واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: بازسازی صحنه سرقت باورنکردنی توسط دزدان حرفه ای
ساعت 4 عصر 20 اسفند ماه سال 93 سرقت مسلحانه سازمانیافتهای از کارگاه طلاسازی در محله ناصرخسروی پایتخت و کوچه خادم رخ داد که داستان عجیبی داشت. وقتی مأموران کلانتری 113 بازار پای در طبقه دوم یک ساختمان تجاری گذاشتند، شنیدند سه مرد ابتدا به بهانه خرید طلا وارد کارگاه شده سپس در حالی که تپانچهای در دست داشتند دست و پای صاحب کارگاه و هشت کارگر وی را بستهاند و به سرقت 40 کیلو شمش طلا و جواهرات ساخته شده دست زدهاند. با توجه به شگرد دزدان مسلح خیلی زود تیمی از اداره یکم پلیس آگاهی تهران تحت نظر بازپرس شعبه 7 دادسرای ناحیه 34 تهران دست به تجسسهای تخصصی زدند.
مرد طلاساز که باور نمیکرد به این آسانی هدف دزدان مسلح قرار گرفته باشد، به تیم پلیسی گفت: «10 روز پیش از سرقت، مردی که خود را یثربی معرفی کرده بود به محل کارگاه من آمد و ادعا کرد قصد خرید بیش از 10 کیلوگرم طلای ساخته شده برای مغازه طلافروشی در یکی از شهرهای شمال غرب کشور را دارد، سر قیمت خرید طلا با هم به توافق رسیدیم و روز 17 اسفندماه این مرد با سه همدستش به طلافروشی من آمدند و پس از انتخاب نمونههای طلا، با ادعای اینکه قصد شرکت در مراسم ختم یکی از بستگان خود در شهرستان را دارند، چهار کیلوگرم شمش طلا را به صورت امانت در اختیار من گذاشت و گفت در روز تحویل طلاهای سفارش شده، شمشهای طلای خود را نیز بازپس خواهند گرفت. دو روز بعد این مرد اینبار باز با دو مرد دیگر به طلافروشیام آمد، ابتدا سر قیمت نهایی طلاها توافق کردیم اما زمانی که منتظر تحویل گرفتن پول طلاها بودیم، ناگهان هر سه مرد کلتهایشان را از زیر لباسهای خود بیرون آوردند و با تهدید به مرگ، دست و پای من و همه کارگرانم را بسته و پس از آن بیش از 40 کیلوگرم طلا را به سرقت بردند.
کارآگاهان با این سرنخها در نخستین مرحله به بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته کارگاه طلاسازی و همچنین محدوده ساختمان تجاری پرداختند و مشخص شد این سه دزد مسلح دو همدست دیگر نیز داشتهاند که مقابل ساختمان نگهبانی میدادند.
کارآگاهان با اقدامات دقیق و اطلاعاتی موفق به شناسایی یکی از دزدان حرفهای در شاخه سرقتهای مسلحانه شدند که «شهاب» 49 ساله در سالهای 81، 83 و 84 بارها دستگیر شده بود. همین کافی بود تا تجسسها روی جرایم و سرنوشت شهاب متمرکز شود که نشان داد در ماجرای سرقت مسلحانه خودرو در سال 84 مردی به نام «محمدرضا» نیز با شهاب همدستی داشته که با وی به زندان افتاده است. بدینترتیب نقش احتمالی محمدرضا در سرقت از کارگاه طلافروشی مدنظر قرار گرفت و تجسسها نشان داد محمدرضا همراه برادران خود به نامهای «نوید»، «علیرضا» و «حسام» که 30 تا 35 ساله هستند زندگی پنهانیای دارند.
هیچ شکی نماند که این برادران در سرقت طلایی دست داشتهاند. مخفیگاه آنها و شهاب تحت ردیابی قرار گرفت و سرانجام خانههای پنهان هر پنج دزد در دهکده المپیک، بلوار فردوس، گلوبندک و همچنین یکی از شهرهای شمال غرب ردیابی شد و همگی دزدان مسلح ساعت 4 بامداد سوم اردیبهشت ماه با عملیات همزمان کارآگاهان در حالی که خواب بودند و فرصتی برای استفاده از تپانچههایشان نداشتند به دام افتادند. کارآگاهان همان شبانه در بازرسی از مخفیگاه شهاب، طلا و جواهرات سرقتی، یک خودروی بنز مدل 2012 و همچنین یک موتورسیکلت به دست آوردند که ارزش آنها 215 و 30 میلیون تومان بوده که از طریق فروش طلا و جواهرات به دست آورده بودند. شهاب در بازجوییها آخرین عضو باند که همنام خودش بود را نیز لو داد و وی نیز ساعاتی بعد دستگیر شد.
بازسازی صحنه سرقت مسلحانه
ساعت 12 ظهر پنجشنبه این مردان مسلح در میان تماشاچیان زیادی به خیابان ناصرخسرو انتقال داده شدند و به بازسازی صحنه سرقت طلایی پرداختند.
در این بازسازی صحنه، مردم از اقتدار پلیس در ردیابی دزدان کارگاه طلاسازی قدردانی کردند.
شنبه 5 اردیبهشت 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]