محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842099883
رویکردی نو در تفسیر بر اساس ترتیب نزول
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
رویکردی نو در تفسیر بر اساس ترتیب نزول
تفسیر تنزیلی (ترتیب نزولی) قرآن یکی از ریشهدارترین سبکهای تفسیر قرآن، همزاد با نزول آیات و سور قرآن بر پیامبر اکرم (ص) بود. همین روش در نگارش کاملترین درس گرفته تفسیری از آن حضرت، یعنی مصحف امیرمؤمنان (ع) رعایت شد.
بخش دوم فایده شناسی نظریه در بخش گذشته مبانی تفسیر به ترتیب نزول آمد و معلوم شد که این سبک تفسیری علاوه بر مشروعیت، لازمه فهم بخشی از مرادهای خدای متعال است، به طوری که در دیگر سبکها به دست نمیآید. این مرادها خود به دو دسته کلی ـ مرتبط با مقاصد عالیه قرآن ـ و جزئی ـ که به فهم صحیحتر برخی آیات کمک میکند ـ تقسیم میشوند. در اینجا به بیان مهمترین فواید کلی و جزئی این سبک میپردازیم: 1. کشف روشهای تحول دینی میدانیم که تربیت و رشد کمالات عقلی، معنوی و رفتاری، همراه با گشودن برخی گرههای علمی و زدودن موانع تفکر و تعقل و تهذیب جان و روح از خواستهای پایین و کنترل غرایز و تطهیر رفتار از ناشایستهها میباشد. این امرِ بسیار پیچیده در چارچوب روشهایی حکیمانه سامان مییابد. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر نمایان میشود که در تربیت و تغییر و تحول مثبت، افزون بر تربیت فردی، به دنبال انجام تغییر اجتماعی باشیم و باز مهمتر آنکه مقرر شده باشد که در ضمن تحولآفرینی در یک جامعه و افراد آن، به دنبال مدلسازی جهانی و جاودانه تغییر و تثبیت آن باشیم. نزول تدریجی آیات و سورههای قرآنی و انتخاب هوشمندانه آیات به تناسب ظرفیتهای مخاطبان، چالشها، ضرورتها و پرسشها، نشان داد که خدای حکیم، تبلیغ مناسب دین را ترکیبی از انتقال محتوای فخیم و ارزشمند معارف و احکام همراه با روش انتقال آنها میداند. به عبارت بهتر، روش انتقال معارف و خط انتقال آنها موضوعی دارای کمال اهمیت میباشد. تحول و تغییر فرهنگی و همه جانبه آن گاه اتفاق میافتد که آموزههای یک مکتب یا برنامههای فرهنگی، بخشی از هویت و شخصیت فرد و جامعه گردد و این مهم تدبیر مناسبی را در رابطه با روش انتقال معارف و دستورات عمیق دینی ایجاب میکند. تحول، مولودِ ترکیب محتوا و روش است و فرو کاهیدن از نقش روش موجب میشود تا تلاشها ثمره لازم را به بار نیاورد. از همین روی خدای متعال در کنار تأکید بر ضرورت خلوص محتوا، بر ضرورت پیگیری خط انتقال معارف و دستورات متناسب با تدبیر الهی تصریح کرده است؛ (وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویلِ*لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ*ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ*فَما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزینَ)(حاقه/47-44) (لا تُحَرِّکْ بِهِ لِسانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ*إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ*فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ*ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ)(قیامه/19-16) (وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزیلاً)(اسراء/106) بنا بر این آیات، هدف نزول قرآن تنها در پرتو تبعیت کامل و خالص پیامبر اکرم (ص) از محتوا و روش حاصل میشد. درباره روش و سیره قرآنی انتقال مفاهیم دینی به مردم سؤالات زیادی وجود دارد که تنها در سایه توجه به سیر طبیعی نزول به دست میآید. مثلاً اینکه قرآن چگونه شرک را از جامعه زدود و توحید ناب را جایگزین آن کرد؟ در دعوت به توحید از کدام جنبه توحید (ذات، صفات، افعال، عبادت) آغاز کرد و کدام را مقدمه دیگری قرار داد؟ از چه زمانی به مسئولیتهای اجتماعی توجه داد و قبل از آن چه معارف و احکامی را در جامعه بنیان گذاشته بود؟ در جامعه شرک زده موضوع امر به معروف را بر چه موضوعاتی متمرکز کرد و چگونه آن را به جامعه دینی کشاند؟ در آغاز دعوت دینی تکیه را بر بشارت گذارد یا انذار؟ و اگر انذار بود، جریان انذار با تکیه بر چه عوامل و مؤلفهها و شاخصههایی صورت گرفت؟ روش تثبیت جان پیامبر در برابر چالشها و غمها و غصههایی که برایش پیش میآوردند و شیوه خارج ساختن وی از انفعال و آمادهسازی او برای برخوردهای فعال در هر یک از مواردی که پیش میآمد چگونه بود؟ لازم به تذکر است که هر بخش از مأموریتهای پیامبر گره خورده با مشکلات و مسائل خاص خود بود و تثبیت جان آن حضرت برنامه مخصوص به خود را طلب میکرد. به گونهای که گاه در چند سوره پی در پی موضوع توجه خدای متعال قرار میگرفت. میتوان این سؤال را به گونه دیگری مطرح کرد: هرگاه تثبیت مفهومی دینی در دستور کار قرآن قرار میگرفت، پیامبر که یکی از ارکان انتقال این مفهوم بود، قبل از آن چه آمادگیهایی را باید تحصیل میکرد؟ در هنگام انتقال و ابلاغ چه گونه باید میبودند و پس از آن در برابر مخالفتها، اذیت و آزارهای اجتماعی، تهمت زدنها، شبهه پراکنیهای مربوط به آن مفهوم و خروج از چالشهایی که در خط نهادینه شدن آن مفهوم پیش میآمد، چگونه تثبیت جان شد؟ توجه به ترتیب نزول قرآن، راهکار مناسب پاسخ به تمام سؤالاتی است که در زمینه روشهای تحول دینی وجود دارد. عدم توجه به این معنا باعث اشتباه مفسر در گزارش روشهاست. در اینجا به چند نمونه اشاره میکنیم: مشهور است که پیامبر اکرم (ص) دعوت خود را در آغاز رسالت علنی نفرمود و امر خود را از دیگران مخفی میداشت. این امر تا سه سال طول کشید و پس از آن با آیه (فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ)(حجر/94) پیامبر اکرم (ص) دعوت خود را علنی فرمود. معروف است که آغاز دعوت با عشیره و قوم خود بود، به گونهای که پیامبر اقوام خود را در دو شب پی در پی جمع کرد و آنان را به ترتیبی که در تاریخ ثبت شده است، به اسلام فرا خواندند. این دعوت متعاقب نزول کریمه (وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبینَ)(شعراء/214) اتفاق افتاد. میگویند اسلام در تحدیهای خود به قرآن از قوی به ضعیف و از کل به جزء آمده؛ ابتدا از تردید کنندگان و شکاکان در الهی بودن قرآن خواست تا قرآنی مثل قرآن بیاورند؛ (قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً)(اسراء/88). سپس تحدّی را به ده سوره تنزل داد و فرمود:(أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ)(هود/13) پس از آنکه از آوردن همانند آن ناتوان شدند، از آنان خواست که یک سوره مثل قرآن بیاورند؛ (أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ)(یونس/38). در جای دیگر برخی از بزرگان اظهار داشتهاند که اسلام در اصلاح و هدایت، اول بر روی فرد تکیه کرد، سپس به اصلاح خانواده پرداخت و در نهایت سخن از اصلاح جامعه زد. (جوادی آملی، 1/251ـ254) آیا چنین داوریهایی در مورد روش، جز با توجه به سیر نزول آیات و سورهها پاسخ تأیید یا تکذیب خواهد گرفت؟ در اینجا تذکر دو نکته را خالی از لطف نمیدانم: یک. توجه به سیر طبیعی نزول سورهها و آیات و استخراج روشها به معنای توصیف سیر قرآن در تحول فرهنگی ـ دینی جامعه معاصر نزول است. اگر زبان این سیر را فطری بدانیم و این سیره را قابل گسترش به جوامع پس از آنها به شمار آوریم، این معنا نیازمند تجرید روشهای تحول دینی از مختصات جامعه معاصر نزول و کشف عناصر مشترک و ماندگاری است که یک روش را توجیه میکند. این کار از طریق سیر و تقسیم منطقی صورت میگیرد و نیاز به اجرای فرایند جری و تطبیق دارد؛ چنان که در تطبیق محتوای قرآن نیز از همین روش استفاده میشود. دو. حتی بر کسانی که توهم کنند روشها در هر زمان و در هر جامعهای موضوعی مرتبط با آن جامعه است و هیچ روش ثابت و مرتبط با فطرت و هویت ثابت فرد و جامعه وجود ندارد، لازم است تا روشهای تحول دینی قرآن را در هنگام نزول شناخته و با بیان شواهد و دلایلی، اثبات سلب کلی یا جزئی تطبیق روشها را در عصرهای متأخر بنماید. البته توجه شود ادعای تطبیق کلی همه روشهای قرآن در تحول دینی خود فرضیهای است که نیاز به اثبات جداگانه دارد. 2. کشف مراحل فرهنگ شدن و درونی شدن مفاهیم دینی به طور قطع مجموعهای از مفاهیم کلیدی و اصلی، سازمان واره تربیت دینی و فرهنگ قرآنی را تشکیل میدهند. واژههایی همچون رب، الله، مالک، خالق، رازق، رسول، قرآن، قیامت، نماز، حج، صدقه، زکات، انفاق، اتراف و بسیاری دیگر از کلید واژههایی که در کنار هم فرهنگ قرآنی را نمایان میسازند. این واژهها چگونه بخشی از هویت دینی فرد و جامعه شدند؟ در نظام حکیمانه، نزول این مفاهیم در سیری منظم و به تدریج در کنار هم قرار گرفته و از ترکیب آنها امری مستدل و قابل قبولِ فرد یا جامعه پدید آمده است. نمونه آن مفهوم «ربوبیت» است. پذیرش ربوبیت خداوند و نفی ربوبیت دیگران در جریان نزول تدریجی و در مراحل مختلف نزول، بخشی از هویت فرهنگی ـ دینی جامعه و فرد شد. شیوه استخدام واژهها، نمونهها و مَثَلهایی که فرصت طرح ربوبیت را فراهم کرد، شبهاتی که پیش آمد و پاسخهایی که در برابر انکارها و تردیدهای پیش آمده مطرح شد، همگی بخشی از مراحل فرهنگ شدن و نهادینه گشتن ربوبیت در میان جامعه و زدودن شرک و چند اربابی از جامعه بود. به گونهای این امر حکیمانه و مستمر تعقیب شد که زمینه دیگر مباحث سورههای مذکور قرار گرفت همچون رنگ زمینه یک فرش که دیگر طرحها و منظرها در آن شکل میگیرند. در اینجا به چند گام از کاربرد واژه «رب» و مشتقات آن در ترتیب نزول اشاره میشود تا اهمیت مطلب بهتر واضح شود: الف) سوره علق ـ مکی 1 ـ (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ * الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ)(قلم/5 ـ 1) در اینجا تثبیت ربوبیت پروردگار با واژههایی همچون آفریدگاری همه هستی، آفریدگاری انسان، تربیت کریمانه ظرفیت انسان به خصوص ظرفیت علمی او گره زده میشود. این امور جزء اصلیترین نیازهای موجود به پروردگارند. البته گروهی به هر دلیل نیاز خود به پروردگار را احساس نمیکنند و راه طغیان را میروند. آیهای همچون (إِنَّ إِلى رَبِّکَ الرُّجْعى)(قلم/8) و توجه دادن به نقشی که پروردگار در تنبیه دنیوی طغیانگران دارد (آیات 10ـ19 علق)، زمینههای گذر از مرحله بیتفاوتی در برابر این پیام و تقویت جان مربی را برای پرداختن هزینههای دعوت مردم به اسلام فراهم میکند. ب) سوره قلم ـ مکی 2 ـ پس از دعوت مردم به پذیرش ربوبیت پروردگار متعال، مردم به دو دسته تقسیم شدهاند: یک طرف طغیانگران و طرف دیگر پذیرندگان ربوبیت حقاند. حال در درگیریهایی که به دنبال دعوت به ربوبیت پدید آمده، نقش پروردگار روشنتر بیان میشود و به همین مناسبت مفهوم ربوبیت تبیین روشنتر مییابد(ما أَنْتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ)(قلم/2)، (إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ) (قلم7)، (فَطافَ عَلَیْها (باغ کسانی که قصد منع فقرا از صدقه باغ را داشتند) طائِفٌ مِنْ رَبِّکَ وَ هُمْ نائِمُونَ)(قلم/19)، (قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ لَوْ لا تُسَبِّحُونَ * قالُوا سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا کُنَّا ظالِمینَ)(قلم/28ـ29) این آیات در مقام تنزیه پروردگار از ظلم به عباد است و اینکه مشکلاتی الهی که انسان گرفتارش میشود، محصول ستم و جنایات خود ماست؛ (قالُوا یا وَیْلَنا إِنَّا کُنَّا طاغینَ * عَسی رَبُّنا أَنْ یُبْدِلَنا خَیْراً مِنْها إِنَّا إِلى رَبِّنا راغِبُونَ)(قلم/33ـ32). این آیات در صدد باز گرداندن امید به پروردگارند، یعنی همان گونه که او عذاب میدهد، اگر رو به سوی او آورند جبران میکند. عذابها و منعهای او به دلیل ستم و طغیان ماست و اگر ما از طغیان برگردیم، امید است که او نیز دوباره به عطا برگردد. (إِنَّ لِلْمُتَّقینَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعیمِ*أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمینَ کَالْمُجْرِمینَ)(قلم/34 ـ 35) در اینجا به تفاوت برخورد پروردگار با دو گروه تقواپیشه و مسلمان در برابر غیر متقیان مجرم اشاره میکند تا بر عدالت پروردگار در عطا و منع او تأکید کند. (فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى وَ هُوَ مَکْظُومٌ * لَوْ لا أَنْ تَدارَکَهُ نِعْمَهٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ * فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحینَ)(قلم/50ـ48) در اینجا ضرورت استقامت و شکیبایی در برابر اجرای اوامر پروردگار و ترس از ناشکیبایی در برابر آنها را گوشزد میکند و اینکه عزت و ذلت و مدح و ذم تاریخی افراد تابعی از اراده پروردگار است و هیچ کس حتی پیامبران نباید از سنت عذاب پروردگار خود را ایمن بشمارند. ج) سوره مزمل در این سوره که به مقتضای مقام جهت تربیت و آمادهسازی پیامبر اکرم (ص) نازل شده و شامل دستوراتی از سوی خدای متعال به آن حضرت است، باز به واژه ربوبیت و واژههای مکمل و همراه با آن توجه شده و به خصوص از کاربست توجه به ربوبیت خداوند در تربیت سخن به میان آمده است: (وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتیلاً*رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکیلاً)(مزمل/8ـ9) فارغ کردن دل از اغیار و توکل بر پروردگار، در سایه توجه به صفت پروردگاریِ پروردگار و ربوبیت او بر شرق و غرب عالم است. ابعاد صفت ربوبی در سورههای علق و قلم بیان شد و یادکرد آنها کافی است تا پروردگاری پروردگار را آن چنان امری تأثیرگذار کند که دل را از اغیار خالی و برای پروردگار فارغ کند. در ادامه سوره و در مقام دفاع از پیامبر اکرم (ص) مردم را هر چند توانا و قوی، از عواقب مخالفت با او میترساند و با یادآوری جریان عذاب فرعون، آنان را مهیا میکند تا با پیروی از رسول اکرم (ص) راه خود را به سوی پروردگار در پیش گیرند و از بیراهه به راه آیند: (إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَهٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبیلاً)(مزمل/19). د) سوره مدثر ـ مکی 4 ـ در این سوره ربوبیت پروردگار کاربست تربیتی پیدا میکند. پیامبر باید مردم را انذار کند و این انذار باید در سایه تکبیر و بیان کبریایی پروردگار باشد؛ زیرا تا بزرگی پروردگار معلوم نشود، مردم این هشدارهای مربوط به قیامت و رستاخیز و یا عذابهای الهی را جدی نمیگیرند:(یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ*قُمْ فَأَنْذِرْ*وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ)(مدثر/1ـ3). همچنین پذیرش ربوبیت در رابطه با رسول تأثیر تربیتی دارد و او را به باقی ماندن در میدان و شکیبایی در برابر انجام رسالت کمک میکند؛ (وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ) (آیه 7) هر چند توطئهها شدید و گسترده باشد؛ چنان که ولید بن مغیره و مشرکان در برابر قرآن و تهدید به جهنم توطئه و استهزا کردند (آیات 11 تا 20) و البته پروردگار سپاهیانی گوناگون و ناشناخته برای تنبیه مخالفان دارد: (وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلاَّ هُوَ)(آیه 21). هـ) سوره حمد ـ مکی 5 ـ در سوره حمد نقش پروردگار در بیانی جامع و کامل دستهبندی شده و با تکیه بر آن، چگونگی ارتباطی که بشر باید با او داشته باشد، از زبان انسانها گفته میشود: (الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ*الرَّحْمنِ الرَّحیمِ*مالِکِ یَوْمِ الدِّینِ)(آیات 4ـ2). در این آیات همه کمالات اختیاری و موجب مدح مخصوص «الله» یعنی معبود خاص میشود. سپس ویژگیهای «رب العالمین» (عمومیت ربوبیت)، «رحمن و رحیم» در دنیا و آخرت و مالکیت مطلق فرجامها و نتایج تصریح میشود، که جایی برای شرک و خلأیی برای دیگر مدعیان باقی نگذارد و راه را برای تنظیم رابطه انسان با خدا در چهارچوب عبودیت و استعانت و تقاضای هدایت به راه مستقیم فراهم کند. ملاحظه میفرمایید که چگونه خدای حکیم در سیر نزول سورهها مفهوم کلیدی ربوبیت را بنیان گذاشت و آن را با استفاده از مفاهیم دیگر و در مناسبتهایی از مراحل دعوت پیوند داد و آن را نهادینه ساخت، آن چنان که زبان مردم بگوید: (إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ*اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ)یعنی آن چنان درک و پذیرشی در مراحل تدریجی نزول آیات حاصل شد که توحید بندگی و استعانت و استهدای از خدا به آسانی بخشی از فرهنگ دینی مردم شد. مطالعه در فرصتها و تهدیدها، انتظارات و دستورات، توانمندسازیها وارزیابیهایی که از دوست و دشمن در سورههای چهارگانه صورت پذیرفت، راه و روش نهادینه شدن و فرهنگ گشتن ربوبیت را به عنوان کلیدیترین مفهوم تربیتی قرآن روشن میکند. نکته جالب توجه در این سیر، تعقیبی است که از این واژه در مراحل نزول آیات و سورهها صورت گرفت و پی در پی این واژه تکرار و تقویت شد و از دیگر اسماء و صفات خدای متعال بسیار کمتر نام برده شد، تا همراه با تثبیت، به فراخور حال مخاطبان، کاربستِ تربیتی پیدا کند. کشف این شیوههای حکیمانه جز در پرتو ترتیب نزول طبیعی سورهها و آیات به دست نمیآید. مرحله گذار از بحث توحید ربوبیت به عبودیت و استعانت و طلب هدایت که در سوره حمد اتفاق افتاد، و تثبیت بندگی که در سورههای پس از آن صورت گرفت و در سوره کافرون ـ مکی 18 ـ به طور رسمی اعلام شد: (قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ*لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ*وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ*وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ*وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ*لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دینِ)و گذر از این مرحله و پیوند میان توحید عبودی و توحید ذات و صفات پروردگار که در سوره توحید ـ مکی 22 ـ به وقوع پیوست، و آن گاه رفع پیرایههایی که بر ذات پروردگار بسته بودند و در سورههای توحید و نجم ـ مکی 23 ـ بیان شد، جملگی مراحلی است که در سیر نزول طبیعی سورهها قابل کشف و استخراجاند. همین سیر و مطالعه را در تثبیت رسالت، قرآن به عنوان کلام الهی، قیامت و بسیاری دیگر از مؤلفههای هویت دینی مسلمانان شاهد هستیم. 3. کشف هندسه تحول دینی مخاطبان تردیدی نیست که حکمت موجود در نزول آیات و سورهها و اصالتی که به برخی از مفاهیم دینی داده میشود و زمانی که به پردازش هر مفهوم اختصاص یافته است، موجب میگردد تا این مفاهیم همچون حلقههایی از یک زنجیره تربیتی پشت سر یکدیگر قرار گیرند، به گونهای که نادیده گرفتن هر حلقه موجب بریده شدن زنجیره و در نتیجه عدم تحقق اهداف تربیتی باشد. به طور مثال چند مفهوم محوری «احساس فقر به پروردگار»، «احساس ترس و دغدغه از آینده»، «اقدام به استهدای توحیدی از خدای متعال»، «اقبال به قرآن به عنوان منشور هدایت به راه مستقیم» و بالاخره «اقدام عملی به پذیرش برنامه رهایی» را متذکر میشویم. تا انسان احساس نیاز به پروردگار نکند و او را تنها آفریدگار هستی و انسان و مربی شایسته تربیت و رشد خود نداند، نوبت به ترس و احساس خطرهایی که از جانب او بر مردم میشود، نمیرسد و مردم از هشدارهای او دغدغهمند نمیشوند و تا مردم دغدغه آینده را نداشته باشند، به دنبال شناخت راه نجات از نامطلوب و رسیدن به وضع مطلوب نمیروند. انسانها تنها هنگامی سراغ پروردگار به عنوان تنها معبود و تنها مستعان و تنها هادی حقیقی میروند و از او جویای راه مستقیم میشوند که دغدغه آینده را داشته باشند و او را بزرگترین صاحب اختیار و مربی ببینند تا از او بخواهند آنها را در عرصه زندگی و ارتباطاتشان راهنما باشد. به دنبال این مقدمات است که پیگیر دستورنامهای برای حرکت در راه مستقیم میشوند و در این زمان است که سراغ قرآن به عنوان منشور هدایت به راه مستقیم میروند. آن گاه این قرآن است که درس اساسی نجات از دغدغهها را به آنان میگوید. این اصول منظم و مهندسی شده در پرتو ترتیب نزول سورهها کشف میشود. در سوره علق (مکی 1/آیات 5 ـ 1) شواهد و دلایل شایستگی پروردگار و حق انحصاری او در ربوبیت (تدبیر و یا تربیت) بیان میشود و پیامبر موظف میشود تا این شایستگی و حق را بر مردم بخواند؛ (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ*خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ*اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ*الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ*عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ) در سوره مدثر (مکی 4 ـ آیات 3 ـ 1) پیامبر مأمور میشود تا مردم را در سایه بیان کبریایی پروردگار از جهنم و اَسقری که در انتظار آنان است بترساند؛ (یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ*قُمْ فَأَنْذِرْ*وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ) در سوره حمد (مکی 5/آیات 7 ـ 5) خدای متعال از زبان بشرِ به شناخت رسیده سه ارتباط اساسی با پروردگار را متذکر میشود؛ (إِیَّاکَ نَعْبُدُ ـ عبودیت آن است که انسان با اختیار خود زیر چتر ربوبیت رود) وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ * اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ * صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ) در سوره تکویر (مکی7 /آیات 29 ـ 26) به انسان مستهدی و کسانی که از خدا طلب کردند تا راه مستقیم را به آنان نمایان سازد، قرآن را به عنوان منشور هدایت معرفی مینماید؛ (فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ*إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمینَ*لِمَنْ شاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقیمَ*وَ ما تَشاءونَ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ) بر اساس این آیات، قرآن تجلی خواست پروردگار برای هدایت انسانهایی است که مایلاند در راه مستقیم قرار گیرند. در سوره اعلی (مکی8 / آیات 14 ـ 15) اولین و مهمترین راهکار رهایی از شقاوتها و رنجهای پیش رو و مشکلات مورد انتظار توضیح داده میشود؛ (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى*وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى) نماز، توجه به پیمانهای انسان با پروردگار و تکرار میثاق بشر با اوست. این میثاق عبارت است از میثاق بندگی و استعانت و طلب هدایت (سوره حمد) و انسان در پرتور یادکرد شایستگیهای پروردگار متعال، بلکه حق و صاحب اختیار او و شناختی که از پروردگار یافته، میتواند مسیر بندگی را بپیماید. ملاحظه میشود که چگونه اصول و مفاهیم کلیدی تحولآفرین در یک نظام ساختاری منظم پشت سر یکدیگر قرار میگیرند تا انسان را گام به گام به سوی کمال و سعادت رهنمون باشند. در اینجا یادکرد این نکته بایسته است که در ضمن بیان مفاهیم اساسی و اصولی تحول، آیات و حتی سورههایی نازل شده که در رابطه با تثبیت، تکمیل، رفع دغدغهها و پیشآمدها و چالشهای مربوط به آنهاست، به گونهای که با فقدان این اصول نوبت به طرح این مباحث فرعی فراهم نمیشود. همین معنا موجب میشود تا مفاهیم کلیدی و اصلی از فرعی و جزئی بازشناسی شوند. به طور مثال خدای متعال در آغاز رسالت پیامبر اکرم (ص) او را مأمور ابلاغ و تلاوت ویژگیهای پروردگار شایسته بر مردم میکند، اما در عین حال او را از پیشآمدهای آینده و خطرات پیش رو مطلع ساخته و تکلیف وی را در برابر آنها معلوم میسازد. از آیه شش تا انتهای سوره علق به این موضوع اشاره دارد. در سوره قلم (مکی 2) پیامبر را که دچار تکذیب و مخالفت شدید طبقات اشرافی شده است و به او تهمت جنون زدهاند، امر به عدم سازش با آنان و تعقیب وظیفه ابلاغ نموده و فرجام این مخالفتها را گوشزد میکند. ملاحظه میشود که این امور اصالت ندارند و تابعی از دعوت رسول مکرّم اسلام (ص) در موضوع «قولوا لاالهالاالها تفلحوا» هستند. در سوره مزمل (مکی 3) پیامبر اکرم (ص) را برای بر دوش گرفتن رسالت سنگین هشدار به مردم و آیات قرآن آماده میسازد و در سوره مدثر این مرحله از رسالت را اعلام میدارد. توجه به واژه «تزمّل» و «تدثّر» که در اول اشاره به روپوش خواب و دوم اشاره به روپوش رسمی لباس است، اشاره پنهان به این تفاوت دارد. آن گاه پس از ابلاغ دستور هشدار به مردم در سایه بیان کبریایی پروردگار، آیات پس از این دستور به اصلاح وضعیت و رفتار پیامبر هنگام انذار و نیز خطرات و مخالفتهای پیش رو و ویژگی فرار مشرکان از انذارها و نتیجه این فرارها اشاره میکند. در سوره حمد (مکی 5) باور به نقشهای خدای متعال بر زندگی بشر و هستی، مقدمه اعلام عقاید و خواستهای انسان قرار میگیرد. در سوره مسد اذیت و آزار پیامبر از سوی عمویش ابولهب و همسر او که چالش بزرگ و آزار دهنده حضرت است، مورد توجه است. در سوره تکویر (مکی 7) ابتدا به نقش رفتار و عمل انسان (جوانحی و جوارحی) در قیامت اشاره میکند و سپس ضمن توضیحی از الهی بودن قرآن، به نقش قرآن در هدایت پرداخته شده است. در واقع این بحثها مقدمهای برای انگیزش مردم در توجه به قرآن است. در سوره اعلی (مکی 8) ابتدای سوره با رفع دلواپسیهای پیامبر در زمینه حفظ قرآن، وی را مأمور تذکر به آیات کرده و اولین دستور را بیان راه رستگاری قرار میدهد؛ راهی که نه تنها در قرآن که در دیگر صحف انبیا مورد توجه بوده است. ملاحظه میشود که چگونه ممکن است برخی از آیات در راستای تکمیل مفاهیم کلیدی قرآن قرار گیرند. به هر حال شناخت این مجموعه منظم و نظامواره تحول، از رسالتهای تفسیرنگاری به ترتیب نزول طبیعی سورهها میباشد. 4. فهم رابطه چالشها با پیامهای دین هدف قرآن شکوفاسازی و به کمالرساندن انسان و جامعه انسانی بود. این هدف در پرتو اصول و فروعی از معارف و دستورات الهی شکل گرفت که به تدریج و به تناسب آمادگیها و نیاز مخاطبان در قالب مجموعه آیات و سورهایی فرود آمد. اما این مطلب به معنی نادیده گرفتن موانع، شبهات و مخالفتهایی نیست که بر سر راه تربیت و شکوفایی جامعه دینی به وجود آوردند. هر اصل قرآنی که بیان میشد و هر حقیقتی که به مردم رسانده میشد، با چالشهایی (1) روبرو میگشت. قرآن نیز به تناسب چالشهای پیش آمده و موضعی که علیه یکی از حقایق گرفته میشد، موضع میگرفت و پیامبر و گروه مؤمنان را از آن عبور میداد. وجود چالش در تحول امری بسیار طبیعی است. مقاومتهایی که در راه دعوت دینی شکل میگرفت، شبهه افکنیها و لجاجتها، سؤالات و مواضع منفی، بخش غیر قابل اجتناب در هر حرکتهای تحولی و اصلاحی است. هر چه گستره و عمق تحول بیشتر باشد، مقاومت شدیدتر و چالشها عمیقتر میباشد. هنگامی که آیات قرآن را به ترتیب نزول بررسی میکنیم، به خوبی میتوانیم رابطه یک گام تربیتی و تحولی را با چالشهای پیش آمده و راهبریهای الهی برای خروج از آنها را تشخیص دهیم. این در حالی است که در مطالعه به ترتیب مصحف این ارتباط قطع میگردد. توضیح آنکه چالشها و برونرفتهای از آن الزاماً در یک سوره و در کنار هم نیامده، بلکه این مناسبتها و مصلحتهاست که گاه موجب گشته تا پاسخ یک جریان مخالف یا اعتقاد معاند در سورههایی که بعداً نازل شده داده شود. حال اگر این سوره بعد از سورهای که پیام در آن ذکر شده بررسی شود، ارتباطات و پیوندها به خوبی نمایان میگردد، اما در غیر این صورت شناخت پیوندهای مزبور با مشکل مواجه میشود. در نتیجه «شناخت روش قرآن در برخورد با هر چالشی» معلوم نمیگردد. در اینجا یک نمونه را ذکر میکنیم: پیوند و ارتباط میان سورههای کافرون، فیل، فلق، ناس، اخلاص و نجم که به ترتیب از هجدهمین سوره مکی تا بیست و سومین آن میباشند؛ خداوند در سوره کافرون ـ مکی 18ـ پیامبر را دستور میدهد که به طور صریح در مقابل گروه کافران و معبود و آیین آنان موضع گرفته و صف خود را به طور رسمی و علنی از آنان جدا کند. این موضع صریح چالشهای جدیدی را متوجه پیامبر اکرم (ص) کرد. از جمله آنها برخورد جریان صاحب قدرت و ثروت از گروه کافران در برابر تنهایی پیامبر و یاران بسیار اندک ایشان بود. سوره فیل ـ مکی 19ـ در بیان تقویت قلب شریف آن حضرت نازل شد و به او یادآور شد که چگونه با کمترین سپاه الهی، کعبه را که بیپناه مینمود، از دست ابرهه و سپاهیان فیل سوار او نجات داد؛ (أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصحَْابِ الْفِیلِ*أَلَمْ یجَْعَلْ کَیْدَهُمْ فىِ تَضْلِیل ...). در برابر این پیام و موضع صریح، گروههایی از مردم دست به توطئه زدند تا حقیقت بر مردم مخفی بماند و جو تیره و سیاه فراگیر شود. خدای متعال در سوره فلق ـ مکی 20ـ پیامبر را تعلیم فرمود تا از شر مخلوقاتش و از شر تیرگیهای شب تار و ظلمت جهل فراگیر و از شرّ گروههایی که مانع پیوند مردم با پیام الهی میشوند و از شرّ حسودانی که به خاطر حسادت با پیامبر و این موضع الهی او میجنگیدند، به پروردگاری که شکافنده صبح است پناهنده شود. دغدغه بزرگ دیگری که بر سر راه آن حضرت بود، وجود شیاطین و وسوسههای آنها بود که نمیگذاشتند مردم با این اعتقاد پیوند برقرار کنند و از جان و دل مؤمن شوند، از این رو به او دستور داد تا از شرّ این آفت نیز به پروردگار پناهنده گردد. این حقیقت در سوره ناس ـ مکی 21 ـ اعلام شد. پس از آن به معبود یاد شده در سوره کافرون اشاره و میفرماید او را از نظر صفات و ویژگیها چنین معرفی کن: (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ*اللَّهُ الصَّمَدُ*لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ*وَ لَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدُ)؛ معرفی پروردگار و معبود با این صفات و ویژگیها در سوره اخلاص ـ مکی 22ـ فرصتی فراهم ساخت تا در سوره نجم ـ مکی 23ـ به طور مشروح اندیشههای وهمآلود مشرکان در مورد خدا و داشتن فرزند دختر و داشتن شریک از میان بتها و دخالت دیگران در ربوبیت عالم را نفیکند. اما با نگاه ترتیب مصحفی که سوره کافرون در ردیف 109، سوره فیل در ردیف 105، سوره فلق و ناس در ردیفهای 114-113 و سوره اخلاص در ردیف 112 و سوره نجم در ردیف 53 قرار دارد، امکان کشف چنین روابطی دشوار یا غیر ممکن خواهد بود. 5. آشنایی با روند تثبیت و سکونت قلب پیامبر (ص) متناسب با نزول پیامهای الهی یکی از مؤلفههای بسیار مهم تحول، وجود رهبر یا رهبران تحول است. رهبران با ایجاد احساس به تغییر و تقویت انگیزه تحول در مخاطبان آنان را به حرکت وا میدارند. رهبران با بیان برنامهها و تنظیم گامها و روشنگریها راه مخاطبان را روشن میسازند. آنان در برابر چالشها و مقاومتها تدبیر لازم را میکنند و به حمایت از دستاوردها و تثبیت آنها در جامعه مخاطبان میپردازند. حفظ شایستگیها، تقویت و توجیه رهبران، افزایش مستمر انگیزههای اصلاحی در میان رهبران و آشنا ساختن آنان با وظیفه رهبری متناسب با شرایطی که مخاطبان دارند، یکی از ضرورتهای به فرجام رسیدن تحول در جامعه هدف است. یکی از حکمتهای نزول تدریجی قرآن، تقویت قلب پیامبر اکرم (ص) میباشد. قرآن میفرماید:(وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَهً واحِدَهً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلا)(فرقان/32). تثبیت قلب پیامبر که در این آیه به عنوان اثر تدریجی فرود آمدن قرآن مطرح شده، در آیه (وَ کُلاًّ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ وَ جاءَکَ فی هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَهٌ وَ ذِکْرى لِلْمُؤْمِنین)(هود/120) نیز به عنوان هدف و راز بیان داستان پیامبران برای حضرت محمد (ص) ذکر شده است. مقصود از تثبیت قلب پیامبر (ص) ، پایدار و استوار ساختن و تقویت روحی آن حضرت است تا در انجام وظایف رسالت و تحمل مشکلات طاقتفرسای آن خللی رخ ندهد و رسالت الهی را با تمام توان به سر منزل مقصود برساند. پیوند نزول تدریجی با تثبیت قلب پیامبر بدان جهت است که نزول تدریجی آیات، موجب پیوند و رابطه دائمی صاحب فرمان با اعلام کننده و اجراکننده فرمان است. اصل ارتباط مکرر، آن هم با بالاترین مصداق ارتباط که وحی است، از یک سو، و بیان حکم موضوعات و پاسخ شبهات و تبیین حقایق مورد سؤال یا اختلاف در موقع مناسب که نیاز مبرم به آن احساس میشود از سوی دیگر، قویترین پشتوانه و بیشترین زمینه برای ثبات بر طریقه حق و تحمل مشکلات و آسان شدن آنها و پایداری و استواری در دین را فراهم میسازد. (مصباح، /101) آیا میان مواردی که قلب پیامبر تثبیت شده و مواردی که چالش، مشکل یا موانعی از سوی معاندان در برابر پیامبر اکرم (ص) شکل گرفت، رابطه وجود دارد؟ آیا تثبیت قلب پیامبر فقط در زمان برخورد با چالشها بود یا حتی گاه برای آمادگی در تلقی پیامی یا انجام فرمانی، نیازمند نزول آیات خاص با خطاب به پیامبر (ص) بودیم؟ آیا میان تقویت قلب شریف آن حضرت و هر یک از گامهای اصلی تحول ارتباط بود؟ و اصولاً چند نوع برنامه تقویتی برای چه چالش و گامی لازم بود؟ از عبارت آیه 120 سوره هود: (وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلا) استفاده میشود که به رغم تفرقهای که بین آیات در نزول تدریجی به وجود میآید، پیوند آیات با یکدیگر حفظ میشود و ارتباط آنها با یکدیگر قطع نمیگردد. بنابراین در هنگام نزول تدریجی باید علاوه بر آنکه حادثه را دید و میزان ارتباط آن را با تقویت قلب پیامبر اکرم (ص) بررسی کرد، ضروری است تا پیوند این آیات با آیات و سورههای قبل و بعد نیز مورد توجه محقق قرار گیرد. به نظر میرسد در صورتی که ترتیب نزول سورهها مورد توجه قرار گیرد، مفسر میتواند «روش قرآن در تکامل شخصیت آن حضرت و تقویت روح و جان وی» را به خوبی بررسی کند. نکته حائز اهمیت آنکه مبلغان و سفیران هدایت دینی میتوانند از این مجموعه درس گرفته و برای تقویت جان خود و تکمیل فضایل خویش در مراحل گوناگون وظیفه تبلیغی بهره گیرند. برای توضیح ضرورت نگاه ترتیب نزولی به مباحث مربوط به تقویت روحی پیامبر اکرم (ص) ناچار از بیان یک مثال هستیم: اگر تحول همه جانبه شخصیت فرد و اجتماع را تشبیه به یک درخت کنیم، شخصیت پیامبر و مبلغ، نظیر باغبان است. هنگامی که باغبان بذری را در زمین میکارد یا نهالی را در زمین غرس میکند، اطلاعات اولیهای را در مورد اصول باغبانی لازم دارد. به تدریج که دانه جوانه میزند و درخت قامت بلند میکند، اطلاعات بیشتری در مورد اصول باغبانی و حفظ نباتات لازم دارد که در هر مرحله داشت و حراست و نگهداشت درخت و زراعت به کار میآید، تا هنگامی که درخت به بار نشیند و آماده برداشت شود. در مسائل تربیتی و مدیریت اجتماعی نیز مطلب از همین قرار است؛ یک مصلح و هادی اجتماعی نیز دائم باید برای رهبری فرد و جامعه در شرایط گوناگون آموزش ببیند و آمادگی پیدا کند. فراموش نکنیم که زبان قرآن تربیت، آن هم از نوع تربیت عملی بود، بنابراین هر آیهای که نازل گردیده، با نگاه شکوفا ساختن فرد و جامعه بوده و به همین مناسبت گاه آیاتی نازل شده که مبلغ و معمار جامعه دینی را آماده میسازد، همچنان که گاه آیاتی نازل شده که به جریانهای مخالف پاسخ گفته است. نظیر آنکه باغبان در هنگام کاشت یا داشت و برداشت محصول با همسایگان رقیب یا آفتهای نباتی مواجه شود، که گذراندن کشت و زرع و درختان از این آفات هر چند با اصل رشد و شکوفایی درخت ارتباطی ندارد، اما چالشی است که اگر مرتفع نشود، زحمات باغبان را هدر داده و درخت را از حرکت و بلکه حیات باز میدارد. بنابراین باغبان دو دسته آموزش فرا میگیرد: آموزشهای مربوط به رشد گیاه و آموزشهای مربوط به برخورد با مشکلات و آفتها. مصلح اجتماعی و مربی نفوس نیز به همین گونه دو نوع توانایی را کسب میکند. ما در سبک ترتیب نزول سورهها، با روش خاص خداوند در تربیت پیامبر اکرم (ص) آشنا شده و زمان هر مورد تربیت و تواناسازی او را در فرایند ابلاغ پیام الهی به مردم درک میکنیم. در اینجا از باب نمونه به برخی موارد اشاره میکنیم: در آغاز نزول وحی وظیفه بزرگ پیامبر «آشنا کردن مردم با پروردگار» است. این وظیفه در سوره علق با برهانهایی منطقی و متقن بیان شده است. (ر.ک: آیات آغازین سوره علق) اما در این شرایط پیامبر اکرم (ص) باید از احتمال عدم پذیرش این پیام آگاه گردد و آماده تحمل مخالفتها و عدم پذیرش درخواست معاندان شود. به همین جهت از آیات دهم تا انتهای سوره علق به این موضوع اختصاص مییابد. مطالب سوره علق برای آمادگی روحی پیامبر بود. ظاهراً پس از ابلاغ پیام، مشکلات به طور واقعی ظهور کرد، از این رو در سوره قلم همین موضوع تعقیب شد و پیامبر را در برابر زحمات رسالت وعده اجر و در برابر تهمتها و حملههای زبانی دعوت به صبر و نسبت به آینده و پیروزی وی امیدوار کرد. سپس با تحلیلی از روحیات تکذیبگران و ذکر عبرتی از بیصبری حضرت یونس در برابر کفر مردم، او را امر به عدم سازش در برابر تکذیبگران و صبر در برابر ناملایمات رسالت نمود. چنین به نظر میرسد که از آداب رسالت و تبلیغ پروردگاری متعال در محیط شرکزده، تحمل مخالفتها و عدم سازش یا دلشادکردن معاندان و صبوری است. امری که در هر دو سوره به وضوح بر آن تأکید شد. در سوره مزمل ـ مکی 3ـ با موضوع دیگری مواجهایم. آن حضرت موظف میشود تا برای آمادگی در دریافت وحی قرآنی، خود را با برنامه سنگینِ بیداریِ بخشِ وسیعی از شب و اشتغال به نماز و اذکاری که با ترتیل و توجه در مضامین ادا میشود، مهیا نماید. همچنین مکلف میشود تا با ذکر پروردگار، طمع از دیگران بریده و به خدا بپیوندد و بر او توکل کند و کار خود را به او بسپارد و در برابر گفتههای تکذیبگران صاحب نعمت صبر کند و به آنان مشغول نگردد. این برنامه سنگین به وی آمادگی اتصال به ملأ اعلی و همکلامی با امین وحی را از یک طرف و گذشتن از تطمیعها و تهدیدها را از طرف دیگر، میدهد. بنابراین به دنبال آشنا ساختن مردم با پروردگار، نوبت به دریافت تفصیل منشور هدایت از سوی خدا و اعلام آن به مردم میرسد. در این مرحله هم آمادگیهای روحی لازم است که با ریاضتهای شبانه حاصل میگردد، و هم تبتّل، توکل و صبر در هنگام ابلاغ به مردم که با ذکر پروردگار به دست میآید. در سوره مدثر ـ مکی 4ـ با حقیقت دیگری مواجه میشویم. در این مرحله از اصلاح باید از سوی خدا اعلام خطر کرد (قُمْ فَأَنْذِر). قیام به انذار نیازمند آمادگیهای قبل بود، اما علاوه بر آنها نیازمند رعایت برخی آداب نظیر نظافت لباس، اجتناب و دوری از پلیدی، منت نگذاشتن بر مردم و صبوری و به حساب خدا واگذار کردن کار است. به علاوه باید پاسخ توطئهگرانی چون ولید را داد تا با نقش بر آب شدن توطئه وی، قلب پیامبر و مؤمنان در این راه محکمتر گردد. (ر.ک: مفاد آیات 12 - 32 از سوره مدثر) ملاحظه میشود که همین معنا در سوره مسد ـ مکی 6 ـ دنبال میشود. توهینها، توطئهها و حملات زبانی نزدیکان پیامبر نباید بیپاسخ بماند. به خصوص در آغاز رسالت که مخالفت فامیل دردسر بزرگ رسول الله (ص) به حساب میآید. در سوره اعلی ـ مکی 8 ـ باز به موضوع تربیت ویژه پیامبر میرسیم؛ تربیتی که او را آماده دریافت وحی، بیکم و کاست و بیزحمت و رنج مینماید. تغییری در قوت حافظه او و رفع دلهره آن جناب مبنی بر احتمال فراموشی آیات فرود آمده از آسمان پیش آمده، با این مقدمه که اگر مبلّغ رسالت الهی نیاز حقیقی به یک توانایی داشته باشد، خداوند را از به خود رهاشدن منزه دانسته و بداند او را تنها نگذاشته و در وقت مناسب مشمول عنایت خود مینماید؛ (سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ... سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسى)(اعلی،/ 1-6)؛ «نام پروردگار والاىِ خود را به پاکى بستاى ... ما به زودى [آیات خود را ] بر تو خواهیم خواند، تا فراموش نکنى.» این همان وعده الهی است که (وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ)(عنکبوت/ 69)؛ «و کسانى که در راه ما کوشیدهاند، به یقین راههاى خود را بر آنان مىنماییم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است.»(إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ)(محمد/7): «اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر خدا را یارى کنید، یاریتان مىکند و گامهایتان را استوار مىدارد.» ملاحظه میشود که در بررسی سورهها با چینش ترتیب زمان نزول همچون ترتیب مصحفی بر مجموعهای از آیات مرتبط با تکامل پیامبر اکرم (ص) واقف شدیم. چه مواردی که او را مهیای برخورد با مخالفتها مینمود و چه مواردی که او را توانا در امر رسالت پیام الهی میکرد. اما تنها در چینش ترتیب نزولی میان بخشهای مختلف تکامل شخصیت حضرت رسول (ص) ارتباط برقرار و مجموعه منظم مراتب تکاملی و زمان هر موضوع تربیتی رسول یا مبلّغ معین شد. به عبارت دیگر در چینش ترتیب زمان نزول فرا گرفتیم که مبلّغ چگونه از چالش ابلاغ اولین اصل تحول بگذرد و سپس چگونه خود را مهیای دریافت محتوای دین و ابلاغ به مردم نماید و سپس چگونه مهیای تبلیغ پیام هشدارگونه به مردم گردد و سپس برای نگهداشت محتوای دین در جان خود، خود را مهیا سازد و ... . 6. تقویت نگاه تربیتی و آموزش به مقوله تفسیر یکی دیگر از فواید سبک تفسیر به ترتیب زمان نزول، تقویت نگاه هدایتی و تربیتی به تفسیر قرآن است. توضیح مطلب آنکه در شیوههای تدریس و نگارش تفسیر، جاذبههای قرآن، علایق و نیازها موجب به وجود آمدن رنگ و صبغهای خاص در تفسیر میشود. مثلاً در تفسیر «مفاتیح الغیب» اثر امام فخر رازی ما با نگارشی از تفسیر مواجهایم که تلاش میکند علتها، ارتباطات و سؤالات مربوط به عبارات را توضیح دهد و یا در تفسیر «کشاف» با تفسیری از آیات مواجهایم که در معانی و بیان و توضیح علل به کار بردن واژهها و عبارات، رنگ ادبی ـ بلاغی ویژهای به تفسیر داده است. همین وضع را در تفسیر «مجمعالبیان» میبینیم. خواننده با تفسیری مواجه است که مجموعهای از مباحث لغت، قرائت، اقوال مفسران ذیل آیات میباشد. همین طور در بیشتر تفاسیر خواننده نقش آموزشی را برجسته دیده و فضای غالب آنها انتقال مفاهیم، رفع ابهامات عارضی و پرداختن به ویژگیهای لفظی یا محتوایی آیات است. این برخورد با قرآن، لطایف، شیرینی و ملاحت پیامهای قرآن را کمرنگ میکند و جهت تفسیر را در مسیری غیر از آنچه باید، نموده است. در مباحث گذشته بارها گفته شد که هدف از نزول قرآن تربیت، آن هم تربیت عملی مخاطبان بود و این حقیقت الزامات خاصی را در عبارتپردازیهای قرآن و تقطیع مباحث یا پراکندگی آنها ایجاب کرده است. در سبک ترتیب نزول چون دغدغه فهم این زبان و همگامی با آیات و سور از نقطه آغاز تا اوج شکوفایی فرد و جامعه است، ترجیحاً مفسر نگاه هدایتی و تربیتی قرآن را تعقیب خواهد کرد. در نتیجه مفسر با هدف نزول قرآن هماهنگ بوده و به طور طبیعی تفسیر، رنگی مطابق آنچه خدای متعال اراده فرموده پیدا میکند؛ (صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً)(بقره/135). این شیوه هر چند در تفسیر بر اساس ترتیب مصحفی ممکن است، اما شیوه ترتیب نزول، مفسر را با ملاحظه نگاه تربیتی هماهنگتر خواهد نمود. از آنچه گذشت، معلوم شد که سبک ترتیب نزول سورهها مفسر را در کشف «روش صحیح ایجاد تحول» یاری میکند و او را با اطمینان بیشتری با روشهای قرآنی ایجاد تحول فرهنگی آشنا خواهد ساخت. به خلاف تفسیر بر اساس مصحف؛ زیرا در این سبک یا به طور کلی مباحث روششناسانه تربیت دینی نادیده گرفته شده و یا به طور ناقص بخشهایی از مباحث مرتبط با روش تربیتی مطرح شده، اما از بیشتر مباحث مربوطه غفلت میشود. پینوشت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]
صفحات پیشنهادی
عربستان براساس کدام قرارداد بینالمللی حق تجاوزه به یمن را دارد؟/جمهوری اسلامی هیچ دخالتی در یمن ندارد
ولایتی در جمع خبرنگاران عربستان براساس کدام قرارداد بینالمللی حق تجاوزه به یمن را دارد جمهوری اسلامی هیچ دخالتی در یمن ندارد رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت گفت سعودی براساس کدام قرارداد بینالمللی یا قرارداد دوجانبه به خود حق تجاوز به یمن را میدهد و بدون دلیل هحاجیدلیگانی در گفتوگو با فارس خبر داد جمعآوری امضاء برای تغییر دستور صحن برای بررسی طرح اساسنامه سازمان صد
حاجیدلیگانی در گفتوگو با فارس خبر دادجمعآوری امضاء برای تغییر دستور صحن برای بررسی طرح اساسنامه سازمان صدا و سیمانمایندگان برای تغییر دستور صحن علنی به منظور بررسی طرح اساسنامه صدا و سیما در حال جمعآوری امضاء هستند که تاکنون 26 نفر از نمایندگان پای طرح مذکور را امضاء کردهانعضو کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس: دولت بر اساس قانون مکلف به حذف یارانه پردرآمدها است/ ک
عضو کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس دولت بر اساس قانون مکلف به حذف یارانه پردرآمدها است کم و کیف حذف در دولت معین میشودعضو کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه طبق قانون بودجه سال 1394 کل کشور دولت را مکلف به حذف یارانه اقشار پردرآمد کشور کردهایرئیس سازمان دامپزشکی در گفتوگو با فارس عنوان کرد واردات گوشت بوفالو براساس موازین سختگیرانه سازمان دامپزشکی/
رئیس سازمان دامپزشکی در گفتوگو با فارس عنوان کردواردات گوشت بوفالو براساس موازین سختگیرانه سازمان دامپزشکی مصرف گوشت گاومیش در فرآوردههای حرارت دیدهرئیس سازمان دامپزشکی گفت اگر الزامات جدی و سختگیرانه سازمان دامپزشکی ایران را مقامات ذیصلاح هند انجام ندهند اجازه واردات هیچ گتفسیر رسانه آمریکایی از بیانیه لوزان
تفسیر رسانه آمریکایی از بیانیه لوزان رسانه آمریکایی یو اس ای تودی با اشاره به اختلافات موجود بین ایران و آمریکا درباره تفسیر بیانیه لوزان از عمیق ترین شدن اختلافات ایران و آمریکا درباره توافق هسته ای احتمالی خبر داد مهر رسانه آمریکایی یو اس ای تودی در گزارشی از عمیق تر شدن اختلآلبومی بر اساس مقامات تنبوری و موسیقی عرفانی سالار عقیلی با «سرّ هزار ساله» میآید
آلبومی بر اساس مقامات تنبوری و موسیقی عرفانیسالار عقیلی با سرّ هزار ساله میآیدآلبوم موسیقی سالار عقیلی با عنوان سرّ هزار ساله با آهنگسازی کیوان کیانیان بر اساس مقامات تنبوری و موسیقی عرفانی منتشر و روانه بازار موسیقی میشود به گزارش خبرنگار موسیقی فارس این مجموعه شامل 9 قطنکاتی مهم و اساسی در ارتباط با کاهش جوشهای صورت
زیبایی پوست نکاتی مهم و اساسی در ارتباط با کاهش جوشهای صورت اشعه های UV نور خورشید برای بدن ما بسیار خطرناک است و ریسک ابتلا به سرطان پوست پیری پوست و چین و چروک زود هنگام را خیلی زیاد میکند امام صادق علیه السلام هر چه محبت مرد بر زن بیشتر گردد بر فضیلت ایمانش افزوده میفارس بر اساس اسناد تازه ویکی لیکس گزارش میدهد رابطه لابی صهیونیسم و هالیوود؛ بگذاریم همسایگان اسرائیل هم را ب
فارس بر اساس اسناد تازه ویکی لیکس گزارش میدهدرابطه لابی صهیونیسم و هالیوود بگذاریم همسایگان اسرائیل هم را بکشندبررسی اسنادی که هفته گذشته توسط سایت ویکیلیکس منتشر شد بار دیگر رابطه نزدیک میان هالیوود و لابی صهیونیستی را تائید میکند به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارسارسال پیشنویس اساسنامه مشترک برای هاشمی
ارسال پیشنویس اساسنامه مشترک برای هاشمیوزارت ورزش پیشنویس اساسنامه مشترک فدراسیونها را برای رئیس کمیته ملی المپیک ارسال کرد به گزارش خبرگزاری فارس بعد از صحبتهای مطرح شده در خصوص بندهای حاشیهساز در پیشنویس اساسنامه مشترک و اعتراضاتی که کیومرث هاشمی رئیس کمیاحمدی در نطق میاندستور: وزارت خارجه برگه تفسیر فکتشیت را منتشر کند/ ملت ایران از حق هستهای خود نخواهد گذشت
احمدی در نطق میاندستور وزارت خارجه برگه تفسیر فکتشیت را منتشر کند ملت ایران از حق هستهای خود نخواهد گذشتنماینده مردم دیر گفت اعتراف طرف مذاکرهکننده به پروسه غنیسازی در ایران جای تامل دارد و جا دارد تا وزارت امور خارجه نسبت به انتشار برگه تفسیر فکتشیت ایران و 1 5 اقدام کنددولت بر اساس قانون مکلف به حذف یارانه پردرآمدها است
دولت بر اساس قانون مکلف به حذف یارانه پردرآمدها است عضو کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه طبق قانون بودجه سال 1394 کل کشور دولت را مکلف به حذف یارانه اقشار پردرآمد کشور کردهایم گفت کم و کیف این موضوع در دولت معین خواهد شد به گزارش فرهنگ نیوز جعفر قادری در پاجلسه نمایندگان با جهانگیری برای بررسی امتیاز دو میلیارد دلاری واردات کالاهای اساسی
یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴ ۴۶ نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی از جلسه روز گذشته جمعی از نمایندگان با معاون اول رییسجمهور نوبخت مسئولین بانک مرکزی و وزارت جهاد کشاورزی برای ارائه توضیحاتی در مورد امتیاز دو میلیارد دلاری واردات کالاهای اساسی خبر داد احمد امیرآبادی در گفتبر اساس مستندات با تخلفات برخورد میکنیم آبانگاه:با هرگونه تبانی در فوتبال جلوگیری میکنیم/ محرومیت کرار از آخ
بر اساس مستندات با تخلفات برخورد میکنیمآبانگاه با هرگونه تبانی در فوتبال جلوگیری میکنیم محرومیت کرار از آخر این فصل آغاز میشودعضو کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال گفت کمیته اخلاق با هر گونه تخلف احتمالی با لیگ برتر و لیگ دسته اول برخورد قانونی و جدی خواهد کرد حسین آبانگاه در گفترونالدو و زیدان بر علیه ابولا بازی دوستانه ترتیب میدهند
رونالدو و زیدان بر علیه ابولا بازی دوستانه ترتیب میدهند رونالدو و زین الدین زیدان سفیران صلح سازمان ملل بر علیه ابولا بازی دوستانه ترتیب می دهند به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران به نقل از سازمان توسعه سازمان ملل متحد زین الدین زیدان سفیران صلح سازمان ملل که ازامام جمعه کرمانشاه: نگارش کتب باید بر اساس نیاز جامعه باشد
یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴ ۴۰ نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمانشاه با تاکید بر اهمیت نهادینه شدن فرهنگ مطالعه در جامعه این مقوله را در پیشرفت جامعه اثرگذار دانست و گفت مطالعه سطح معلومات جامعه را بالا برده و میتواند نقش مهمی در غنی کردن بنیه علمی و فکری افراد جامعهجمعآوری امضاء به منظور بررسی طرح اساسنامه صداوسیما
جمعآوری امضاء به منظور بررسی طرح اساسنامه صداوسیماتاریخ انتشار يکشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۴ ۱۷ نمایندگان برای تغییر دستور صحن علنی به منظور بررسی طرح اساسنامه صدا و سیما در حال جمعآوری امضاء هستند که تاکنون ۲۶ نفر از نمایندگان پای طرح مذکور را امضاء کردهاند حسینتحول اساسی در سیستم آنلاین Star Wars: Battlefront
سازندگان بازی مورد انتظار Star Wars Battlefront تایید کردند که این عنوان از سیستم Battlelog بازی Battlefield استفاده نخواهد کرد یکی از تهیه کنندگان استودیوی DICE یعنی Jesper Nielsen گفته است سیستم ارتباطی آن لاین Star Wars Battlefront همانند بازی&nbs-
گوناگون
پربازدیدترینها