واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
نگاهی به وضعیت مربیان تیمهای لیگ برتری برای فصل آینده
هیاهوی رقابت تنگاتنگ در هفتههای پایانی لیگ را که کنار بگذاریم، چهره بلاتکلیف و بیبرنامه باشگاهها تنها واقعیتی است که خود را نشان میدهد! با اینکه در فوتبال حرفهای حداقل تا این هفته از رقابتهای لیگ باشگاهها باید برنامههای کلی خود را مشخص کنند اما واقعیت این است که در فاصله سه هفته مانده تا پایان لیگ برتر به جز باشگاههایی مثل تراکتورسازی، سایپا و ملوان تقریباً هیچیک از شانزده تیم لیگ برتری، تکلیف کادرفنی خود را برای فصل آینده نمیدانند! هیچ باشگاهی نمیتواند بابت ماندن سرمربیاش در فصل آینده با اطمینان صحبت کند و به تبع این موضوع بازیکنان هم برای ماندن در تیم یا رفتن از آن هیچ برنامهای ندارند. این شکل و شمایل کلی این روزهای لیگ است.
روز نو : هیاهوی رقابت تنگاتنگ در هفتههای پایانی لیگ را که کنار بگذاریم، چهره بلاتکلیف و بیبرنامه باشگاهها تنها واقعیتی است که خود را نشان میدهد! با اینکه در فوتبال حرفهای حداقل تا این هفته از رقابتهای لیگ باشگاهها باید برنامههای کلی خود را مشخص کنند اما واقعیت این است که در فاصله سه هفته مانده تا پایان لیگ برتر به جز باشگاههایی مثل تراکتورسازی، سایپا و ملوان تقریباً هیچیک از شانزده تیم لیگ برتری، تکلیف کادرفنی خود را برای فصل آینده نمیدانند! هیچ باشگاهی نمیتواند بابت ماندن سرمربیاش در فصل آینده با اطمینان صحبت کند و به تبع این موضوع بازیکنان هم برای ماندن در تیم یا رفتن از آن هیچ برنامهای ندارند. این شکل و شمایل کلی این روزهای لیگ است.نکته جالب اینجاست که سرمربیان موفق لیگ برتری حتی با وجود ابراز تمایل باشگاههای خود، باز هم حاضر نمیشوند قراردادی را امضا کنند که از حالا ادامه همکاریشان با باشگاه فعلی را قطعی بداند. گویا شانسهایی که برای مربیگری خود در تیمهای پرهوادار و مطرح قایل میشوند و یا احتمال ارائه پیشنهادهای مالی بهتر از باشگاهی متمول مانع از این میشود که این مربیان تصمیم مشخصی برای آینده شان بگیرند.نمونه بارز این دسته از مربیان هم علیرضا منصوریان و یحیی گلمحمدی هستند. با اینکه در تیمهای نفت تهران و ذوبآهن توانستهاند عملکرد بسیار خوبی داشته باشند اما هنوز حاضر نشدهاند قراردادی برای ادامه همکاری امضا کنند! آیا واقعاً این دو هنوز منتظر انجام واگذاری دو تیم سرخابی هستند؟آیا میخواهند شانس خود را برای نشستن روی نیمکت پرسپولیس و استقلال از دست ندهند؟ اگر این احتمالها صحیح نیست پس این دو سرمربی برای تمدید قرارداد با باشگاههای خود منتظر چه هستند و چرا تن به تمدید قرارداد نمیدهند؟دراگان اسکوچیچ هم در حال حاضر تقریباً همین وضعیت را دارد. با اینکه باشگاه فولاد برای تمدید قرارداد با او ابراز تمایل کرده و خود اسکوچیچ هم از توافقهای اولیه خبر میدهد اما باز هم حاضر نشده قراردادی امضا کند و توافقها را قطعیت بخشد. همین موضوع هم باعث میشود که حتی اگر اسکوچیچ مصاحبه کند و از توافق با فولاد بگوید، باز هم او یک مربی آزاد برای فصل بعد به حساب بیاید که میتواند گزینه خیلی از باشگاهها باشد که با پیشنهادی بهتر او را از چنگ فولاد درآورند.در کنار این سرمربیها هم البته هستند کسانی که نتایج بدی نگرفتهاند اما باشگاه آنطور که باید راضی نیست! مثل حسین فرکی. با اینکه در حال حاضر سپاهان را در رتبه سوم حفظ کرده و البته شانس قهرمانی هم دارد اما هیچ حرفی از احتمال تمدید قرارداد با او از سوی باشگاه مطرح نمیشود! انگار مسوولان منتظر هستند تا ببینند آیا با او قهرمان میشوند یا نه؟!اگر قهرمانی استقلال از دست نمیرفت و این تیم از سهمیه دور نمیشد، وضعیت امیرقلعهنویی را هم میشد مثل حسین فرکی دانست. در حال حاضر که استقلال نتوانسته انتظارات مدیریت را برآورده کند اما بعید نیست که برای فصل آینده به سراغ سرمربی دیگری برود. مگر اینکه داستانهای واگذاری به آمدن مالکی بیانجامد که قلعهنویی را بهعنوان سرمربی بپذیرد.با توجه به ابهاماتی که واگذاری به وجود آورده، پرسپولیس هم وضعیتی بهتر از استقلال ندارد. با اینکه پرسپولیسیها برای آوردن برانکو هزینههایی را متحمل شدهاند اما شایعههایی درباره رفتن این سرمربی کروات هم به گوش میرسد. این شایعات هرچند عجیب و دور از ذهن اما به هرحال بخشی از فوتبال غیرقابلپیشبینی ماست که تحققش آنقدرها هم بعید نیست. به همین خاطر حتی پرسپولیسیها هم نمیتوانند بابت سرمربی فصل آینده خود با اطمینان اظهارنظر کنند.صبای قم و گسترش فولاد هم به احتمال زیاد با تغییر کادرفنی مواجه خواهند بود. اتفاقاً حرف و حدیثهایی هم درباره گزینههای بعدی این دو باشگاه شنیده میشود و گویا مذاکرههایی هم با گزینههای جدید انجام شده که احتمالاً بعد از پایان رقابتها به طور رسمی اعلام میشود. بلاتکلیفی پدیده در رأس باشگاه، وضعیت این باشگاه را کمی مبهم کرده است. هنوز مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظار پدیده است؟ به همین دلیل هم یک روز میشنویم که هسلر دارد از پدیده میرود و روز دیگر مرزبان میگوید او را برای ماندن راضی میکنم. قطعاً ماندن یا رفتن خود مرزبان هم در گرو مشخص شدن وضعیت پدیده است.تیمهای استقلال خوزستان، پیکان، نفت مسجد سلیمان و راهآهن هم که برای بقا میجنگند، قطعاً در صورت ماندن در لیگ برتر یا سقوط به لیگ یک با تغییراتی مواجه خواهند شد و وضعیت این تیمها حتی به مراتب نامشخصتر از سایر تیمها خواهد بود.با این حساب فقط میمانند تیمهای تراکتورسازی، ملوان و سایپا که وضعیت مشخصتری دارند. هرچند که اگر سرمربیان این تیمها هم در پایان فصل با شرایطی متفاوت از آنچه توافق کرده بودند، مواجه شوند شاید حاضر به ماندن نشوند. بهعنوان مثال تونی اولیویرا با اینکه از همان ابتدا قراردادی یک سال و نیمه با باشگاه بسته اما در قرارداد خود قید کرده که به صورت مشروط بعد از پایان فصل قراردادش برای فصل آینده را تمدید میکند. با این شرایط شاید حتی درباره وضعیت فیروز کریمی و مجید جلالی هم نشود خیلی با اطمینان اظهارنظر کرد.اگر منطقی فکر کنیم، فوتبال ایران با این همه بلاتکلیفی در کادرفنی تیمها، چطور میخواهد از بازیکنان انتظار تعصب داشته باشد؟ وقتی بازیکنی نمیداند قرار است چه کسی فصل آینده سرمربی تیمش شود، خواه ناخواه آیندهای را هم برای خود در آن تیمها متصور نمیشود و طبیعی است که تعصب کمتری نسبت به بازیکنی داشته باشد که از آیندهاش با تیمی که در آن بازی میکند تا حدودی مطمئنتر است.
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]