واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: روایت معادیخواه از تندروی آیت الله منتظری در جریان پیروزی انقلاب سیاست > احزاب و شخصیتها - در بخشی از مصاحبه حجت الاسلام والمسلمین معادیخواه با روزنامه اعتماد آمده است:
در ماجراي ورود امام و بحث ديدار بختيار با امام(ره) در پاريس خاطره مهمي از شهيد مطهري دارم كه با بسياري از ديدگاهها متفاوت است. در بحث ديدار بختيار با امام به خاطر دارم كه در همان روزهاي منتهي به انقلاب، يك روز عصر در مدرسه رفاه كه ستاد استقبال امام در آنجا مستقر بود، حضور داشتم و شاهد بودم كه كسي با مرحوم آقاي مطهري تلفني صحبت ميكند. من نميدانستم آن سوي خط چه كسي است، اما از قرايني كه بعدها شنيدم، متوجه شدم ظاهرا آن فرد آقاي احسان نراقي است كه از طرف دولت وقت صحبت ميكرد و موضوع صحبت نيز بحث توافق احتمالي ميان دولت وقت و شوراي انقلاب بود. آنچه از اين سوي خط ميشنيدم اين بود كه آقاي مطهري ميگفتند اين حرف شما و پيشنهاد شما اصلا قابل طرح نيست. به نظر ميرسيد آن سوي خط ميپرسد چه پيشنهادي قابل طرح است و آقاي مطهري ميگفت: آن چيزي كه قابل طرح است، اين است كه آقاي بختيار براي تقديم استعفاي خودش به پاريس برود و ميشود اين را در شوراي انقلاب مطرح كرد. اگر اين آشتي رخ ميداد، براي دولت بختيار موفقيت مهمي تلقي ميشد. اماشهيد مطهري ميگفت شرط استعفا مهم است و بيش از اين نميتوان چيزي خواست. به يكباره شاهد بودم كه شايعهاي پخش شد و از پاريس تماس گرفتند و گفتند شما در قضيه بختيار دخالت نكنيد و اجازه دهيد بيايد. بعد از نماز مغرب و عشا حدود ٢٠٠ نفر از علما از سراسر كشور در سالن بسيار بزرگ مدرسه دخترانه علوي حضور پيدا كردند. اين علما در واقع براي استقبال از امام و فراهم كردن بازگشتن ايشان تشكيل شده بود. در اين جلسه گروهي تندرو و راديكال نيز حضور داشتند كه ميكوشيدند آقاي منتظري را محور قرار دهند و روابط خوبي با شوراي انقلاب نداشتند و شوراي انقلاب را به سازشكاري متهم ميكردند. زيرا از راديو اعلام شده بود كه بختيار قرار است براي اداي احترام به پاريس برود و بحث استعفا را نگفته بود. در همين جلسه آقاي بهشتي و آقاي مطهري كوشيدند ماجرا را توضيح دهند اما اين تندروها اجازه نميدادند و با اينكه تعدادشان كم بود، اما محوريت آقاي منتظري و همسويي ايشان با آنها باعث ميشد كه بتوانند حرفشان را بزنند. رفاقت آقاي مطهري و آقاي منتظري بسيار صميمانه بود و هر دو جايگاه مهمي در شوراي انقلاب داشتند. اما در هر صورت تندروها هم بودند. اين قضيه تا جايي ادامه پيدا كرد كه شهيد بهشتي كه بسيار سخت عصباني ميشد، ناراحت شد و تصميم گرفت جلسه را ترك كند. سر اين قضيه تندروها ساكت شدند و مرحوم بهشتي از شهيد مطهري خواست كه قضيه را توضيح دهد و شهيد مطهري نيز داستان را همانطور كه گفتم توضيح داد و گفت كه موضع شوراي انقلاب اين است كه حداقل آقاي بختيار براي تقديم استعفا به پاريس برود، منتها از پاريس تماس گرفتند كه شما دخالت نكنيد و شوراي انقلاب نيز موضعش اين است كه با تصميمات پاريس مخالفت نكند. منظور از پاريس خود امام بود و معناي اين سخن شهيد مطهري اين بود كه خود امام اين موضع را اتخاذ كردهاند. بعد از اين توضيح تندروها ساكت شدند، اما قانع نشدند. در اين ميان مرحوم منتظري جلسه را ترك كردند (شايد بخشي از توضيحات شهيد مطهري را نشنيدند) و وقتي برگشتند، گفتند كه همين حالا با بختيار تماس گرفتهام و گفتهام تا استعفا ندهي، امام تو را نميپذيرد. اين براي شوراي انقلاب بسيار تلخ بود، زيرا شوراي انقلاب نهاد رسمي انقلاب بود و امام آنها را تعيين كرده بود.
يعني از پاريس در وهله اول گفته شده بود كه شرط استعفا مطرح نيست؟
بله و گفته بودند كه شوراي انقلاب در اين قضيه دخالت نكند.
پس بعدا چه شد كه نظر پاريس عوض شد؟
اينجا جايي است كه در اين قضيه به خصوص مساله به نفع دولت بختيار ميشود. البته روايت من با روايت مرحوم منتظري متفاوت است. در هر صورت آقاي بهشتي گفتند كه ماجرا به اين صورت است و اگر اكثريت مخالف است، راي بگيريم و ديدگاهمان را به پاريس منعكس كنيم. اما در قيام و قعود راجع به اين قضيه، كسي حاضر نشد با تصميم پاريس مخالفت كند، غير از ١٢،١١ نفر. زيرا همه ميگفتند كه تصميم پاريس، تصميم خود امام است و در نتيجه در رايگيري به نفع شوراي انقلاب شد و طرفداران آقاي منتظري در اقليت قرار گرفتند. در همين بين گفته شد كه امام مصاحبه كردهاند و گفتهاند تا بختيار استعفا نكند، او را به حضور نميپذيريم. زيرا آقاي منتظري يك تلفن هم به پاريس كرده بودند. به هر حال اين حادثه بسيار تلخي براي شوراي انقلاب بود. من هيچوقت آقاي بهشتي را به آن عصبانيت نديده بودم. اگر كسي بداند كه مساله نقض پيمان تا چه اندازه در اسلام منفي تلقي شده، متوجه دليل عصبانيت شهيد بهشتي ميشود. از نظر اعتبار بينالمللي نيز قرارداد بسيار اهميت دارد. شوراي انقلاب نيز نهادي بود كه امام تعيين كرده بود و چنين نهادي نخستين قرارداد را با دولت وقت امضا كرده بود و به فاصله دو سه ساعت اين قرارداد نقض شد. به همين علت بختيار خودش را در موضع قدرت احساس و اعلام كرد كه من اجازه ورود به امام نميدهم. بالاخره نقض قرارداد خودش مهم است.
يعني شما ميگوييد تلفن مرحوم منتظري باعث تغيير راي پاريس شد؟
حالا هر چيز، ما چون در پاريس نبوديم، نميتوانيم با قطعيت در اين مورد نظر بدهيم. كساني كه در پاريس بودند، از مرحوم صادق طباطبايي تا مرحوم شهيد عراقي تا... ديگران روايتهاي ديگري دارند و آنها نيز پنج، شش روايت دارند. من حتي از آقاي موسويخوئينيها كه در پاريس حضور داشت، پرسيدم روايت ديگران را قبول نداشت. هنوز هم راجع به اين موضع كار جامعي نكرده است. اما در هر صورت آن شب، شب بسيار تلخي بود و بعد از آن اكثر آقايان نيز به اقامتگاه خودشان رفتند. نيمه شب و حدود ساعت يك يا دو بامداد بود كه شهيد بهشتي تماسي از مدرسه رفاه به پاريس گرفتند و با مرحوم حاج احمدآقا صحبت كردند و بسيار عصباني بودند و گفتند اين چه رويهاي است؟ ما البته نميدانستيم كه از آن سو چه ميگويند و پيدا بود كه شهيد بهشتي قانع نميشد و تا پشت گردن ايشان از عصبانيت سرخ شده بود. اما بعدا معلوم شد كه آن تلفني كه عصر گرفته بودند و گفته بودند شما كاري نداشته باشيد، خيلي حرف امام نبود. اما اينكه چه كسي مقصر است را خدا ميداند. بعد جلسهاي تشكيل شد و از آن ٢٠٠ نفر، ٣٠ نفر بيشتر نمانده بودند و بقيه به اقامتگاههايشان رفته بودند. در اين جلسه آقاي مطهري هم نبود و آقاي بهشتي آن را اداره ميكرد و صورت مساله را آقاي بهشتي مطرح كردند و گفتند كه ما تا امروز وقتي به تظاهرات ميرفتيم، به مردم ميگفتيم كه اگر دولت بختيار با آمدن امام موافقت نكند، ما حرف آخر را ميزنيم. اين را هر روز ميگفتيم. فردا ديگر اين حرف را نميتوانيم بزنيم و بنابراين بايد كار ديگري كنيم كه قضيه تحصن در مسجد دانشگاه تهران مطرح شد... 17302
کلید واژه ها: عبدالمجید معادیخواه - آیت الله حسینعلی منتظری - استاد شهید مرتضی مطهری - شهید دکتر سید محمد بهشتی - انقلاب اسلامی ایران - تاریخ انقلاب -
یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 - 08:02:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]