واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
نگاه کشدار و منتظر قندی وبلاگ > خوش چهره، جلال - قندی در شمار برخی صاحبنظران این روزهای ما قرار نداشت که رسانه را با مشتی تئوریهای انتزاعی برای دانشجویانش تدریس کند. او به دلیل حضور فعال در عرصه مطبوعات کشور، چالشها در اینباره را میشناخت و بهشکل تجربی میدانست که میان تئوری تا عمل گاه فاصله زمین تا آسمان میافتد.
آنچه "حسینقندی" و اساتیدی از این دست را با دیگران متمایز میکند، صرف سابقه تدریس دانشگاهی آنان در حوزه روزنامهنگاری نیست؛ بلکه کارامدی آنان در حوزه تئوری و عمل بهشکل توأمان است. قندی در شمار برخی صاحبنظران این روزهای ما قرار نداشت که رسانه را با مشتی تئوریهای انتزاعی برای دانشجویانش تدریس کند. او به دلیل حضور فعال در عرصه مطبوعات کشور، چالشها در اینباره را میشناخت و بهشکل تجربی میدانست که میان تئوری تا عمل گاه فاصله زمین تا آسمان میافتد. برای مثال او در قامت یکی از اعضای تحریریه روزنامه میدانست اگر در مواقعی مثل "روز خبرنگار" همه از رسالت روشنگری رسانهها میگویند،در صحنه عمل، پا پس میکشند و روزنامهنگار را بهدلیل روشنگریهایش زیر تیغ انواع اتهامها میبرند. او تجربه کرده بود که اگر در حوزه تئوری، کار خبرنگار رمزگشایی از اخبار است، اما انجام این وظیفه تا چه اندازه سخت و گاه ناممکن میشود. او تجربه کرده بود که اگر در دانشگاه به دانشجویانش اصرار میکند که گزارش خوب، گزارش میدانی است ولی در عمل و با نگاه به ساخت و کار اندام سازمانهای رسانهای، اینکار در غالب مواقع، ناممکن میشود. او استاد انتخاب تیتر برای اخبار و گزارشها و مقالات و مصاحبهها بود و همه اصول مترتب براین کار را به دانشجویانش می آموخت اما نیک میدانست برخی تیترهای خوب میتواند به مانند غذای قوی برای معده ضعیفی عمل کند که ملاحظات، موجب هضم نشدن آن می شود. "حسین قندی" همیشه میان روزنامهنگاران محبوب بود؛ چون جنس نگاه و قضاوتش واقعی بود و به اندازه همه روزنامهنگاران و فعالان حوزه رسانه، سرد و گرم زندگی در این عرصه را چشیده بود. کلام و نظرات او تنها در چاردیواری کلاس درس خلاصه نمیشد بلکه همراه بود با درک آنچه مختصات فضای محیطی است. از اینرو شاگردانش در درس آموزی از او هرگز سرخورده و مستأصل نمیشدند بلکه هنر تیترزدن های کلیدی را در بزنگاههای سخت میآموختند. شوربختانه استاد" حسین قندی" چون گوهری بود که زود از میان ما رفت. اما عبرتها و آموزههای این اتفاق میتواند برای همه ما _ خاصه جامعه رسانهای _ دستمایهای باشد در قدردانی و گرامیداشت نخبگانی که اکنون هنوز نعمت حضورشان برما جاری است. استاد قندی در واپسین روزهای حیات خود تنها بود؛ گفتی همه ما چون ساحلنشینان سبکبار، بیتفاوت از آنچه بر او گذشته و میرود تنها مراقب چیفه خود هستیم. این وضع چنان است که شاید برای قندی، شیرینتر بود "فراموش" کند که چه حقی برگردن مدعیان رسالت رمزگشایی از اخبار و رویدادها دارد. نگاه کشدار و منتظر قندی در اوج فراموشی، رنجی است که به وجدانمان چنگ میزند.
شنبه 5 اردیبهشت 1394 - 11:11:53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]