تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804362148




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی




فوتبال در بندبند جسمش رسوب کرده است؛ چنان که در لا به لای کلنجار شبانه دروغ کهنه ای است. مرد 59 ساله واژه انصاف را در تمام خطوط ذهن اش حمل می کند و انتظار دارد در غلغله تی ترولید و هورا، سیمای سکانداران وطنی در غبار برجا مانده از سوءتفاهم گم نشود. آقا معلم این روزها دلش برای کوچه های خاکی محله عارف، حسابی تنگ شده است.











مجله همشهری تماشاگر - امید مافی: فوتبال در بندبند جسمش رسوب کرده است؛ چنان که در لا به لای کلنجار شبانه دروغ کهنه ای است. مرد 59 ساله واژه انصاف را در تمام خطوط ذهن اش حمل می کند و انتظار دارد در غلغله تی ترولید و هورا، سیمای سکانداران وطنی در غبار برجا مانده از سوءتفاهم گم نشود. آقا معلم این روزها دلش برای کوچه های خاکی محله عارف، حسابی تنگ شده است.

در برابر ریزپرسی های ما، زخمی ناسور به عمق شصت دقیقه روی خاطرات تلخ و شیرین او نشست تا صدای شکستن یک عشق قدیمی را بیشتر بشنود... تا در موسیقی مکدر این فوتبال رو به موت، به دنبال مضامین زندگی بگردد. گپ شبانه مات با مجید جلالی پس از روز خوب سایپا، لبریز از بوی گلایه و حرمان بود. واگویه های آقامعلم نوگرا که شام را با بی اشتهایی خورد تا ما پشت خط نمانیم و بی آنکه خود بخواهد پایان برخ جملاتش کمی آتش برجای ماند را با عینک انصاف بخوانید، بی زحمت!


روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی



سکوت سرشار از ناگفته هاست، اما نوار سکوت شما خیلی ادامه دار شده!

در فضایی که برای نقد مساعد نیست، سکوت بهترین گزینه است. من با خودم عهد بستم راجع به برخی چیزها کمتر صحبت کنم.

احتمالا منظورتان نقد نیمکت تیم ملی و سکاندار پرتغالی جدید است. درسته؟

حقیقتا به واسطه مسئولیتی که در کانون مربیان دارم باید از حق مربیان ایرانی دفاع کنم، ولی گاهی فضا به سمتی می رود که انصاف کم رنگ می شود. من از روز اول یک جمله گفتم و هنوز سر آن جمله هستم.

چه جمله ای آقامعلم؟

اینکه جریانی مدت هاست بروژه تحقیق مربیان ایرانی را کلید زده. متاسفانه برخی آدم ها در این فوتبال، با رفتار و عملکردشان انگار ماموریتی جز خراب کردن و زدن مربی وطنی ندارند. باورکنید اصلا دلچسب نیست که به خاطر بالابردن جایگاه یک مربی خارجی، مربیان داخلی را تحقیر کنیم.


روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی



موج نوی فوتبال ایران با مجید کامپیوتر و هم صنفانش سال هاست فراگیر شده، اما قبول دارید هنوز روی برخی نیمکت ها لمپنیسم، حرف اول و آخر را می زند. من بی تعارف گفتم!

کاملا قبول دارم. اینکه مربیان ایرانی در منظر افکار عمومی تنزل کرده اند بخشی از آن به خودشان بر می گردد. خیلی ها در این سال ها اشتباهات و تقصیراتی داشتند که موجب شد شأن و منزلت مربی ایرانی خدشه دار شود. من امیدوارم فضا به گونه ای پیش برود که هرکس روی صندلی خودش بنشیند و شایسته سالاری فیلتر نهایی باشد.

مثل اینکه کی روش هم ماندگار شد!

مبارک باشد. ما برای سربلندی تیم ملی دعا می کنیم. به هر حال این ها میهمان فوتبال ما هستند و یک روز می آیند و یک روز می روند. ما، هم میهمان خوب داریم و هم بد؛ مهم این است که میزبان جایگاه خودش را بداند و میهمان هم دچار تبخ تر نشود و ارج و قرب خودش را حفظ کند.

فکر می کنم سال 66 بود. نبرد وحدت با استقلال در شیرودی. سی هزار نفر سکوها را تصرف کرده بودند و  جای سوزن انداختن در ورزشگاه پیر تهران نبود. من وسط تیفوسی ها دنیا روی سرم گرفته بودم. شما روی نیمکت وحدت نشسته بودید و همچنان نقش گربه سیاه آبی ها را بازی می کردید. چی شد که فوتبال پرجاذبه ما با وحدت و تهران جوان و بانک ملی و بوتان و... پس از قریب به سی سال به ضرب پول هم نتوانست سکوهای پر از خالی را پر کند؟

شما از زمانه ای سخن می گویید که اداره فوتبال در اختیار خود فوتبالی ها و مردم بود. الان ما فقط اجراکننده هستیم و تصمیمات جای دیگری گرفته می شود. اصلا می دانید آن گربه سیاه چگونه شکل گرفت؟


روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی



نام تک تک سربازان آن روز شما هنوز در ذهن من هست. از سید مهدی ابطحی در قلب میدان تا مصطفی سفال منش درون قفس توری. حالا که به اینجا رسیدیم، در قالب یک فریم نوستالوژیک آن تیم را توصیف کنید. آقامجید.

وحدت را بچه های یک محله ساختند. هیات مدیره و کادر فنی و سرپرستاش همه اهل یک محله بودند. خود بچه ها تیم را اداره می کردند و دست دولت کوتاه بود. وحدت هم مثل کیان و دارایی و شاهین از بطن جامعه بلند شد. آن سال ها فوتبال فقط یک عشق بود و سیستم مدیریت اش روی کاکل مردم می چرخید. صدالبته توده مردم هم با تیم ها و بازیکنان ارتباط بهتری برقرار می کردند. الان فقط همه از پول حرف می زنند.

شما آن سال ها بابت ایستادن روی عرشه کشتی زرد وحدت چقدر پول می گرفتید؟

ماهی دو هزار تومان. شاید اگر حقوق آموزش و پرورش را نداشتم ارتزاقم دچار مشکل می شد. آن سال ها خیلی ها فقط به عشق فوتبال نفس می کشیدند و حاشیه اسیر متن نبود.

پس همه چیز عوض شده است؟

بله؛ همه چیز عوض شده.


روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی



حتی مجید جلالی؟

مجید جلالی جدای از فوتبال نبود. وقتی همه چیز رنگ تغییر می گیرد شما نباید انتظار داشته باشید یک نفر به سیاق سی سال پیش کار کند.

به هر حال قبول دارید که فوتبال ما، علیرغم فقر و نداری اش، سه دهه پیش جذاب تر از امروز بود؟

بله؛ با شما هم نظر هستم. مادامی که سیاست به فوتبال پیوست جاذبه ها کم سو شد. وقتی باشگاه ها تحت تاثیر دولت ها باشند معلوم است که نتیجه کار دلنشین نخواهدبود. متاسفم که بگویم در این سال ها مدیریت تخصصی جایش را به مدیریت غیرتخصصی و سیاسی داده است.

نیمکت ها هم روزگاری وفای بیشتری داشتند. نتیجه گرایی ما را به جایی رساند که یکی مثل مجید جلالی روی هر نمیکتی که نشست از حاشیه امنیت فاصله گرفت. من شما را مثال زدم تا به تریج قبای کسی برنخورد!

آماری که ما به دست آورده ایم وحشتناک است. شما خبر دارید متوسط عمر مربیگری در لیگ ایران به 16 هفته رسیده است؟


روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی



پس تراژدی فراتر از این حرف هاست؟

بله؛ ما که زمانی فوتبال کشورهای عربی را به خاطر تغییرات بیجا و بی موقع نقد می کردیم، اما حالا از آن ها سبقت گرفته ایم. این آمار نشان می دهد در نمودار پیشرفت وضعیت مناسبی نداریم و بی ثباتی مربیان بیداد می کند. البته این موضوع نیاز به تحقیق بیشتر دارد و ما باید آسیب شناسی کنیم و ببینیم چرا پس از گذشت 14 دوره از لیگ حرفه ای و صرف هزینه های کلان به این نقطه رسیده ایم.

خب چرا واقعا؟

اگر در یک جمله بخواهید، پوست کنده درست از مقطعی که مدیران با دولت ها آمدند و با دولت ها هم رفتند، فوتبال در برزخ گرفتار شد. مدیریت تخصصی دیگر جدی گرفته نشد و آن ها که لباس مدیریت به تن  کردند برای چند هفته بیشتر ماندن، مربیان را قربانی کردند؛ اتفاق ناخوشایندی که هیچ تناسبی با فوتبال حرفه ای نداشت.

بگذریم، پنج ایستگاه مانده به مقصد، مجید جلالی این لیگ پر دردسر را چطور آنالیز می کند؟ رک باشید بی زحمت!

به نظر من امسال از بعد فنی، لیگ پس از سال ها توانسته پیشرفت داشته باشد. شما ببینید، پنج شش تیم در این لیگ حاضر هستند که انصافا خوب بازی می کنند و ثمره اش این می شود که از کمرکش جدول به بالا ترافیک غوغا می کند و هنوز هم نمی توان با قاطعیت از چهره قهرمان رونمایی کرد. بعد هم...

بعد هم چی؟

نقطه عطف لیگ امسال، ورود بازیکنان و پدیده ها به عرصه بود. به هرحال لیگی با این همه هزینه، باید خروجی اش کشف استعدادها باشد که خوشبختانه این اتفاق افتاده. شاید اگر مهربانانه تر به لیگ نگاه می کردند بازیکنان بیشتری جذب تیم ملی می شدند.


روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی



و هیچ کس پس از ریو و حتی پس از سیدنی این سوال را از سینیور نپرسید که اصلا آیا این همه پتانسیل لیگ بود یا نه؟

جرات نداشتند بپرسند. سوال بعدی را بپرسید. من در این حوزه ها صحبتی ندارم.

اگر بخواهیم این لیگ مثلا حرفه ای را کالبدشکافی کنیم، فکر می کنید سرعت ترقی به قدر لیگ های آن سوی آب بوده است؟ من اصلا از لیگ های شرق آسیا و هنر چشم فندقی ها حرف نمی زنم!

واقعیت این است که لیگ ما سال ها متوقف بوده و نتوانسته به قدر پتانسیل اش قد بکشد. ولی خب این معضل با نگاه و تحلیل احساسی حل نمی شود. شما فکر می کنید تقصیر را باید بیاندازیم گردن چه کسی؟ مربی، مدیر، سیستم؟ این قصه سر دراز دارد آقا.

از سایپا حرفی تا این نقطه نزدیم. راستش آغاز فصل که شما نبض سایپا را به دست گرفتید گمان می کردیم آخر کار، جزو چهار تیم بالای جدول باشید اما...

ما خوب شروع نکردیم و بازی به بازی مسلط شدیم و پیش رفتیم. از بد ماجرا یک قشون آسیب دیده هم روی دستمان ماند. بازیکنانی که اگر هر کدامشان مصدوم نمی شدند می توانستند در نتایج به دست آمده تاثیرگذار باشند. اینکه ما پنج هفته مانده به انتهای لیگ با سه گل صبا را شکست می دهیم نشان می دهد علیرغم همه دردسرها، به شرایط مطلوبی رسیده ایم.


روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی



خودتان فکر می کنید سایپا آخر فصل روی کدام پله باشد؟

پنج بازی مهم پیش رویمان است که اگر مثل بازی با صبا نمایش مطلوبی عرضه کنیم، درجمع چهار تیم بالای جدول خواهیم بود.

به نیمه شب رسیدیم و شما خسته شدید. بچه محله عارف و همسایه علی پروین در 59 سالگی از قیل و قال این فوتبال خسته نیست؟

حاشیه ها و سیاه انگاری ها و پلشتی ها خسته ام کرده، اما وقتی یکی عاشق فوتبال است راهی ندارد جز آنکه بسازد و بسوزد. برای من که سال ها روی نیمکت تیمی مثل وحدت با عشق مربیگری کردم تماشای برخی اتفاقات خوشایند نیست.

پاس، صبا، شهید قندی، استقلال اهواز، فولاد، تراکتور و حالا سایپا. این همه تغییر نیمکت در محله بروبیای فوتبال ایران، با مذاقتان سازگار بوده وجدانا؟

پاسخ این سوال را شفاف دادم. این تغییرات، محصول فوتبال نتیجه گرایی است که از اصول خود دور می شود و کیفیت را فدای کمیت می کند. اگر ثبات باشد که مجید جلالی به اندازه انگشتان دو دست باشگاه عوض نمی کند.

یک مقطعی خبر مناظره شما با کارلوس کی روش زیر چادر شایعات، گوش ها را پر کرد. هنوز هم به این اتفاق فکر می کنید؟

من امیدوارم در یک فرصت مناسب و در اتمسفری منصفانه، صدا و سیما فضایی را در اختیار ما قرار دهد تا بتوانیم از حقانیت مربیان ایرانی دفاع کنیم. اینکه یک طرفه به قاضی برویم و فضا را جوری ترسیم کنیم که مردم تصور کنند فرشته نجات تیم ملی حتما باید از آن سوی مرزها بیاید، اصلا خوب نیست.


روایت مجید جلالی از رنج های فوتبال برزخی



مجید جلالی فکر می کند آخر این فوتبال چه می شود؟

آخرش با کرام الکاتبین است. اگر دست روی دست بگذاریم و فرصت ها را هدر دهیم آخرش اتفاق مهمی نخواهدافتاد.

مرسی؛ مواظب خودتان باشید.








تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن