هم خوب نیست
حال یک هنرمند سرطانی دیگر هم خوب نیست مصطفی عبداللهی با بستری شدن دوباره در بیمارستان برای دور دیگر شیمی درمانی آماده میشود این بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون حدود 10 روز است که به دلیل وخیم شدن اوضاع جسمانیاش در بیمارستان بستری شده اما خوشبختانه به گفته همسرش خطر رفع شده استحل مشکلات کارگری گیلان در گرو حمایت از کارفرمایان خوب
دوشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹ ۴۸ استاندار گیلان گفت با حمایت از کارفرمایان خوب گیلان مشکلات کارگری استان کاهش مییابد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه گیلان دکتر محمدعلی نجفی روز گذشته در دیدار با اعضای ستاد کارگری گیلان که به مناسبت گرامیداشت هفته کارگرحال این بازیگر چندان خوب نیست
دوشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳ ۰۴ مصطفی عبداللهی با بستری شدن دوباره در بیمارستان برای دور دیگر شیمی درمانی آماده میشود به گزارش خبرنگار تئاتر ایسنا این بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون حدود 10 روز است که به دلیل وخیم شدن اوضاع جسمانیاش در بیمارستان بستری شده اما خوشبختانه به گفتبرگزاری كارگاه نمایشنامهنویسی «از ایده تا متن»
برگزاری كارگاه نمایشنامهنویسی از ایده تا متن شناسهٔ خبر 2562531 یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴ ۳۱ هنر > تئاتر مركز هنرهای نمایشی حوزه هنری كارگاه تولید نمایشنامه از ایده تا متن را در تابستان ۹۴ برگزار میكند به گزارش خبرگزاری مهر مركز هنرهای نمایشی حوزه هنری با هدف شناساورژانس کشور اعلام کرد حادثه واژگونی اتوبوس در سوادکوه ۱۱ کشته داشته است/ اشتباه در شمارش جانباختگان/حال عموم
اورژانس کشور اعلام کردحادثه واژگونی اتوبوس در سوادکوه ۱۱ کشته داشته است اشتباه در شمارش جانباختگان حال عمومی مصدومان خوب استسخنگوی اورژانس کشور با تکذیب خبر کشته شدن ۱۲ نفر در واژگونی یک اتوبوس در سوادکوه گفت عدهای به اشتباه دست و پای قطع شده جانباختگان در کاور جنازهها را یعلیرضا قرائی منش حالش خوب است
جام جم نوا خبر علیرضا قرائی منش حالش خوب است علیرضا قرائی منش حالش خوب است یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 11 00 | کد خبر 1919448982106403936 | بازدید 1 جام جم نوا علیرضا قرائی منش خواننده جوان و محبوب پاپ قطعه جدیدی به نام خوبه حالم را منتشر ساخت ترانه اینحال انیمیشنساز پیشکسوت خوب شد
حال انیمیشنساز پیشکسوت خوب شد فرهنگ > تجسمی - ایسنا نوشت نورالدین زرینکلک به تشخیص پزشک معالجش از بیمارستان مرخص شد شهرام اقبالزاده - مترجم و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان - با اعلام این خبر اظهار کرد «استاد زرینکلک به تشخیص پزشک معالجش عصیابن الحسن: حال ما دنیا نشینان بی تو اصلاً خوب نیست
شعری خطاب به امام زمان ع یابن الحسن حال ما دنیا نشینان بی تو اصلاً خوب نیست شعری از مصطفی هاشمی نسب خطاب به امام زمان ع تقدیم می شود به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز شعری از مصطفی هاشمی نسب خطاب به امام زمان ع تقدیم می شود حال ما دنیا نشینان بی تو اصلاً خوب نیخوشحالی پرسپولیسی ها؛ خوب شد در لیگ ماندنی شدیم (استقلال جوان)
1394 02 13 خوشحالی پرسپولیسی ها خوب شد در لیگ ماندنی شدیم استقلال جوان 109 ۱۳ ۰۲ ۱۳۹۴ - ۰۶ ۵۷جانشین رئیس و دبیر ستاد ارتحال امام خمینی(ره) در گیلان منصوب شدند
با حکم استاندار جانشین رئیس و دبیر ستاد ارتحال امام خمینی ره در گیلان منصوب شدند شناسهٔ خبر 2560177 پنجشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵ ۰۱ استانها > گیلان رشت- طی احکام جداگانه ای از سوی استاندار و رییس ستاد بزرگداشت ارتحال امام خمینی ره در استان گیلان جانشین رییس و دبیر این ستا- حاج رضایی:حال فوتبال در سال 94 خوب است/ اسطوره ها برای نجات آمده اند
حاج رضایی حال فوتبال در سال 94 خوب است اسطوره ها برای نجات آمده اند تهران - ایرنا - کارشناس فوتبال گفت فوتبال ایران در سال 94 شرایط بسیار بهتری پیدا کرده و به اعتقاد من حال فوتبال امسال خوب است امیر حاج رضایی روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار ورزشی ایرنا گفت نظر من در خصوصجایزه نمایشنامهنویسی محمود استادمحمد برگزار میشود
سهشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳ ۴۳ جلسه هیات مشاوران بنیاد محمود استادمحمد با هدف بهتر برگزار شدن نخستین دوره جایزه نمایشنامهنویسی این هنرمند تئاتر برگزار شد جواد عاطفه سخنگوی بنیاد محمود استادمحمد با اعلام این خبر به خبرنگار ایسنا گفت روز گذشته هیات مشاوره بنیاد استادمحمد بااعتراف راجرز: حال لیورپول خوب نیست
چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹ ۱۸ سرمربی لیورپول تاکید کرد که از شکست تیمش برابر هال سیتی بسیار ناراحت است و احساس ناامیدی می کند او اعتراف کرد که لیورپول در شرایط خوبی قرار ندارد به گزارش ایسنا از دیدار عقب افتاده لیگ برتر انگلیس دو تیم لیورپول و هالسیتی برابر هم به میدان رفتمدیر حج و زیارت گیلان: دارندگان اسناد حج تمتع اسفند 84 گیلان نامنویسی کنند
مدیر حج و زیارت گیلان دارندگان اسناد حج تمتع اسفند 84 گیلان نامنویسی کنندمدیر حج و زیارت گیلان گفت دارندگان اسناد حج و تمتع اسفند سال 84 میتوانند برای نامنویسی به کاروانهای حج و زیارت گیلان مراجعه کنند حسن یگانه امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در رشت با اشاره به فراخودر حال بروزرسانی برانکو: تا قبل از دریافت گل اول مقابل لخویا همه چیز خوب بود/خانزاده قطعا جریمه میشود
در حال بروزرسانیبرانکو تا قبل از دریافت گل اول مقابل لخویا همه چیز خوب بود خانزاده قطعا جریمه میشودسرمربی تیم فوتبال پرسپولیس گفت در بازی برابر لخویا تا قبل از دریافت گل اول همه چیز خوب بود اما پس از آن کار ما سخت شد به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس برانکو ایوانکوویچ درسلحشور: حالم خوب است
سلحشور حالم خوب است فرجاله سلحشور گفت مدیران سینما با هر چه سریعتر تولید شدن فیلم و سریال حضرت موسی موافق هستند به گزارش فرهنگ نیوز فرجاله سلحشور کارگردان سینما و تلویزیون در گفتگو با باشگاه خبرنگاران درخصوص آخرین وضعیت پروژه حضرت موسی ع گفت به زودی پیش تولیدخوبه حالم
جام جم نوا گفتگو خوبه حالم خوبه حالم یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 00 04 | کد خبر 1919387462762035794 | بازدید 15 خوبه حالم-
گوناگون
پربازدیدترینها